فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دیده نشده ازصیاددلها
امیر سپهبد شهید #صیاد شیرازی
چقدر عاشقانه، خالصانه وبسیجی گونه
دربین رزمندگان درحال وضو گرفتن هست
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📷 تصویر سمت چپ👆:
🌴 اقامه نماز جماعت به امامت یک ارتشی
🔹️ نماز یک نجوای عاشقانه با محبوب /// #شهید_صیادشیرازی
🔹 مکان: ارتفاعات مرزی بین منطقه پاوه و مریوان / تابستان ۱۳۶۰
🌼🌸🍀در صف نماز، جاویدالاثر حاج احمد #متوسلیان ، شهید #ناصر_کاظمی و #شهید_همت نیز دیده میشوند
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
💠 خاطرهای از شهید #صیاد_شیرازی
🔸 در آسمان کردستان بودیم و سوار بر هلیکوپتر. ایشان مدام به ساعتشان نگاه میکرد. علت را پرسیدم، گفت: موقع اذان است. به خلبان اشاره کرد و گفت: همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم.
🔹 خلبان پاسخ داد: این منطقه امن نیست و اگر صلاح میدانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم.
🌿 شهید صیاد گفت: اشکالی ندارد، ما باید همین جا نماز بخوانیم.
🌸🍀 خلبان اطاعت کرد و هلیکوپتر همانجا نشست. از آب قمقمهای که داشت وضو گرفتیم و نماز خواندیم.
(راوی: از همراهان شهید)
-------------------------------------------
✅ ایتا
📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعای همیشگی شهید صیاد شیرازی قبل از هر سخنرانی
دوران دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 خدا کمکشو به کسی میده که مطیع محضش باشن....
شهید مهدی باکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌 #صادق_زائر_کوی_حسین (,ع)
.
▪️سلام بر آنان که
ساکنان خاکریزها بودند و
آوارهی کوی حسین (ع) ....
آری ، آنانکه میگفتند:
یا زیارت یا شهادت
هم شهید شدند ؛
هم زائرِ حسین علیهالسلام
.
📩 آقا #صادق #الوعده وفا ...
.
#سردار_شهید_صادق_مزدستان
58.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #کو_شهیدان_ما
📽 فیلمی بسیار زیبا و خاطره برانگیز از دوران دفاع مقدس و حال و هوای رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل با نوحه ای شنیدنی از مداح باصفای جبهه ها #حاج_صادق_آهنگران
🌴 ای از سفر برگشتگان کو شهیدان ما
کجا شدند غرق به خون دوستان شما
گویند یکی زان کشته ها به بدن سر نداشت
و آن دیگری بی دست و پا به زمین سر گذاشت
همچون شهیدان حسین به صف کربلا
آن آرزومندان بودند عاشقان حسین
در اعتلای دین حق جانشان شد فدا
از خونشان گلزار دین آبیاری شده
اسلام از این خونهای پاک پایداری شده
ایثار کردند جان خویش از برای خدا
کردند وصیتهای خویش با درود و سلام
بر امت ما اینچنین داده بودند پیام
بهر امام خود کنند از دل و جان دعا
شرح وصیت نامه ها سر به سر شور و حال
هر یک برای امتی رهنمای کمال
گر سوختند اما شدند جاودان کشته ها
آنجا رسید از معرفت عشق و عرفانشان
تا آنکه بگذشتند ز شوق از سر و جانشان
صد آفرین زین معرفت ، مرحبا زین صفا
آنان شدند نزد خدا تا ابد سرفراز
در کوی جانان داده سر عاشقان پاک باز
از تنگنای قید تن ، جانشان شد رها...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #خدا_ما_را_طلبیده
📽 #استوری / در #عملیات_خیبر یک سه راهی در جزیره مجنون بود که به «سهراهی مرگ» معروف شده بود و هر کسی را که میفرستادیم برود از خطوط درگیری خبر بیاورد ، برنمیگشت..!
سردار #حاج_ابراهیم_همت فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) به فرمانده لشگر ۲۵ کربلا ، سردار مرتضی قربانی گفت : یکی دو نفر را بفرست که بروند و خبر بیاورند تا بفهمیم وضعیت از چه قرار است..!؟
سردار قربانی گفت : من هر کسی را که فرستادهام ، رفته و دیگه برنگشته است..!
حاج ابراهیم سری تکان داد و به طرف جزیره مجنون راه افتاد و گفت : انگار خدا ما را طلبیده است..!
این را گفت و رفت و او هم دیگه هرگز برنگشت...!
