eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مداحیِ شهید بابایی 🗓بمناسبت ۱۵ مرداد، سالروز شهادت خلبان @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🎬 مداحیِ شهید بابایی 🗓بمناسبت ۱۵ مرداد، سالروز شهادت خلبان #عباس_بابایی @DefaeMoqaddas
🔰 در این هوا هوس نمی‌گنجد؛ رهبر معظم انقلاب: «همانند شهید بابایی دل‌ها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. عباس بابایی یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود.»
🌴 در جبهه گاهی به این نوع تابلوها برمی‌خوردی که مثلا روی تانک واژگون شده و یا در گِل گیر کرده‌ی دشمن که در برابر رزمندگان ما زمین‌گیر شده بود و ڪارایی خود را از دست داده بود می‌نوشتند : اثرِ ذڪر ؛ اثر اخلاص ؛ اثر دعای امام‌ زمان (عج) ، اثر توسل به اهل ‌بیت ، اثر ذکر یازهرا (س)، اثر دعای پدر و مادر، اثر نماز شبِ حضرت امام ... گاهی هم حدیثی یا آیاتی از قرآن می‌نوشتند که تذکر و تلنگری برای بچه‌ها بود مثل این آیه که ورد زبان رزمنده‌ها بود : "و ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمى" که معنی ‌اش می‌شود : تو تیر را نینداختی بلکه خدا انداخت. بچه‌‌ها روی این ایفای منهدم شده‌ی عراقی هم نوشته اند : اثـرِ ذڪر آنها باور داشتند که اگر قرار هست یاری شوند باید به یاری‌کننده توجه کنند ... @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🎬 مداحیِ شهید بابایی 🗓بمناسبت ۱۵ مرداد، سالروز شهادت خلبان #عباس_بابایی @DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه پدر سرلشگر خلبان شهید عباس بابایی فرمانده عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بر پای فرزند شهیدش 🌺۱۵مردادسالروز شهادت خلبان شهید عباس بابایی @DefaeMoqaddas
این عکس به گمانم نمادین‌ترین تصویر است از آنچه در خرمشهر گذشت. خرمشهر در آن جوانی تجلی یافته که زخم‌خورده به خاک افتاده اما تن نداد به زیر پای دشمن ماندن. ایران اما آن دیگری است؛ جنگید اما نگذاشت آن جوان -خرمشهر- دست دشمن بماند. خرمشهر آن تکه از خاک نیست، خرمشهر تکه‌ای از ماست.
دفاع مقدس
این عکس به گمانم نمادین‌ترین تصویر است از آنچه در خرمشهر گذشت. خرمشهر در آن جوانی تجلی یافته که زخم‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای شهر نخل های تا ابد جاوید ای شهر زلال آبی کارون ای دشت لاله های به خون نشسته سرزمین من ای شهر خرم من خرمشهر! صوت کمتر شنیده شده از نخستین پیام بی‌سیم به ‎ قرارگاه فتح، هنگام ورود رزمندگان به ‎خرمشهر 🌷 شهید احمد کاظمی فرمانده لشکر 8 نجف در حال گفتگو با غلامعلی رشید، از فرماندهان ارشد قرارگاه مرکزی کربلا @DefaeMoqaddas
🌹نقش تبلیغات در دفاع مقدس در کلام شهید حاج قاسم سلیمانی: ✍️بچه‌های تبلیغات برای شب‌های عملیات، به خاطر این‌ که ماشین‌ها گم نشوند یا مسیر را به بیراهه و خطوط دیگر نروند و مهمات و نیروها مستقیماً به نقطه‌ی مورد نظر برسند، مسیر را علامت‌گذاری و با تابلو و فلش به سمت خط مورد نظر هدایت می‌کردند." ✅دوستان! مواظب باشیم ما امروز راه را گم نکنیم و بیراهه نرویم، به جهت فلش‌هایی که فرمانده "سیدعلی خامنه‌ای" نشان می‌دهند، توجه کنیم. @DefaeMoqaddas
