eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
10هزار ویدیو
833 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 بیستم تیر ۱۳۴۴ - سالروز تولد بسیجی شهید اکبر لسانی در روستای موسالو از توابع هریس 🕊🕊 شهادت : سی ام دی ۱۳۶۵ در شلمچه
دفاع مقدس
🌱 بیستم تیر ۱۳۴۴ - سالروز تولد بسیجی شهید اکبر لسانی در روستای موسالو از توابع هریس 🕊🕊 شهادت : سی
👇👇 📄فرازی از وصیت نامه عرفانی بسیجی شهید اکبر لسانی: بسم الله الرحمن الرحیم ✍️ خدایا مي خواهم زبان بگشايم و نوك قلم را براي ستايش تو بر صحن كاغذ آورم؛ اما مي‌ترسم كه سخنانم خالص براي تو و رضاي تو نباشد؛ مي ترسم كه دعاها و نمازهايم مورد قبولت نباشد و من سیه رو شرمنده درگاهت باشم. ▪️ بارالها آمده ام اين كالبد بي ارزش را براي قرب تو فدا نمايم، زيرا اين باور را دارم كه تمام هستی در برابر عظمت تو ناچیز است. معبودا، در اين لحظات مرا از جهنم نترسان، تا از ترس آتش دوزخ به سويت آيم, مرا به بهشت مژده نده، تا به خاطر بهشتت تو را ستایش كنم، مي خواهم تو را ملاقات، مي خواهم از اين جهان مادي و تنگ آزاد باشم؛ اما چه كنم! گناهان عظیم بر دوشم سنگینی می کند و مرا از پرواز بسوی تو باز می دارد. 🔺 خدايا، از کارهای ناپسندم شرمنده ام، شرمسار از اینکه در اين چند صباح عمر، براي تو و رضاي تو كاري نكرده ام. به دور و برم مي نگرم و چهره هاي نوراني بندگان مخلصت را مي بينم که چنان غرق در عرفان و فضيلت هستند كه جهان با همه‌ي نعماتش در مقابل ديدگان آنها ناچیز و بی مقدار است. در كنار صدای چكاچك سلاح هایی كه براي رزم آماده می شوند و درکنار نجواها و دعاهای قبل از عملیات، مي خواهم سخن آغاز كنم، اما قادر نيستم. مي خواهم به زشتی هاب اعمالم در برابر تو اعتراف كنم، اما نمي توانم. می خواهم، آماده رزم شوم، اما خداوندا، بدون رضايت تو چه كنم و چگونه نبرد نمايم! ياران همه با هم، با شوق و درايت رفتند و من خسته دل، با كوله باري از غم و دوري تو، در گرد و غبار گم گشته ام؛ خدايا، آماده ام تا اين جان ناقابل را به تو هديه دهم. سلام بر امام، سلام بر پير طريقتم كه همچون امام حسين(ع) ما را از قيد ظلم و فساد به سوي الله روانه ساخت، اماما، به فرمان تو به اين کارزار آمدم؛ اما لحظه اي استواري ندارم، مي خواهم رشيد باشم، اما حب نفس و هواهاي نفساني مرا مي آزرد، به جهاد اصغر آمده ام بدون جهاد اكبر، ان شاء الله كه تو واسطه اي بين من و امام حسين(ع) و انبيا و اوليا و خدايم باشی. 🔹 سلام بر عزيزانم اميدوارم كه ان شاءالله در مقاومت ها و عبادت هاي خود در مقابل خدای احدِ و واحد سرافراز بوده و خون عزيزان را پايمال نسازيد، سعي كنيد اعمالتان خالص براي خدا باشد و از همه‌ي ماديات به دور باشيد، مبادا امام عزيزمان، اين پير کاروان عشاق را در شعله هاي خصم تنها بگذاريد، اهل كوفه نباشيد و به نیاندیشید، سعي کنید همواره اين جهان را واسطه اي براي دريافت كمالات قرار دهيد. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌱 بیستم تیر ۱۳۴۴ - سالروز تولد بسیجی شهید اکبر لسانی در روستای موسالو از توابع هریس 🕊🕊 شهادت : سی ام دی ۱۳۶۵ در شلمچه
🌷 23 تیرماه 1361 - سالروز شهادت رزمنده جهادگر محمدرضا ترنجی 🌱 متولد: سال 1342 - کاشان در زمان اوج گیری نهضت، دانش آمور مقطع راهنمایی بود. درس و تحصیل را رها کرد و برای سرنگونی رژیم منحط پهلوی پیوسته در تظاهرات و فعالیت های انقلابی شرکت می کرد. او در فعالبت داشت و در دوران در پنج عملیات مهم حماسه آفرینی کرد . . . تا اینکه سرانجام در 23 تیر 61 در عملیات رمضان به شهادت رسید🌷 تیم های جستجوی شهدا تا کنون نتوانسته اند پیکر مطهر شهید را تفحص کنند. پ.ن: ارواح پاک اینان توسط ملائک به ملکوت اعلا پرکشیده و این اجسام مطهر آنهاست که میهمان ما زمینی ها هستند. 🔵 کانال ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✍️
