دفاع مقدس
او را « سردار آتش » مینامیدند ... فرمانده گمنامی که در کنار یار جهادی اش "شهید حسن تهرانی مقدم"
💠 شهادت حسن شفیع زاده از زبان شاهد عینی👇👇
▫️ بعد از عملیات کربلای ۱۰ ، یک روز بعدازظهر قصد داشتیم به اتفاق برادران مجتبی جلالی و عباس عبدی از قرارگاه امام سجاد (ع) به قرارگاه جلویی (شهید داوود آبادی) برویم. در این حین شهید شوشتری از راه رسید (البته آن زمان در قرارگاه مسئولیتی نداشت) و از من سراغ عباس محتاج (از فرماندهان جنگ) را گرفت. به ایشان گفتم قرارگاه جلویی است، گفت پس برویم. سه نفری به اتفاق شهید شوشتری حرکت کردیم. قسمت جلوی تویوتا من و شوشتری بودیم و دو نفر دیگر در قسمت عقب ماشین.
دو سه کیلومتر مسیر راه را طی کردیم که متوجه شدیم که دشمن جاده را با خمپاره انداز و توپخانه زیر آتش گرفته و مرتب در اطرافمان گلوله باران میشد. من گفتم: حاج آقا دیگر نمیتوانیم جلوتر برویم. ایشان امر کرد به مسیرت ادامه بده و من هم اطاعت کردم و سرعت ماشین را زیادتر کردم ولی کاملا معلوم بود که گرای دشمن روی ما قفل شده بود. جلوتر از ما هم استیشن حسن شفیع زاده (فرمانده توپخانه سپاه) داشت حرکت میکرد که ناگهان مورد اصابت توپ قرار گرفت و شفیع زاده و برادر لطفی (از عملیات قرارگاه نجف) و دو نفر دیگر که اسمشان یادم نیست شهید شدند🕊🕊🕊
دیگر نمیشد جلوتر رفت. شهید شوشتری گفت که برگردیم ولی در آنجا عرض جاده باریک بود، لذا مقداری عقب عقب آمدیم تا توانستم ماشین را جا سر و ته کنم و به راه ادامه دهم ولی شدت آتش خمپاره و توپ زیاد تر شد، در اینجا شوشتری دستور توقف داد. در کنار جاده سه چهار تا سنگر بود همگی از تویوتا پیاده شدیم و در زیر آتش شدید خمپاره به سرعت به طرف سنگرها که ۵۰متری با آنها فاصله داشتیم دویدیم. با فرود آمدن هر گلوله خمپاره هر سه به روی زمین خیز میرفتیم جز شهید شوشتری که راست قامت به راه خود ادامه میداد.
هر طور بود خودمان را به سنگر رساندیم. ۱۲-۱۰ نفری در آنجا بودند تا شوشتری را دیدند به من اعتراض کردند چرا شما او را به این جای خطرناک آوردهاید!
خلاصه تا نزدیک غروب در آنجا ماندیم و با فروکش کردن حجم آتش کم به قرارگاه بازگشتیم.
(راوی: محمدرضا امیرپور، مسئول مرکز پیام مخابرات سپاه در قرارگاه عملیاتی)
┈•کانال دفــــــــاع مقـــــــدس•┈
ایتا | روبیکا | تلگرام | واتساپ
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
#اسیر_عراقی_رو_به_قبله_برای_ما_دعا_كرد!!
🌷در گردان ۱۸۲ تیپ ۸۴ خرم آباد، مسئول حمل غذا از آشپزخانه به خط مقدم بودم. حدود ساعت ۱۰ شب نیروهای مستقر در خط ضمن تماس با فرماندهی گروهان، خبر دادند «نیروهای دشمن نزدیک هستند، احتمالاً قصد نفوذ دارند.» آماده باش اعلام شد و نیروها با مواظبت بیشتر، منتظر اتفاق یا خبری بودند.
🌷با روشن شدن هوا خبر رسید که دو نفر از نیروهای ارتش عراق زیرپیراهنِ شان را به علامت تسلیم نشان داده و داوطلبانه خود را تسلیم نیروهای ایرانی کردهاند. افسر گروهان پس از بازجویی از اسرا به من گفت: «این دو نفر را به قرارگاه گردان تحویل دهید.» با توجه به اینکه از دست رژیم بعثی صدام خلاصی یافته و از سوی نیروهای ایرانی پذیرایی شدند، خیلی خوشحال بودند!
🌷مرتب عکس فرزندان و خانوادهاشان را به ما نشان میدادند. برایشان تعجبآور بود که کسی با آنها کاری ندارد! در گوش آنها خوانده بودند که ایرانیها اسرای عراقی را شکنجه میکنند! اما ملاحظه کردند نه تنها از اذیت و آزار خبری نیست، بلکه به آنها محبت هم میشود.
🌷هنگام تحویل آنها به قرارگاه، ساعتهایشان را به ما تقدیم کردند اما نپذیرفتیم. از آنها اصرار از ما انکار، رفتار مهربانانه سربازان ایرانی برای آنها خیلی عجیب بود. موقع خداحافظی یکی از اسرا سرش را روی شانهام گذاشت و به شدت میگریست، به عربی چیزهایی میگفت. به دوستم گفتم: ترجمه کن ببینم چه میگوید؟
🌷....دوستم گفت: او میگوید این همه عاطفه و مهربانی را از کجا یاد گرفتهاید؟ گفتم: از فرماندهان به ویژه از امام خمینی. اسیر عراقی رو به قبله ایستاد و برای ما دعا کرد. در پایان گفت: نمیدانستم ایرانیها اینقدر استعداد دارند. با چشمانی اشکآلود با ما خداحافظی کرد.