این مرد یکی از بهترین خلبانان اف۴ جهان بود... شهید حسین خلعتبری به عنوان دانشجوی ممتاز در دانشگاه شپارد و دانشگاه خلبانی تگزاس برگزیده شد و نام او را همه اساتید و خلبانان آمریکایی به عنوان یک دانشجوی برجسته میشناختند ! او در هفت آذر 59 و در عملیات مروارید بر فراز خلیج فارس 48 افسر عالی رتبه و دو ژنرال عراقی را کشته و نیروی دریایی ارتش عراق و ناوهای اوزا را منهدم کرد و در مجموع ۲۴۰ میلیون دلار به رژیم عراق ضرر زد! همین موضوع باعث شد که او را شکارچی اوزا نامیدند. @DefaeMoqaddas
زمانی که احمد کاظمی در جنگ بود، خیلی کم فرصت می‌کرد به خانواده‌شان سرکشی کند. در کوران عملیات کربلای 5 که مرتب با فرماندهان و احمد صحبت می‌کردیم و دستورات عملیاتی می‌دادیم از نجف‌آباد تماس گرفتند که خدای متعال یک فرزند پسر به احمد داده است. فکر کردم بد نیست وسط عملیات و جنگ و زد و خورد، این خبر را به احمد بدهم وقتی به او بی‌سیم زدم و گفتم خدا به تو یک هدیه و نعمتی داده است او فکر کرد که یکی از واحدهای او موفقیتی به دست آورده و با خوشحالی پرسید که چی شده؟ گفتم خدا به تو <محمد> داده است یک فرزند پسر. کمی مکث کرد و بعد گفت خیلی خوب بعد از عملیات ایشان را می‌بینم . یک لحظه فکر کردم در همان لحظه‌ای که مکث کرد با خودش یک جهاد با نفس انجام داد. (راوی: محسن رضایی، فرماندهع وقت سپاه) 🌷 شهید احمد کاظمی، فرمانده لشکر 8 نجف اشرف 🌴 دوران @DefaeMoqaddas
فرمانده گردان تخریب لشگر27 شهادت 15 مرداد 66 مصادف با عید قربان @DefaeMoqaddas
📸 تصويری از آیت الله خامنه ای و شهید بزرگوار بابایی ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🌷شهید بابایی در بیانات مقام معظم : این شهید عزیزمان انسانی مومن و متقی و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول این چند سالی که من ایشان را می شناختم ، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پابرجا بود . @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📸 تصويری از آیت الله خامنه ای و شهید بزرگوار بابایی ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️ 🌷شهید بابایی در بیانات مقام معظ
بهم می گفت ملیحه! ما یه دیدن داریم یه نگاه کردن ؛ من در خیابان شاید ببینم اما نگاه نمی کنم خوش به حال زمین‌که قدمهایت را حس کرد و خوش به حال آسمان که ملکوتی ات کرد و عباسِ کربلا را به استقبالت آورد 🌷15 مرداد سالروز شهادت خلبان عباس بابایی @DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی از مسجد فاو مسجدی که خیلی از رزمنده ها با اون عکس دارند مسجدی که پرچم گنبد امام هشتم علیه السلام بر گلدسته اش به اهتزار درآمد. 🌴 دوران @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
📽 فیلمی از مسجد فاو مسجدی که خیلی از رزمنده ها با اون عکس دارند مسجدی که پرچم گنبد امام هشتم علیه ا
به پاس حماسه‌آفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدسته‌های مسجد فاو از سوی فرماندهی سپاه پاسداران به فرمانده وقت لشکر ویژه 25 کربلا واگذار شد.