هدایت شده از پایداری
و 👇👇 ⬛️ در مورد پدیده چه کاری می توان انجام داد؟ 💠 چند نکته درباره ⚪️ انگیزه های افراد بی حجاب متفاوت است: اینگونه افراد، سه دسته اند: ▪️جوزَده ▪️معاند ▪️و افرادی که برای عمل خود دلیل می آورند. 🔴 دشمنی و عناد ، عده ای هستند که از روی قصد و عناد و با انگیزۀ تهییج عواطف جامعۀ عفیف و باحیا، از بدن خود استفاده ابزاری می کنند. آنها تا جایی که ممکن است، اندام زنانگی خود را در معرض دید عموم قرار داده، تا اینکه دیگران را عصبانی نموده، و به جَو تنش و برخورد فیزیکی، دامن بزنند!! 🔴 جوزَدگی دسته دوم، بانوانی هستند که جَوزَده شده و همرنگ جماعت شده اند. اینها با توجیه منطقی، در عملِ خود، تجدیدنظر کرده و به سنت حجاب و عفاف، (که از دیرباز، ریشه در تاریخ این کشور داشته)، بازمی گردند. پوشش و حیای زن ایرانی تنها مربوط اسلام نمی شود. شما در هیچ سنگ‌نگاره یا آثار باستانیِ باقیمانده از گذشته های دور، پیکرۀ زنِ عریان یا نیمه برهنه را نمی بینید. مردان ایرانی نیز همواره در نوع پوشش، رعایتِ وقار و متانت را می کردند. (برای مثال: به آثار باستانی تخت جمشید نگاهی بیندازید که مربوط به دوره هخامنشیان است- یعنی هزار سال قبل از اسلام) 🔴 . . . و اما آن دسته از افراد که برای عمل خود دلیل می آورند 👇 🔹 اینها می گویند: می خواهیم باشیم (یعنی بی حجابی و بی بندوباری را می پندارند.) ⚪️ باید به آنها گفت: بلی! آزادی چیز خوبی است، که بالاترینش آزادی اندیشه می باشد. یعنی انسان، آزاد است هر آنگونه که می خواهد فکر کند و بیاندیشد که این امر، باز می گردد به خُلقیات، تصوّرات، باورها و آمال و آرزوهای او. اما در حیطۀ عمل و در کفِ جامعه، به هیچ وجه آزاد نیست، مثلاً نمی تواند بگوید: من از این پس، می خواهم به مانند کشور انگلستان، از سمتِ چپِ خیابان رانندگی کنم، فوراً دوربین ها تصویر او را می گیرند، زیرا قانون‌شکنی کرده و باید پاسخگو باشد. - آزادی مطلق وجود ندارد - آزادی، همواره در حیطۀ قانون است. 🔺 حریم خصوصی- حریم عمومی به فردی که کشف حجاب کرده، می گوییم: بانوی محترم! شما می توانی در حریم خصوصی خود، بی حجاب یا نیمه برهنه باشی؛ ولی کوچه و خیابان و محیط عمومی، حریم خصوصیِ شما نیست. هر جامعه و نظام حکومتی، نُرم و هنجارهای خود را دارد. مطابق قانون ایران، زنان در جامعه، مُلزم به رعایت حجاب و پوشش عُرفی سر و بدن خود می باشند. 🔺 قانون ممکن است فرد بی حجاب بگوید: من این قانون را قبول ندارم. از او سوال می کنیم: اگر شما احیاناً در خیابان، مورد تعرّض اراذل و افراد ناباب قرار گرفتی، چکار می کنی؟ او پاسخ می دهد: به 110 زنگ می زنم. (او هیچوقت با شهرداری، اورژانس، یا 125 تماس نمی گیرد! – اینجا پلیس باید وارد ماجرا شود) سپس به او می گوییم: خانم محترم! همان پلیس که قانوناً باید از شما (گرچه بی حجاب هستید) در برابر آدم های متعرض و هتاک حمایت کند؛ مطابق قانون، موظف است با پدیده بی حجابی و هنجارشکنی هم در جامعه برخورد کند. وی ممکن است در اینجا ابرو در هم کشیده و به شما تندی کند..... به او می گوییم: چطور در آنجا، پلیس خوب است و در اینجا بد؟! {پلیس کشور، همانگونه که موظف به دفاع از شهروندان خود است، همانطور هم وظیفه دارد از حرمت های اخلاقی جامعه، صیانت و حفاظت به عمل آورد.} 🔺 بعد روانشناسی از آدم های بی حجاب سؤال می کنیم: این چند ماهه که روسری را از سر خود برداشتید، چه چیز گیرتان آمد؟ از آنجا که دست به تجربه جدید زده اند، ممکن است پاسخ دهند: ما پس از کشف حجاب، حالمان بهتر شد و روحیه شادتری پیدا کردیم!! باید در جواب آنها گفت: بله! این اول کار است، به مرور زمان، برایتان عادی شده و لذتی از این کار نمی برید؛ جز شکار نگاه های مردان هیز!! شما به عنوان زن، عادتِ مادران و مادربزرگ های خود (از گذشته های دور) را زیر پا گذاشته، کشف حجاب کرده اید و اندام زنانگی خود را به رایگان، در اختیار نگاه آلودۀ مردها و جوان های لااُبالی و هرزه قرار داده اید!!! – این کار شما ثمری ندارد، جز تحریک غرایز جنس مخالف ....؛ -- این را مردجماعت بهتر می فهمد، . . . و تعجب از اینکه پدران و شوهران شما نسبت به این امر حساسیتی از خود نشان نمی دهند!! . . . عفت کلام را رعایت کرده و ماجرا را بیش از این کِش نمی دهم!! . . . ولی جا دارد بگوییم، حرمت بانوی ایرانی، بالاتر از آن است که ارزش خود را به مانند یک کالا، پایین آورده و خود را بی اعتبار سازد. ادامه👇👇👇
