هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 شب ۱۲بهمن ۱۳۵۷
🎥 ببینید | فیلمی محرمانه از جلسه شورای امنیت ملی در بحبوحه انقلاب
💠با حضور بختیار،سران ارتش شاه ونیروهای اطلاعات و امنیت رژیم طاغوت
هدایت شده از یاد ایام
مداحی_حماسی_حاج_سید_مهدی_میرداماد.mp3
1.74M
🌸به مناسبت گرامیداشت دههی مبارک فجر
📢 صوت | خواندن اشعار حماسی توسط حاج سید مهدی میرداماد
هدایت شده از یاد ایام
گزارش_خبرنگار_رادیو_تلویزیون_از.mp3
1.39M
🗓 12 بهمن 1357
📢 صوت | گزارش لحظه به لحظه خبرنگار رادیو تلویزیون ایران از ورود امام خمینی به فرودگاه مهرآباد تهران
هدایت شده از یاد ایام
بوی گل سوسن ویاسمن آید.mp3
3.56M
📢 صوت | سرود انقلابی - بوی گل سوسن و یاسمن آید☘️🌼🌸
هدایت شده از یاد ایام
سخنرانی_کامل_امام_خمینی_در_بهشت.mp3
1.73M
📢 صوت | سخنرانی کامل امام خمینی در بهشت زهرا – 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | دیدار امام با شهدا دربهشت زهرا(س) پس از ورود به خاک وطن-12بهمن1357
🌷برخیزید؛ رهبر آمد کنون در میانتان
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | لحظه تاریخی ورود حضرت امام خمینی به ایران – 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✈️ سؤال خبرنگار خارجی از امام در پرواز پاریس-تهران
🎤 شما الآن چه احساسی دارید! ...و پاسخ جالب امام!
🆔 yade_ayyaam
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| لحظه پیاده شدن امام خمینی از هواپیما – 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| قرائت قرآن کریم توسط محمد اصفهانی در محضر امام خمینی در فرودگاه مهرآباد-– 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| اجرای سرود «خمینی ای امام» درمحضرامام درفرودگاه مهرآباد - 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| لحظه فرود هلیکوپتر امام خمینی در بهشت زهرا(س) - 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم| اولین سخنان امام خمینی بعد از ورود به ایران در فرودگاه مهرآباد- 12 بهمن 1357
هدایت شده از یاد ایام
سرودانقلابی_برخیزید،_ای_شهیدان_راه.MP3
1.15M
📢 صوت | سرودانقلابی- برخیزید، ای شهیدان راه خدا
هدایت شده از یاد ایام
سرود انقلابی-خوش آمدی به ایران.mp3
1.59M
📢 صوت | سرود انقلابی-خوش آمدی به ایران
هدایت شده از یاد ایام
👈 کانال: "یاد ایام" @yade_ayyam
🔹 ایتا: http://eitaa.com/yade_ayyam
🔹تلگرام: http://t.me/yade_ayyaam
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر
📢🎥 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز📷
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید | سخنرانی حاج قاسم سلیمانی به مناسبت آغاز #دهه_فجر
#سردار_دلها
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#خاطره
🌼روایت جانبازی دست حاج قاسم
✍️هنر فرماندهی، تلفیقی از علم و قریحه ذاتی است، قدرت رهبری در ذات سردار سلیمانی وجود داشت. این موضوع زمانی مشخص شد که در عملیات ثامن الائمه (ع) بچههای استان کرمان در حد یک گردان بودند.
هنوز حاج قاسم در جبهه نبود. برای عملیات بستان که در آذر سال ۱۳۶۰ انجام شد، استان کرمان دو گردان داشت که فرماندهی آنها را به حاج قاسم دادند. یکی از فرماندهان شهید و خود حاج قاسم به شدت مجروح شدند در حدی که همه فکر کردند شهید شده. بخشی از معده و روده ایشان در عملیات آسیب جدی دید و با تیری که به بازویش اصابت کرد، یک گودی روی بازو به وجود آمد که هیچ وقت ترمیم نشد. مجروحیت دست او مربوط به همین عملیات است که انگشتانش به سختی خم میشد به خاطر ضربهای که دید نمیتوانست به راحتی قلم به دست بگیرد.
