فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️اصلاحطلبی از افراط تا تفریط
👤دکتر صادق کوشکی در برنامه شب گذشته شبکه افق:
"فاطمه حقیقتجو" از گیر دادن به جوراب سفید تا ازدواج سفید!
واقعا که این جماعت مصداق این حدیثن: «احمق را نمیبینی مگر در افراط و تفریط»
@dehghan_amiri20
#غفلت
💠امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند :
✨علامت غفلت سه چیز است:
۱- از بین رفتن شیرینی عبادت،
۲- تلخ نشدن معصیت
۳- فرق نگذاشتن در حلال و حرام.
📚 مصباح الشریعه ص22
@dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸🌹🌺🕊 🌹🌺🕊 🌺🕊 🕊 با سلام خدمت شما همسنگران وهمراهان گرامی در کانال شهید دهقان امیری دوستان باهمراهی
با سلام وعرض وقت بخیر خدمت همراهان گرامی
ضمن تشکر وقدردانی از اعضای محترمی که دراین ختم معنوی شرکت کردند
به اطلاع می رسانم اگر تمایل دارید تا پانزده اردیبهشت تولد شهید سید میلاد مصطفوی می تونید مشارکت داشته باشید
اگر ورزش را برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری داشته باشین ضرر خواهید کرد......
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
💠✨
✨💠پلاستیک به جای ساک ورزشی
حدود سال ۱۳۵۴بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری.
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.
ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه می ائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و... ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.
البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد .مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد.
#شهیدابراهیم_هادی
#ظرافتهای_فکری_اخلاقی_شهدا
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🌸🍃گفتند که عاشقی و دیوانهای
در باب خیال و خم ابروی کهای 🌸🍃
🌸🍃گفتند بگو؛ به قصد قربت گفتم
سید علی الحسینی الخامنهای🌸🍃
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
صحبت های آقا که تمام می شود، رئیس مرکز آمار اجازه می گیرد تا فرم سرشماری مربوط به حضرت آیت الله خامنه ای را پر کند. رهبر هم از او می پرسند: "کارت شناسایی هم که آوردید؟" و با خنده حضار و پاسخ مثبت عادل آذر (رئیس مرکز آمار ایران) ، سرشماری آغاز می شود.
اولین سؤال: نام و نام خانوادگی؟
#سید_علی_حسینی_خامنه ای.
جمعیت صلوات می فرستد. سؤال دوم، تاریخ تولد است.
💠تیرماه ۱۳۱۸. البته این در #شناسنامه است. ظاهراً تاریخ صحیح باید #فروردین_ماه باشد.
جمعیت مجدد صلوات می فرستد. قبل از این که عادل آذر به سؤال بعدی برسد، آقا می گوید: «نمی شود که با هر سؤال یک صلوات بفرستید».
عادل آذر از نحوه تصرف منزل می پرسد: ملکی؟ استیجاری؟ در برابر خدمت؟
#منزل_ما_سازمانی است.
گوش همه تیز شده که از سایر اطلاعات رهبر هم با خبر شوند که مأمور سرشماری می گوید بقیه سؤال ها باشد برای بعد، چون باید اعضای خانوار فهرست شوند. اما انگار آقا خیالشان از همه اطلاعاتی که می خواهند بدهند، راحت است: «ما اعضایی نداریم. فقط ۲ نفریم. کارت ملی خودم را هم آورده ام
روایت فوق، گوشه ای از شرکت رهبر انقلاب در سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰ بود، رهبر انقلاب در این دیدار به ماه #دقیق_تولد_خود اشاره کرده و از #فرودین_ماه نام می برد.
🌺 @Dehghan_amiri20🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
#تولدت_مبارک_آقا_جان
سلامتی وجود نازنین وپر خیر وبرکتش صلوات
اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّدوَعَجِّل فَرَجَهُم
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
✨💫✨💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫✨💫 ✨💫✨💫 ⭐️🌹بِـــسْـــمِ رَبِّ اَلْـــشُّـــهَـــدا... 🍃📝بـرگـی از فـضـایـل و کـرا
✨💫✨💫✨💫✨💫
✨💫✨💫✨💫
✨💫✨💫
⭐️🌹بِـــسْـــمِ رَبِّ اَلْـــشُّـــهَـــدا...
🍃📝بـرگـی از فـضـایـل و کـرامـات اهـل بـیـت(ع)
🍀🖋ادامـهی بـخـش: شـــفـــاعــــــت امـــــام حـــــــــ❤️ــــســـــیـــــن(ع)...
