eitaa logo
دفاع مقدس
3.5هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
9.5هزار ویدیو
794 فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر یا لیتنا کنا معک لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد پاسدار شهید علیرضا صالحی 💦 من می روم سوی دریا جای قرار من و تو 🌷شهیدصالحی، متولد۱۳۴۳-پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی، وارد هنرستان فنی و حرفه ای در رشته برق صنعتی شد.با شکل گیری انقلاب اسلامی جهت حفظ دستاوردهای انقلاب به عضویت بسیج مستضعفین درآمد و پست های شبانه درپست منتظران شهادت مسجد حضرت علی ابن ابیطالب(ع) را آغاز کرد. در امور جاری مردمی اعم از خدماتی- فرهنگی- اجتماعی و در رسیدگی به محرومان محل از افراد شاخص بود و رسیدگی به فقرا و برهنگان را به صورتی انجام می داد که هیچ احدالناسی متوجه نمی شد حتی خانواده گرامی اش. با شروع جنگ تحمیلی وارد عرصه جنگ و جبهه شد و داوطلبانه به جبهه های جنوب اعزام و در لشگر ۱۰ سیدالشهداء(ع) مشغول خدمت بود. ابتدا در گردان زهیر(ع) وسپس در واحدهای اطلاعات و عملیات و نیز در گردان حضرت علی اکبر(ع)،خدمت مخلصانه به اسلام و انقلاب را شدت داد و مزد همه تلاش ها، شب زنده داری ها، ایثارها و گذشت هایش را در تاریخ ۱۳۶۴.۱۱.۲۶ در عملیات والفحر8 در منطقه فاو گرفت ------------------------------------------- .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas کانال دفاع مقدس
مردان خدا ... پرده ی پندار دریدند ؛ یعنی همه جا غیر خدا هیچ ندیدند بهمن سال ۱۳۶۵ ؛ شلمچه (منطقه عمومی خرمشهر) "علی عظیمی" اهل روستای مهاجران که در "عملیات‌کربلای ۵" شیمیایی شد به نمـاز ایستاده است . شهید «صادق آرتیمانی» نیز در پایین تصویر دیده می‌شود. عکاس: محمود بدرفر کانال دقاع مقدس (ایتا، تلگرام، روبیکا، واتساپ) ☝️اینجا بیت شهداست🌷 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پای درس 🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی 🎞 شرحی کوتاه بر قلب // ؛ . . . 🌴 به همراه فرازی از دعای مکارم الاخلاق امام سجاد علیه السلام 📎 به مناسبت میلاد زین العابدین حضرت امام سجاد علیه السلام ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
📸 رفتی و حالا هر پنجشنبه که می‌شود ما و خاطرات جمع می‌شویم دورِ نبودنت... زمستان ۱۳۶۱، قائمشهر عکس یادگاری و وداع خانواده با قهرمان "شهید خسرو غفوری" که در۲۲ ‌بهمن ۱۳۶۱ در جنگل‌ امقر جنوب فکه در عملیات والفجر مقدماتی به درجه شهادت نائل آمد.
شب جمعه ؛ رحمة‌الله به عشاق اباعبدالله وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود قبل از عملیات، داده بود جلو  پیراهنش نوشته بودند: آن‌ قدر غمت به جان پذیرم حسین(ع) تا قبر تو را بغل بگیرم حسین (ع) میگفت: «دوست دارم موقعِ شهادت تیر به سینه‌ام بخورد و شهید شوم» دعایش زود مستجاب شد! و در عملیات والفجر هشت تیری سینه اش را شکافت؛ همان‌جایی که شعر را نوشته بود..! راوی: رضا دادپور (ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸🌷 📽 برشی بسیار زیبا و دیدنی از مستند ( ) با گفتاری شنیدنی از سید اهل قلم 🎙 : ‌‌ چكمه‌هايت را بپوش و ره‌توشه‌ات را بردار و هجرت كن كه پيامبران نيز همه آمده‌اند تا تو را از سنگينی ها رها كنند و زنجير جاذبه‌ی خاك از دست و پای اراده‌ات بگشايند. شأن انسان در اين است كه هجرت كند و از زمان و مكان و مقتضيات آنها فراتر رود و غل و زنجير جاذبه‌ی دنيا را از دست و پای روح خويش بگشايد و در آسمان لايتناهای ولايت پرواز كند. و كسی اين مقام را در خواهد يافت كه از خود و آنچه دوست دارد بگذرد و سر تسليم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود و خداوند در جوابش «ان هذا لهو الب‌لأ المبين و فديناه بذبح عظيم» نازل كند... سلام علی ابراهيم... يزيديان می پنداشتند كه ندای «هل من ناصر» سيدالشهدا (ع) در صحرای كربلا مدفون خواهد شد ، غافل كه حيات تاريخی انسان از خون شهيد است و خداوند خميره‌ی وجود مؤ‌منين را از خاك كربلا و خون شهدايش سرشته است و تا شب و روز باقی است ، اين پيوند تاريخی كه مؤ‌منين را به عاشورا پيوند می دهد در عمق فطرت‌ها بيدار خواهد ماند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 فیلمی شرمنده کننده از شهادت غریبانه یکی از مدافعان حرم در آغوش همرزمش ♦️شهید آوینی: «می انگاری كه با یک زبان در دهان گرداندن كه: یا لیتنی كنا معک: تو را واگذارند تا در صف اصحاب عاشورایی امام عشق محشور شوی؟ زنهار كه رسم دهر بر این نیست! ♦️دهر بر محور حق و عدل می چرخد و تا تو كربلایی نشوی، تا سلاح در كف نگیری و پای در میدان ننهی و بر غربت و مظلومیت و جراحت و درد و سختی و شدت و اسارت صبر نورزی، تو را به خیل عاشوراییان نمی پذیرند. یاران حقیقی حسین این دلاورانند، نه آن كه در خانه‌ عافیت نشسته است و به زبان زیارت عاشورا می خواند!» منبع: کتاب «فتح خون»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ زیارتنامه تصویری شهدا هدیه بروح مطهر شهدا دفاع مقدس، شهدای مدافع حرم و ... صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳۸ سال قبل // حال و هوای غواصان لشگر ۱۰ سیدالشهدا (ع) -- قبل از عملیات والفجر ۸ غواصان اطلاعات عملیات و تخریب یاد غواصان والعادیات بخیر خانه‌های خرمشهر و جمع با صفای غواصان شرکت کننده در عملیات، وداع و خداحافظی --- یاد جوانان و نوجوانانی که آماده رزم می شدند یاد آن همه رفاقت‌ها، ایثارها، یکدلی‌ها یاد همه‌ سبکباران و سبک بالان بخیر
🕊🕊 ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ -سالروز شهادت محمد حسین یوسف الهی 🌷شهیدی که حاج قاسم وصیت کرده بود کنار او دفن شود ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🌴 همسایه همیشگی حاج قاسم شهید محمد حسین یوسف الهی ۲۶ اسفند ۱۳۳۹ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد...... به واسطه بارندگی زیاد، ماشین لندکروز وسط یک متر آب و گل گیر کرده بود هر چه هل می دادند، نمی توانستند آن را بیرون بیاورند . شاید حدود۱۰ نفر از بچه هابا هم تلاش کردند اما موفق نشدند، حسین از راه رسید و گفت: این کار من است ، زحمت نکشید همه ایستادند و نگاه کردند حسین با آرامی ماشین را از آن همه آب و گل بیرون کشید. گفتم: تو دعا خواندی ! وگرنه امکان نداشت که ماشین بیرون بیاید. گفت: نه ، من فقط به ماشین گفتم برو بیرون. شهید حسین یوسف الهی مسلط به خیلی چیزها بود که بروز نمی داد و فقط گاهی اوقات چشمه ای از آن اقیانوس عظیم را جلوه می کرد ، آن هم جهت قوی شدن ایمان بچه ها . هر مشکلی به نظر می رسید، آن را حل می نمود، چهره بسیار باصفا،نورانی و زیبایی داشت. حسین یوسف الهی پس از چندین بار مجروحیت،۲۱ بهمن ماه درعملیات والفجر هشت بر اثر بمباران شیمیایی مجروح شد و۲۷ بهمن ماه در بیمارستان شهیدلبافی نژاد تهران آسمانی شد. .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ✅ کانال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مستند // «حسین، پسر غلامحسین» ؛ شرح زندگی شهید محمدحسین یوسف الهی ا🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷 🌴 بسیجی عارف و سالک الی الله شهید محمدحسین یوسف الهی جانشین اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله کرمان شهید عزیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی وصیت کرده بود در کنار مزار مطهر این شهید عزیز به خاک سپرده شود... 🔹تولد ۲۶ اسفند ۱۳۳۹ کرمان 🌹شهادت ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ --- بر اثر مصدومیت شدید ناشی از بمباران شیمیایی در عملیات والفجر ۸ -- اروندکنار 🔸سن موقع شهادت ۲۵ سال... ✍ بخش‌هایی از وصیت شهید محمد حسین یوسف الهی: 🔹خوشا به حال کسی که سبکبال و بدون وبال دنیای فانی را پشت سر گذاشته و به سوی آخرت می شتابد و چه با سعادتند آنان که از دنیا همان را گرفتند که به درد آخرتشان می خورد و بقیه را برای اهل دنیا واگذاردند. 🔸خوشا به حال کسی که چون بر سر دو راهی قرار گرفت با توکل و یاری خدا خیلی صریح و قاطع به باطل لا گوید و بدون شک به حق رو آورد... 🔹ای مردم بدانید که تا وقتی که از رهبری اطاعت کنید مسلمان و مؤمن و پیروزید وگرنه هر کدام راهی به غیر از این دارید آب را به آسیاب دشمن می ریزید. همچنان که تا کنون بوده اید باشید تا مانند گذشته پیروز باشید و این میسر نیست به جز یاری خواستن از خدا و دعا کردن...