فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شهیدان را شهیدان میشناسند"
"گردان زهیر"
ا🇮🇷به یاد سردار شهید داود حیدری فرمانده دلاور گردان زهیر لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) که در عملیات کربلای ۵ آسمانی شد و به یاد سردار شهید حاج علی اصغر صادقی که مسئولیت گردان را بر عهده گرفت و در عملیات بیت المقدس ۲ به شهادت رسید.
تصاویری ازسردار شهیدحاج علی اصغر صادقی ، و دلاوران گردان زهیر
لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع)
عملیات کربلای ۵
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
حاجی مهیاری و تانک عراقی
چهارشنبه30تیر1361
شب عیدفطر
شلمچه،عملیات رمضان
حاج مهیاری از پیرمردهای باصفای گردان حبیب بود که بالهجۀ غلیظ اصفهانیش،لازم نبود بپرسی بچۀ کجاست.آن هم به یک پیرمرد با آن سنوسال و آن حاضرجوابی و تندی بگی:حاجی جون بچۀ کجایی؟
اگرهم جرأت میکردی و میپرسیدی،اخم میکرد و درحالی که مثلاً عصبانی شده بود،میگفت:
-بچه خودتی فسقلی.با پنجاه شصت سال سنم به من میگی بچه؟
حاجی مهیاری درعملیات رمضان گُلی کاشت که وِردِ زبان همۀ بچهها شد.شنیدن ماجراهای حاجی،از زبان خودش شیرینتر بود.وقتی از او پرسیدم،گفت:
"صبح روز عملیات،وقتی رسیدیم به کانال پرورش ماهی،خیلی خسته بودم،رفتم توی سایۀ یه تانک که کنار خاکریز بود،استراحت کنم.
همین که نشستم کنارش،متوجه شدم از توی اون سر و صدا میاد.اول فکر کردم بچههای خودمون هستند.بهزور از تانک رفتم بالا.درش باز بود.توش رو که نگاه کردم،دیدم سه تا نرّه خر عراقی دارن با همدیگه زِرزِر میکنند.
سریع یه نارنجک از کمرم درآوردم و ضامنش رو کشیدم.همین که خواستم بندازم توش،دیدم من با این سنوسال که نمیتونم بپرم پایین و در برم.راستش تانکه هم از این "تی-72"ها بود.نویِ نو هم بود.دلم نیومد بترکونمش.
از همون بالا داد زدم و اون بدبختا که ترسیده بودن،شروع کردن به"دخیل الخمینی"(پناه می برم به خمینی) گفتن.بهشون حالی کردم که سرخر رو کج کنند و بیان طرف خاکریز خودمون. آوردم تحویلشون دادم."
وقتی پرسیدم: "با نارنجک چیکار کردی؟"
گفت:"هیچی.چیکار باید میکردم؟حیف بود بتّرکه.ضامنش رو زدم سر جاش و گذاشتم کمرم."
حاج"علیاکبر ژاله مهیاری"پیر جبههها،پدر شهید"علیرضا ژاله مهیاری"،سرانجامش این بود که تا پایان جنگ مردانه و غیرتمندانه حضور پیدا کند.
فرزندش میگفت:"جنگ که تمام شد،پدرم همواره حسرت زیارت کربلا را میخورد تا اینکه چند سالی بعد پایان جنگ،روز 27 فروردین 1371 در آرزوی کربلا،جان به جانآفرین تسلیم کرد و در بهشتزهرا (س)قطعۀ 55 ردیف 101 شمارۀ 4 آرام گرفت.
نقل از کتاب:تبسمهای جبهه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اشاره حاج قاسم به قرارگیری در یک قدمی شهادت در فتح بستان و سیزدهم سال۱۳۶۱ در دستنوشته خود به فرزندش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 احمد آقا کاظمی است.. شهید احمد آقا کاظمی.. ما البته به این فیلم ها نیاز نداریم که بدانیم جنس شهید احمدها چیز دیگری بود. جنسی خدایی، مخلص، خاکی و یگانه..
📽 این فیلم را ببینید از برخورد احمد کاظمی با سربازان. چه گل هایی را ما تقدیم خدا کرده ایم.. چه گل هایی..
🆔 @DefaeMoqaddas
✅ کانال "دفاع مقدس"
☀️ بازار داغ شهادت🌷
⏳سهشنبه 7 بهمن 1365 - عملیات کربلای 5 شلمچه - سه راه مرگ
▫️ ...در برگشت، دوان دوان به طرف پست امداد رفتم. جلوی در ورودی، حاج آقا تیموری را دیدم که روی مجروحی دولا شده بود و سعی میکرد به او کمک کند. مجروح همچنان دست و پا میزد و آخرین لحظاتش را میگذراند.
جلوتر که رفتم، کردستانی را شناختم. سرم گیج رفت. آخر، دقایقی قبل پهلویش بودم و حالا داشت جلوی چشمم جان میداد.
چشمانش زل شد در چشمانم که زبانم را بند آورد. مانند کبوتری که هدف گلوله قرار گرفته باشد، دست و پا میزد.
سریع دوربین را درآوردم و خواستم از آخرین لحظات حیات محسن عکس بگیرم، ولی دوربین یاری نکرد. دکمهی دوربین پایین نمیرفت و رضایت نمیداد تا آخرین نگاه سوزانندهی محسن را ثبت کنم.
به دوربین التماس میکردم. هر چه بر دکمههایش کوبیدم، فایدهای نداشت.
