eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
10.9هزار ویدیو
927 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
➖ خاطره‌ای از شهید محسن وزوایی 💠 دلم بدجور هوای کربلا را کرده!! از بیمارستان که مرخص شد؛هنوز به ماه نرسیده،رفت جبهه!! حسابی عصبانی شدم . بهش گفتم :محسن! تو با این وضعیت چجوری مخوای بجنگی؟! تو که دست راستت کار نمیکنه! عضله دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد! به همان انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت: ببین! خدا این انگشت رو برا من سالم نگه داشته! برای چکاندن ماشه تفنگ! همین ی انگشت کافیه! در حالی که سعی میکرد اشک هایش را از من پنهان کند،گفت: مادر! دلم بدجور هوای کربلا را کرده!! به او گفتم : من چشام اب نمیخوره تو بری کربلا را ببینی! کربلا رو نمیبینی که هیچ، مارو هم به فراق خودت می نشونی! کمی تامل کرد و گفت: مادرجان! من کربلا را برای خودم نمخوام ! برای نسل های بعدی میخوام ! * محسن وزوایی، قبولی کنکور با رتبه اول دانشگاه صنعتی شریف (رشته شیمی) و از دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا . 🔺 فاتح سرفراز بازی‌دراز (در سر پل ذهاب)، همان قله‌ای که صدام گفته بود: هر کس بتواند بازی‌دراز را از ما پس بگیرد، کلید فتح بغداد را به او می‌دهیم ... و وزوایی، پیچک، موحد دانش و ... توانستند، غیرممکن را ممکن کنند. 🔹وزوایی در ماجرای فتح خرمشهر، در حالی که هدایت سخت‌ترین محورعملیاتی را بر عهده داشت، بر روی جاده آسفالت اهواز_خرمشهر، به همراه معاونش شهید حسین ، زیر موشک‌های کاتیوشا به شهادت رسیدند. 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
👈 به کانال "روایت فتح" بپیوندید -- موضوع: دفاع مقدس ─ ایتا: 🆔 https://eitaa.com/revayate_fath
🌷 شهید آوینی با وضو پای کار می رفت 🌷 همکار شهید آوینی می گفت: آمدیم شروع کنیم پشت دستگاه برای ادیت کردن فیلم ها (روایت فتح) من نشسته بودم ؛ سید رفت بیرون وضو گرفت آمد ؛ آمدم کار مکنم دوباره رفت بیرون وضوگرفت امد .. به او گفتم آقا سید وسواسی شدی ؟ فهمید که من وضو نگرفتم ؛ بدون وضو دارم به کار دست می زنم تو رو خدا امر به معروف و نهی از منکر را نگاه کنید؛ نشد که مستقیم به او بگوید پسر جان پاشو برو وضو بگیر ... درسته این ها فیلم هست و جسم مرده است ؛ ولی ما راجع به یک موضوعی داریم صحبت میکنیم که فلسفه ای داره ... مثل نماز خواندن باید وضو بگیریم. برای این که اذن دخول بدهند که اجازه بدهند که ما برای شهدا کار کنیم قلم بزنیم فیلم بسازیم باید وضو بگیریم. نمیشه همینطوری دست زد به کار تازه یک طوری نمی گوید که به او بر بخورد (دلش بشکند) ✳️ میز کارش هم حتما و هر شکل باید رو به قبله باشد ؛ عین نماز خواندن ... ⬅️ راوی حاج 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
⬅️ شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانش‌جوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد. او درباره تحصیلات دانشگاهی خود می‌گوید: "حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده‌ی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام می‌دهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است. قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگرچه با سینما آشنایی داشته‌ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خویش را، اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و...در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم..." سید مرتضی آوینی، فیلم سازی را در اوایل پیروزی انقلاب و در گروه تلویزیونی جهاد آغاز کرد. گروه جهاد، اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت. سید مرتضی آوینی در این‌ باره می‌گوید: "وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین‌شهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمی‌شد که این حالت زیاد پر دوام باشد و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانه‌روز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره‌ی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون." سید مرتضی آوینی علاوه بر کارهای مستندسازی به کار تالیف نیز می‌پرداخت. شروع کار مطبوعاتی او از اواخر سال 1362، با نگارش مقالاتی برای نشریات "اعتصام" و "جهاد" آغاز شد. او نگارش کتاب فتح خون که به ماجرای قیام امام حسین علیه السلام می‌پردازد را در سال 1366 به انجام رساند. دوران اوج فعالیت مطبوعاتی وی در فاصله سال های 68 تا 72 و در ماهنامه‌ی سوره بود. مقالات وی در این دوران، شامل موضوعاتی درباره مسایل نظری سینما، نقد فیلم، تحلیل‌های نظری درباره ی هنرهای قدیم و جدید، موضوعات اعتقادی و مسایل جهان معاصر می‌شود. اواخر سال 1370 "موسسه‌ی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلم‌سازی مستند و سینمایی درباره‌ی دفاع مقدس بپردازد و تهیه‌ی مجموعه‌ی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطع‌نامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلم‌برداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کم‌تر از یک سال کار تهیه‌ی شش برنامه از مجموعه‌ی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند. اما برنامه‌ی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیستم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند. روحش شاد و مهمان اباعبدالله علیه السلام ان شالله 📽 کلیپ زندگینامه شهید را در کانال "روایت فتح" مشاهده فرمایید 👇👇 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
💠 معلوم نیست، اسم این کانال چی بود! 🌸 ادمینش کی بود؟ 🍀 چند تا عضو داشت؟ 🌼 ولی آنچه معلومه اینه که: 👈 تا آخر، کانال را ترک نکردند!! 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم| لحظاتی با رزمندگان در ایام 🆔 @DefaeMoqaddas ✔️JOIN ✅ به کانال "دفاع مقدس" بپیوندید
💠 مجاهد نستوه، آیت‌الله 🌸 عالمی ‌وارسته که از محضر بزرگان عصر خود کمالات معنوی و اخلاقی را کسب نمود. او به غایت متواضع و فروتن بود و در جلسات درس خود، در ردیف شاگرانش بر روی زمین می‌‌نشست و تدرس او آمیخته با تبسّم، ادب و احترام بود. ساده‌زیست بود و از مال دنیا هیچ نیندوخت. در مشهد و در خانه‌ای اجاره‌ای زندگی می‌کرد. هرگز اجازه نمی‌داد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت‌اللّه خطاب کند. هیچ گاه در منزل امر و نهی نمی‌کرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض لباس‌های خود را می‌شست یا حیاط را جارو می‌کرد. او علاوه بر تألیف کتب متعدد، به انجام خدمات عام‌المنفعه نیز همت می‌گماشت مانند: خیریه درمانی، و صندوق قرض‌الحسنه ... 🍀 میرزا جواد آقا از پیشگامان نهضت امام خمینی بود در دوران جنگ نیز حامی رزمندگان. ایشان علیرغم کهولت سن، عشق وافری برای حضور در جبهه از خود نشان می‌داد موفق شد 4 بار به جبهه اعزام شده و لباس بسیجی به تن کند. 🌼 وقتی گفته می‌شد: حال شما مساعد نيست و وظیفه‌ای ندارید، كهولت سن هم اجازه نمي‌دهد به جبهه بروید؛ در پاسخ می‌گفت: می‌دانم، اما مي‌خواهم مثل آن پرستويي باشم كه موقع پرتاب ابراهيم(ع) به درون آتش، يك قطره آب به منقار خود گرفته بود تا روی آن آتش بزرگ بریزد و به نوعی تکلیف خود را انجام داده باشد و به این وسیله بگوید که من با ابراهيم هستم! 🔺 يكي از شاگردان اين عالم رباني می‌گوید: روزى در محضر استاد بودم، بقچه‌اى به من نشان دادند و فرمودند: "در اين بسته، كفن من است، هر وقت به جبهه مى‌روم، آن را با خود مى‌برم، و بارها به دوستان گفته‌ام در جبهه هر كجا كه شهيد شوم يا بميرم، همان جا با همين كفن مرا دفن كنيد و حق نداريد جنازه مرا به مشهد يا جايى ديگر انتقال دهيد". 🌴 ایشان در دوم آبان 1368 رحلت نمود و طبق سفارش خود، او را در قبرستان عمومی مشهد دفن کردند و از نوشتن و نصب سنگ ‌قبر نیز اجتناب کردند تا نشانی باشد از مقام خاکساری او در برابر حضرت رب. 🆔 @revayate_fath ✔️JOIN ✅ کانال "روایت فتح" 👇👇👇
💠 فرماندۀ عزیز! ➖ خاطره‌ای از آیت‌الله 🌸 ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمنده‌ها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(ع) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمنده‌ها تشکیل شد، اما آیت‌الله آقا تهرانی قبول نمی‌کرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند. 🍀 میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور می‌دهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش می‌کنم. 🌼 علامه گفت: نه خواهش را نمی‌پذیرم. بچه‌ها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور می‌دهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز! 🌴 بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک می‌ریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن. ▫️ (نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-ع) 🆔 @revayate_fath ✔️JOIN ✅ کانال "روایت فتح" 👇👇👇
دفاع مقدس
💠 نماز جماعت در جبهه، به امامت عالم ربّانی، آیت‌الله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی 🆔 @revayate_fath ✔️
💠 نکاتی پندآموز از حضور آیت‌الله در جبهه 🔺 در صف نخست حامیان انقلاب در مشهد به شمار می‌رفت. نماینده مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی بود. در دوران دفاع مقدس نیز، با وجود کهولت سن، بارها در جبهه‌های جنگ حضور یافت و گرمابخش محافل رزمندگان اسلام بود. 💢 یک بار شهید صیاد شیرازی نزد ایشان رفته و از او دعوت می‌کند به جبهه بیاید. آن مرحوم می‌گوید: چون موجب اذیت و آزار دیگران می‌شوم کمتر به جبهه می‌آیم. ▫️بسیار ساده و بی‌آلایش بود. بین رزمنده‌ها که بود، نمی‌شد او را شناخت. هرگز در طلب نام و شهرت نبود. 🔸در عملیات والفجر مقدماتی با این که 78 سال داشت، به جبهه‌ آمده بود. در آنجا با کمال فروتنی و تواضع نمی‌پذیرفت به عنوان امام جماعت، پیشاپیش رزمندگان بایستد. می‌گفت: شماها از من جلوتر هستید! ❇️ روزي به جوانى بسيجى كه اصرار داشت همراه ميرزا عكس بگيرد، فرمود: مشروط به اينكه در قيامت از جواد شفاعت كنی! ▪️به ‌عنوان یک بسیجی، لباس رزم پوشیده و در سنگر می‌جنگید. یک روز در واحد ادوات، با خمپاره120، 14 گلوله خمپاره به نام 14 معصوم(ع) شلیک کرد. دیده‌بان که نمی‌دانست شلیک کننده چه کسی است، با هیجان از پشت بی‌سیم گفت: الآن تعدادی خمپاره آمد و درست خورد به هدف! این تا به حال سابقه نداشته! ⭕️ ایشان در جایی نقل می‌کند: روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهارپایه بیاورند و من روی آن قرار گرفتم. یک نفر هم دست روی گوش‌هایم گذاشت و من گلوله‌ها را توی لوله خمپاره انداختم! ⚪️ بقچه‌ای در کنارش بود. از او سؤال شد :این چیست؟ - پاسخ داد: "در این بسته، کفن من است. هر وقت به جبهه می‎آیم، آن را با خود می‌آورم. بارها به دوستان گفته‌ام در جبهه هرکجا شهید شوم یا بمیرم، همان‌جا با همین کفن مرا دفن کنید و حق ندارید جنازه مرا به مشهد یا جایی دیگر انتقال دهید. 🆔 @revayate_fath ✔️JOIN ✅ کانال "روایت فتح"