هدایت شده از پایداری
(ادامه از پست قبل) ⁉️ حد و اندازه بی حجابی چقدر است؟؟ 🌀 مسألۀ دیگر آن است که: خُب! شما به این نتیجه رسیده اید که بی حجاب باشید. ❓سوال این است که حد و اندازه آن چقدر است؟ ➖روسری را برداشته اید! ➖یقه را باز می کنید! ➖کم کم سینه های شما نمایان می شود! ➖شلوارها تبدیل به دامن بلند شده و به تدریج، دامن کوتاه!! ➖لباس های حلقه ای – پارچه های بدن نما – و . . 🔹 چیزِ دیگر برای شما نمی ماند که نشان نداده باشید؟؟ 🔴 لابد بعدش، عَلَم می کنند که: باید همجنس‌گرایی هم آزاد بشه!! . . . و اگر روزی دیدیم میان پارک و روی چمن، در برابر چشم کوچک و بزرگ، پیر و جوان، دو جنس نر و ماده، هم آغوشی کرده و اقدام به عمل زشت . . . می کنند، تعجب نکنیم و باز بگوییم: همه آزادند هر کاری دلشان بخواهد، انجام دهند!! . . . و حکومت نیز دست روی دست بگذارد و تماشاچی باشد؟!! 🔥 منجلاب و لجن زار جوامع غربی، پیش روی ماست و به عینه فروپاشی اخلاقی و سستی بنیاد خانواده را در قاره سبز و امریکا می بینیم. می بینیم که آموزش سکسِ آزاد، همجنس‌بازی، و انواع فحشا و فساد را .... حتی در مدارس به میان دانش آموزان کشانده اند، . . . دیگر نمی توان به اصلاح جوامع غربی امید بست. 💠 زنان و دختران این مرز و بوم، هویت ایرانی خود را پاس داشته و نمی گذارند بلای خانمان‎سوز بی حجابی در جامعه، ترویج یافته و امری عادی تلقی شود!! 🔹 لذا همگان، خواستار برچیده شدن بساط در جامعه هستند، حتی آنان که نظام را هم قبول ندارند. 🔸 مگر قبل از انقلاب، حکومت اسلامی بود؟ در آن زمان هم اغلب زنان و دختران شهری و روستایی، رعایت حیا و عفت را می کردند، و این، لزوماً به معنای چادر به سر کردن هم نبود. این امر در مورد اقوام و مذاهب گوناگون نیز مصداق داشت. (می توانید عکس ها و تصاویر مربوطه را در کانال پایداری ببینید.) ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 🔹 واتساپ پایداری
هدایت شده از پایداری
در مورد بی‌حجابی چه کاری می‌توان انجام داد؟.pdf
3.28M
و ⬛️ در مورد پدیده چه باید کرد⁉️ 🔵 دلایل منطقی درباره لزوم مقابله با پدیده شوم 🔴 تکلیف ما در برابر بی‎حجاب‎ها چیست ؟؟ 📄 متن کامل و مصور را در فایل PDF ☝️ 🙏 لطفا در انتشار این فایل همراهی نمایید 🔺می‎توانید آن را به دست افراد بی‌حجاب نیز برسانید 🌴 ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 🔹 واتساپ پایداری 📽 ☝️فیلم ها و کلیپ های مربوط به اهمیت عفاف و حجاب را در کانال ببینید
هدایت شده از پایداری
در مورد بی‌حجابی چه کاری می‌توان انجام داد؟.docx
18.11M
و ⬛️ در مورد پدیده چه باید کرد⁉️ 🔵 دلایل منطقی درباره لزوم مقابله با پدیده شوم 🔴 تکلیف ما در برابر بی‎حجاب‎ها چیست ؟؟ 📄 متن کامل و مصور را در فایل WORD ☝️ 🙏 لطفا در انتشار این فایل همراهی نمایید 🔺می‎توانید آن را به دست افراد بی‌حجاب نیز برسانید 🌴 ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 🔹 واتساپ پایداری 📽 ☝️فیلم ها و کلیپ های مربوط به اهمیت عفاف و حجاب را در کانال ببینید
🌷۲۲ تیر۶۷ - سالروز شهادت غلامرضا صالحی جانشین لشگر۲۷ 📷 شهید صالحی جانشین لشگر۲۷، شب عملیات بیت‌المقدس۷ در شلمچه به فرماندهان لشگر گفت سلاح‌تان را بردارید که اگر خط شکسته نشد، ما برویم بشکنیم. این فرمانده دلاور یکماه بعد، در چنین روزی در تنگه ابوقریب به شهادت رسید.