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷۲۶ اسفند ۱۳۳۹ -- سالروز تولد شهید محمد حسین یوسف الهی، جانشین واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان، همو که بر اثر تقوی و رعایت حلال و حرام الهی، اخلاص در عبادت, جهاد در راه خدا. و ... ! چشمان برزخی اش باز شده بود و برخی خبرهای غیبی را بر زبان می آورد. این گوشه ای از کرامات ولی خدا و عارف لشکر ثارالله، حسین آقای یوسف الهی بود💕 کسی که حاج قاسم عزیز وصیت کرد، کنار او دفن شود.. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 👆🎙 شهید حسین یوسف الهی، در کلام حاج قاسم سلیمانی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک های حاج قاسم💦 در فراق شهادت شهید یوسف الهی🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆📽 تنها فیلم به جا مانده از شهید حسین آقا یوسف الهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 عارف وارسته دیار کرمان، در کنار شهید حسن پورجعفری ( همراه همیشگی حاج قاسم عزیز)
حسین پسر غلامحسین (nbookcity.com).pdf
27.75M
📚 نسخه PDF | کتاب: "حسین پسر غلامحسین" 🌷شرح زندگی عارف لشگر ثارالله(ع), شهید حسین یوسف الهی 🌹 ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ - سالروز شهادت دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷شهید محمد حسین یوسف الهی، جانشین واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان، همو که بر اثر تقوی و رعایت حلال و حرام الهی، اخلاص در عبادت, جهاد در راه خدا. و ... ! چشمان برزخی اش باز شده بود و برخی خبرهای غیبی را بر زبان می آورد. این گوشه ای از کرامات ولی خدا، حسین آقای یوسف الهی بود💕 ⚪️ چند خاطره از شهید یوسف الهی:👇 💠 همرزم شهید: حسین به من گفته بود در کنار رودخانه اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت می‌شود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب، خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود!! وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمی‌شوی". با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می‌نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود!! خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟ ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا. وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند! بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟ امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد! ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال ۶۲ بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس, از کرمان راهی تهران شدیم. ساعت ده شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم. نمی‌دانستیم کجا برویم. جوانی جلو آمد و گفت: شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله! جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند. برو آنها را بیاور اینجا! وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته، ولی می‌تواند صحبت کند. اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم! محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت! ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 💠 همرزم شهید: دو تا از بچّه های واحد شناسایی، از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم. محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر ۴۱ ثارالله بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت. حاجی گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می‌شود. امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می‌کنم. صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود. گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟ گفت: نه. پرسیدم: چرا؟! حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را. با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟ گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟ اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی‌شد. در ثانی، اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود. اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر می‌گردیم. پرسیدم: چه طور؟! گفت: شهید شده اند. جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل. من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب، نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست. وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مثل خودش؛ روایت‌های سردار دلها از شهید حسین یوسف الهی 🔺بازنشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسین یوسف‌الهی