دفاع مقدس
به پاس حماسه‌آفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدسته
یادآور می شود که در سالهای گذشته نیز سرلشکر رضایی در بیان خاطرات خود، اشاراتی به این ماجرا داشته است که مزید اطلاع خوانندگان بازنشر می شود: در سال های دفاع مقدس "ما باید تکیه گاههای معنوی را بیشتر و ثبات قدم هایمان را بالاتر می بردیم. در عملیات فاو به ذهنم آمد که از حضرت رضا(ع) کمک بگیریم. بنابراین از خط مقدم با آیت الله طبسی در آستان قدس، تماس تلفنی گرفتم و از ایشان خواستم هر چه سریع تر پرچم مقدس گنبد حرم حضرت امام رضا(ع) به خط مقدم ارسال فرمایند. همینطور هم شد. پرچم را برای ما آوردند. من هم نامه ای نوشتم و برای مرتضی قربانی که فرمانده لشکر 25 کربلا بود، فرستادم. به برادر قربانی گفتم: تا قبل از ظهر باید این پرچم روی بلند ترین مناره مسجد فاو نصب شود. (همان مسجد معروفی که کنار اروند است.) این کار را انجام دهید تا ظهر که بقیه نیروها می رسند بالای سرشان، پرچم گنبد امام رضا (ع) باشد،تا با این کار، رزمندگان، نیروی مضاعفی پیدا کنند که در مقابل سختی و خستگی، انرژی بگیرند و مقاومت کنند. لشکر 25 کربلا زودتر از سایر یگان ها توانست خط را بشکند و طبق دستور، پرچم را بالای مناره مسجد نصب کردند. من در بی سیم به بچه ها می گفتم: پرچم امام رضا(ع) بالای سرتان است، نگاه کنید و با استمداد از حضرت ایشان به اهدافتان برسید. این لحظات، از بهترین لحظه های عملیات والفجر 8 بود." @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
به پاس حماسه‌آفرینی مازندران در عملیات والفجر8، افتخار نصب پرچم متبرک حرم مطهر امام رضا(ع) بر گلدسته
✍️ سردار مرتضی قربانی، فرمانمده لشکر 25 کربلا: سال 64 فرمانده کل سپاه (برادر محسن رضایی)، طراحی و برنامه¬ریزی عملیات جامع والفجر 8 را در دستور کار سپاه قرار داد و اینجانب و تنی چند از فرماندهان یگان ها، با توکل بر خداوند و توسل به حضرت زهرا(س) برای عملیات در منطقه عمومی فاو و تصرف شهر بندری فاو و پایگاه های موشکی آن اعلام آمادگی کردیم و بهترین شناسایی ها و بهترین برنامه ریزی برای آموزش نیروها، استفاده از آتش موثر و تدارکات لازم را انجام و بالغ بر چهارماه اقدامات موثر برای آمادگی منطقه قبل از عملیات را انجام دادیم. با توکل به خدا، همه کارها، عاشقانه پیش می رفت. قرار ما با فرمانده کل سپاه، برادر محسن رضایی، رمز عملیات، یا فاطمه الزهرا (س) بود. شامگاه 20بهمن 64 ستون های غواص به اروند خروشان وارد شدند. فاصله بالغ بر دو کیلومتر بود که باید طی می شد. بیش از سه هزار نفر غواص و بعضا برادران قایقران در نهرها و اروند بودند. ناگهان صدای مهیب شلیک ادوات عراقی ها، در طول 15 کیلومتر در عرض رودخانه شروع شد. نفس ها در سینه حبس شده بود. سنگر من کنار اروند بود.