eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.6هزار عکس
10.9هزار ویدیو
923 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت 🌱 دوران #جنگ_تحمیلی ۲۵ بهمن -- سالروز شهادت سال
🌷 طلبه شهید غواصی که شفایش را از امام رضا(ع) گرفت دکترها به علی سیفی گفته بودند به علت مجروحیت پایش، باید آن را قطع کند. او نگران بود و مردد تا اینکه در عالم رویا امام زمان به او فرمود: بیا مشهد! شهید علی سیفی از آن دسته روحانیون رزمی تبلیغی دفاع مقدس است که درس مکتب جهاد را از حوزه به میدان‌های رزم کشاند. او از بس طلبه‌ها و روحانیون را به حضور در جبهه تشویق می‌کرد که حوزه خالی از طلبه می‌شد؛ به همین خاطر مجبور شد که محل تحصیلش را بارها تغییر دهد. اما عاملی که باعث شهرت این روحانی غواص شهید شد، بی‌ارتباط با امام رضا (ع) نیست. ماجرایی که به قبل از معمم شدن او مرتبط است. 💠 اردیبهشت سال ۱۳۶۱ در حالی که ۱۵ سال بیشتر نداشت، عازم جبهه شد. در آخر این ماه در عملیات بیت المقدس در آستانه آزادسازی خرمشهر دچار مجروحیت شدید پا شد. این مجروحیت خیلی او را آزرده ساخته بود و پزشکان علاجش را تنها در قطع شدن می‌دیدند. در عالم رویا، امام زمان خطاب به او فرمود: بیا مشهد! در آن شرایط سخت جسمی راهی مشهدالرضا شد و شفایش را از امام رضا گرفت. مردم هم وقتی فهمیدند شفا یافته به نیت تبرک لباس‌هایش را تکه تکه کردند. بعد از این معجزه رضوی، او حضور همزمان در سنگر حوزه و جبهه را برگزید و اواخر تابستان سال ۱۳۶۱ به حوزه علمیه چیذر رفت و سال بعد هم برای ادامه تحصیل به مدرسه رسول اکرم قم رفت. در این مدت هم از مراحل سلوک و عرفان غافل نماند. به گونه‌ای که استاد حسین انصاریان او را سوار بر قطار عرفان و دیگران را پیاده معرفی کرد. بارها قبل از انجام هر عملیاتی اسامی رزمنده‌های شهید، مجروحان و آنهایی که سالم می‌ماندند را بیان می‌کرد. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 شهید حجت الاسلام علی سیفی از شهدای روحانی غواص است که در سال ۱۳۴۴ در شهر مراغه آذربایجان غربی به دنیا آمد. او در ۲۵ بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ در اروندرود به فیض شهادت نائل آمد. مزار مطهرش در گلزار شهدای مراغه است. ▫️ کانال دفاع مقدس 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱
🔥 لحظاتی پس از سقوط یک هواپیمای جنگنده عراقی در منطقه‌‌ی فاو ... 25 بهمن 64 .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
💠 خطوط مقدم درگیری پشت دروازه های شهر فاو عراق بهمن ۱۳٦٤ عملیات والفجر ۸
🌷 پیکر چند تن از شهدای عملیات والفجر۸ ، آمادهٔ انتقال به پشت جبهه بهمن ۱۳٦۴ ؛ فاو اسکله‌ی شهید سنجری .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
کتاب: صبح روز بیست و چهارم نویسنده: عباس میرزایی راوی: علی اصغرقره خانی این کتاب نقش لشکر ۴۱ ثار‌الله در عملیات و‌الفجر ۸ در دوران دفاع مقدس را روایت می‌کند.
