eitaa logo
ده آباد رسانه
976 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
6.6هزار ویدیو
83 فایل
تنها کانال فرهنگی خبری روستای ده‌ آباد ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/GhasemieAlireza
مشاهده در ایتا
دانلود
کلید های میخواهی  بگیر می خواهی را فراموش نکن می خواهی بخوان می خواهی را سر وقت بخوان در کار می خواهی همیشه کن یافتن ها را می خواهی بگو لا حول ولا قوه الا بالله می خواهی بر پیامبر بفرست اگر می خواهی عالم شود برای تعجیل در دعا کن @Dehabadresaneh
💫 سخنوری زشت آواز بود، ولی خود را خوش آواز می‌پنداشت ، از این رو در سخنوری فریاد بیهوده می‌زد. صدایش به گونه‌ای بود که گویا فغان غراب البین (کلاغی که با صدایش انسان‌ها را از خود جدا می‌سازد و همه می‌خواهند به خاطر صدایش از او فرار کنند) در آهنگ آواز او قرار گرفته یا آیه ان انکر الاصوات لصوت الحمیر (همانا ناهنجارترین آواها ، آوای خران است.) در شاءن او نازل شده است. مردم شهر به خاطر مقامی که آن سخنور داشت، احترامش را رعایت می‌کردند و بلای صدای او را می‌شنیدند و رنج می‌بردند و دندان روی جگر می‌گذاشتند ، و آزارش را مصلحت نمی‌دانستند. تا اینکه یکی از سخنوران آن سامان که با او دشمنی نهانی داشت، یکبار برای احوالپرسی به دیدار او آمد ، و در این دیدار به او گفت : خوابی در رابطه با تو دیده‌ام . سخنور میزبان : چه خوابی دیده‌ای ؟ سخنور مهمان : در عالم خواب دیدم، آواز خوشی داری، و مردم از دم گرم تو آسوده و شاد هستند. سخنور میزبان اندکی درباره این خواب اندیشید، و آنگاه سر برداشت و به مهمان گفت: خواب مبارکی دیده‌ای، که مرا بر عیب خودم آگاه ساختی، معلوم شد که آواز زشت دارم، و مردم از صدای بلند من در رنجند ، توبه کردم و از این پس سخنرانی نکنم، مگر آهسته. از صحبت دوستی برنجم کاخلاق بدم حسن نماید عیبم هنر و کمال بیند خارم گل و یاسمن نماید کو دشمن شوخ چشم ناپاک تا عیب مرا به من نماید