گزارش صحنه تیراندازی را از طریق تلفنِ با سیم به آقا محسن دادم و کسب تکلیف کردم. آقا محسن گفت: هیچ حرکتی خارج از برنامه تنظیمی انجام نشود. رزمندگان، فقط ماموریت خود را انجام دهند و لاغیر. صبر داشته باشید. دوازده دقیقه غرش تیربار ضدهوایی دوشکا، 106، تانک، رودخانه خروشان اروند و زمزمه یا فاطمه الزهرا(س). دستخط محسن رضایی به مرتضی قربانی در همین اثنا گفتند برادر مرتضی، پیک قرارگاه آمده، با شما کار دارد. نامه ای به کلی سری آورده بود که رویش نوشته بود: «برادر مرتضی قربانی، شخصا ملاحظه شود». یک بسته بزرگ هم همراهش بود. نامه را بازکردم. با بسم الله بود و دستخط زیبا. آرم فرماندهی کل سپاه و امضای برادر محسن رضایی و داخل بسته، پرچم گنبد حضرت علی بن موسی الرضا (ع) . پرچم را از پلاستیک خارج کردم. بوی حرم امام هشتم، مشام همه حاضرین در سنگر فرماندهی را گرفت. نوشته طلایی «السلام علیک یا علی بن موسی الرضا» اشک را از دیدگان همه جاری کرد و همه آن دلهره ها، به امید، شجاعت و استقامت تبدیل شد. تماس گرفتم، غواص ها وسط رودخانه بودند. مطمئن شدم، خدا ملائکه خود که در قرآن به مجاهدین فی سبیل الله قول می دهد را فرستاده است. کم کم لحظات قرائت رمز رسید. تمام واحدها با بی سیم کنترل شدند. همه گوش به فرمان و یا الله گویان. ساعت 22و 20 دقیقه فرا رسید. نیروهای همه لشکرها آماده حمله شدند. برادران شریعتی، رئوفی، قاسم سلیمانی، خرازی، اسدی، احمدکاظمی، قالیباف، علی زاهدی، کوثری، غلامرضا جعفری و ... آماده رمز شدند. نیروهای غواص هم، با هم رسیدند. آقامحسن از پشت بی سیم رمز را با صدای رسا ابلاغ کرد: لاحول و لا قوه الا با الله العلی العظیم، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا. قاسم، مرتضی، اسدی، رئوفی، قالیباف، کاظمی، خرازی، زاهدی، کوثری، غلامرضا جعفری و واحدهای پشتیبانی، یک به یک گفتیم: «گرفتم». اینجانب، به نوبه خود، پس از دریافت فرمان حمله، آن را به فرماندهان گردان ها، گروهان¬های غواص لشکر 25 کربلا (مازندران) و کلیه گردان های پشتیبانی و خط شکن، ادوات، پدافند، زرهی لشکر قهرمان 25 کربلا، ابلاغ کردم. همه برنامه ها به خوبی جلو می رفت، الحاق با لشکر 31 عاشورا و 7 ولیعصر(عج) انجام شد. منطقه بسیار وسیع و موانع دشمن، فراوان بود. ساعت چهار بعد از نیمه شب، روز 21 بهمن سال 64 با قایق و بی سیم و پرسنل اطلاعات و عملیات و پیک های قهرمان لشکر ویژه 25 کربلا، از اروند که در حال جزر و پر تلاطم بود عبورکرده و وارد خاک عراق و شهر فاو شدیم. زمین را سجده کردم و شکر خدا را به جای آوردم. همه عزیزانِ همراه و رزمنده ها نیز سجده کردند. برادر کاظم حسینی مسوول مخابرات لشکر را فراخواندم و گفتم:دستور آقا محسن، نصب پرچم بر بالاترین مناره فاو است. پرچم را آماده کن. با خودروهای عراقی که غنیمت گرفته شده بود، تمام مناطق درگیری را سرکشی کردم. بعد از عبور لشکر 17 و لشکر 27 و رسیدن به جاده ام القصر، دستور حرکت به پایگاه اصلی موشکی عراق جنب خور عبدالله داده شد. برادران به فرماندهی بهنام شریعتی حرکت کردند، تمام توجه اینجانب و برادارن لشکر 25 کربلا، الحاق و پاکسازی، رسیدن به پایگاه موشکی رژیم بعث بود و ساعت 9 صبح بود که پرچم نورانی گنبد حرم امام هشتم را به مسجد شیعیان فاو بردم. صدای شلیک توپخانه و ادوات و درگیری های پراکنده در شهر به گوش می رسید. هواپیماهای عراقی با شدت بمباران را شروع کردند. به عظمت خداوند و چهارده معصوم و با یاد امام خمینی و شهدای عزیز انقلاب و دفاع مقدس و رزمندگان سپاهی، ارتشی، جهاد و ملت قهرمان ایران اسلامی، پرچم را بر بالای مناره مسجد شهرفاو به اهتزاز درآوردیم.