راوى: رزمنده دلاور ابوالقاسم اخلاقی از استان یزد
📚 كتاب "نَمى از ایثار"
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
☝️☝️☝️
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
مدارا با اسیر را
از مکتب علی آموختهاند
تشنگی در مرام شان نیست ...
#نحنابناءالحیدر
#اسرای_عراقی
#دفاع_مقدس
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
ایتــــا https://b2n.ir/x23438
روبیکا https://b2n.ir/n78716
تلگـــرام https://b2n.ir/z13564
واتـسآپ https://b2n.ir/h44131
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
#خاکریز_خاطرات
🔴 ترس افسر عراقی از یک بمب خطرناک ‼️
در عملیاتِ #بیتالمقدس
در منطقه ما کمپی برای اسکان و نگهداری اسرا زده بودند.
اسیر عراقی را در آنجا دیدم که قد نسبتاً بلندی داشت
و لباسش نشان میداد، باید از فرماندهان باشد.
متوجه شدیم فرمانده تیپ ۴۸ پیاده از لشکر۱۱ عراق است.
از او پرسیدیم: "چطور شد شما در درگیری با ایرانی ها، شکست خوردید؟"
یکی از بسیجیها را نشانم داد و گفت:
«این !! این از یک بمب خطرناکتره!!
این بشر اصلاً از هیچ چیز نمیتره !!
🎤 راوی: جناب سرهنگ امجدی (از فرماندهان ارتش ج.ا.ا )
دوران #جنگ_تحمیلی
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
☝️☝️☝️
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
19.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مصاحبه با رزمندگان گردان امام صادق علیه السلام - نیروهای اعزامی از اصفهان
🌴 دوران#دفاع_مقدس
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
ایتــــا https://b2n.ir/x23438
روبیکا https://b2n.ir/n78716
تلگـــرام https://b2n.ir/z13564
واتـسآپ https://b2n.ir/h44131
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
صادق_آهنگران_مرثیه_سرایی_بمناسبت (2).mp3
6.02M
📢 صوت| مرثیهسرایی بمناسبت شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیهالسلام
🎤با صدای حاج #صادق_آهنگران
⏳ دوران #دفاع_مقدس - در جبهه و در جمع رزمندگان اسلام
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق
ا▫️▪️▫️
🔹شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد
دوران #جنگ_تحمیلی
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
☝️☝️☝️
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
🌴 عزاداری در جبهه
حضور روحانیون (شاگردان مکتب امام صادق (ع) در جمع رزمندگان اسلام
دوران #جنگ_تحمیلی
ا🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🏴سالروز شهادت مرد آسمانی مدینه ، بنیانگذار فقه جعفری ، رهبر مکتب تشیع ، مظهر چشمه جود و سخاوت ، کوه صبر و صلابت حضرت امام جعفر صادق (ع) را به محضر مولا صاحب الزمان (عج) و همه شیعیان و رهروان راهش تسلیت عرض می نمایم.🏴🏴
-------------------------------------------
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
صادق آهنگران-شهادت امام صادق-ع (2).mp3
9.65M
📢 صوت| مرثیهسرایی بمناسبت شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیهالسلام
🎤با صدای حاج #صادق_آهنگران
-------------------------------------------
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
☝️☝️☝️
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
📷 👆حضور آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی ؛ شاگرد راستین امام صادق (ع) ، مجاهد نستوه و عالِم ربانی در جمع رزمندگان اسلام
میرزا جواد آقا از پیشگامان نهضت امام خمینی بود . او در دوران جنگ تحمیلی نیز حامی رزمندگان بود.. ایشان علیرغم کهولت سن، عشق وافری برای حضور در جبهه داشت و موفق شد چهار بار به جبهه اعزام شده و لباس بسیجی به تن کند.
ا🌿🌴🌿🌿🌴🌿🌴
➖ خاطرهای از آیتالله #میرزا_جواد_آقا_تهرانی
🌸 ایشان اعتقاد و احترام عجیبی به رزمندهها داشت. یک شب به تیپ امام جواد(ع) آمد. در جمع نیروها سخنرانی کرد. پس از اتمام سخنرانی، وقت نماز بود. صفوف رزمندهها تشکیل شد، اما آیتالله آقا تهرانی قبول نمیکرد امام جماعت شود. شهید برونسی، فرمانده تیپ به ایشان عرض کرد: آقا! جلو بایستد تا به شما اقتدا کنند.
🍀 میرزا جواد آقا هم در پاسخ فرمود: شما دستور میدهی؟ شهید برونسی گفت: من کوچکتر از آنم که دستور بدهم، ولی خواهش میکنم.
🌼 علامه گفت: نه خواهش را نمیپذیرم. بچهها گفتند: آقای برونسی! مصلحتاً بگویید دستور میدهم تا بپذیرند. ما آرزو داریم پشت این عارف بزرگ نماز بخوانیم. شهید برونسی هم همین کار را کرد و علامه در جواب فرمود: چشم فرمانده عزیز!
🌴 بعد از نماز، آقا حال عجیبی داشت. شهید برونسی را کنار کشید و در حالی که اشک میریخت گفت: دوست عزیزم! جواد را فراموش نکن و حتماً ما را شفاعت کن.
▫️ (نقل از: یکی از رزمندگان تیپ جوادالائمه-ع)
-------------------------------------------
┈•کانال دفـــــــاع مقـــــــدس•┈
☝️☝️☝️
✅مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس