دفاع مقدس
این عکس به گمانم نمادینترین تصویر است از آنچه در خرمشهر گذشت. خرمشهر در آن جوانی تجلی یافته که زخم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای شهر نخل های تا ابد جاوید
ای شهر زلال آبی کارون
ای دشت لاله های به خون نشسته سرزمین من
ای شهر خرم من
خرمشهر!
صوت کمتر شنیده شده از نخستین پیام بیسیم به قرارگاه فتح، هنگام ورود رزمندگان به خرمشهر
🌷 شهید احمد کاظمی فرمانده لشکر 8 نجف در حال گفتگو با غلامعلی رشید، از فرماندهان ارشد قرارگاه مرکزی کربلا
@DefaeMoqaddas
🌹نقش تبلیغات در دفاع مقدس در کلام شهید حاج قاسم سلیمانی:
✍️بچههای تبلیغات برای شبهای عملیات، به خاطر این که ماشینها گم نشوند یا مسیر را به بیراهه و خطوط دیگر نروند و مهمات و نیروها مستقیماً به نقطهی مورد نظر برسند، مسیر را علامتگذاری و با تابلو و فلش به سمت خط مورد نظر هدایت میکردند."
✅دوستان! مواظب باشیم ما امروز راه را گم نکنیم و بیراهه نرویم، به جهت فلشهایی که فرمانده "سیدعلی خامنهای" نشان میدهند، توجه کنیم.
@DefaeMoqaddas
این مرد یکی از بهترین خلبانان اف۴ جهان بود...
شهید حسین خلعتبری به عنوان دانشجوی ممتاز در دانشگاه شپارد و دانشگاه خلبانی تگزاس برگزیده شد و نام او را همه اساتید و خلبانان آمریکایی به عنوان یک دانشجوی برجسته میشناختند !
او در هفت آذر 59 و در عملیات مروارید
بر فراز خلیج فارس 48 افسر عالی رتبه و دو ژنرال عراقی را کشته و نیروی دریایی ارتش عراق و ناوهای اوزا را منهدم کرد و در مجموع ۲۴۰ میلیون دلار به رژیم عراق ضرر زد! همین موضوع باعث شد که او را شکارچی اوزا نامیدند.
@DefaeMoqaddas
#خاطرات
زمانی که احمد کاظمی در جنگ بود، خیلی کم فرصت میکرد به خانوادهشان سرکشی کند. در کوران عملیات کربلای 5 که مرتب با فرماندهان و احمد صحبت میکردیم و دستورات عملیاتی میدادیم از نجفآباد تماس گرفتند که خدای متعال یک فرزند پسر به احمد داده است. فکر کردم بد نیست وسط عملیات و جنگ و زد و خورد، این خبر را به احمد بدهم وقتی به او بیسیم زدم و گفتم خدا به تو یک هدیه و نعمتی داده است او فکر کرد که یکی از واحدهای او موفقیتی به دست آورده و با خوشحالی پرسید که چی شده؟ گفتم خدا به تو <محمد> داده است یک فرزند پسر. کمی مکث کرد و بعد گفت خیلی خوب بعد از عملیات ایشان را میبینم . یک لحظه فکر کردم در همان لحظهای که مکث کرد با خودش یک جهاد با نفس انجام داد.
(راوی: محسن رضایی، فرماندهع وقت سپاه)
🌷 شهید احمد کاظمی، فرمانده لشکر 8 نجف اشرف
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@DefaeMoqaddas
#روزی_که_فرمانده_تخریب_آسمانی_شد
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
فرمانده گردان تخریب لشگر27
شهادت 15 مرداد 66 مصادف با عید قربان
@DefaeMoqaddas
📸 تصويری از آیت الله خامنه ای
و شهید بزرگوار بابایی
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️
🌷شهید بابایی در بیانات مقام معظم #رهبری :
این شهید عزیزمان انسانی مومن و متقی و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول این چند سالی که من ایشان را می شناختم ، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پابرجا بود .
@DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📸 تصويری از آیت الله خامنه ای و شهید بزرگوار بابایی ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🌷شهید بابایی در بیانات مقام معظ
بهم می گفت ملیحه!
ما یه دیدن داریم یه نگاه کردن ؛ من در خیابان شاید ببینم اما نگاه نمی کنم
خوش به حال زمینکه قدمهایت را حس کرد و خوش به حال آسمان که ملکوتی ات کرد و عباسِ کربلا را به استقبالت آورد
🌷15 مرداد سالروز شهادت خلبان عباس بابایی
@DefaeMoqaddas
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلمی از مسجد فاو
مسجدی که خیلی از رزمنده ها با اون عکس دارند
مسجدی که پرچم گنبد امام هشتم علیه السلام بر گلدسته اش به اهتزار درآمد.
🌴 دوران #دفاع_مقدس
@DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📽 فیلمی از مسجد فاو مسجدی که خیلی از رزمنده ها با اون عکس دارند مسجدی که پرچم گنبد امام هشتم علیه ا
به پاس حماسهآفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدستههای مسجد فاو از سوی فرماندهی سپاه پاسداران به فرمانده وقت لشکر ویژه 25 کربلا واگذار شد.
دفاع مقدس
به پاس حماسهآفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدسته
یادآور می شود که در سالهای گذشته نیز سرلشکر رضایی در بیان خاطرات خود، اشاراتی به این ماجرا داشته است که مزید اطلاع خوانندگان بازنشر می شود:
در سال های دفاع مقدس "ما باید تکیه گاههای معنوی را بیشتر و ثبات قدم هایمان را بالاتر می بردیم. در عملیات فاو به ذهنم آمد که از حضرت رضا(ع) کمک بگیریم. بنابراین از خط مقدم با آیت الله طبسی در آستان قدس، تماس تلفنی گرفتم و از ایشان خواستم هر چه سریع تر پرچم مقدس گنبد حرم حضرت امام رضا(ع) به خط مقدم ارسال فرمایند. همینطور هم شد. پرچم را برای ما آوردند. من هم نامه ای نوشتم و برای مرتضی قربانی که فرمانده لشکر 25 کربلا بود، فرستادم. به برادر قربانی گفتم: تا قبل از ظهر باید این پرچم روی بلند ترین مناره مسجد فاو نصب شود. (همان مسجد معروفی که کنار اروند است.) این کار را انجام دهید تا ظهر که بقیه نیروها می رسند بالای سرشان، پرچم گنبد امام رضا (ع) باشد،تا با این کار، رزمندگان، نیروی مضاعفی پیدا کنند که در مقابل سختی و خستگی، انرژی بگیرند و مقاومت کنند. لشکر 25 کربلا زودتر از سایر یگان ها توانست خط را بشکند و طبق دستور، پرچم را بالای مناره مسجد نصب کردند. من در بی سیم به بچه ها می گفتم: پرچم امام رضا(ع) بالای سرتان است، نگاه کنید و با استمداد از حضرت ایشان به اهدافتان برسید. این لحظات، از بهترین لحظه های عملیات والفجر 8 بود."
@DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
به پاس حماسهآفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدسته
✍️ سردار مرتضی قربانی، فرمانمده لشکر 25 کربلا:
سال 64 فرمانده کل سپاه (برادر محسن رضایی)، طراحی و برنامه¬ریزی عملیات جامع والفجر 8 را در دستور کار سپاه قرار داد و اینجانب و تنی چند از فرماندهان یگان ها، با توکل بر خداوند و توسل به حضرت زهرا(س) برای عملیات در منطقه عمومی فاو و تصرف شهر بندری فاو و پایگاه های موشکی آن اعلام آمادگی کردیم و بهترین شناسایی ها و بهترین برنامه ریزی برای آموزش نیروها، استفاده از آتش موثر و تدارکات لازم را انجام و بالغ بر چهارماه اقدامات موثر برای آمادگی منطقه قبل از عملیات را انجام دادیم. با توکل به خدا، همه کارها، عاشقانه پیش می رفت. قرار ما با فرمانده کل سپاه، برادر محسن رضایی، رمز عملیات، یا فاطمه الزهرا (س) بود.
شامگاه 20بهمن 64 ستون های غواص به اروند خروشان وارد شدند. فاصله بالغ بر دو کیلومتر بود که باید طی می شد. بیش از سه هزار نفر غواص و بعضا برادران قایقران در نهرها و اروند بودند. ناگهان صدای مهیب شلیک ادوات عراقی ها، در طول 15 کیلومتر در عرض رودخانه شروع شد. نفس ها در سینه حبس شده بود. سنگر من کنار اروند بود.گزارش صحنه تیراندازی را از طریق تلفنِ با سیم به آقا محسن دادم و کسب تکلیف کردم. آقا محسن گفت: هیچ حرکتی خارج از برنامه تنظیمی انجام نشود. رزمندگان، فقط ماموریت خود را انجام دهند و لاغیر. صبر داشته باشید. دوازده دقیقه غرش تیربار ضدهوایی دوشکا، 106، تانک، رودخانه خروشان اروند و زمزمه یا فاطمه الزهرا(س).
