eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
843 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم… . همرزمش تعریف میکنه که، علی آقا اهل سخنرانی و تریبون و این جور چیزا نبود، اما اگه حرف میزد حرفش ساده بود و صمیمی و بدجور به دل می نشست! یبار گروهانش رو به خط کرده بود و به همه قبل از حرکت برای گرفتن شهر مندلی عراق گفته بود : هرکدوم از شما یه خشاب تیر دارید و سی خشاب الله اکبر! این حرف دو معنی داره؛ یکی اینکه فشنگاتون خیلی کمه بی حساب تیر نزنین، معنی دومش هم اینه که اگه با ذکر و توکل نباشین، خیلی کم میارین! کسی میتونه از سیم خاردار های دشمن عبور کنه که در سیم خاردار های نفس خود گیر نکرده باشه! همین شهید علی چیت سازیان عزیز❤️ میفرماین که، حمد و سپاس خداوندى رو که در رحمت خود رو در این عصر و زمان بر روى بندگان خود باز کرده و راه و روش اسلام شناسى رو به ما آموخت و ما رو از ظلمت و تاریکى به صبح سفید و آشنائى و پیروزى بر نفس سرکش کشوند و از خواب غفلت به بیدارى کشید و از مردن در رختخواب و یا در راه غیر خدا به شهادت در راه خودش کشوند، و چنین پدر بزرگوارى رو ، الگوى تمام خوبی ها ، مرد تقوا و عمل ، انسان پاک و فرعون کش ، بت شکن زمان ، انسان سخن و عقل ، پیر شکست ناپذیر و گوهر جماران رو به عنوان رهبر بر بالاى سر ما یتیمان نهاد و درس تقوا و آزادگى رو از زبان حسین (ع) بر ما آموخت و قلب سیاه و کدر ما رو با گذشت و جان بازى و ایثار و صبر و استقامت در راه خدا سفید و پاک گرداند، و حال اگه شب و روز شکرگزارى کنیم قدر این نعمت خدا رو نخواهیم دونست! خداوند در این مدت انقلاب یه نعمت بزرگى باز به ما بخشید و آن هم جنگ با کافران و خدانشناسان روى زمین تا بتونیم خودمون رو در صحنه عمل امتحان کنیم! واقعا که جبهه دانشگاه الهى هستش ، دانشگاهى که در آن درس تقوا ، درس گذشت، استقامت، فداکارى ، جانبازى ، صبر و غیره آموخته میشه ، جبهه جائیه که انسان هاییکه در آن قدم میذارن باید از ته قلب بر سرور شهیدان آقا ابا عبدالله لبیک بگن و حسین گونه تا آخرین لحظه عمر خود باشن، جبهه جاییه که انسان یه قدم از دیگران نسبت به خدا نزدیکتره! خاک جبهه ایران همچون خاک کربلاست چون زمانی که عزیزان سر بر زمین میذارن و زمین رو با خون خود آبیارى می کنن به عشق رسیدن به آقا ابا عبدالله (ع) و بیاد آن بزرگوار هستن! امام عزیز رو تنها نذارید و به پیام هاى پدرگونه او از ته قلب گوش فرا دهید و مانند مردم کوفه نباشید که ابا عبدالله رو تنها گذاشتن! اگه تا به الان در این راه مقدس قدم نذاشتید و به پابوس اسلام نیامدید، فرصت هست و هر وقت که پیش خدا بیائید خداوند شما رو قبول مى کنه! ما باید به دنیا ثابت کنیم که هر چه امام می‌گوید با جان و دل خریداریم! سعى کنید که در این دو روزه زندگى امام بزرگوار رو راضى نگهدارید! خداوند رو سعى کنید با حرکت قلبى راضى نگه دارید! براى شهادت و یا رفتن تلاش نکنید براى رضاى او کار کنید و بگویید خداوندا نه براى بهشت که و نه براى شهادت اگه تو ما هم در جهنمت بندازی و فقط از ما راضى باشى براى ما کافى هستش! پدر و مادر عزیزم میدونم که‌جز زحمت و ناراحتى براى شما چیز دیگه نداشتم و من این راه مقدس رو آگاهانه انتخاب کردم و خوشحال هستم که به مقصد آخر رسیدم و اگه خداوند قبول کنه و این دنیا دنیاى فانیه و زود گذر و زندگى اینه که کارنامه قبولی رو بگیرم و از این دنیا برم! از شما مى خواهم که خداوند رو از خودتون راضى نگه دارید و خوشحال باشید که شما هم سهمى رو بر دین خدا پیدا کردید! همسر عزیزم، از اینکه مدت آشنایى ما کم بود و بیشتر اونو من در منطقه بودم از شما معذرت میخوام ولى از این خوشحال