دفاع مقدس
یادآور می شود که در سالهای گذشته نیز سرلشکر رضایی در بیان خاطرات خود، اشاراتی به این ماجرا داشته است
متن نامه محسن رضایی بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم برادر بسیار عزیز و دلاورم مرتضی قربانی، فرمانده لشکر سرافراز 25 کربلا با سلام و با کمال افتخار، پرچم گنبد مطهر حضرت ثامن الائمه علی بن موسی الرضا (ع) را که ماه ها بر فراز مرقد منور ایشان از هر نسیمی سراغ پیروزی رزمندگان اسلام را می گرفته است به شما سردار رشید سپاه اسلام می سپارم تا ان شاء الله با الهام از عنایات خاصه چهارده معصوم و با پیروزی بر دشمنان کافر بر روی بالاترین مناره مسجد فاو به اهتزاز در آورید. به امید روزی که حضرت بقیه الله الاعظم حجت بن الحسن العسکری (عج) پرچم خونین گنبد جد بزرگوارش سید الشهدا (ع) را به دست گرفته و رزمندگان سلحشور اسلام در رکاب مقدس ایشان، انتقام خون تمامی مظلومان و مستضعفان را از مستکبران و طاغوتیان بگیرند. ان شاء الله تعالی فرماندهی کل سپاه، برادرت محسن رضایی ساعت 7:50 بعد از ظهر 64/11/20
💠 عملیات والفجر هشت (آزادسازی ) چند ماه پیش از اجرای عملیات نیروهای شناسایی لشکرها با رعایت کامل مسائل حفاظتی در اروندکنار مستقر شدند. سایر فعالیت‌های مهندسی نیز در این منطقه در استتار شب و پوشش نخلستان انجام شد. در کنار این فعالیت‌ها برای غافلگیر کردن دشمن، نیروهای جهادسازندگی به فعالیت‌های حجیم مهندسی در هور پرداختند که به عملیات فریب معروف شد به طوری که بسیاری از خودی‌ها نیز غافلگیر شدند. همچنین یک قرارگاه از سپاه به فرماندهی محمدعلی جعفری مامور به آماده‌سازی مقدمات جهت انجام عملیات پشتیبانی در ام الرصاص شد. عبور از اروند رود نیازمند غواصانی دریادل بود که ماه‌ها در آب‌های خلیج فارس و رودهای کارون، کرخه، بهمن‌شیر و... آموزش دیده بودند. عملیات والفجر هشت توسط پاسداران و بسیجیان در شب 20 بهمن سال 64 و با پشتیبانی نیروی هوایی، هوانیروز و پدافندهوایی ارتش و توپخانه‌های سپاه و ارتش آغاز شد که در آن شب شهر فاو به دست نیروهای رزمنده ایرانی افتاد و پرچم حرم امام رضا(ع) با دستان شهید بصیر از فرماندهان لشکر 25 کربلا بر مناره مسجد فاو نصب شد. عراقی‌ها که نگاه‌شان معطوف به هور بود و از ام الرصاص نیز به آنان حمله شده بود، پس از 3 روز متوجه محل اصلی عملیات یعنی اروند شدند. در چهارمین روز نیروهای گارد ریاست جمهوری عراق که از ویژه‌ترین نیروها بودند به منطقه فاو آمدند تا جلوی پیشروی رزمندگان را بگیرند. رزمندگان در حالی که نیروهای گارد در حال استراحت بودند، پیش دستی کردند و به آنان یورش بردند و تار و مارشان کردند. دشمن عراقی در این بین از بمب شیمیایی استفاده کرد اما باد به کمک رزمندگان ایرانی آمد و مکرشان به خودشان وزیده شد. نیروهای ایرانی در طی 75 روز عملیات والفجر8، در کارخانه نمک خط پدافندی تشکیل دادند و برای یک بار هم در مقابل پاتک‌های عراق عقب‌نشینی نکردند. اروند یک سال بعد شاهد مجاهدت‌های رزمندگان نیروی دریایی سپاه برای تصرف اسکله‌های نفتی البکر و الامیه در عملیات کربلای 3 نیز بود. در این عملیات که در تاریخ 10 شهریور 65 انجام شد، رزمندگان غواص از دهانه اروند در نزدیکی خلیج فارس به سوی این اسکله‌های نفتی یورش بردند. در این عملیات اسکله الامیه تصرف و اسکله البکر به آتش کشیده شد. @DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
💠 عملیات والفجر هشت (آزادسازی #فاو ) چند ماه پیش از اجرای عملیات نیروهای شناسایی لشکرها با رعایت ک