دستخط محسن رضایی به مرتضی قربانی
در همین اثنا گفتند برادر مرتضی، پیک قرارگاه آمده، با شما کار دارد. نامه ای به کلی سری آورده بود که رویش نوشته بود: «برادر مرتضی قربانی، شخصا ملاحظه شود». یک بسته بزرگ هم همراهش بود. نامه را بازکردم. با بسم الله بود و دستخط زیبا. آرم فرماندهی کل سپاه و امضای برادر محسن رضایی و داخل بسته، پرچم گنبد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) . پرچم را از پلاستیک خارج کردم. بوی حرم امام هشتم، مشام همه حاضرین در سنگر فرماندهی را گرفت. نوشته طلایی «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» اشک را از دیدگان همه جاری کرد و همه آن دلهره ها، به امید، شجاعت و استقامت تبدیل شد.
تماس گرفتم، غواص ها وسط رودخانه بودند. مطمئن شدم، خدا ملائکه خود که در قرآن به مجاهدین فی سبیل الله قول می دهد را فرستاده است.
کم کم لحظات قرائت رمز رسید. تمام واحدها با بی سیم کنترل شدند. همه گوش به فرمان و یا الله گویان. ساعت 22و 20 دقیقه فرا رسید. نیروهای همه لشکرها آماده حمله شدند. برادران شریعتی، رئوفی، قاسم سلیمانی، خرازی، اسدی، احمدکاظمی، قالیباف، علی زاهدی، کوثری، غلامرضا جعفری و ... آماده رمز شدند. نیروهای غواص هم، با هم رسیدند. آقامحسن از پشت بی سیم رمز را با صدای رسا ابلاغ کرد: لاحول و لا قوه الا با الله العلی العظیم، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا. قاسم، مرتضی، اسدی، رئوفی، قالیباف، کاظمی، خرازی، زاهدی، کوثری، غلامرضا جعفری و واحدهای پشتیبانی، یک به یک گفتیم: «گرفتم». اینجانب، به نوبه خود، پس از دریافت فرمان حمله، آن را به فرماندهان گردان ها، گروهان¬های غواص لشکر 25 کربلا (مازندران) و کلیه گردان های پشتیبانی و خط شکن، ادوات، پدافند، زرهی لشکر قهرمان 25 کربلا، ابلاغ کردم.
همه برنامه ها به خوبی جلو می رفت، الحاق با لشکر 31 عاشورا و 7 ولیعصر(عج) انجام شد. منطقه بسیار وسیع و موانع دشمن، فراوان بود. ساعت چهار بعد از نیمه شب، روز 21 بهمن سال 64 با قایق و بی سیم و پرسنل اطلاعات و عملیات و پیک های قهرمان لشکر ویژه 25 کربلا، از اروند که در حال جزر و پر تلاطم بود عبورکرده و وارد خاک عراق و شهر فاو شدیم. زمین را سجده کردم و شکر خدا را به جای آوردم. همه عزیزانِ همراه و رزمنده ها نیز سجده کردند. برادر کاظم حسینی مسوول مخابرات لشکر را فراخواندم و گفتم:دستور آقا محسن، نصب پرچم بر بالاترین مناره فاو است. پرچم را آماده کن.
با خودروهای عراقی که غنیمت گرفته شده بود، تمام مناطق درگیری را سرکشی کردم. بعد از عبور لشکر 17 و لشکر 27 و رسیدن به جاده ام القصر، دستور حرکت به پایگاه اصلی موشکی عراق جنب خور عبدالله داده شد. برادران به فرماندهی بهنام شریعتی حرکت کردند، تمام توجه اینجانب و برادارن لشکر 25 کربلا، الحاق و پاکسازی، رسیدن به پایگاه موشکی رژیم بعث بود و ساعت 9 صبح بود که پرچم نورانی گنبد حرم امام هشتم را به مسجد شیعیان فاو بردم. صدای شلیک توپخانه و ادوات و درگیری های پراکنده در شهر به گوش می رسید. هواپیماهای عراقی با شدت بمباران را شروع کردند. به عظمت خداوند و چهارده معصوم و با یاد امام خمینی و شهدای عزیز انقلاب و دفاع مقدس و رزمندگان سپاهی، ارتشی، جهاد و ملت قهرمان ایران اسلامی، پرچم را بر بالای مناره مسجد شهرفاو به اهتزاز درآوردیم.