هستم که من هم اداى تکلیف و رضایت خداوند رو انجام دادم! اگه در این زمان هر کس در زندگیش از روى مال دنیا و زندگى شیرین و بدون دردسر و لذت هاى دنیوى‌ پل پیروزى زد و خود رو در جهاد اصغر رسوند، عاقبت به خیر خواهد شد… ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷 ۲۴ خرداد ۱۳۶۵ - سالروز شهادت محمد رضا هادیان فرمانده شجاع گروهان شهید بهشتی گردان عمار، لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) ذاکر مخلص ابا عبدالله (ع) پاسدار سپاه حفاظت انصار (امنیت پرواز) از شهدای محله جوادیه تهران شهادت: پدافندی فاو، ۲۴ خرداد ۱۳۶۵ بر اثر انفجار مین والمر ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 📷 سمت راست تصویر: سه شهیدی که در سال شصت و پنج به مقام شهادت رسیدند...🕊🕊🕊 این عکس تاریخی از آخرین تصاویر عارف دلسوخته، قاری قرآن "شهید امیر اربابی" قبل از شهادت در قتلگاه عاشورایی فکه است... ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🗓 ۲۴ خرداد ۱۳۶۴ - سالروز اجرای عملیات قدس ۱ در منطقه هورالهویزه در شرق رودخانه دجله، با رمز یا محمد رسول‌ الله (ص) ⏳ ساعت‌21 و25 دقیقه‌ شامگاه ‌24 خرداد ماه‌1364 نیروهای‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی، عملیات‌ «قدس‌1» را با رمز «یا محمد رسول‌ الله(ص)» در منطقه‌ عملیاتی‌ «هورالهویزه» در شرق‌ رودخانه‌ «دجله» عراق، برای‌ انهدام‌ نیروها و بر هم‌ زدن‌ انسجام‌ ماشین‌ جنگی‌ ارتش‌ عراق، در منطقه‌ای‌ به‌ وسعت‌180 کیلومتر مربع‌ آغاز کردند. در این‌ عملیات‌4 روزه، نیروهای‌ عمل‌ کننده‌ ایران‌ در ظرف‌ مدت‌ کوتاهی‌ به‌ دو پاسگاه‌ مورد نظر یعنی‌ «ابوذکر» و «ابولیله» دشمن‌ دست‌ یافته‌ و مقاومت‌ آنها را درهم‌ کوبیدند. دشمن‌ در صبح‌ روز نخست‌ با هواپیماهای‌ پی‌سی‌7 و چرخبال‌ اقدام‌ به‌ بمباران‌ شیمیایی‌ و انفجاری‌ نمود، اما با استقرار سریع‌ توپهای‌ ضد هوایی، یک‌ فروند از این‌ نوع‌ هواپیما با موشک‌ «سام‌7» ساقط‌ شده‌ و پاتک‌ هوایی‌ دشمن‌ عملاً‌ ناکام‌ ماند. در ادامه عملیات قدس 1، سحرگاه روز 25خرداد ماه 1364مواضع ارتش عراق درمنطقه ای شامل روستاهای البیضه وترابه به طرف جاده بصره ، بغداد ونیز الکساره وروستا های اطراف آن هدف آتش قبضه های 106 میلی متری وکاتیو شاهای خودی قرارگرفت وبا روشن شدن هوا از هر محوردوقایق جهت پاکسازی بقایای دشمن به منطقه اعزام شدند، به این ترتیب بسیاری ازنیروهای عراقی به اسارت سپاهیان اسلام درامدند ونفراتی از آنها که مقاومت میکردند به هلاکت رسیدند
💠 درهم کوبیدن مواضع دشمن بعثی در عملیات قدس ۱ 🔴 از غرش موشک‌های «سام ۷» تا فتح ۲۰۰ کیلومتر از تصرفات دشمن ⏳۲۴ خرداد سال ۱۳۶۴ روزی بود که رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا با غافلگیری دشمن بعثی در منطقه عملیاتی هورالهویزه اقدام به اجرای موفقیت‌آمیز «عملیات قدس یک» کردند. ✍️ یکی از روش‌های رزمندگان در دوران دفاع مقدس برای شناسایی مواضع دشمن و چگونگی مقاومت آن‌ها در برابر نیرو‌های خودی، اجرای عملیات‌های کوتاه مدت در مناطق مختلف بود. به همین منظور برای رسیدن به این مهم، سلسله عملیات‌های کوچک «قدس» و «عاشورا» توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سلسله عملیات‌های «ظفر» توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران به اجرا درآمدند و اتفاقاً علاوه بر آشنا شدن با نوع عملکرد دشمن بعثی هنگام حمله، نتایج خوبی را نیز در پس گرفتن برخی از مناطق اشغالی به همراه داشت. همان‌طور که گفته شد، عملیات قدس یکی از این عملیات‌ها محسوب می‌شود که توسط نیرو‌های سپاه در چندین مرحله به اجرا درآمد. اولین مرحله