در مـنـزل بـیحـال و بـیحـس در بـسـتـر افـتـاده بـودم.. بـسـیـار حـالـم دگـرگـون شـده بـود، در ایـن مـیـان، بـه یـاد خـواب سـهشـب پـیـش افـتـادم.. عـلایـم مـرگ را وضـوح مـشـاهـده کـردم و بـا در نـظـر گـرفـتـن خـوابـی کـه دیـده بـودم، مـرگ را احـسـاس کـردم.. نـاگـهـان دیـدم دونـفـر ظـاهـر شـدنـد و در طـرف راست و چـپ مـن نـشـسـتـنـد.. نـگـاهـی بـه یـکـدیـگـر کـردنـد و گـفـتـنـد: اجـلِ ایـن مـرد رسـیـده اسـت.. مـشـغـول قـبـض روحـش شـویـم.. درهـمـان حـالِ عـجـیـب بـا تـوجـه قـلـبـی بـه سـاحـت مـقـدس حـضـرت ابـاعـبـداللهالـحـسـیـن(ع) مـتـوسـل {شـدم} و عـرض کـردم: ای حـسـیـنِ عـزیـز!!! دسـتـم خـالـی اسـت و کـاری نـکـردهام و زاد و تـوشـهای بـرای آخـرت خـود تـدارک نـدیـدهام.. تـو را بـه جـان مـادرت، زهـرا(س) از مـن شـفـاعـت نـمـا تـا خـداونـد مـرگ مـرا تـأخـیـر انـدازد تـا فـکـری بـه حـالِ خـود نـمـایـم.. بـلافـاصـلـه پـس از ایـن تـوسـل، دیـدم شـخـصـی نـزد آن دونـفـر مـأمـور آمـد و گـفـت: حـضـرت سـیـدالـشـهـدا(ع) فـرمـودنـد: شـیـخ عـبـدالـکـریـم بـه مـا مـتـوسـل شـده {اسـت} و مـا نـیـز در پـیـشـگـاه خـداونـد از او شـفـاعـت کـردیـم تـا مـرگـش را بـه تـأخـیـر انـدازد و خـداونـد و خـداونـد مـتـعـال تـقـاضـای مـا را اجـابـت نـمـوده اسـت.. هـماکـنـون از نـزد او خـارج شـویـد!!! در ایـن مـوقـع، آن دونـفـر بـه هـم نـگـاه کـردنـد و گـفـتـنـد: سـمـعـاً و طـاعـةً.. پـس دیـدم آن دونـفـر بـه هـمـراه فـرسـتـاده امـام حـسـیـن(ع) {سـهنـفـری} صـعـود کـردنـد و رفـتـنـد.. در ایـن وقـت، احـسـاس سـلامـتـی کـردم و بـه خـود آمـدم.. صـدای گـریـه و زاری اطـرافـیـانـم را شـنـیـدم و مـتـوجـه شـدم کـه بـسـتـگـانـم در اطـرافـم جـمـع شـده{انـد} و بـه سـر و صـورت خـود مـیزنـنـد.. خـواسـتـم دسـتـم را حـرکـت دهـم، ولـی از شـدت ضـعـف نـتـوانـسـتـم.. آرام چـشـم گـشـودم و دیـدم کـه بـه رویـم پـارچـهای کـشـیـدهانـد.. خـواسـتـم پـایـم را جـمـع کـنـم، ولـی مـتـوجـه شـدم کـه دو انـگـشـت بـزرگ پـایـم را بـسـتـهانـد گـویـا مـرا آمـاده غـسـل و کـفـن کـرده بـودنـد.. بـه هـر زحـمـتـی بـود، دسـتـانـم را تـکـان دادم و در آن حـال شـنـیـدم کـه کـسـی مـیگـویـد: سـاکـت شـویـد!!! گـریـه نـکـنـیـد!!! گـویـا بـدن حـرکـت دارد!!! هـمـگـان آرام شـدنـد و روانـدازی کـه بـه رویـم کـشـیـده بـودنـد، بـرداشـتـنـد و چـشـمـم را گـشـودنـد و پـاهـایـم را بـاز کـردنـد.. بـا دسـت اشـاره بـه دهـانـم کـردم کـه بـه مـن آب بـدهـیـد.. کـم کـم از جـا بـرخـاسـتـم و نـشـسـتـم.. تـا پـانـزدن روز ضـعـف و کـسـالـت داشـتـم و بـحـمـدالله پـس از مـدتـی کـوتـاه کـامـلا بـهـبـود یـافـتـم و ایـن مـوهـبـت بـه بـرکـت مـولایـم، حـضـرت امـام حـسـیـن(ع) حـاصـل شـد؛ آری بـه خـدا قـسـم!!!»...💚💚💚
🌺👈ادامـــهدارد...