"خوانده تو را چشمِ دوست ..." سردار شهید، حاج جعفر جنگروی اولین فرمانده سپاه خرمشهر، از همرزمان حاج احمد متوسلیان در سوریه و لبنان، قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) .... و اخوی شهید علی جنگروی 🌷تولد: ۱۳۳۳ 🌷شهادت: ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ 🌴 عملیات والفجر ۸ ✍️ دستنوشته شهید: ❇️ خدایا! خود آگاهی که در شب‌هایی که خواب دوستانت، یعنی شهدا را می‌بینم چقدر افسوس می‌خورم که نمی‌توانم خود را به قافله آن بزرگواران برسانم و در اوقاتی فکر می‌کنم آیا این نعمت بزرگ نصیب من درمانده هم خواهد شد یا نه، در این مطلب می‌مانم و فقط مجدداً از آن شهدا می‌خواهم که به خوابم بیایند…" ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ ✍️نامه شهید به فرزندش: ای حسین عزیزم ، بدانید که فرزندان خلف، عزیزترین مال دنیا و ذخیره آخرت برای پدران و مادرانشان هستند و هیچ پدر و مادری نمی‌تواند دوری فرزندان خود را تحمل کند. الا در یک صورت در یک طریق آن هم طریق خدا، وقتی صحبت از خداست و طریق او، هیچ چیز معنا ندارد چرا که همه چیز از او شروع می‌شود و به او ختم می‌شود. برای همین انسان وظیفه دارد با کمک خداوند این راه را راه خود قرار دهد و این سعادتی است که خدا نصیب ما کرده و ما را به خانه خودش و شهر پیامبر گرامیش دعوت کرده. حسین جان! اینقدر عظمت مکه و مدینه زیاد است که شاید انسان دیگر فکر جای دیگری را نکند، اما هر موقع بچه کوچکی و یا طفل نوزادی را می‌بینم به یاد تو و خواهرت می‌افتم.... ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰لحظه شهادت سردار اسلام حاج جعفر جنگروی از زبان همرزمان شهید؛ حاج جعفر همانند مادرشان حضرت زهرا(س) پهلویشان شکافته شد و به حالت سجده بر زمین افتاد... ۲۷ بهمن ماه ، سالروز شهادت سردار اسلام شهید حاج جعفر جنگروی قائم مقام لشکر ۱۰ سید الشهدای تهران گرامی باد🌷 🌴 کانال دفاع مقدس تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
پنجشنبه ۲۵ بهمن سال ۱۳۶۴ و شب جمعه بود. شروع کردم به خواندن دعای کمیل. خیلی نگران بودم. از خداحافظی آخر حاج جعفر و حرف هایی که به حاج خانم زده بود بیشتر دلواپس شدم. همین طور طی دعای کمیل اشک می ریختم و از خدا سلامتی حاجی را می خواستم. بعد از دعا خیلی سریع با بچه ها خوابیدیم. تازه چشمانم گرم شده بود که احساس کردم پشت دیوار بقیع ایستاده ام! ایام فاطمیه بود من هم به یاد سفر حج و شهر مدینه و غربت مادرم حضرت زهرا(س) بودم. من در کنار دیوار بقیع بودم. اما با تعجب دیدم عده ای از خانم ها داخل قبرستان بالای سر یک مزاز نشسته اند! با خودم گفتم خانم ها را که داخل قبرستان بقیع راه نمی دادند، این ها چطور رفته اند؟! دوباره دقت کردم. دیدم قبری که دور آن جمع شده اند بر خلاف دیگر قبور، سنگ مزار دارد. سنگی سفید و درخشنده، مثل قبور شهدا در بهشت زهرا(س) از خانمی پرسیدم: « شما چطور رفتید داخل، اصلا این قبر برای کیست؟!» آن خانم هم جواب داد: اینجا مزار حضرت زهرا(س) است. اگر می خواهی به اینجا بیایی باید یک نفر شمارا شفاعت کند. تا این جمله را گفت از خواب پریدم. شروع کردم به فکر کردن. منظور از این خواب چه بود؟! مزار حضرت فاطمه(س)؟! شفاعت؟! روز بعد حساب کردم دیدم بیست روزه از حاجی خبر نداریم. نگرانی ام بیشتر شده بود. دیگر برادران جعفر هم جبهه بودند اما آن ها پیش هم نبودند تا خبر بگیرند. ا▫️▪️▫️▪️▫️ صبح شنبه که بیست و هفتم بهمن بود دیر از خواب بیدار شدم. باید سریع می رفتم محل کار. خودم را سریع رساندم به مدرسه. دیر شده بود. بچه ها رفته بودند سر کلاس. می خواستم سریع به کلاس برسم که مدیر مدرسه از پنجره ی دفترش من را دید. در حال صحبت کردن با تلفن بود. یک دفعه بلند گفت: « خانم محمدی، خانم محمدی بیا تلفن.» بعد آرام گفت: « برادر گوشی را نگه دارید.» با تعجب برگشتم به سمت دفتر مدیر و گفتم: « با من کار دارند؟!» گفت: « بیا، آقای جنگروی از جبهه تماس گرفتند.» نفهمیدم چطور گوشی را از دست خانم مدیر گرفتم. سلام کردم و با خوشحالی شروع به صحبت کردیم. خانم مدیر هم رفت بیرون. جعفر همین طور با خوشحالی صحبت می کرد و حال همه را می پرسید. حال مادر و پدر، حال من و مهدیه و علیرضا و... خیلی با من صحبت کرد. بعد دوباره شروع کرد حال و احوال پرسید. انگار نمی خواست قطع کند، مرتب ادامه می داد. چند دقیقه ای با هم حرف زدیم. بعد هم گفت: « الان جلسه داریم. باید بروم سمت منطقه فاو.» گفتم: « خیلی مراقب خودت باش، راستی خیلی وقته رفتی منطقه، کی بر می گردی؟!» بی مقدمه گفت: « مگر نمی خواهی بروی زیارت، پس دیگر نگو کی بر می گردی!» دست آخر هم یک جمله گفت و خداحافظی کرد. این جمله تا شب فکر من را مشغول کرده بود. حاجی گفت: « مواظب باش صدایت به گوش نامحرم نرسید!!» بعد هم گفت: « خداحافظ و قطع کرد.» هی با خودم می گفتم در مدرسه ی ما که مرد وجود نداشت، یعنی چه که گفت صدایت به گوش نامحرم نرسد؟! — راوی: همسر شهید 📚منبع: کتاب "بی قرار " - زندگی نامه و خاطرات سردار شهید حاج جعفر جنگروی
32.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همسنگران مارا در این ره گفتگوهاست دریادلان، در پیش رو دریاست دریاست.. همراه با شهدا و سرداران لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) جلسه توجیهی به فرماندهی جانباز سرفراز سردار حاج علی فضلی عملیات والفجر ۸ یاد و خاطره : شهید محمد حسن حسنیان شهید حاج عبد الله نوریان شهید مصطفی زواره ایی شهید حاج جعفر جنگروی شهید حسن احسانی نژاد شهید حاج احمد عراقی شهید حاج حسین میر رضی شهید رمضان ناظریان شهید داود حیدری سردار حاج نصراله سعیدی سردار حاج اکبر عاطفی حاج رضا صفر زاده حاج حسن امیری و .... 🌴 دوران ------------------------------------------- ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ (ایتا، تلگرام، روبیکا) اینجا بیت شهداست👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
40.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | توسل شهید جنگروی به حضرت زهرا (سلام الله علبها) 🌴 در جلسه مسئولین لشکر۱۰سیدالشهدا(ع) - قبل از عملیات والفجر ۸ (آزادسازی "فاو") ⚪️ اردوگاه کوثر - روستای ام النوشه -بهمن۶۴- چادر تبلیغات گردان تخریب سردار شهید، حاج جعفر جنگروی اولین فرمانده سپاه خرمشهر، از همرزمان حاج احمد متوسلیان در سوریه و لبنان، قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) 🎞 در فیلم👆، سردار علی فضلی، فرمانده لشکر (فردی که کلاه به سر دارد) نیز دیده می شود دوران .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم | سردار حاج علی فضلی، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهدا(ع) 🌷او در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ در فاو (عملیات والفجر ۸) بر اثر اصابت موشکی دوربرد که از ام‌القصر شلیک شده بود مجروح شد و یک چشم خود را از دست داد دوران .✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ------------------------------------------- ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ (ایتا، تلگرام، روبیکا) اینجا بیت شهداست👆 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🌷 ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ - سالروز شهادت علیرضا ناهیدی 🔹 مسئول ادوات و سپاه مریوان (در زمان فرماندهی احمد متوسلیان) و فرمانده تیپ ذوالفقار--لشکر ۲۷ محمدرسول الله(ص) 🌷سالروز سردار دلاور و بی ادعای 🌱 ولادت: اسفند ۱۳۳۹ ، شرق ، تحصیلات ابتدایی در دبستان «دانش پرور» و «سعدی» دوران راهنمایی در مقطع دبیرستان در در سال ۱۳۵۹ نقش مؤثر در تظاهرات دانش آموزی علیه رژیم طاغوت راه اندازی در مسجد محل عضویت در و عزیمت به دارای هوش فوق العاده و مغزی متفکر مسئولیت ادوات و به دستور عزیمت به همراه و همراهانش از به و راه اندازی واحد ادوات و توپخانه (ص) عزیمت به لبنان به همراه قوای «محمدرسول الله» در خرداد ۱۳۶۱ شرکت در عملیات بزرگ و ایفای نقش مؤثر همچون ، ، ، ، ، ▫️ آخرین سمت او: فرماندهی بود که از بهمن ۱۳۶۰ به آن منصوب شده بود. در عملیات روز ۲۷ بهمن ۱۳۶۱ ، هدف اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به رسید. 📚 منبع: کتاب 📨