33.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 کار برای خدا
📽 سخنان بسیار شنیدنی و راهگشای سردار شهید حاج ابراهیم همت در مورد کار برای خدا و تصاویری جانسوز از خط مقدم جبهه و لحظه شهادت رزمندگان اسلام
🎙 #شهید_آوینی :من هرگز اجازه نمی دهم كه صدای حاج همت در درونم گم شود. این سردارِ خیبر، قلعهی قلب مرا نیز فتح كرده است.
🎙بشنوید شهید همت سخن می گوید:
برای اینكه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه، باید اخلاص داشته باشیم. و برای اینكه ما اخلاص داشته باشیم، سرمایه میخواد كه از همه چیزمون بگذریم. و برای اینكه از همه چیزمون بگذریم، باید شبانهروز دلمون و وجودمون و همه چیزمون با خدا باشه. اینقدر پاك باشیم كه خدا كلاً ازمون راضی باشه. قدم بر میداریم، برای رضای خدا. قلم بر میداریم روی كاغذ، برای رضای خدا. حرف میزنیم، برای رضای خدا. شعار میدیم، برای رضای خدا. می جنگیم، برای رضای خدا. همه چی، همه چی، همه چی خاص خدا باشه، كه اگر شد، پیروزی درش هست. چه بكُشیم چه كشته بشیم، اگه اینچنین بشیم پیروزیم و هیچ ناراحتی نداریم و شكست معنا نداره برای ما. چه بكشیم چه كشته بشیم پیروزیم اگه اینچنین باشیم، و خدا غضب خواهد كرد اگر خدای ناكرده، یك ذره و یك جو هوای نفس در فرماندهان ما، در فرمانده گردان و گروهان و دسته و یا خدای ناكرده در افراد بسیج ما پیدا بشه و ما حس كنیم كه امكانات مادی و این جنگافزارها و این آلات، اینها میتونه كمك كنه به ما. نه عزیزان، نصرت دست خداست.
جلسه 0 احمد کاظمی با برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین. بخش یک از سه نوار 3961.mp3
16.92M
🎙 جلسه احمد کاظمی با برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین.
بخش یک
دفاع مقدس
🎙 جلسه احمد کاظمی با برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین. بخش یک
🌷، شهید علی تجلایی فرمانده گردان تیپ8نجف به بیان آخرین وضعیت نیروهای خود پرداخته و مشکلات و کمبودهای اساسی را تشریح میکند.
بعد از شهید تجلایی هم، شهید حسنعلی قنبری دیگر فرمانده گردان پیاده تیپ8نجف صحبت کرده و پس از او «محمدیان» مسئول وقت تخریب تیپ صحبت میکند.
📌پیش از انتشار عمومی صوت، از ابراهیم چترایی رزمنده با سابقه واحد تخریب لشکر 8 نجف اشرف، در مورد محمدیان سوال کردیم. چترایی، این توضیحات را ارائه داد:
درعملیات فتح المبین لشکر 8 نجف فاقدیگان تخریب بود وقبل ازعملیات فتح المبین که مقرتیپ ۸ دردهکده انبیا درارتفاعات شوش بود ماتعداد ده نفر با انتخاب برادرکاظمی جهت اموزش تخریب به یکی از یگانهای ارتش که ظاهرا تیپ ۳ لشکر ۹۲ زرهی بود معرفی شدیم واموزش تخریب درمدت ۵ روز دیدیم وبرادرکاظمی به ما گفت شما اولین نیروهای تخریب هستید. که بعدازاموزش وقبل ازعملیات هر۲ نفر به یک گردان پیاده مامور شدندولی به دلایلی من را چون آموزش مخابرات هم دیده بودم بعنوان تخریب چی وبیسیم چی فرماندهی انتخاب کردکه همراه خودش باشم.
ولی ۷نفر از قرارگاه بعنوان واحد تخریب به تیپ ۸ نجف برای عملیات فتح المبین مامور شدند که مسئول انها حسین محمدیان وفقط برای باز کردن معبر محور عملیاتی به همراه نیروهای اطلاعات عملبات بودند که برادر کاظمی انهارا به فرمانده گردانها معرفی کرد وحتی در محور دوم عملیات تیپ نجف که ارتفاعات میشداغ بود درمرحله سوم عملیات که گردان ناصحی به همراه گردان ۱۳۵ تیپ ۵۵ هوابردشیرازعمل کرد درصبح عملیات خودم وتخریبچی های گردان میدان مین را پاکسازی کردیم.
