eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
2.7هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 نه دکتر بود نه مهندس... کلا هم توی عمرش دو تا پست بیشتر نداشت یعنی توی رزومه‌ی مسئولیتی‌اش هم عناوین متعدد نبود فقط یک چیز داشت: اخلاص! و با همون اخلاص قلب میلیون‌ها نفر رو تسخیر کرد دلمون برات تنگه سردار .... 🌸🍃 🕊🥀 ✨💔
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ✅چفيه مخصوصي داشت كه با آن اشكهايي را كه بر مصيبت اهل بيت مي‌گريست، پاک مي‌كرد، گفت به اين چفيه دست نزنيد، نياز به شستن ندارد، گفت اين سند آبروي من نزد اباعبدالله الحسين و مادرشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، باشد، غنيمت و ذخيره شب اول قبرم. 🕊 🌷 🍀🌸 💫 🍃
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 🌺🌿دوست دارم مثل تو باشم... نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد کریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.. 🕊🥀 🍃 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 💫السلام وعلیک 🕊🌹 حضرت 🥀 چگونه سر کنم بدون عشق صبح و شام را چه علتي بياورم نديدن مدام را شلوغ شد دل من از برو بياي هر کسي ولي دوباره ياد تو شکست ازدحام را منم که از تو دورم و صداي تو نمي رسد وگرنه که تو مي‌دهي جواب هر سلام را 🌿🌷
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ☀️📜 🌸🍃امام صادق عليه السلام : سه چیز پشیمانی در پی دارد: به خود بالیدن،فخرفروشی وچیره جویی بر دیگران. 📚✨تحف العقول،ص۳۲۰
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 🍁🌼ختم جمعی قرآن کریم📖 به نیابت از🕊🥀 جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله🤲 ✨جزء سه ✨صفحه: پنجاه ✨سوره:آل عمران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 3 کار خوب دولت روحانی را بگویید؟! و جواب مردم پ.ن: همتی گفته اومدم تا روحانی آخری نباشه؟!
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ✅همیشه به یادم بیاورید من که بودم... -دوست داری به من خدمت کنی؟ «این چه سؤالی است؟ هر کسی دوست دارد به ، خدمت کند» این سؤال مثل صاعقه از ذهن مرد گذشت که روبه‌روی رجایی نشسته و او را خطاب کرده است. - بفرمایید، سراپا گوشم! - «همیشه به یادم بیاورید که من ام، پسر عبدالصمد و اهل قزوین، کاسه‌بشقاب‌فروش و دوره‌گرد.» مرد بهت‌زده فقط به رئیس جمهور کشورش نگاه می‌کند. 🕊🥀 🌿🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❁برای👈 شهیدشدن قبل ازهرچیزبایدشهیدانه 👉زندگی کرد❁ ✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 💠اقدام جالب دلاور مرد ارتشی امیر سپهبد شهید علی صیادشیرازی در قبال قطعه زمینی که دوستان ایشان در شمال تهران برایشان گرفته بودند. 🕊🌸 🍃 🌷
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ✨من شنیدم 🥀 به زانوی شماست وازآن روز دارد همیشه می گفت سرباز امام زمانم و زمانی که به او می گفتم بمان و ادامه تحصیل بده، می‌گفت من صدای هل من ناصر امام حسین (علیه السلام) را الان می شنوم،حرف های عجیبی می‌گفت که ما را مجاب می‌کرد، محمدرضا می‌گفت چون حضرت آقـا فرمودند ما به سوریه کمک می کنیم و هیچ قیدی نیاوردند که چطور کمک می‌کنیم، من به عنوان پیرو حضرت آقا خودم را آماده کردم و آموزش‌های تکاوری و تخریب دیدم که هر موقع آقا اراده کند من آماده باشم، می‌گفت شما فکر کن امام زمان (عج) ظهور کند و چشمش به من بیفتد و دست روی شانه من بگذارد و من یک جوان بی فایده باشم، امام زمان (عج) اینطور خوشحال می شود یا یک جوان سرباز و آماده که ایشان را خوشحال کند؟ 🕊🌷 🍃🌺
🍂🍃🌺🍂🍃🌸🍂🍃🌺🍂🍃 ✨ @Dehghan_amiri20 ✨ مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب دردلم هستی وبین من وتوفاصله هاست 🕊🌸 🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 💫السلام وعلیک 🕊🌹 حضرت 🥀 مهديا ،هرطرفی در طلبت رو کردم هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم آفتابا! به سر شيعه دلخسته بتاب تا نگويند که بيهوده هياهو کردم 🌿🌷
