دفاع مقدس
🌷شهید ابراهیم همت و جمعی از فرماندهان پس از عملیات والفجر ۳ برای ارائه گزارش عملیات خدمت امام خمینی(س) رسیدند. همت این ماجرا را اینگونه روایت کرده است:
ما پس از سه ماه از انجام عملیات «والفجر یک» به علت مسائل خاصی که در عملیات های قبل داشتیم، با شیوه های جدیدی در عملیات های والفجر 2 و 3 حضور پیدا کردیم. دو عملیات فوق الذکر از حیث اهمیت و حضور خداوند متعال در آن به صورتی بود که تمامی فرماندهان لشکر، تیپ، گردان و دسته معتقد بودند که در عملیات کوچکترین نقشی نداشتند و در هر گوشه از عملیات حضور امدادهای غیبی را حس می کردند. ما در عملیات والفجر یک از نظر پاکی و صداقت عزیزان بسیج، هیچ نقصی نداشتیم و حتی قبل از آغاز عملیات در اردوگاه لشکر به نمونه هایی برخورد می کردیم که برادران گودال هایی شبیه قبر کنده بودند و شب ها در آن به مناجات و گریه و زاری مشغول می شدند و این حرکات یادآور حالات روحانی و عرفانی مجاهدان صدر اسلام و سالکان راه خدا بود. به سبب همین شور و حال در آن عملیات تعداد 45 نفر از عزیزان بسیج که فقط چند نفرشان سالم بودند، به مدت چهار روز مقابل تپه های پاسگاه رشیدۀ عراق در یک کانال به عمق یک متر که کف آن را آب و لجن پوشانده بود، در مقابل نیروهای عراق مقاومت کرده و حاضر به عقب نشینی نشدند. این حرکت برادران چنان جالب بود که هنگام بازگو کردن آن برای امام بزرگوار، معظم له فرمودند: «اینها همان ملائکة الله هستند».
🌿 امام و رزمندگان
▫️حاج شعبان رفاعی از محافظان بیت امام خاطرات فراوانی از آن روزها و سالها دارد. او روایتی را از رابطه امام با پاسداران بیان می کند:
« جای شما خالی، در روزهایی که حضرت امام ملاقات حضور داشتند پاسدارهای بیت خدمت ایشان می رسیدند. همچنین معمولا رزمندگانی که می خواستند به جبهه اعزام شوند نیز به دستبوسی می آمدند و در فضایی خودمانی با ایشان احوالپرسی می کردند. تنها چیزی که رزمندگان در آن ملاقات ها به امام می گفتند این بود که «دعا کنید شهید شویم» و امام هم با لبخند پاسخ می دادند که «ان شاء الله پیروز شوید». این مکالمه و لبخند رزمندگان با امام انگار رمزی بین آنها بود که همیشه تکرار می شد.
جالب است که اکثر این رزمندگان شهید می شدند و یکی از آنها داماد ما بود که حدود سه چهار روز پس از خوانده شدن خطبه عقدش توسط امام در جبهه شهید شد.
💠 امام همیشه می گفتند: شما که پاسدار هستید اول از خودتان پاسداری کنید».
می خواهید از من رضاشاه درست کنید؟
خانه امام متعلق به آقای امام جمارانی است. خوب، چون رفت و آمد زیاد دارند. خانم هم رفت و آمد زیاد دارند، این خانه کوچک است و طبعاً امام نمی توانند به کارهای روزمره برسند. بعد از مدتی تصمیم گرفته شد، خانه ای جنب اینجا اجاره کنیم، که ایشان به کارهایشان برسند. اول ایشان اکراه داشتند، بعد ما رفتیم یک جایی را اجاره کردیم، یک ساختمان آجری قدیمی بود که فرش نداشت و فرشی هم در منزل امام نبود که آنجا را فرش کنند. من خودم رفتم، پنج – شش تا فرشهای ۳×۵ / ۲ یا ۴×۵ / ۳ از فرشهای بُته جِقّه ای که معمولاً در مساجد پهن می کنند و از ارزانترین فرشهای ایران است خریدم و آوردم. فرشها را من وقتی پهن کردم، حاج احمد آقا گفت امام فرموده اند مگر می خواهید از من رضاشاه درست کنید؟ احمد آقا گفته بودند، اینها ارزانترین فرشهاست و اینها را کفاش زاده آورده، شاید امام فکر کردند من از منزل آوردم، این بود که راضی شدند و نشستند، که هنوز هم مورد استفاده است، ما همه این فرشها را هزار و هفتصد تومان خریده بودیم.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
" رئیس جمهور من ؛
کسییه که برای وجب به وجبِ خاکِ این مملکت دلش بسوزه ..."