صحبت 0 های احمد کاظمی برای برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین. بخش دو از سه نوار 3961.mp3
16.36M
🎙 جلسه احمد کاظمی با برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین.
بخش دوم
صحبت 0 های احمد کاظمی برای برخی فرماندهان تیپ8نجف. تشریح طرح کلی عملیات. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین. بخش سه از سه نوار 3961.mp3
21.35M
🎙 جلسه احمد کاظمی با برخی فرماندهان تیپ8نجف. 26 اسفند 60. در آستانه عملیات فتح المبین.
بخش سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سینه زنی و عزاداری رزمنده ها در زمستانی سرد در منطقه #غرب_کشور .
دوران جنگ تحمیلی .
این روزها که عطرِ کربلا
پیچیده در کوچه پس کوچههای شهر
دلم بیشتر هواییتان میشود...
پروانگی بر گِرد حسین فاطمه (س)
گوارای وجودتان ...
#فاتحین_کربلا
#دفاع_مقدس
#شهیدی_که_پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد
#محمـدجـواد توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه....
نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با #قـرمـز_خـونی رنـگ بشـه...
هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید...
بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده....
#طلبه_شهید_محمدجواد_روزی_طلب
تمامِ فکر و ذکرش
شده بود « حسین » ...
(از راست نفر اول)
#شهید_محمد_مختاران
شهادت : ۴ دی ماه ۱۳۶۵
منطقه عملیاتی اروندرود
عملیات کربلای ۴
آی به مقصد رسيدههای آنسوی اروند
ما مسافران اين سوی آب را دريابيد...
#قهرمانان_وطن
#دفاع_مقدس
صبح که میشود
قلبم را از نو
برایِ کنارِ شما تپیدن
کوک میکنم
این یعنی خودِ خود زندگی...
#صبح_بخیر
#قهرمانان_وطن
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
📷 تا خودت بابا مامان نشی
نمیفهمی این لحظه رو ،
این عکس رو !!!!
.
#وداع_فرزند
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
🎞 سخن امام خمینی پس از شهادت محمدعلی رجایی، رئیس جمهور: 🎙 رجایی و دیگران اگر نیستند، خدا هست... ▫
📷 تصاویری از حضرت آیتالله خامنهای در کنار شهیدان رجایی و باهنر
🌷 سالروز شهادت 🕊🕊
🔴 ترور ناجوانمردانه رجایی و باهنر توسط منافقین ضدخاق
۸ شهریور روز مبارزه با تروریسم ⛔️
دفاع مقدس
✅ عکس قابل تأمل و تفکر
#شهید محمد علی رجایی رحمت الله علیه
درحال نماز کنار قاتل خودش مسعود کشمیری
💥نفاق و منافقین را بسیار باید جدی بگیریم، خصوصا کسانی که الان بعضی ها به علت سکوت خواص دارند منافقانه به قدرت می رسند... بعضی از نفوذی ها و لیبرال ها و افسادطلبان غربگرا، در سایه سکوت و همراهی عده ای از خواص دنیا طلب و خستگان و وادادگان انقلابی👈 به پست و مقام رسیده اند 👈 هشتم شهریور سالگرد شهادت رجایی و باهنر، گرامیباد .... الهی، به خون شهدا نفاق و منافق را در هر پستی و با هر لباسی است، رسوا کن...
مرگ بر منافق داخلی
مرگ بر نفوذی ها
زمانی که وارد گلستان شهدای اصفهان میشوید، در همان ورودی تصویر یک خانواده با فرزند کوچکشان خودنمایی میکند و این سوال برای شما پیش میآید که این خانواده چه کسانی هستند و چطور همه با هم به شهادت رسیدهاند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، تنها بازمانده حادثهای است که بعضی از شواهد از تروریستی بودن آن خبر دادند، حادثهای در قالب یک تصادف ساختگی که طی آن قائم مقام سپاه گیلانغرب بههمراه همسر و فرزند کوچکش به شهادت رسیدند.
سیدمحمدکاظم خلیفهسلطانی که در زمان شهادت پدر و مادرش تنها سهسال داشته است، روایتگر خاطراتی از سردار شهید حاجسیدحبیبالله خلیفهسلطانی و بتول عسگری است که با آن خاطرات بزرگ شده است، خاطراتی که بر زبان دیگران جاری شده بود و او همیشه به گوش جان شنیده است.
پرستیژ مهندسی را قبول نداشت
پدرم فارغالتحصیل مهندسی متالوژی از دانشگاه صنعتی شریف بود، زمانی که درسش به پایان رسید، برای کار به ذوبآهن رفت، اما نتوانست با شرایط کاری آنجا کنار بیاید؛ او گفته بود چون من مدرک مهندسی دارم، کار زیادی نمیکنم، اما آن کارگر با سختی کار میکند و هرچه میخواهم تا در کنار آنها کار کنم، اجازه نمیدهند و میگویند به پرستیژ مهندسی ذوبآهن برمیخورد.
بارها توسط ساواک دستگیر شد و به زندان افتاد
او از مبارزان فعال انقلابی اصفهان بهشمار میرفت. در جریان سفر «نیسکون» به ایران در تهران حضور داشت و از کسانی بود که به ماشین «نیکسون» گوجه پرتاب کرده بودند. به دلیل فعالیتهای زیاد علیه رژیم پهلوی بارها توسط ساواک دستگیر شد و به زندان افتاد. در زندان با شهید محمد مفتح آشنا شد که این آشنایی به ارتباط نزدیک بین آن دو منجر میشود. شهید مفتح درباره پدرم گفته بود: «من از مقاومتهای شهید خلیفهسلطانی زیر شکنجه دژخیمان و نماز شبهای او الهامها گرفتم.»
هیچگاه از ماشینهای سپاه استفاده نمیکرد
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان مسئول آموزش کمیته دفاع شهری به آموزش عقیدتی، سیاسی و نظامی جوانان پرداخت و با تشکیل سپاه پاسداران به عضویت شورای مرکزی درآمد، بعدها به عنوان قائم مقام سپاه پاسداران منطقه هفت باختران، کردستان و ایلام منصوب شد. با آن که یکی از فرماندهان سپاه بود، اما هیچگاه از ماشینهای سپاه استفاده نمیکرد و معتقد بود که اینگونه کمتر مدیون بیتالمال میشود، در مورد بیتالمال میگفت: «اگر با خودکار بیتالمال نقطهای روی کاغذ بگذارید، در حالی که به نفع بیتالمال نباشد، شرعا مسئول هستید.»
عقد در سحرگاه
ماجرای ازدواج پدر و مادرم همانند دیگر فرازهای زندگیشان با دیگران متفاوت بود. آن دو یکدیگر را از لحاظ فعالیتهای عقیدتی و سیاسی میشناختند. در آن زمانی که پدرم توسط ساواک زندانی شدهبود، مادرم در جلسات دعایی که در منزل پدربزرگم برقرار میشد، شرکت میکرد. پس از آزادی پدرم از زندان، سوالات عقیدتی، سیاسی و اجتماعی مادرم از او باعث شده بود که بیشتر با خصوصیات و روحیات یکدیگر آشنا شوند. بعضی از اطرافیان بالاتر بودن سن مادرم را بهانه میکردند، اما پدرم در جواب میگفت: «مگر حضرت خدیجه (س) از پیامبر (ص) بزرگتر نبودند؟»
مراسم عقد آنها در سحرگاه انجام شد، زیرا معتقد بودند، آن موقع بهترین زمان است و برکت خاصی دارد، پس از عقد عروس به خانه همسرش رفت. مادربزرگم میگفت: «هر چه تلاش کردم، نتوانستم، دخترم را راضی کنم، جهیزیهاش را با خود ببرد، تنها موفق شدم، راضیاش کنم، مقداری از لباسها و کتابها و اثاثیه جزئیاش را به خانه جدید ببرد.
سخنرانی کوبنده در تحصن خانه آیتالله خادمی
با وجود داشتن دو فرزند، فعالیتهای مادرم، پس از پیروزی انقلاب هم شدت یافت، او قبل از انقلاب، معلم دینی در مدرسه پروین اعتصامی بود و در کنار تدریس در بسیاری از فعالیتهای مبارزاتی حضور و نقش مؤثری داشت. در تحصن خانه آیتالله خادمی که از مهمترین حوادث انقلاب در اصفهان بود، حضور مؤثری داشت و برای زنان متحصن سخنرانیهای کوبندهای میکرد.
در زمان فرماندهی حجتالاسلام سالک و قائممقامی پدرم در سپاه پاسداران، موفق شد سپاه خواهران را در اصفهان تشکیل دهد و با برنامهریزیهای متعدد و ایجاد کلاسهای عقیدتی-سیاسی در سازماندهی و رشد کیفی خواهران نقش بسزایی را ایفا کرد.
مادرم سال آخر زندگیاش به همراه پدرم راهی باختران شد و در آنجا نیز در سنگر مقدس تعلیم به ارشاد و روشنگری مردم پرداخت. او وارد دبیرستانی شد و در میدان عمل، فرزندان اسلام را با معارفاسلامی آشنا کرد.
ادامه👇👇
دفاع مقدس
زمانی که وارد گلستان شهدای اصفهان میشوید، در همان ورودی تصویر یک خانواده با فرزند کوچکشان خودنمایی
برنامهریزی طرح ترور در قالب یک تصادف
زمانی که پدر و مادرم در گیلانغرب حضور داشتند، طرح ترور آنها را در قالب یک تصادف برنامهریزی کردند، ماجرا هم به این صورت بود که پدرم برای مأموریت، از باختران قصد رفتن به اصفهان را داشت، از او خواستند تا با هلیکوپتر یا ماشین سپاه برود، اما او قبول نکرد، زیرا میگفت همراه خانواده است، نمیتواند آنها را در باختران تنها بگذارد، به همین دلیل هم نمیتواند با ماشین بیتالمال برود و صلاح نیست، در نتیجه با اتوبوس راهی شدند. ساعت ۱۲ شب که همه در اتوبوس خواب بودند به گفته راننده، یک تریلی با سرعت زیاد به سمت ماشین میآید و محکم به اتوبوس میزند.
پدرم با «بنیصدر» که در آن زمان فرماندهیکل قوا را بر عهده داشت، اختلاف پیدا کرده بود و همین هم باعث شد که در جغرافیای ترور گروه فرقان قرار بگیرد و نقشههای زیادی برای ترور او کشیدند. کار به جایی رسیده بود که چند بار تهدید کردند که ما حبیب را میکشیم و زن و بچهاش را هم اسیر میکنیم برای همین پدرم به مادرم گفته بود، اگر چنین اتفاقی افتاد، آنقدر بجنگید تا شهید بشوید و اسیر آنها نشوید. به همین دلیل مادرم هم در اصفهان و هم در باختران شبها مسلح میخوابید. در لابهلای اسناد به دست آمده از گروهک فرقان متوجه شدند که کار آنها بوده است، اما چون آن زمان بنیصدر در رأس قدرت بود، چندان این موضوع را دنبال نکردند و با پرداخت دیه پرونده را بستند.
من تنهایی شهید نمیشوم
دوستان پدرم تعریف کردهاند، در جبهه یکبار خمپاره نزدیک او اصابت کرده بود، اما بهشکل معجزهآسایی جان سالم به در برده بود، پدرم در آن موقع گفته بود، من این طور شهید نمیشوم، اگر قرار باشد به شهادت برسم، بههمراه زن و بچهام هستم و تنها نمیروم. مادرم هم همیشه آرزویش همین بود، میگفت که میدانم حبیب شهید میشود، تنها آرزوی من این است که وقتی او شهید میشود، من هم در کنارش باشم و به آرزویش هم رسید.
دفاع مقدس
برنامهریزی طرح ترور در قالب یک تصادف زمانی که پدر و مادرم در گیلانغرب حضور داشتند، طرح ترور آنها
🔰 نقش نیروهای بسیجی در کنترل ناآرامیهای اوایل انقلاب
🔸نقش بسیج در مهار بحرانهای سالهای اولیه انقلاب بسیار پررنگ است. حجتالاسلام والمسلمین سالک در بخشی از کتاب خاطرات خود در این باره میگوید: ما با همكارى و طراحى شهيد خليفهسلطانى، جوانها و مردم را در مسجد سيد دعوت میكرديم و پس از سخنرانى من، مرحوم خليفهسلطانى شروع به ثبتنام جوانها در گردانهايى با عنوان بسيج مردمى مینمود.
🔸گردانهاى بسيج در اصفهان قبل از فرمان پنج آذر حضرت امام تشكيل شد و زمانى كه اين موضوع توسط حضرت امام(ره) مطرح شد، از اين بابت خيلى خوشحال بوديم كه توانستهايم به ساماندهى نيروهاى جوان در قالب بسيج مردمى بپردازيم، طورى كه حتى توانستيم در جريان سيستانوبلوچستان و گنبد تعداد زيادى از همين نيروها را به مناطق مذكور اعزام كنيم. بنابراين نيروهاى آموزش ديده در اصفهان، زمينهاى را فراهم كرده بودند كه بتوانند در سطوح مختلف حضور پيدا نمايند.
⏳ دهه شصت
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"-