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ☀️📜 🌸🍃امام صادق عليه السلام : با مردم غلّ وغش دورنگی نکن که بی رفیق خواهی ماند. 📚✨مشکاة الانوار،ص۱۸۶
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 🍁🌼ختم جمعی قرآن کریم📖 به نیابت از🕊🥀 جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله🤲 ✨جزء سه ✨صفحه: پنجاه ویک ✨سوره:آل عمران
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ✅عشق به شهدا و دفاع مقدس در زندگی‌اش جاری بود، هر کجای زندگی‌اش سرک می‌کشیدی، می‌دیدی‌شان. خودش دیدترین و خوش قواره ترین جای خانه را که رو به قبله هم نباشد، انتخاب می‌کرد برای عکس شهدا. در همان زیرزمین کوچه طه، خیلی خوشگل به ترتیب از امام و آقا شروع کرده بود تا همت و متوسلیان و بروجردی و کاوه و عکس‌ها را چسبانده بود. مقید بود در حضور شهدا گناه نشود، همیشه می‌گفت: شهدا اینجا هستند و خجالت بکشید، به عکس ها بی‌اعتنا نبود، سعی می‌کرد پایش را رو به عکسشان دراز نکند، حتی شب‌ها که می‌خوابید. 🕊🌷 🍀🌸 💫 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 🔰 چرا جمهوری اسلامی حرم است؟ 🔹 سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله عملیات کربلای یک ۱۳۶۵/۰۴/۰۵ 🍃🌸کلام شهید 🌸🍃 🕊🥀 ✨💔
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 👇👇 در سال های جنگ تحمیلی، هر چند وقت ، حضرت آیت الله جوادی آملی به منطقه می آمدند و به بچه ها سری میزدند و به قول معروف به رزمنده ها روحیه می دادند و از آنان روحیه می گرفتند. در یكی از این سفرها با یك نوجوان 15ـ14 سالی تهرانی آشنا شدند كه خیلی باصفا بود. در موقعیت منطقه ای آنجا ارتفاعی بود كه پایین آن یك چشمه و جاده وجود داشت كه دشمن حجم آتش سنگینی را روی آن می ریخت. فرماندهان به بچه ها گفته بودند كه حتی برای وضو گرفتن هم به آنجا نروید و همان بالا روی تپه بنشینید و تیمم كنید. ناگهان دیدیم این نوجوان از تپه پایین رفت و آستین هایش را بالا زد و آماده شد برای وضوگرفتن. سر و صدای بچه ها درآمد كه نرو خطرناك است اما او گوشش بدهكار نبود. آخر، دست به دامان حاج آقا جوادی آملی شدند كه ایشان جلوگیری كنند،... آقا گفتند: عزیزم كجا میروی؟ گفت: حاج آقا، دارم می‌رم پایین كه وضو بگیرم. گفتند: پسر عزیزم! پایین خطرناك است. فرماندهان هم گفتند بالا تیمم كنید. شما تكلیفی ندارید. همان نماز با تیمم كافی است. یك نگاه خیلی قشنگ به چشمان این بزرگوار كرد و لبخندی زد و گفت: حاج آقا، اجازه بدید نماز آخرمون رو باحال بخونیم. دیگه به خاك نمی چسبیم. بعدش هم رفت و جلوِ آب نشست، وضو گرفت و همانجا، نماز زیبایی خواند و برگشت بالا. دقایقی بعد قرار شد عده ای از بچه ها بروند جلوِ ارتفاع و با عراقی ها درگیر شوند. یكی از آنان همین نوجوان بود. او رفت و یكی دو ساعت بعد آقای جوادی آملی را صدا زدند و گفتند حاج آقا، بیایید پایین ارتفاع. یك جنازه كه رویش پتو انداخته بودند و آن را روی برانكارد گذاشته بودند به چشم میخورد. گفتند: حاج آقا، پتویش را بردارید ببینید كیه. جلوِ چشم همه، آقای جوادی آملی نشست و پتو را كنار زد. دیدیم همان نوجوان با همان لبخند پركشیده و رفته است. حاج آقا عمامه را برداشتند و خاک بر سر خود میریخت و می گفت :جوادی فلسفه بخون... جوادی عرفان بخون...امام به اینا چی یاد داد که به ما یاد نداد 🕊......🥀 🦋🌸
✨🍃@Dehghan_amiri20✨🍃 ✨من شنیدم 🥀 به زانوی شماست وازآن روز دارد 💠✨محمد یک صفت خیلی بارز داشت و آن این بود که خیلی خالص کار میکرد، یعنی واقعا کار‌هایش را طوری انجام می‌داد که غیر آن کسی که باید، هیچ‌کس دیگری نمی‌دید، وقتی می‌خواست دستگیری کند و کمک کند، یک جوری انجام می‌داد کہ من که خواهرش بودم هم بعدها متوجه می شدم، چند ماهی یک جایی کار می‌کرد، اما با گذشت سه ماه هنوز حقوقی نگرفته بود، به محمد گفتیم برو حقوقت را بگیر، در جواب گفت: نه صاحب‌کارم زن و بچه‌دار است، اگر داشت می‌داد، لابد مشکلی دارد که نتوانسته بدهد، آخر هم نرفت بگیرد با اینکه برای موتورش خودش دنبال تهیه پول بود تا اینکه بعد از مراسم تدفین صاحب کارش آمد و تسویه کرد. 🕊🌷 🍃🌺