💠 نقشه عملیات والفجر 8 ا▫️▪️🔹▫️▪️🔹▫️▪️🔹▫️ 💦 آب، تن را که هیچ دل هم می‌برد. آب موج می‌زند و دل شیدایی می‌کند. اروند با همه‌ی خشونتش یادآور خاطرات شیرین نبردهای والفجرهشت و کربلای 3 است. جایی که غواصان در نیمه‌های شب از آن عبور کردند و خود را به ساحل دشمن رساندند. عراق اطمینان داشت که عبور از اروند برای ایرانی‌ها غیرممکن است به این دلیل نیروهای کمی را در ساحل غربی اروند مستقر کرد. فرماندهان پس از اجرای عملیات در هور در سال‌های 62 و 63، این بار به فکر حمله از اروند افتادند. جایی که برای نخستین بار شهید حسن باقری طرح عبور از آن را مطرح کرد. نیروهای لشکر امام حسین(ع) نیز برای اجرای یک عملیات محدود در آن منطقه از اروند عبور کرده و به شناسایی خط دشمن پرداخته بودند. @DefaeMoqaddas
🍃🌸 ⏳ ۱۵ مرداد ۱۳۶۲ 💠 سالروز شهادت طلبه عارف ، جاویدالاثر مصطفی ردانی پور، شاگرد آیت‌الله بهاءالدینی و بهجت... - جانشین فرمانده لشکر14امام حسین(شهیدخرازی) و فرمانده_ قرارگاه_فتح 🌷 شهادت: عملیات والفجر_۲ حاج_عمران 🌴 دوران 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال "دفاع مقدس"
دفاع مقدس
🍃🌸 ⏳ ۱۵ مرداد ۱۳۶۲ 💠 سالروز شهادت طلبه عارف ، جاویدالاثر مصطفی ردانی پور، شاگرد آیت‌الله بهاءالد
هق هق گريه می‌كرد؛ نفسش بالا نمی‌آمد. تا آن روز بچه‌ها حاج حسين خرازی را آن طور نديده بودند. همه می‌دانستند كه سينة مصطفی ردانی پور مأمني بوده براي دلتنگی‌های حاج حسين. زمانی كه قلب حسين از آماج تير هجران ياران و دوستان شهيدش فشرده می‌شد، تنها آغوش مصطفی می‌توانست آرام بخش لحظه‌های سرد و سنگينش باشد. آن شب همه گريه می‌كردند. بچه‌ها ياد شب‌هايی افتاده بودند كه مصطفی برايشان دعا می‌خواند. هركس يك گوشه‌ای را گيرآورده بود، برايش زيارت عاشورا يا دعای توسل می‌خواند. ❣️حاج حسين بچه‌ها را فرستاد بروند جنازه‌ها را بياورند. سری اول صد و پانزده شهيد آوردند. مصطفي نبود. فردا صبح بيست و پنج شهيد ديگر آوردند باز هم نبود. منطقه دست عراقی‌ها بود. چند بار ديگر هم عمليات شد اما از او خبري نشد. جنگ هم كه تمام شد دوستانش رفتند دنبالش روی تپه‌های برهانی؛ توي همان شيار. همه جاي تپه را گشتند، نبود! سه نفر همراهش را پيدا كردند اما از خودش خبري نشد. مصطفی برنگشت كه نگشت. تولد: اول فروردين 1337، اصفهان شهادت: 15 مرداد 1362، عمليات والفجر2 حاج عمران سمت: فرمانده قرارگاه فتح
دفاع مقدس
هق هق گريه می‌كرد؛ نفسش بالا نمی‌آمد. تا آن روز بچه‌ها حاج حسين خرازی را آن طور نديده بودند. همه می‌
💠 خاطره ای از : ماه رمضان را آمده بود خانه... به دوستش علی می گفت: «امسال ماه رمضون از خدا احدی الحسنیین را خواستم؛ یا یا .» هر شب با موتور علی می رفتند دعای ابوحمزه، هر سی شب! وقتی دعا را می خواندند، توی حال خودش نبود، ناله می زد، داد می کشید ، استغفار می کرد ، از حال می رفت. از دعا که بر می گشتند، گوشه ی حیاط، می ایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت، هنوز دستش خوب نشده بود؛ نمی توانست خوب قنوت بگیرد، با همان حال، العفو می گفت، گریه می کرد، می‌گفت: « ماه رمضون که تموم بشه، من هم تموم می شم ...» 🔹یک ماه از رمضان نگذشته بود که دعایش مستجاب شد و آسمانی گشت🌷 (منبع: 📚 کتاب: یادگاران جلد هشت-کتاب شهید ردانی پور، ص 75) 🆔 DefaeMoqaddas✔️JOIN ✅به کانال" دفاع ‌مقدس" بپیوندید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فیلم- طلبه شهید ردانی پور،شاگردآیت‌الله بهاءالدینی،بهجت...و جانشین فرمانده لشکر14امام حسین(شهیدخرازی) 🔹درحال گفتگو با بی‌سیم درسنگر فرماندهی قرارگاه فتح سپاه 🆔 @DefaeMoqaddas✔️JOIN ✅کانال دفاع مقدس