از این عملیات در ۲۴ خرداد سال ۱۳۶۴ با برنامه‌ریزی قبلی توسط سپاهیان اسلام با رمز «یا محمد رسول الله (ص)» در منطقه عملیاتی هورالهویزه در شرق دجله با هدف انهدام نیرو‌های دشمن و برهم زدن انسجام ماشین جنگی ارتش صدام، نزدیک کردن خط پدافندی به مواضع دشمن و رسیدن به جاده بصره- العماره در منطقه‌ای به وسعت ۱۸۰ کیلومتر به اجرا درآمد. لشکر ۲۵ کربلا وظیفه اجرای این عملیات را برعهده داشت. منطقه هورالهویزه قبل از گسترش هور جزو مناطق مسکونی محسوب می‌شد، لذا ارتفاع آب در منطقه عملیاتی زیاد نبود، با این حال غواص‌های لشکر ۲۵ کربلا شب قبل از عملیات برای شناسایی مواضع دشمن اقدامات شناسایی را انجم دادند. اما دشمن بعثی از بیم اینکه مبادا رزمندگان جمهوری اسلامی ایران از طریق آب اقدام به اجرای عملیات کنند، در فواصل مختلف اقدام به بمباران این منطقه می‌کردند و به همین دلیل بود که شناسایی منطقه عملیاتی برای رزمندگان کاری دشوار بود که البته این کار با موفقیت در شب قبل از عملیات انجام شد. رزمندگان در این عملیات به‌دنبال تصرف بخشی از خشکی‌های آن منطقه مانند «پاسگاه ابوذکر» و «روستای ابولیله» و همچنین تصرف آبراه‌های صف، شعبان و مشروع بودند که تا حدودی نیز به اهداف خود رسیدند. رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا برای آنکه بتوانند منطقه را با کمترین تلفات تصرف و حفظ کنند، خط پدافندی خود را به طول ۴۰ کیلومتر ایجاد کرد و با این کار رزمندگان توانستند در همان ساعات ابتدایی آغاز عملیات، به دو کیلومتری مواضع دشمن برسند. دشمن بعثی نیز که از آغاز عملیاتی جدید از سوی جمهوری اسلامی ایران باخبر شده بود، اقدام به بمباران شیمیایی کرد، اما رزمندگان با موشک‌های «سام ۷» موفق به منهدم کردن هواپیما‌ها شدند. این درگیری چندین بار رخ داد، ولی دشمن بعثی نتوانست در برابر رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا مقاومت کند. رزمندگان اسلام در این عملیات با استفاده از کمین‌های مختلف به اهداف خود رسیدند و در این عملیات مانند سایر عملیات‌های ایذایی دیگر، از اصل غافلگیری استفاده شد. مواضع نیرو‌های خودی پس از این عملیات از شمال به جنوب در پنج کیلومتری الحسان و در چهار کیلومتری دجله و ۶ کیلومتری اتوبان بغداد- بصره شکل گرفت. رزمندگان اسلام در این عملیات که چهار روز به طول انجامید موفق به تصرف پاسگاه مهم ابوذکر و ابولیله شدند و از طرفی ۲۰۰ کیلومتر از تصرفات دشمن نیز فتح شد. رزمندگان اسلام در این عملیات موفق‌آمیز علاوه بر دستیابی به اهداف خود، موفق به انهدام ۱۵ قایق، ۲ بالگرد، یک هواپیما، ۱۰ قطعه پل دوبله‌ای و ۶ خمپاره‌انداز شدند. همچنین در این عملیات ۲۰۰ نفر از نیرو‌های دشمن کشته، ۲۰۰ نفر مجروح و حدود ۱۰۰ نفر نیز اسیر شدند. از طرفی در این عملیات، ۴۰ نفر از رزمندگان سپاهی شهید، ۳۰ نفر مجروح و ۳ نفر نیز مفقود شدند، اما تلفات دشمن به قدری بود که برخی از نیروهای باقی مانده در آن منطقه اقدام به فرار به سمت خاک خود کردند. همان‌طور که گفته شد، مهمترین بخش این عملیات، شناسایی مواضع دشمن توسط غواص‌ها بود که در شرایط سختی صورت گرفت، اما سخن اینجاست که دوران دفاع مقدس مملو بود از چنین رشادت‌هایی که موجب شد تا در ۸ سال دفاع مقدس حتی یک وجب از خاک این سرزمین به دست دشمن بعثی که مورد حمایت بیش از ۸۰ کشور خارجی بود، بیفتد. بنابراین امنیت امروز جامعه را مدیون ایثارگری‌ها، شجاعت و رشادت‌های رزمندگانی هستیم که با اقدامات خود در آن دوران، درس‌هایی را به نسل امروزی نیز دادند. به‌طوری که امروزه استفاده از تجربیات دوران دفاع مقدس راه‌گشای بسیاری از مشکلات به‌ویژه در مواقع بحرانی است...