#شهید_شیرودی این سخن را زمانی که میگه که بنی صدر در رأس امور هست و اعتقادی به تقویت نیروهای مسلح و مقابله جدی با ارتش متجاوز عراق نداره!!
بنا بر ایده او باید می گذاشتیم نیروهای دشمن نت عمق خاک کشور نفوذ کرده و بسیاری از سرزمین های ما را به تصرف خود درآوردند ، آنگاه ایرانی ها در یک اقدام برق آسا و بصورت گاز انبری دشمن را محاصره کرده و به دام بیاندازد!! او از تز «زمین بدهیم, زمان بگیریم!!» پیروی می کرد!!
ولی زهی خیال باطل!!
اگر نیروهای ارتش و سپاه از این سیاست پیروی می کردند، یقینا الان چند استان از خاک کشور از ایران عزیز جدا شده بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تصاویری از ارتش تجاوزگر عراق
در خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران
⌛️ روزهای آغازین جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 فایل صوتی تکان دهنده از جلسه عدنان خیرالله وزیر دفاع با صدام حسین و طارق عزیز در بحبوحه عملیات انتقال در سال ۱۹۸۸
عدنان خير الله: ما در عراق چند میلیون کرد مخلص و میهن پرست داریم که کسی کاری با آنان ندارد و سهم دولت هستند. اما پنج ده یا شاید بیست هزار کرد خرابکار را که به سمت مرزهای ترکیه پناهنده شدند با سلاحهایی هدف قرار دادیم که دیگر برنگردند.
(احتمالا منظور خير الله سلاحهای شیمیایی است و خونسردیش هنگام صحبت از کشتار کردها به گونه ای است که گویی از امحای حشرات و موجودات مزاحم سخن می گوید.)
خیراله که در عراق به عنوان قهرمان جنگ با ایران شناخته می شد یک سال پس از این جلسه در سانحه سقوط بالگرد کشته شد.
دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
🔰ما بادی (شروع کننده) به جنگ نبودیم و نیستیم، لکن اگر کسی تعدی بکند دهان او را خُرد میکنیم 📅 فر
💠 #دفاع_مقدس از منظر امام خمینی
به تاریخ ۱۶ آبان ۱۳۵۹
(اوایل جنگ)
▫️...قرآن شريف دستور داده است كه اگر يك طايفهاى از مسلمين بر طايفه ديگر بغى كردند و تعدى كردند، بر همه مسلمين واجب است كه بر ضد او قيام كنند؛ فضلًا، از اينكه غير مسلم بَغى كند بر مسلم. اگر يك طايفهاى از كفار هجوم بياورند به مملكت اسلامى، تكليف همه مسلمين است كه به او هجوم بياورند و او را از صفحه روزگار نابود كنند. چه شده است كه مسلمين در اين امرى كه همه مىدانند، تمام كسانى كه اطلاع دارند از منطقه، مىدانند كه دولت جابر صدام و بعث ناگهان بدون هيچ مقدمه حمله كرده است به ايران از طرف دريا و از طرف هوا، از طرف زمين و بدون اينكه دولت متوجه بشود بعضى از بلاد ايران را غصب كرده است و بعضى از سرزمينها. آن روزى كه مطلع شد ايران، جلويش را گرفت و بحمد اللَّه به قدرى صدمه بر او وارد كرده است و بر جنود او وارد كرده است كه برگرداندن به اصل اول محتاج به سالهاى طولانى است. و اين هجوم ناجوانمردانه، كشور عراق را به تباهى كشانده و مىكشاند و سرمايههايى كه بايد صرف بشود در راه ترويج اسلام، اينها را صرف كردهاند در راه جنگ. ما بادى به جنگ نبوديم و نيستيم، لكن اگر كسى تعدى بكند دهان او را خُرد مىكنيم. ابتدا از آنها بوده است و لهذا، در مملكت ما اين واقعه واقع شده است. اگر ما بادى بوديم، خوب بود اول ما رفته باشيم يكى از دهات آنجا را گرفته باشيم و آنها آمده باشند و ما را عقب زده باشند. ادعاى اينكه ما مدتهاست- صدام در اين نطق خبيثش گفته است كه- «ما مدتها با دولت ايران صحبتها كرديم، رفت و آمد كرديم و خواستيم تفاهم كنيم و دولت ايران قبول نكرده است و ما ملزم شديم كه به دولت ايران [حمله نماييم] و آنها- دولت ايران- پاسگاههاى ما را در مرز خراب كردند و چقدر از پاسگاههاى ما را خراب كردهاند» و از قبيل اين اراجيف. دولت ايران قبل از حمله عراق حتى يك وجب در ملك آنها، در مملكت آنها نرفته است و بنا هم نيست كه برود و يك پاسگاه از آنها را خراب نكرده است، لكن بعد از آنكه آنها حمله كردند و مردم ايران را، مردم عادى ايران را با توپهاى دورزن و با موشكهاى زمين به زمين خانهها را خراب كردهاند، زن و بچههاى مردم را كشتند و همه شرارتها را كردند، البته دفاع بر هر مسلمى، بر هر انسانى دفاع واجب است. و ما به حسَب امر خدا دفاع كرديم از خودمان و دفاع از اسلام، نه دفاع از كشور خودمان فقط.
صدام كسى است كه تابع «عفلق» ها هست و آنها حزبشان اسلام را منافى مىدانند با وضعيت خودشان؛ دشمن اسلام هستند آنها.
اين همان آدمى است كه زوار حسين بن على را دسته جمعى اعدام كرده است و به حبس كشانده است.
اين همان آدمى است كه مرقد مطهر حضرت امير را به امر او به گلوله بستند كه گلولههايى كه خراب كرده بود يك جايى از، سوراخ كرده بود، يك جايى از ديوار را به من نشان دادند. اينها همانها هستند كه علماى بزرگ اسلام را چه از طايفه سنى و چه از طايفه شيعه گرفتار كردند و حبس كردند و شهيد كردند. اينها از اسلام بويى نبردند و حالا دعوى اسلاميت مىكند و مىگويد من مسلم هستم! ايشان از همان اعرابى است كه خداى تبارك و تعالى فرموده است اينها از اسلام و حدود اسلام بىاطلاع هستند. چه شده است كه مسلمين توجه ندارند به اين معنا؟ چرا اين مسائلى كه در ايران واقع شده است و اين مسائلى كه به مملكت ما وارد شده است و آن طور بچهها و كوچكها و زنها و مردها را اينها قتل عام كردهاند، بر خلاف موازين بين المللى و بر خلاف موازين جنگ به جاهاى مسكونى حمله كردند، چرا مسلمين در اين مطلب هيچ توجهى ندارند؟ چرا ساكت هستند؟ خداى تبارك و تعالى امر فرموده است كه بايد جنگ كنند با اين. حالا جنگ نمىكنند لا اقل تبليغ كنند، ساكت نباشند. چرا راديوهاى بلاد مسلمين ساكتند در اين موضوع؟ چرا مسلمين ساكتند. چرا خبرگزاريهاى خودشان را نمىفرستند و ببينند مسائلى كه در ايران واقع شده است، مصائبى كه در ايران واقع شده است؟ و چرا اگر خبرگزاريهايى باشد و اطلاع بدهد به آنها، در راديوهاى آنها منعكس نمىشود؟ اين سكوت مرگبار چيست كه در مسلمين است؟ شما گمان مىكنيد كه مطرح عراق و ايران است و صدام است و مملكت ايران؟ قضيه اين نيست، مطرح اسلام است، نه مطرح يك كشور...