🌷 ۲۲ تیر ۱۳۶۷، سالروز شهادت غلامرضا صالحی در منطقه ابوقریب فرمانده دلاور و جانشین لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) معاون رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) مسئول عملیات قرارگاه نجف
دفاع مقدس
🌷 ۲۲ تیر ۱۳۶۷، سالروز شهادت غلامرضا صالحی در منطقه ابوقریب فرمانده دلاور و جانشین لشگر ۲۷ محمد رسول
🌷شهید غلامرضا صالحی جانشین فرمانده لشکر27 محمد رسول‌الله(ص) شهید صالحی نجف آبادی، دوم آذر 1337، در شهرستان نجف آباد چشم به جهان گشود. پدرش علیمحمد، آزاد بود و مادرش خورشيد نام داشت. دورۀ کودکی غلامرضا در نجف‌آباد و در میان مزارع سرسبز کشاورزی گذشت. علاقه به فراگیری علوم دینی و قرائت کلام‌الله موجب شد حوزه علمیۀ حاج شیخ ابراهیم ریاضی را برای ادامۀ تحصیل انتخاب کند. در آنجا به مدت دو سال از محضر اساتیدی چون آیت‌الله ایزدی بهره‌مند شد. مطالعات گستردۀ غلامرضا در این دوران، مثال‌زدنی است. در آن زمان عده‌ای از شخصیت‌های مذهبی بازداشت و تبعید شدند و ساواک حوزۀ علمیه را تعطیل کرد. غلامرضا خطاب به مأموران شهربانی گفته بود: «این چه دولت و چه نظامی است که مخالفِ با سواد شدن مردمش است؟» و به‌ دست مأموران اذیت و آزار زیادی را متحمل شد. پس از آن تصمیم گرفت برای ادامۀ تحصیل به قم مهاجرت و در مدرسۀ حقانی ثبت‌ نام کند ، ولی به علت مشکلات مالی موفق به انجام این کار نشد. به فکر افتاد برای ادامۀ تحصیل چند ماه کار کند ، لذا در یزدآباد اصفهان در کنار پدر به کار مشغول شد. روزها کار می‌کرد و شب‌ها به درس خواندن مشغول بود. این دوره هم‌زمان شده بود با انقلاب و او تا پاسی از شب به همراه دوستان انقلابی‌اش در جلسات مذهبی و چاپ و پخش اعلامیه‌ها تلاش می‌کرد. در حال گذراندن دورۀ سربازی بود که با شنیدن فرمان امام، از پادگان محل خدمت فرار کرد و به جمع مردم انقلابی پیوست . در بهمن‌ ماه 1357 با چند تن از دوستان خود به تهران رفت و جزء گروه محافظان در کمیتۀ استقبال از امام خمینی شد . انقلاب که پیروز شد، ادامۀ خدمت سربازی‌اش را در کمیتۀ انقلاب اسلامی اهواز سپری کرد. وقتی به زادگاهش برگشت، عضو این نهاد انقلابی در نجف‌آباد شد، سپس به تهران مهاجرت کرد و با شهید محمد منتظری به مبارزۀ سیاسی با گروهک‌های لیبرال پرداخت. هم‌چنین در چاپ روزنامۀ پیام شهید که زیر نظر محمد اداره می‌شد، همکاری و فعالیت کرد. حضور در آموزش‌های نـظـامـی و چریکی در سوریه، هم‌چنین سفر به کـشورهای لیبی و الجزایر از جمله همکاری‌هایش با شهید محمد منتظری بود. - سال1359 ازدواج کرد و صاحب يك پسر و سه دختر شد. با آغاز جنگ تحمیلی، به سپاه پیوست و همراه یک گروه صد نفری که خودش فرمانده آن بود، عازم منطقۀ سر پل‌ ذهاب شد. در عملیات الی‌بیت‌المقدس که به عنوان فرمانده گردان عمل می‌کرد، از ناحیۀ پا به شدت زخمی و حدود دو ماه در بیمارستان تهران بستری گردید، سپس به جبهۀ غرب رفت و نزدیک یک ماه به کار شناسایی در کوهستان‌های صعب‌العبور و پُر برف منطقۀ شمال عراق مشغول شد. با توجه به توانایی، مدیریت و روحیۀ رزمی زیادی که داشت، سال 1362 در قرارگاه حمزه سیدالشهدا مسئولیت هماهنگی واحدهای عملیاتی قرارگاه را بر عهده گرفت. در عملیات قادر، نمایندۀ رسمی سپاه در قرارگاه ارتش بود و با تلاش شبانه‌ روزی‌اش در هماهنگی‌های لازم بین این دو نیرو نقش مهمی را ایفا کرد. از اوایل سال 1365 تا اواسط سال بعد با سِمت مسئول عملیات قرارگاه نجف در طرح‌ریزی عملیات‌های مختلف نقش فعالی را ایفا کرد. همان‌گونه که یک طراح عملیات‌های نظامی بود، عنصری فرهنگی نیز به شمار می‌رفت و هیچ وقت از کتاب و کتابخوانی فاصله نگرفت. از جمله مسئولیت‌هایش می‌توان به: عضویت در کمیتۀ انقلاب اسلامی، قائم