همه فکر میکردند حاج قاسم در عملیات شهید شده و پیکرش را از خط خارج کردهاند، اما بعدا معلوم شد در درمانگاه است، و بدنش به شدت آسیب دیده به طوری که یک ماه و نیم بعد به جبهه بازگشت/«محمدعلی ایراننژاد» از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله (ع)
🌷 شهید مهدی انحصاری
🔸 فرمانده دسته گروهان شهید بهشتی
🔸 شهادت: بهمن 66
🔸منطقه ماووت
ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🚩خاطره کاظم رستگار از شهید انحصاری
🔸هیچوقت صورت زیبای او از خاطرم نمیرود، یادم نیست چند شب از عملیات بیت المقدس 2 گذشته بود، به سمت تپه ای که مهدی روی آن شهید شده بود و روبروی شیار انتهایی دشت هرمردان بود رفتیم ، بعد از جمع آوری اسلحههای خراب و اضافه، گفتند بدن شهید انحصاری را هم به عقبه ببرید
🔸پیکر او مانند همه رزمندگان حاضر در منطقه غرق گل و لای بود. او را روی برانکارد گذاشته و حرکت کردیم، به پایین تپه که رسیدیم باید از رودخانه ای رد میشدیم که کف آن پر از سنگ هایی بود که تا پا روی آنها میگذاشیم تعادل مان به هم میخورد یا باید می پریدیم وقدم بعدی را برمیداشتیم و یا می افتادیم توی آب
🔸هنگام عبور از رودخانه تعادل مان به هم خورد و بدن مبارک شهید توی آب افتاد . برانکارد را بردیم کنار آب و آمدیم شهید انحصاری را برداشتیم بردیم کنار جاده و گذاشتیم روی برانکارد
🔸 گل و لای روی بدن مبارکش پاک شده بود ، لباس هایش تمیز شده بود و صورتش در آن شب تاریک میدرخشید و بسیار نورانی بود. هنوز صورت زیبایش در نظرم هست
دفاع مقدس
🌷 شهید مهدی انحصاری 🔸 فرمانده دسته گروهان شهید بهشتی 🔸 شهادت: بهمن 66 🔸منطقه ماووت ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️
🚩 خاطره برادر محمد ثابتی از شهید مهدی انحصاری
🟢 تیر آهن ۱۸
🔸آذر ماه سال ۱۳۶۶ بود. جلوی ساختمان گردان مالک اشتر در پادگان دوکوهه به خط شدیم. فرمانده دسته با لباس بسیجی اش کنار دسته ایستاده بود. با اینکه سپاهی بود ولی لباس بسیجی تنش بود. انگار اینجوری با بچه ها بیشتر احساس یکرنگی میکرد. اوامر نظامی مانند از جلو نظام و ... بوسیله معاونینش یعنی برادر نماینده یا برادر برقعی داده میشد. هنگام راهپیمایی بعضا کنار بچه ها می آمد و با آنها خوش و بش میکرد. پس از چندین ساعت راهپیمایی ساعتی برای نماز و نهار متوقف شدیم. فرمانده دسته خواست چند کلامی صحبت کند. ذرات سفید گرد و غبار بر روی موهای مشکی سر و محاسنش نشسته بود و چهره اش مانند یک شب پر ستاره زیبا شده بود. آنقدر محو جمال او بودم که از سخنانش فقط کلماتی در خاطرم نقش بست. اسلام، معصومین، ایمان، تلاش، مقاومت، جهاد، امام، شهادت ....
🔹اواخر دی ماه در مسیری که از باختران به سمت محور عملیات میرفتیم، شبی در مکانی پر از برف در حومه شهر سقز و در داخل سوله به سر بردیم.
در آن شب با تنی چند از دوستان گرم گفتگو بودیم. یکی از برادرها گفت: امیدوارم بتونیم روح و جسم خودمون رو با این شرایط وفق دهیم.
برادر منافی گفت: تو این شرایط وجود تیرآهن ۱۸ خیلی روحیه میده؟
با صدای بلند خندیدم و گفتم یعنی چی؟
برادر منافی ادامه داد: فرمانده دسته تون رو میکم دیگه، منظورم برادر انحصاری است. مگر نشنیدی قدیمیهای گردان بهش میگن تیرآهن ۱۸. و بعد ادامه داد بچه های ارکان گردان و گروهان میگن هر وقت در جلسات قبل عملیات بحث شکستن خط مطرح است او پیش قدم میشود و وقتی از او میپرسند چگونه اینکار را میکنی؟ میگوید با توکل بر خدا و کمک بچه های دسته
🔸 شب عملیات بیت المقدس ۲ بود. 30 دی ماه سال ۶۶ و کوهستانهای کردستان عراق. هوا به شدت سرد بود ولی شور و شوق زاید الوصف برادر انحصاری سرما را از یادمان برده بود. برادر انحصاری لباس سپاهی اش را پوشیده بود. یعنی همون لباسی که امام خمینی آرزوی پوشیدنش را داشت. بعد از تاریک شدن هوا و خوردن شام و اقامه نماز در یک ستون به سمت مواضع دشمن حرکت کردیم. پس از سه چهار ساعت راهپیمایی و گذراندن چند ارتفاع، کم کم به مواضع دشمن نزدیک میشدیم. در نقطه رهایی که در خط القعر یک دره بود، فرمانده گردان برادر صالحی ایستاده بود و روی شانه تک تک بچه ها که از مقابلش میگذشتند دست میگذاشت و میگفت به امید خدا پیروز میشویم. توکلتان بر خدا باشد. مقاوم باشید. امید تمام تیپها و لشکرها امشب به شماست و ...
🔹 آتش لحظه به لحظه شدیدتر میشد. تیرها و ترکشها شروع به خودنمایی کردند و به دنبال ماموریتشان بودند. یکی از تیرها انگار ماموریت داشت سبب وصال برادر انحصاری به معشوقش بشه. برادر انحصاری کنار دسته و دقیقا هنگامی که کنار من ایستاده بود به زمین افتاد ، معاونین دسته و بیسیم چی اش دور او جمع شدند و فقط صدای ضعیفی از گلویش به گوشم رسید.
"السلام علیک یا ابا عبدالله"
🔸 تمام دلخوشی من از لحظاتی که در جبهه بودم همین لحظه است. زیرا تصور میکنم در آن لحظه سرور و سالار شهیدان آنجا بود و من وجود او را از زبان برادر مخلص و شهید والا مقام حاج مهدی انحصاری حس کردم.