صحيفه امام، ج13، ص: 344
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
📸☝️شمالشرقی القرنه ، جزیره مجنون - منطقه عملیاتی خیبر
🔴 سربازان مزدور به اسارت گرفته شده از ارتش صدام
⚪️ عراق در طول جنگ علیه ایران، از مزدورانی با تابعیت بیش از بیست ملیت عربی-آفریقایی از جمله: سودانی، اردنی، مراکشی و ... استفاده میکرد.
علاوه بر آن، عمده امکانات و تجهیزات ارتش صدام با بودجه رژیم های مرتجع عربی تهیه می شد و یا رایگان توسط ابرقدرت های شرق و غرب در اختیار دیکتاتور عراق قرار می گرفت.
در حقیقت جنگ ما جنگ جهانی بود، یعنی زورگوهای عالم یک طرف و ایران یک طرف –—— ولی با این وجود، در پایان جنگ، حتی یک وجب از خاک کشور عزیزمان #ایران در اختیار دشمن قرار نگرفت.
بدون شک آیندگان از این مقطع زمانی، همواره به نیکی یاد کرده و تاریخ خواهند نوشت:
🔹 خمینی و یاران او با دستان خالی، ایران عزیز را نجات داد و نگذاشت ذره ای از این خاک مقدس به دست بیگانه بیافتد؛ برخلاف جنگ های دوران قبل که هر بار، بخشی از این خاک این سرزمین به دست بیگانگان و متجاوزین می افتاد!
🌴 از اینرو بود که دفاع ما را به حق " #دفاع_مقدس " نامیدند.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🌴 ما بايد اون چيزي باشيم كه امام مي خواد.
بچه ها را جمع كردن توي ميدان صبحگاه پادگان؛ قرار بود آيت ا... موسوي اردبيلي برايمان سخنراني كنند.
لابلاي صحبت هايشان گفتند: امام فرمودند، من به پاسدارها خيلي علاقه دارم، چرا كه پاسدارها سربازان امام زمان (عج) هستند.
كنار محمود ايستاده بودم و سخنراني را گوش مي دادم.
وقتي آيت ا... اردبيلي اين حرف را گفتند، يك دفعه ديدم محمود رنگش عوض شد؛ بي حال و ناراحت يك جا نشست مثل كسي كه درد شديدي داشته باشد.
زير لب مي گفت:"لا اله الا الله" تا آخر سخنراني همين اوضاع و احوال را داشت. تا آن موقع اين جوري نديده بودمش.
از آن روز به بعد هر وقت كلاس مي رفت، اول از همه كلام امام را مي گفت، بعد درسش را شروع مي كرد. مي گفت: اگر شما كاري كنيد كه خلاف اسلام باشد، ديگه پاسدار نيستيد، ما بايد اون چيزي باشيم كه امام مي خواد.
#دفاع_مقدس
#شهید_محمود_کاوه
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
#اصحاب_خمینی
مردمانی از جنس آب و آتش،
از جنس ایثار و مردانگی،
ازجنس مرگ و شهادت،
مردمانی از خاک پاک ایران که :دفاع مقدس»؛ چنین خاطره بزرگ و به یادماندنی را از خود به جای گذاشتند...
مردان و زنانی که اجازه ندادند حتی یک وجب از خاک مبهن به دست دشمنان دون افتد و مردانه ایستادند و عاشقانه بر خاک افتادند اما خاک به دشمن ندادند...
🚩🚩 راهشان پر رهرو و یادشان تا ابد بر دلهای ما به یادگار ...