دفاع مقدس
کتاب: صبح روز بیست و چهارم نویسنده: عباس میرزایی راوی: علی اصغرقره خانی این کتاب نقش لشکر ۴۱ ثار‌ا
درباره‎‌ی کتاب: تا روز ۲۲ بهمن ۱۳۶۴، رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله مأموریت محوله‌ی خود (عبور از اروند، عبور از موانع و باتلاق‌ها، شکستن خط دشمن در محورهای جاده نهر علی‌شیر و بلامه، پیش‌روی، پاک‌سازی، تثبیت منطقه‌ی تصرف‌شده و طراحی دفاع و پدافند از آن) را به پایان رساندند. علاوه بر این، مأموریت تیپ المهدی (عج) و لشکرهای ۱۹ فجر، ولیعصر (عج) و ۲۵ کربلا را تکمیل کردند و ضمن دست‌یابی به خور عبدالله، در سمت چپ تا رأس البیشه و در راست تا ضلع شرقی پایگاه موشکی و تا ۵۰۰متری مخازن نفتی پیش‌روی کردند. ساعت ۶:۱۵ روز چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ خانه‌ی اطلاعات شلوغ بود. ابراهیم سعادت‌فر، رزمنده‌ی عضو واحد اطلاعات درباره‌ی خانه اطلاعات می‌گوید: «عنوان خانه‌ی اطلاعات را ابراهیم هندوزاده اولین بار مطرح کرد. محل استقرارمان در کنار نهر علی‌شیر بود. خانه‌ای محلی که توی آن با بلوک و چوب و گونی‌های شن، پناهگاهی ساخته بودیم. سنگری زیر سقف خانه داشتیم، گرچه زیاد محکم نبود. این را بعداً فهمیدیم. وقتی راکت شیمیایی خورد وسط سفره‌ی صبحانه‌مان.» در این روز (۲۴ بهمن ۱۳۶۴)، بیشتر اطلاعاتی‌ها بودند. ابراهیم هندوزاده، حسین آتش‌افروز، یدالله وزیری، مسعود دین‌دار، عنایت‌الله طالبی‌زاده، حسین دامغانی، حسن یزدانی و ... صبحانه‌شان را خورده بودند و آماده می‌شدند که با قایق به آن‌سوی اروند بروند. محمدحسین یوسف‌اللهی با کفش‌های کتانی سفیدرنگی که به پا داشت، میان قاب در ایستاده بود. محمد دوست‌محمدی آن‌‌طرفش بود و ابراهیم سعادت‌فر این‌طرفش. رمضان راجی امیرحسینی بیرون اتاق قدم می‌زد و به برنامه‌ی آن روز بچه‌های اطلاعات فکر می‌کرد. صدای غرش هواپیماهای عراقی به گوش می‌رسید. صداها درهم بود. همچون همهمه‌ی گنگ دریا در آغاز طوفان و بعد، میگ‌ها پرسروصدا گذشتند. یکی از بمب‌افکن‌ها، از بالای نخلستان قیقاج پایین آمد و تا اطلاعاتی‌ها بجنبند، نخلستان را و سنگرها و خانه اطلاعات را درنوردید. آن‌هایی که دور سفره‌ی صبحانه نشسته بودند، نیم‌خیز شدند. هواپیما از روی ساختمان عبور کرد. کمی بعد، صدایی دیگر بلند شد. انگار چیزی از آسمان به‌سوی خانه‌ی اطلاعات می‌آمد. فریاد محمدحسین یوسف‌ الهی بلند شد. ایستاده بود میان چارچوب در. اطلاعاتی‌ها دیدند با نگرانی آسمان را نگاه می‌کند و شنیدند داد زد: شیمیایی، بچه‌ها شیمیایی! * کتاب: صبح روز بیست و چهارم: نبرد لشکر ۴۱ ثارالله در عملیات والفجر ۸ مؤلفان: عباس میرزایی، مهدی خداوردی‌خان ویراستار: مهدی خداجو ناشر: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس زبان: فارسی سال چاپ: ۱۴۰۱ تعداد صفحات: ۳۸۸    ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ این کتاب در قالب ۷ فصل، به صورت صوتی تقدیم علاقمندان می گردد: 👇👇
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«صبح روز بیست و چهارم» فصل اول
10.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«صبح روز بیست و چهارم» فصل دوم
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«صبح روز بیست و چهارم» فصل چهارم
9.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«صبح روز بیست و چهارم» فصل پنجم