مقام سپاه پاسداران نجف‌آباد، فرمانده گردان در لشکر8 نجف‌اشرف، معاون رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا، مسئول عملیات قرارگاه نجف و قائم‌ مقام لشکر27 محمد رسوال‌الله(ص) اشاره کرد. سردار سرلشکر ایزدی دربارۀ ایشان می‌گوید: «نقش او در دفع حمله‌های دشمن در استراتژی دفاع متحرک، به یادماندنی است.» تنگۀ ابوقریب (عین خوش دهلران) در 22 تیر ماه 1367 حکایتی عجیب از پرواز غلامرضا داشت . سی سال بیشتر نداشت و هنگامی که قائم مقام لشگر 27 حضرت رسول (ص) بود گردان عمار لشگر را به جلو حرکت می‌داد، اصابت ترکش گلولۀ توپ دشمن به پاها و بدنش، او را به زمین انداخت و به مقام وصال رساند.. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. آخرین کلام او در واپسین لحظه‌های زندگی سعادتمندانه‌اش ذکر مقدس «یا حسین» بود .
🌷شهید غلامرضا صالحی، از فرماندهان و مسئولین قرار گاه حمزه سیدالشهدا(ارومیه) و قائم مقام لشکر 27 محمدرسول الله(ص) *************** 🔹 ♦️همسرم همه سالهاي جنگ را در جبهه حضور داشت. مراسم سومش را كه برگزار كرديم، قطعنامه 598 امضا شد. زماني هم كه ازدواج كرديم (فروردين سال 60) بعد از دو سه روز به جبهه رفت. ♦️تحمل آن شرايط سخت بود اما سعي مي كردم خودم را وفق دهم. اما گاهي تا حدي بي تاب مي شدم كه با خود مي گفتم اين دفعه كه برگشت نمي گذارم به جبهه برود و مي گويم بايد بماني، اما وقتي مي آمد با جبران روزهاي نبودنش را مي كرد كه همه چيز از يادم مي رفت و ارام مي شدم . —(راوی: همسر شهید صالحی - او که باصبوری، فرزندان شهید را بزرگ و تربیت کرد) 🌷او چند روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ به شهادت رسید - سال ۱۳۶۷
🌴حضورشهیدصالحی وجمعی ازفرماندهان درخط مقدم -دوران 🌷شهیدان خرازی(ف ل امام حسین)، شوشتری(ل نصر)، شهید محمدعلی شاهمرادی (تیپ قمر) 🔹عزیز جعفری(قرارگاه)،علی زاهدی( ف تیپ قمر)
🌷 شهید غلامرضا صالحی در جمع تعدادی از فرماندهان ارتش و سپاه 💠 ستاد عملیات کردستان - قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) - ارومیه ⏳ دوران
"هوالشهید" امروز بیست و دوم تیر ماه است و چند مناسبت دارد: - ۲۲ تیر ۱۳۶۷ بود که در ادامه تهاجم های دشمن بعثی در ماههای آخر جنگ، ارتش صدام از مرز فکه گذشت و بدون آن که با هیچ مقاومتی روبرو شود، تا تنگه ابو قریب پیش آمد و عنقریب به پل کرخه هم می رسید. وقتی این خبر به فرماندهی لشکر۲۷ در پادگان دوکوهه رسید، کوثری فرمانده لشکر تعدادی از نیروهایش که عمدتآ از رزمندگان گردان عمار یاسر بودند را برای مقابله با اشغالگران بعثی به آن محور اعزام کرد. رویارویی نابرابر نیروهای سبک اسلحه ایرانی با واحدهای مجهز زرهی دشمن در بیابانهای شمال خوزستان و در گرمای بالای ۵۰ درجه، حماسه ای تکرار نشدنی است که بخشهای کوچکی از آن در فیلم "تنگه ابو قریب" نمایش داده شد. - در همان روز(۲۲ تیر ۱۳۶۷) و در همان نقطه(تنگه ابو قریب) پیکر سرداری بر زمین افتاد که او را "ابوذر جنگ" لقب داده بودند. غلامرضا صالحی؛ قائم مقام فرماندهی لشکر۲۷. مردی از دیار قهرمان پرور نجف آباد که برای هدایت نیروها به ابو قریب رفته بود، بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن در همانجا به شهادت رسید. اما چرا به شهید صالحی لقب ابوذر جنگ داده ایم؟ جواب: از این شهید والا مقام ۱۰ جلد دفترچه حاوی یادداشتهای روزانه ایشان از وقایع جنگ به یادگار مانده است که الحق از گنج های ناب و بی بدیل تاریخ دفاع مقدس است. صالحی با نگاه تیزبینانه و بعضآ انتقادی خود، در جای جای یادداشتهای خود، حقایق مهم و ناگفته ای از دوران دفاع مقدس را بیان می کند که هر کدام از آنها در این دوران پسا جنگ حکم کیمیا را دارند. این یادداشتها طی ۴ یا ۵ سال تلاش مومنانه توسط برادر عزیز رزمنده و نویسنده؛ جناب آقای احمد دهقان در ۲۰۰۰ صفحه ویرایش، راستی آزمایی و آماده چاپ شد. اما متآسفانه اکنون ۴- ۵ سال است که به دلایلی چاپ آن به تعویق می افتد. اینک در سی و چهارمین سالگرد شهادت این فرمانده سلحشور، آرزو می کنیم که به زودی شاهد انتشار این اثر فاخر در حوزه ادبیات مستند دفاع مقدس باشیم. - سومین مناسبت امروز سالگرد شهادت هنرمند بسیجی؛ شهید سعید جانبزرگی است. سعید از جمله رزمندگان لشکر۲۷ بود که در عملیاتها، به جای سلاح، دوربین به دست گرفته بود تا رزم حماسی همرزمانش را ثبت و ضبط کند. در نتیجه امروزه بسیاری از عکسهای آن دوران افتخار آمیز، حاصل زحمات سعید و دیگر عکاسان جنگ است. سعید ۲۲ تیر ۱۳۸۱ بر اثر عوارض ناشی از جنگ به رفقای شهیدش ملحق شد. برای شادی روح شهیدان مظلوم جنگ؛ به ویژه: به خاک افتادگان حماسه ابو قریب، سردار شهید حاج غلامرضا صالحی، هنرمند شهید سعید جانبزرگی و ...فاتحه مع الصلوات. گل علی بابایی
به نام خداوند مردان دین به یاد دلسوخته ابا عبدالله (ع) سالروز شهادت فرمانده دلاور و مجاهد سپاه رسول الله (ص) سرلشگر شهید حاج غلامرضا صالحی معاون رزمی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) مسئول عملیات قرارگاه نجف قائم مقام لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهادت: ۲۲ تیر ۱۳۶۷، ابوقریب
💠 حماسه ➖ آخرین عملیاتی که ایران انجام داد —- (پنج روز پیش از قبول قطعنامه) 1️⃣ قسمت اول ❓❓ابوقریب کجاست؟ یک تنگه استراتژیک در منطقه فکه، در شمال غرب خوزستان. جایی در نزدیکی دشت عباس و جاده اندیمشک – دهلران. در روزهایی پایانی جنگ، صدام با کمک استکبار و پشتیبانی وسیع رژیم های مرتجع عربی به منظور داشتن دست برتر در جبهه های جنگ، دست به تحرکات گسترده نظامی زد و مناطقی را به تصرف خود درآورد. او در تیرماه ۶۷ نقشه خطرناکی در سر می پروراند و آن تصرف تنگه ابوقریب بود. چنانچه عراق از این تنگه راهبردی را به تصرف خود در می آورد، هیچ راه مقاومتی در برابر خود نمی‌دید و سقوط خوزستان قطعی بود ‼️ برای اهمیت داشتن این تنگه:👇 همزمان با شروع تحرک دشمن در این منطقه، شهید صیاد شیرازی خودش را با هلی‌کوپتر به دشت عباس می رساند و پی می برد که فرمانده تیپ دزفول که مسئولیت دفاع از منطقه را داشته، بر اثر ترس و برای حفظ جان نیروها، دستور عقب نشینی داده و به آنها اجازه داده مواضع خود را ترک کنند!!! صیاد فوراً یکی از نیروها را احضار می‌کند و با لحنی مضطرب می‌پرسد: «به نظرت چه کار کنیم؟؟ تنگه در معرض سقوط کامل است؟ آن نیرو می‌گوید : «من می‌روم روبروی دشمنم می ایستم و تانک‌های او را می‌زنم». صیاد شیرازی که شجاعت این ارتشی دلیر را می بیندبا لحنی حاکی از مسرت می‌گوید: «تو از همین الآن فرمانده تیپ هستی» او باورش نمی‌شود؛ «مگر می‌شود در میدان جنگ کسی را فرمانده تیپ کرد؟» صیاد می‌گوید: «بله می‌شود، این هم درجه‌ات!!» ...و این حکایت از حساسیت بالای تنگه دارد که صیاد فوراً یک نیروی عادی را به سمت فرماندهی تیپ می گمارد❗️ ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ در اوایل تابستان ۶۷ عراق غافلگیرانه عمل می‌کند، در روزهایی که کمتر کسی در ایران گمان می‌کند یک عملیات جدی و جدید پیش رو باشد و همه مشغول مقدمات پایان جنگ هستند، ناگهان ارتش بعث با تجهیزاتی کامل و نیروهای آماده به منطقه‌ای حمله می‌کند که به لحاظ جغرافیایی توان مبارزه پدافندی در آن بسیار سخت بود (تنگه ابوقریب) ... و این یعنی مقدمه سقوط خوزستان❗️ .... لذا به دلیل حساسیت بالا، فرماندهی جنگ، حفاظت از این گذرگاه مهم را به گردان عمار واگذار می کند. 🔹 گردان عمار لشگر ۲۷ ، مسئول حفاظت از تنگه ابوقریب در آستانه پذیرش قطع‌نامه ۵۹۸ از سوی ایران، لشگر ۲۷ محمدرسول‌الله(ص) در سه جبهه غرب، میانی و جنوب با دشمن بعثی درگیر می‌شود. درگیری‌های جبهه میانی به گردان عمار لشگر ۲۷ سپرده می‌شود. در آن زمان محمد یزدی فرمانده گردان و غلامرضا صالحی، قائم مقام فرماندهی لشگر ۲۷ بود. آنها مأموریت پیدا می کنند جلوی پیشروی عراق را گرفته و از تنگه محافظت کنند، زیرا اگر ارتش بعث از آن عبور کرده و به پل کرخه می رسید، «انگار اصلاً این هشت سال را نجنگیده بودیم»‼️ .... و دیگر همه چیز تمام بود و صدام آقای جنگ بود..‼️
دفاع مقدس
#راز_تنگه 💠 حماسه #تنگه_ابوقریب ➖ آخرین عملیاتی که ایران انجام داد —- (پنج روز پیش از قبول قطعنامه
💠 حماسه 2️⃣ قسمت دوم (پایانی) ⏳ ساعت ۹:۳۰ روز ۲۱ تیرماه ۱۳۶۷ سردار رحیم صفوی، جانشین وقت نیروی زمینی سپاه، به یزدی اعلام می‌کند که عراق قصد حمله به ابوقریب را دارد و هیچ نیرویی نداریم که مقابل آنها بایستد. نیروهای گ عمار هم تازه از خط پدافندی برگشته‌اند و به آنها مرخصی داده شده تا به تهران بروند. ... ساعت ۱۰ – ۱۱ صبح ، خبر می رسد عراق قصد تصرف تنگه را دارد... فوراً نیروها را آماده باش می دهند و به همراه مختصر سلاح و تجهیزات انفرادی که ته انبار تسلیحات باقی مانده بود و نیز آب و آذوقه اندک، توسط کامیون راهی منطقه می شوند. محمد شریفی، جانشین گردان عمار نقل می کند: من همراه دو نفر از نیروهای اطلاعات عملیات با ماشین خود با سرعت به سمت فکه در حرکت بودیم. در بین راه اندیمشک اوضاع را آشفته دیدیم و مردم سراسیمه و حیران! هر طور بود به سمت جاده اندیمشک–شوش رفتیم و خودمان راه به سه راهی تنگه ابوقریب رساندیم. از همانجا نگاه کردیم و برگشتیم و به یزدی ( (ف گردان) پیام دادیم که حرکت کنید، تا سه راه خبری نیست، ولی سریع خود را برسانید. ساعت ۲-۳ بعد از ظهر بود که این‌ها رسیدند. راه انداختن یک گردان، با آن سرعت، کار آسانی نبود». ➖ محمد یزدی، فرمانده گردان عمار نقل می کند: ما با عجله و شتاب به همراه رزمنده ها حرکت کردیم و به پل کرخه رسیدیم. در آنجا تجمع و ترافیک عجیبی بود. به دژبان آنجا گفتم: اینها را پخش کن تا حین بمباران و زمانی که دشمن آتش می‌ریزد، تلفات کمتری بدهیم. از آنجا که لباس خاکی بسیجی به تن داشتم مرا نشناخت و گفت اصلا شما کی هستید؟ و ... ادامه ماجرا ... به او گفتم گفتم: راه را باز کن تا گردان رد شود. ...وقتی دیدم گوشش بدهکار نیست با کمی تندی تهدید کردم: مقاومت کنی، همینجا تو را می اندازم داخل رودخانه💦... بهر حال بعد از کلی اتفاقات راه را باز کردند و ما پیاده از پل کرخه به راه افتادیم تا این که به منطقه درگیری رسیدیم. دو تیم را جلوتر فرستادم تا منطقه را چک کنند. چون اصلا نمی‌دانستیم دشمن کجاست. حدود هشت کیلومتر پیاده رفته بودیم. مهمات نیروها کم بود، غذا هم نخورده بودند و آب هم کم داشتیم. به محض رسیدن به تنگه، دو گروهان را در دو طرف مستقر کردیم و با دو دسته از میان گذرگاه گذشتیم. با عبور از تنگه، با دشمنی که در ۱۵۰ متری، پشت خاکریز مستقر بود، درگیر شدیم. آتش پر حجم او اعم از: توپخانه، ادوات، تانک‌ و تیربارها، حاکی از ترس، نگرانی و در انتظار بودن عراقی‌ها بود. گرمای شدید هوا در فصل تابستان خوزستان و نبود آب، کار را برای مقابله با دشمنِ مجهز، سخت کرده بود. استعداد دشمن چیزی در حدود یک تیپ بود و در مقابل، تعداد نیروهای ما اندک بود ولی همین تعداد کم با ایمان و اراده راسخ در سخت‌ترین شرایط در برابر دشمن بعثی ایستادند و با مقاومتی مثال‌زدنی جلوی پیشروی او را گرفتند. در آن روز سخت و نفس گیر، بیش از پنجاه تن از جمله غلامرضا صالحی، قائم مقام لشگر شهید شدند که تعدادی از آنها بر اثر تشنگی زیاد بود. این مجاهدین راه خدا به تکلیف خود عمل کردند، نگفتند تا آب نباشد و مهمات ندهید، نمی‌جنگیم. آنها تا پای جان مقاومت کردند و به اعلی‌ درجه علیین رسیدند🕊🕊🕊 🌴 طوبی لهم و حسن مآب ا▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 🔺 پ.ن: طبق گفته‌های فرماندهان، گردان عمار در طول جنگ تحمیلی، حدود هفتصد شهید و پنجاه اسیر داشت که برای یک گردان، عدد شگفت‌انگیزی محسوب می‌شود. حضور تاثیرگذار در عملیات‌هایی مانند: بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی یک و ۴، والفجر ۸، کربلای ۵ .... و مرصاد، نمونه‌هایی از حضور مستمر گردان عمار در عملیات‌های حساس و مهم دوران دفاع مقدس است. ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅تلگرام https://t.me/farhange_paydari https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl 🔹 واتساپ پایداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالروز شهادت دلاور مردان گردان عمار در تنگه ابوغریب در ۲۱ تیر ۱۳۶۷ گرامی باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم ، علاوه بر مستندنگاری رزم گردان عمار در روزهای آخر جنگ، نمایش بدون سانسوری از مدیریت جنگ، کمبودها و فداکاری‌های مردم است که تماشای آن برای نسل جدید ضروری به نظر میرسد..
"تو محبی که خدا بین همه دید تو را ..." 🕊 ۱۳۶۷/۰۴/۲۲ - سالروز شهادت دانش آموز بسیجی مهدی محبی از شهدای مدرسه شهید مهدوی منطقه ۱۲ تهران طلوع:۱۳۴۷ عروج: ۱۳۶۷ ابوقریب گردان عمار یاسر لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری از شهید مهدی محبی و سایر شهدا و جانبازان گردان عمار شهید مسعود ملا شهید اصغر کلانتری و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نوحه خوانی مرحوم «علی سلیمانی» در سکانسی از فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب»
💥 امروز 22 تیر ماه سالگرد👇 "حماسه تنگه ابوقریب" توسط رزمندگان گردان عمار لشگر محمد رسول الله (ص), شیر مردان 👈 بچه های تهران در سال 67 می باشد 👐شادی روح شهدائی که در آن روز👈 با گرمای 50 درجه تشنه و گشنه شهید و دست بسته توسط دشمن به خاک سپرده شدند👈 بخوانید فاتحه مع الصلوات 💥...وقتی از تنگه خارج می‌شدیم یک قسمتی از آن منطقه به شکل دشت می‌شود, دیدیم کنار جاده یک جایی دست‌ خورده است, یعنی زمین دست کاری شده بود. انگار لودری با بیلش خاکها را در جای دیگری ریخته بود. آثار نم و رطوبت هم دیده می شد. بچه‌ها با بیل و کلنگ به جان این زمین افتادند. قدری که کندیم پیکر شهدا را پیدا کردیم. شهدا را با سیم تلفن 👈 که سیم‌های محکمی بود بسته بودند.بعثی ها شهدای گردان عمار را 👈 همانند شهدای غواص با سیم تلفن های فولادی بسته بودند و روی آنها خاک ریخته بودند😰 💥دقیقاً به اولین پیکر که برخورد کردیم برخی تیر خورده بودند و این که دست اینها را ببندند در صورتی که کشته شده باشند دلیلی نداشت. می‌توان استنباط کرد بعضاً اینها زنده بودند.😰 اولین جنازه را که بیرون کشیدیم دیدیم دست آنها بسته است و سیم را دنبال کردیم و دیدیم به یکی دیگر بسته است. از این قسمت حدود 14 پیکر پیدا شد و همه به هم متصل بودند. با بیل مکانیکی خاک را کنار زده بودند و چاله‌ای کنده بودند و روی شهدا خاک ریخته بودند.😭 استراتژی عراقی‌ها این بود که اسیر بگیرند ولی چرا این کار را کردند، این که کشته بودند👈 حالا چرا دفن کردند؟ چرا به این شکل دفن کردند؟ 👈می‌توانستند بعثی ها شهدا را رها کنند و بروند. ولی این جنایتی بود که عراقی‌ها در آنجا مرتکب شدند و دلیلش پایداری و پایمردی👈 شیر مردان گردان عمار بود که جانانه توانسته بودند😰 در جنگی نابرابر, جلوی یک لشگر زرهی ایستادگی کنند و....💪 راوی: سردار محمد شریفی, جانشین گردان عمار