لحظهای بعد، محسن آرام از حرکت ایستاد. بر بالینش خم شدم و بر چهرهاش که هنوز حرارت وجودش را با خود داشت، بوسهای جانانه زدم. بدنش هنوز گرم بود که آن را به بیرون از پست امداد منتقل کردیم، چون امکان داشت نتوانند جنازهاش را به عقب منتقل کنند، سیامک دست در جیب پیراهن محسن برد و نامهای را که احتمال میداد وصیتنامهاش باشد، درآورد.
به محض اینکه داخل پست امداد شدم، مجروحی را دیدم که سرش را میان باند پوشانده بودند و خونابه از روی باند خودنمایی میکرد. به طرفم آمد و با صدایی گرفته سلام و علیک کرد.
با تعجب جوابش را دادم و گفتم: تو کی هستی؟
از روی انبوه باندها و گازهای خونین، اصلا نتوانستم بشناسمش.
گفت: من ولیان هستم.
وقتی قضیه را جویا شدم، گفت: همین که از سنگر رفتی بیرون، چند دقیقه نگذشت که یه خمپاره درست خورد بغل سنگر.
دیگه نفهمیدم چی شد. فقط دیدم کردستانی داره دست و پا میزنه ... ببینم اون شهید شد، نه؟
ولیان را از کنار پتویی که پیکر بیجان محسن زیر آن خفته بود، رد کردیم و سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب.
پس از عملیات وقتی به تهران آمدم، در صفحهی دوم روزنامه عکس ولیان را دیدم که برایش مجلس ختم گذاشته بودند. از بچهها شنیدم که هنگام انتقال به عقب، تمام کرده است.
—(راوی: حمید داودآبادی)
👇👇👇
هدایت شده از پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سپهبد قاسم سلیمانی, [26.01.21 01:59]
[ Video ]
🎥 حفظ نظام از نماز واجب تر است
☫🌴 شهید قاسم سلیمانی
🎥 حفظ نظام از نماز واجب تر است
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 رزمندگان اسلام
🌴 دوران #دفاع_مقدس
🔺"ساختمان ستاد" !
مصداق شیفتگی را باید در رد پای رزمندگان و روزهای جنگ دید!
شیفتگان خدمت ، را می توانیم
در آیینه ی شفاف خاک جنوب و غرب کشور به تماشا بنشینیم.
اینجا فرماندهان را می بینیم که به دور از امیال واهی نفس و جایگاه و مقام ، با بیل و کلنگ شخصا وارد معرکه ی ساخت سنگر ستاد شده اند!
تشنه ی قدرت نیستند و شیفته خدمت اند.
اینجا محل رستگاری هاست...
شهید علی اکبر حاجی پور و یارانش را ببینید که اضافه کاری و مزد تلاشهای مخلصانه خود را از صاحب جبهه ها ، یعنی الله ، می طلبند.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد...
ذبیح اله امیری
سردار شهید علی اکبر حاجی پور
شهید سید ابراهیم کسائیان
شهید مرتضی مفاخری
رسول توکلی
مهر ماه ۱۳۶۱
سومار
قبل از عملیات مسلم بن عقیل🔺"ساختمان ستاد" !
مصداق شیفتگی را باید در رد پای رزمندگان و روزهای جنگ دید!
شیفتگان خدمت ، را می توانیم
در آیینه ی شفاف خاک جنوب و غرب کشور به تماشا بنشینیم.
اینجا فرماندهان را می بینیم که به دور از امیال واهی نفس و جایگاه و مقام ، با بیل و کلنگ شخصا وارد معرکه ی ساخت سنگر ستاد شده اند!
تشنه ی قدرت نیستند و شیفته خدمت اند.
اینجا محل رستگاری هاست...
شهید علی اکبر حاجی پور و یارانش را ببینید که اضافه کاری و مزد تلاشهای مخلصانه خود را از صاحب جبهه ها ، یعنی الله ، می طلبند.
یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد...
سردار شهید علی اکبر حاجی پور
شهید سید ابراهیم کسائیان
شهید مرتضی مفاخری
رسول توکلی
مهر ماه ۱۳۶۱
سومار
قبل از عملیات مسلم بن عقیل
هدایت شده از یاد ایام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | نماهنگ «عشق به رهبری»
➕خاطرهٔ آیت الله مصباح یزدی از جلسه دیدار با رهبر معظم انقلاب
🆔 @yade_ayyam
✅ کانال "یاد ایام"
هدایت شده از یاد ایام
👈 کانال: "یاد ایام" @yade_ayyam
🔹 ایتا: http://eitaa.com/yade_ayyam
🔹تلگرام: http://t.me/yade_ayyaam
💠 نگاهی به حقایق و وقابع عبرت آموز و رویدادهای سیاسی اجتماعی و زندگی مردمان ابن مرز و بوم در یک صد سال اخیر، از زمان قاجار، پهلوی تا عصر حاضر
📢🎥 در قالب صوت و فیلم و عکس های گاه کمیاب، جالب و خاطره انگیز📷
✍️ شهید حاج قاسم سلیمانی
اغلب ما از یک حس مشترکی برخورداریم و آن،حس مغمومیت است. وقتی انسان چیزی را از دست می دهد، یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد، احساس مغمومیت می کند. این مغمومیت نشاط آور است، پیروزی آور است، معنویت آور است... به من خیلی مراجعه می کنند. هرکسی دستش به من می رسد این را میگوید: دعا کن شهید بشوم...
من به آنها می گویم دعا کنید خداوند این حال را در شما حفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را، این حالت باختن را، این حس جاماندگی را در اثر دنیا از دست بدهد! او خاسر است...