🌴 کسی می‌تواند شب عملیات از سیم های خاردار دشمن عبور کند که از سیم های خار دار نفس خود گذشته باشد 🌷 ، فرمانده اطلاعات، عملیات لشکر انصارالحسین(ع)-همدان ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
🔴 حضور آیت الله خامنه ای در منطقه با همراهی شهید جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر ⏳ بهار 1360
🌴 منطقه اشغالی "کوت شیخ" – خرمشهر - بهار 1360 🌷 شهید جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر در کنار آیت الله خامنه ای در سنگر دیدبانی
⚘برای تشکّر ... یه روز دیدم در می‌زنند رفتم پشت در، دونفر بودند. یکی‌شون گفت : منزل صیادشیرازی همین جاست؟ دلم هری ریخت. گفت: جناب سرهنگ براتون پیغام فرستادند و بعد یه پاکتی بهم داد ، اومدم توی حیاط و پاکت رو باز کردم ، هنوز فکر می‌کردم خبر شهادتش رو برام آوردند ، دیدم توی پاکت یه نامه توش گذاشته با یه انگشتر و داخل آن نوشته بود: «برای تشکر از زحمت‌های تو ، همیشه دعات می‌کنم» از خوشحالی اشک توی چشمام جمع شد... به نقل از مرحومه عفت شجاع همسر شهید سپهبد صیادشیرازی در سفر آخرت نگاه و دعای همسر شهیدت بدرقه‌ی راهت بانو
قدیما عکس‌های عاشقانه اینجوری بود ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 آموزش و اعزام به جبهه های نبرد همدان - سال ۱۳۶۷ دوران جنگ تحمیلی
🍂 وقتی مشغولِ انبوه کانال‌های فضای مجازی هستيم، از كانال‌های عارفانه مردان بزرگ دفاع مقدس غافل نشویم. یادش بخیر سنگر خوب و قشنگ‌مان.. ¤ شب و روزمان به یاد مردان خدایی        ‌‌‍‌‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 به نام خداوند مردان جنگ دلیران چون شیر و ببر و پلنگ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برشی از مستند «روایت فتح» و کلام آسمانی و روح نواز شهید آوینی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ✅مرجع‌نشرآثارشـ‌هدا و دفاع‌مقدس
🔹جایی که حاج احمد گریست💦 🔸 منطقه به دليل وضعيت خاص جغرافيايي و دارا بودن ارتفاعات مختلف، براي ما اهميت ويژه اي داشت. يک سلسله از کوه هاي منطقه که در خطوط مزري بود، در اختيار عناصر بود و همين امر موجب شده بود تا ارتباط آن ها با حزب بعث به سهولت انجام پذيرد. در جلسه اي با حضور ، شهيد ، شهيد ، شهيد ، شهید تصميم گرفته شد طي عملياتي اين ارتفاعات را از لوث وجود عناصر "رزگاري" پاکسازي کنيم. طرح عمليات ريخته شد و خوشبختانه توانستيم عمليات را با موفقيت به انجام رسانديم و بر ارتفاعات مسلط شديم. و بر روي يکي از ارتفاعات پايگاهي ايجاد کرده بوديم. ▪️ به اتفاق يکي از با دوربين در حال کنترل و تحرکات دشمن بوديم که متوجه شديم يک نفر مقداري بار را بر دوش گذاشته و يک گالن بيست ليتري را هم در دست دارد و به طرف پايگاه مي آيد. وقتي نزديک تر شد متوجه شديم جاويد الاثر است که مقداري خرما و نفت را از يک فاصله دور بر دوش گرفته بود تا براي رزمندگان مستقر در پايگاه بياورد. به استقبالش رفتيم و خواستيم بار را از دوشش پايين بياوريم و خودمان حمل کنيم، اجازه نداد. علت را از او سوال کرديم، گفت: ▫️من دارم وظيفه ام را انجام مي دهم. وقتي وارد پايگاه شد، بعد از احوالپرسي و روبوسي با رزمندگان به شدت گريست. ابتدا تصور کرديم مشکلي پيش آمده است. وقتي از او سوال کرديم چرا گريه مي کني؟ گفت: ما در مريوان داخل شهر هستيم و از امکانات بيشتري استفاده مي کنيم ولي شما بر روي خاک مي خوابيد، آن هم در کوه دور افتاده بدون هيچ نوع امکاناتي! خدمت واقعي را شما انجام مي دهيد. خدمت ما و شما هيچ وقت با هم قابل مقايسه نيست. او را دلداري دادم و گفتم: شما در آنجا بهتر مي توانيد خدمت کنيد، ما هم در اينجا! بنا بر اين هر دو گروه جز رضاي حق و خدمت به مردم نيست. (نقل از: "محمدصالح عبدی" همرزم شهید ، از پیشمرگان کُرد مسلمان) ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷شهید از پیشمرگان کُرد مسلمان و از مسئولین تحت امر حاج احمد متوسیان در سپاه مریوان ⏳ آبان ماه 1359 - سروآباد - مریوان ا========================== 🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ 🌷سالروز شهادت ، فرمانده یگان پیشمرگان مسلمان کرد درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب 🔹او از یاران جاویدالاثر احمد متوسلیان در سپاه مریوان بود ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ 🌷سالروز شهادت ، فرمانده یگان پیشمرگان مسلمان کرد درگیری با گروهک‌های ضدانقلاب 🔹او از یاران جاویدالاثر احمد متوسلیان در سپاه مریوان بود ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فرازی از کتاب: ❂○° مسیح کردستان °○❂ 👇👇👇 💠 بخشی از گلوله هایی که روی سر ما می‌ریزند غنائمی است که از ارتش گرفته‌اند. سرهنگ ستاری پادگان را محکم گرفته و وا نمی‌دهد. او افسر با دل و جراتی است. جوانی ریش تراشیده و سبیل کوتاه وارد شد و به گفت: "دارند پیشروی می کنند." - نیروها را از پادگان خارج کن و در همان محلی که شناسایی کرده بودیم آماده باش، بپا سمت خانه های مردم تیراندازی نکنی. 🔸 با لهجه غلیط کردی گفت: "بیست روز است در انتظار چنین لحظه ای هستیم. معطل کنیم، می آیند بالا سرمان و تیر خلاص میزنند." نگاهی به چهره برافروحته آن پیشمرگ انداخت و گفت: "باید فرقی بین ما و آن ها باشد. آن ها مردم را سپر بلای خود قرار دادند، اما ما برای نجات مردم آمده ایم." بروجردی خیلی کنجکاو و مشتاق به نصیحت های او به گوش می داد. آرامش را در چهره هم می دید. او به حدی در منطقه فعال شده بود که اسم او در لیست ترور حزب و قرار گرفته بود. با انفجار یک خمپاره 120 گفت: "این مردم هیچی ندارند. شهر تخریب شده، نه فرمانداری، نه شهرداری، نه آموزش و پرورشی." 🔹 -بروجردی: شهر که امن شد آستین بالا می زنی و مثل می شوی فرماندار، می شوی مسئول همه نداشته های مردم. در انتظار استاندار و دیگر ارگان ها هم نباش. رفت سراغ همان چهارده پاسدار و شصت پیشمرگی که توسط سازمان دهی شده بودند. این بار که برای ورود به شهر آماده شد باز هم فرمانده پادگان مخالفت کرد و گفت: "تا سرهنگ جاده را باز نکرد وارد شهر نشو، این ها متوجه شدند در حال پیشروی است. این حمله وحشیانه آن ها ناشی از ترس‌شان است." 🔸- متوسلیان: وحشت افتاده به جانشان جناب سرهنگ. شما هراسی نداشته باشید. خدا کمک مان خواهد کرد. اگر شما با آتش توپخانه ما را حمایت کنید. وارد شهر خواهیم شد. در حالی که انبوه دود فضای شهر چشم دوخته بود گفت: "پیشمرگان خبر آورده اند ضدانقلاب قصد دارد در صورت ترک شهر مراکز اصلی شهر و تاسیسات را تخریب کند. باید سرشان را به هجوم غافلگیرانه گرم کنیم تا ارتش برسد." 🔹 اولین نفری بود که به همراه چند وارد عمل شد. بی سیم زد و گفت: "این جا همه چیز مشکوک است. محاصره پادگان یک فریب بود. آن ها در اطراف تاسیسات، ایستگاه رادیو و تلویزیون و بیمارستان متمرکز شدند." دوید سمت در خروجی پادگان و به بچه ها گفت: "به شکل برق آسا وارد شهر شوید؛ تند و ضربتی." ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🗓 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ 🌷سالروز شهادت ، از یاران جاویدالاثر احمد متوسلیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 | روایت ایستتادگی "شهید عثمان فرشته" در برابر ضدانقلاب و گروهک های تجزیه طلب 🌷 ۲۵ خرداد ۱۳۶۱ -سالروز شهادت فرمانده یگان پیشمرگان مسلمان کُرد در مریوان ┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال
💠 نامی که لرزه بر اندام دشمن می انداخت 🌷 شهید عثمان فرشته یکی از قهرمانان جنگ کردستان است که با ایثار خون خود، راه هرگونه نفوذ بدخواهان و جدایی طلبان را به خطه کردستان سد نمود و سرانجام در این راه جان باخت. 🌱 او که‌ زاده خانواده‌ای مستضعف و رنج ‌کشیده‌ در روستای دله مرز* از توابع شهرستان سروآباد بود، با بلند نظری وحریت، تلاش گروهک‌های جدایی طلب را ناکام گذاشت و همسنگری با سرداران شهید محمد بروجردی، حاج احمد متوسلیان و حسن رستگار پناه را برهمکاری با ضد انقلاب در قبال وعده‌های اغواگر ترجیح داد و سرمشق وطن‌پرستان و ایران دوستان شد. ⚪️ حریت وآزادگی گروهک‌های ضدانقلاب پس از پیروزی انقلاب به عثمان فرشته که از نظر سیاسی فردی آگاه به مسائل روز و از جایگاه مردمی و شجاعت رزمی بالایی برخوردار بود، پیشنهاد در اختیار قرار دادن هرگونه امکانات رفاهی به خود و خانواده‌اش را مطرح کردند، اما او که به ماهیت پلید گروهک‌های مردم ستیز پی‌برده و می‌دانست آنان نوکران اجانب هستند، نپذیرفت و حاضر نشد درقبال برخورداری‌های دنیایی به میهن خود خیانت کند. سران گروهک‌ها وقتی مقاومت وی در عدم پیوستن به آنان را مشاهده کردند، شیوه آزار و اذیت خانواده‌اش را پیش گرفتند تا شاید او را وادار به تسلیم در برابر خواسته‌های نامشروع خود کنند، اما او همچنان نستوه و مقاوم در جبهه حق باقی ماند و یکی از پیشمرگان فعال منطقه محسوب می‌شد. او به حدی در منطقه فعال بود که اسم‌اش در فهرست ترور حزب کومله قرار گرفته بود. عثمان در میان مردم کردستان به فردی مؤمن , متعهد مشهور بود. قبل از هر وعده نماز، دقایقی قرآن تلاوت می‌کرد و در مواقع خاصی ساعت‌ها به راز و نیاز با خدا مشغول می‌شد. در عین حال در مراسم و مجالس شادی و سوگواری مردم شرکت می‌کرد و باعث دلگرمی آنان بود. وی به خاطر لیاقتی که از خود نشان داد، طولی نکشید که از سوی شهید محمد بروجردی به سمت مسئول گروه ضربت سپاه پاوه منصوب و به این شهرستان منتقل شد و فرماندهی عملیات آنجا را برعهده گرفت. بعد ازآرامش منطقه پاوه به شهرستان سنندج اعزام و بعد از مدتی به سپاه شهرستان مریوان پیوست و به ‌فرماندهی عملیات سپاه مریوان منصوب شد و با تلاش و مجاهدت‌ بسیار، آرامش و امنیت را بر منطقه حاکم نمود. شیوه او به رغم حاکم بودن شرایط جنگی، آگاهی بخشی و هدایت فریب خوردگان بود. بر همین اساس به هر روستایی که می‌رفت ماهیت ضدانقلاب را افشا و اهالی روستا را از نیات شوم جدایی‌طلبان و اربابانشان باخبر می‌کرد. تعداد زیادی از مردم با شنیدن حرف‌های شهید عثمان فرشته دست از حمایت گروهک‌ها برداشته وبه پیشمرگان مبارز کرد پیوستند. وی بعد از مریوان به شهرستان کامیاران مأموریت یافت.بسیاری از کسانی که او را می‌شناختند، از وی به‌عنوان مردی شجاع و زیرک نام می‌برند، چرا که او بیش‌ از اندازه شجاع و نترس بود. در هیچ عملیاتی سنگر نمی‌گرفت و هیچ‌گاه در برابر تیرهای بی‌امان دشمن سر خم نمی‌کرد. گویی نامرئی بود و دیده نمی‌شد. از موقعیت‌هایی می‌رفت که کمتر کسی جرأت رد شدن از آن را داشت. شجاعت را با خون و رگ خود عجین کرده بود و ذره‌ای ترس و واهمه به درونش راه نمی‌داد. به همین دلیل ضدانقلاب از شنیدن نامش به لرزه می‌افتاد، زیرا می‌دانستند اهل عقب‌نشینی نیست وهمیشه با دشمن رودررو می‌جنگید و کوچک‌ترین ضعفی نشان نمی‌داد. توکل عجیبی به خدا داشت و هیچ کاری را بدونِ یاد و ذکر نام خدا آغاز نمی‌کرد. گرفتن وضو قبل از درگیری و خواندن آیت‌الکرسی از توصیه‌های همیشگی‌اش به هم‌رزمانش بود. قبل از پاک‌سازی روستاها همواره به نیروهایش تأکید می‌کرد مراقب مردم بی‌گناه باشید، با افراد ضدانقلاب بسیار قاطعانه برخورد می‌کرد و در همه‌ عملیات‌ها پیشتاز و جلوتر از همه حرکت می‌کرد. برای نیروهای غیربومی احترام خاصی قائل بود و آنها را میهمانان عزیز خطاب می‌کرد. بسیار سخی و بخشنده بود و چون طعم تلخ فقر را چشیده بود، درد فقرا را بخوبی حس و همواره بر توجه به نیازمندان تأکید می‌کرد. 🌷
💠 خاطره ای از شهید عثمان فرشته: ▫️ عملیات در گردنه‌ای به نام زمان گریوه بود که از لحاظ نظامی خیلی اهمیت داشت. چون از یک طرف متصل می‌شد به ارتفاعات شاهو و از طرفی مشرف بود به مسیر پاوه – مریوان و نقاط مرزی. پاکسازی آنجا را به همراه عثمان فرشته و تعدادی از نیروهای پیشمرگ کرد و بسیج شروع کردیم. به خاطر هیبتی که عثمان فرشته داشت، در حمله کمتر درگیر می‌شد. چون خبر حضورش فکر مقاومت و درگیری را از کله ضدانقلاب بیرون می‌کرد. در این عملیات هم که شبانه انجام شد اکثر نقاط را بدون زحمت زیاد پاکسازی کردیم و تنها در محلی به نام روستای دژن که بالای گردنه زمان گریوه بود با نیروهای ضدانقلاب درگیر شدیم. عثمان در تیراندازی کم نظیر بود، از فاصله‌های دوری که کسی فکرش را نمی‌کرد، ضدانقلاب را با قناسه نشانه می‌رفت. کمتر می‌شد تیرش خطا برود. در این جا هم بعد از آن که تیرهای عثمان تعدادی از نیروهای ضدانقلاب را خلاص کرد، باقی مانده آنها از وحشت پا به فرار گذاشتند. در تعقیب آنها وقتی به روستای تفین رسیدیم، دیدیم نیروهای ضدانقلاب دو اسب را در آنجا رها کرده و به طرف ارتفاعات سنگلاخ و جنگلی منطقه فرار کرده‌اند. اسب‌ها را سوار شدیم و برگشتیم به گردنه زمان گریوه. پایین گردنه روستایی بود به نام تنگی ور، خبردار شدیم تعدادی از نیروهای ضدانقلاب در آنجا موضع گرفته‌اند. عثمان فرشته سریع دست به کار شد و با حالت آمرانه و لهجه کردی، دستور داد پنج، شش تا اسب و قاطر حاضر کردند، من و عثمان در جلو و چند سوار هم از پشت سر شروع کردیم به تاختن در زمین‌های سنگلاخ و تازه باران خورده. گاهی که اسب عثمان جلو می‌زد، تکه‌هایی از گل چسپنده به اندازه نان برنجی از زیر نعل‌های اسبش به عقب پرتاب می‌شد و منظره