❣☘| @dehghan_amiri20
لبخندش
انگار آب است
روی آتش دلم!
نگاهش که میکنم
دلم قرص میشود،
وجودم آرام میگیرد
و قلبم گواهی میدهد
به حضورش ...
#حاج_قاسم_سلیمانی
✨🌸 ماندگاری جمهوری اسلامی باپشتیبانی سپاه وارتش در کلام #امام_خمینی
اسلام اجازه نمی دهد که ما تعدی کنیم به یک کشوری، لکن فرموده است که اگر به شما تعدی کردند، بزنید تو دهنشان تا شما هستید بحمدالله و تا سپاه پاسداران هستند بحمد الله و تا ارتش هست و تا ملت متعهد به اسلام و فداکار برای اسلام هست این جمهوری هست.
📚صحیفه نور ، جلد ۱۵ ، صفحه ۱۰۲
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
✨❄️رزق معنوی
استاد سید علی قاضی را در خواب دیدم به او گفتم چه چیزی حسرت شما در دنیاست که انجام نداده اید
ایشان فرمودند: حسرت میخورم که چرا در دنیا روزی یک مرتبه زیارت عاشورا میخواندم
وحشتناک ترین لحظه زندگی لحظه ای است که انسان را در سرازیری قبر می گذارند.
شخصی نزد امام صادق علیه السلام رفت و گفت من از آن لحظه بسیار میترسم چه کنم؟
امام صادق علیه السلام فرمودند زیارت عاشورارا زیاد بخوان
آن مرد گفت چگونه با خواندن زیارت عاشورا از خوف از آن لحظه در امان باشنم؟
امام صادق فرمود: مگر در پایان زیارت عاشورا نمی خوانید اللهم الرزقنا شفاعه الحسین یوم الورود؟ یعنی خدایا شفاعت حسین علیه السلام را هنگام ورود به قبر روزی من کن.
زیارت عاشورا بخوانید تا امام حسین درآن لحظه به فریاد تان برسد.
#آیت_الله_بهجت
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
✨﷽✨
#حکایت
✅از كجا دانستند؟
يكى از كوهنوردان مى گويد: در تمام مدت سال از منزلم تا بالاترين نقطه تپه اى كه در محيط زندگيم بود، راهپيمايى مى كردم. زمستان بسيار سردى بود، برف سنگينى زمين را پوشانده بود، از محلى كه رفته بودم بر مى گشتم، در مسير راهم در بالاى تپه حوضچه اى پر آب بود. گنجشك هاى زيادى هر روز پس از خوردن دانه به كنار آن حوضچه براى آب خوردن مى آمدند؛ آن روز سطح حوضچه را يخ ضخيمى پوشانده بود، گنجشك ها به عادت هر روز كنار حوضچه آمدند نوك زدند، سطح محل را يخ زده يافتند، ايستادم تا ببينم كه اين حيوانات كوچك ولى با حوصله چه مى كنند.
ناگهان يكى از آن ها روى يخ آمد و به پشت بر سطح يخ خوابيد، پس از چند ثانيه به كنارى رفت، ديگرى به جاى او خوابيد و پس از چند لحظه دومى برخاست، سومى به جاى او قرار گرفت، همين طور مسئله تكرار شد تا با حرارت بدن خود آن قسمت را آب كردند؛ وقتى نازك شد با نوك خود شكستند آب بيرون زد، همه خود را سيراب كردند و رفتند؛
براستى اين عمل اعجاب انگيز چيست؟ از كجا فهميدند كه يخ با حرارت آب مى شود سپس از كجا فهميدند كه بدن خود آن ها حرارت مناسب را دارد و از كجا دانستند كه بايد اين حرارت با خوابيدن روى يخ به يخ برسد و از كجا فهميدند كه با خوابيدن يك نفر مشكل حل نمى شود، بلكه بايد به نوبت اين برنامه را دنبال كرد؟ آيا جز هدايت حضرت حق اسم ديگرى بر اين داستان مى توان گذاشت؟!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی جلد ۱۳ اثر استاد حسین انصاریان
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
✨مهمان شام✨
« زندگینامه و خاطرات شهید سیدمیلادمصطفوی »
#شهیدان_زنده_اند
🌸ابراهیمی دیگر🌸
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🕊اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ🌺
🍃🌸🍃
فرزند علے و نوه ے خير الأنامے
خواهم بنويسم ز فراقٺ دو ڪلامے
زائر نشدم حيف وليڪن بدهم من
از دور بہ سوے حرمٺ عرض سلامے
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