نام قهرمانان وطن تا روزگار, روزگار است بر تارک تاریخ این مرز و بوم خواهد درخشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 #انتشار_جدید
صوتی کمتر شنیده شده از سید حسن نصرالله به زبان فارسی
▪️حال و هوای لبنان در ایام رحلت حضرت امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۸ به روایت سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان
🌷نثار روح مطهر حضرت امام خمینی(ره) صلوات
#بنیانگذار_انقلاب_اسلامی_ایران
#امام_خمینی
#ایام_ارتحال
51.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ویژگی امام خمینی
🔹شهید حاج قاسم سلیمانی:
امام اولین کاری که کرد
سیلی زدن به ترس بود.
اول ترس را در حوزه
و در طلاب کشت،
بعد ترس را در جامعه کشت.
وقتی امام این خوف را شکست
امامی که در زمان خودش،
خواندن اعلامیههای امام
رعب آور بود،
امام آن سخنان آتشین و بلند را بیان کرد.
در روز اول که هیچ کس با او نبود
گفت خدا
و در روز آخر که همه ملت با او بودند
نه این ملت
ملتهای متعددی با او بودند
امام باز فرمود خدا
این رمز موفقیت امام[خمینی] بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ مــــردان خـــدا به تاریخ روح میبخشند و بر دلها حکومت میکنند
😔 ویژه رحلت امام خمینی عزیز (ره)
🤝 ما بر سر عــهــدمــان پــایــداریــم
#امام_خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #لبیک_یا_خمینی
📽 فیلمی بسیار زیبا و خاطره برانگیز از مراسم سینه زنی رزمندگان سلحشور و حماسه ساز #استان_زنجان در دوران دفاع مقدس
🎙 دل های ما حسینیه
مولای ما خمینیه
فرمان بده
لبیک یا خمینی..
#دفاع_مقدس
.
#برشی_از_کتاب [ ۴ ]
📌 آغوش پدرانهی امام؛
❁ فصل زمستان بود و ملاقاتها تعطیل. ما در محضر امام بودیم. فرزند یکی از مفقودالاثرهای جنگ را برای ملاقات آورده بودند. بچه چون تنها توی حیاط ایستاده بود، احساس غربت میکرد و صدای گریهاش بلند بود. امام سرشان را بلند کردند و نگاهی داخل حیاط انداختند و با لحنی خشن و ناراحت فرمودند: «دیدید یک بچهای دارد گریه میکند، چرا این بچه اینجاست؟ چرا گریه میکند؟»
❁ داستان بچه خدمت امام عرض شد. فرمودند: «همین الآن بیاوریدش داخل.» کارها را نیمه کاره رها کرده و بچه را آوردیم. آثار ناراحتی در چهره امام از دیدن این دختر بچه کاملا مشهود بود. آقا دو دستشان را دراز کرده و بچه را در آغوش گرفته و به سینه چسباندند. بعد او را روی دو زانو نشاندند و صورت خود را به او چسباندند و شروع به صحبت کردند. طوری با این بچه صحبت کردند که، ما که یک متر بیشتر با امام فاصله نداشتیم، نمیتوانستیم بفهمیم به او چه میگویند. پس از لحظاتی، دیدیم آن بچه در آغوش امام متبسم شد.
❁ چند روز پیش از این، یک خانم ایتالیایی نامهای به این مضمون به امام نوشته بود: «من عیسی مسیح را در وجود شما متجلی دیدم و شما را واقعا روح خدا یافتم. به دلیل علاقهای که به حضرت مسیح دارم، گرانبهاترین و نفیسترین یادگار ازدواجم را به شما هدیه میکنم تا در هر راهی که صلاح میدانید، مصرف کنید.» و همراه نامه، گردنبندی طلا ارسال کرده بود.
❁ وقتی تبسم بر لبان آن دختر بچه نقش بست، امام آن گردنبند را در گردن او انداختند و بچه در کمال خوشحالی اتاق امام را ترک کرد.
👤 راوی محمد حسن رحیمیان.
📚 کتاب یاد امام و شهدا صفحه ۵۷.
.