جالبی را به وجود می‌آورد. او در حالی که با یک دست افسار اسب و با یک دست اسلحه را نگه داشته بود، با صدای بلند رجز می‌خواند: «منم عثمان! باشید تا بیایم...» و در حین خواندن، رگ‌های گردنش طوری می‌شد که انگار چندین مار روی هم می‌لولیدند. با آن قامت بلند، سبیل‌های پرپشت و صدای رعد مانندش آدم را به یاد قصه‌های پهلوانی می‌انداخت. وقتی به ارتفاعات نزدیک روستای تنگی ور رسیدیم، حسابی عرق اسب‌ها درآمده بود. یک دفعه دیدم اسب عثمان شیهه بلندی کشید و ایستاد. من که با توقف ناگهانی او حدود 50 متر جلوتر رفته بودم، برگشتم و گفتم: «چه خبر شده عثمان؟» با لوله اسلحه روی ارتفاعات سمت راست را نشان داد، خوب که دقت کردم دیدم دو مرد مسلح با لباس کردی دارند از ارتفاعات پایین می‌آیند. پرسیدم: اینها دیگر کی هستند؟ گفت: صبر کن یه خورده! سپس دوربین شکاری را که به گردنش آویخته بود، به دست گرفت و بعد از نگاهی عمیق به سمت آنها، لبخندی گوشه چشمانش را چین انداخت و گفت: از آن عوضی‌ها هستند، دارند می‌آیند تسلیم بشوند! شاید آن روز اولین بار بود که از تعجب، بلند خندیدم. از خنده من او و بقیه افرادی که تازه به ما رسیده بودند خنده‌شان گرفت. (راوی: همرزم شهید)
🌱 ۲۵ خرداد ۱۳۴۹ - زادروز شهید محمد کولیوند 🌱 متواد کرج تحصیلات را تا پایان دوره راهنمایی ادامه داد و سپس عازم جبهه شد رزمنده گردان حضرت علی اکبر(ع) لشکر ۱۰ سیدالشهدا علیه السلام ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 📷👆 پیکر قهرمان آرمیده روی برف عملیات بیت المقدس۲ منطقه‌ ماووت عراق ۲۷ دی‌ماه ۱۳۶۶ ┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄ کانال
🌴 تدفین شهید محمد کولیوند 💠 مزار شهید: بی بی سکینه کرج – قطعه ۱ ردیف ۱ شماره ۲۱۴
🌱 ۲۵ خرداد ۱۳۳۴ — زادروز شهید احمد ملاسلیمانی فرمانده‌ی شجاع از ☆ تحصیلات تا پایان مقطع ابتدایی عضویت در نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بعد از پیروزی انقلاب ازدواج و تشکیل زندگی در سال ۵۹ پیوستن به در عملیات آزادسازی خرمشهر و فرماندهی وارد ساختن ضربات مهلک به لشکر زرهی دشمن در مرحله‌ی سوم عملیات 🕊🕊 : بیستم اردیبهشت ۱۳۶۱، بر اثر اصابت ترکش 💠 مزار شهید: گلزار بهشت زهرای تهران، قطعه ۲۶ - ردیف ۷۱ - شماره ۵۳.
🌱 ۲۵ خرداد ۱۳۳۴ — زادروز شهید احمد ملاسلیمانی فرمانده‌ی شجاع از ا🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 📷☝️ تصویر او در کنار شهید احمدی 🕊🕊 عروج این دو شهید: در عملیات بیت المقدس — اردیبهشت ۱۳۶۱ (آزادسازی خرمشهر) ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🔹ملکوتی یکی از رزمندگان حاضر در این عملیات بوده است که این تصویر را با دوربین شخصی خود به ثبت رسانده. وی درباره این عکس می گوید: ▫️نزدیک ظهر بود، رزمندها در حال استراحت بودند از دور متوجه این صحنه شدم و بدون آنکه این دو متوجه شوند از آن‌ها عکس گرفتم. 🌷“ شهید ملاسلیمانی” فرماندهی گردان فتح در بین بچه ها خیلی محبوبیت داشت، برای استراحت سرش را روی پای شهید احمدی گذاشته بود، خیلی صحنه زیبایی بود 📷 برای ثبت عکس جلو رفتم. این دو شهید هیچ نسبتی با همدیگر ندارند، صمیمت بین این دو در این عکس خیلی زیباست و همیشه من را متاثر می کند هر دو در عملیات بیت المقدس به رسیدند...💕💕💕 کانال