🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸🍃السلام وعلیک یا مولانا یا صاحب العصر والزمان #امام_مهربانم
سه شنبه ای که تو را بی قرار می گرید
سکوت کرده و چشم انتظار می گرید
صدای آتیه جمعه نیامده ایست
که وقت آمدنش زار زار می گرید
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🍃🍃🍂
🍃🍂
🍂
معرفی مختصر شهید #محمدرضادهقان_امیری
-تاریخ تولد:۱۳۷۴/۰۱/۲۶
-محل تولد:تهران
-وضعیت تاهل:مجرد
-فرزند دوم خانواده ی آقای علی دهقان امیری
-دانش آموخته ی دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام صادق علیه السلام
-دانشجوی سال سوم فقه و حقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری
...
-اعزام به سوریه در تاریخ:۱۵مهرماه سال ۱۳۹۴ به عنوان بسیجی تکاور
...
-شهادت درتاریخ:۲۱آبان ماه سال ۱۳۹۴
-محل شهادت:سوریه
-محل دفن:امامزاده علی اکبر چیذر
🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🍃🍃🍂 🍃🍂 🍂 معرفی مختصر شهید #محمدرضادهقان_امیری -تاریخ تولد:۱۳۷۴/۰۱/۲۶ -محل تولد:تهران -وضعیت تاهل:م
با سلام ووقت بخیر خدمت همه همراهان همیشگی وعرض خیر مقدم به بزرگوارانی که تازه به جمع ما پیوستند
امیدوارم در کنار همراهی همه شما بزرگواران بتوانیم قدمی هرچند کوچک در راه نشر سیره و اندیشه های شهید برداریم
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🕊💦ظرافتهای اخلاقی شهدا
یکی از بچههای مخابرات پادگان وارد نمازخانه شد و گفت: برادر هادی، آقای وصالی پیغام دادند که حتما امشب سرپل ذهاب برگردید. ابراهیم داشت فکر میکرد که گفتم: آقا ابرام ول کن. الان هوا تاریکه و داره به شدت بارون میاد بذار صبح میریم. ابراهیم بلند شد و گفت: «پاشو بریم. اصغر وصالی بر ما ولایت داره. او فرمانده است و امرش واجبه.»
از کسی مثل ابراهیم که بارها با اصغر شوخی میکرد و میخندید، توقع این حرف را نداشتم! او به من که شش سال از او کوچکتر بودم درس داد. این حرف را سالها آویزه گوش کردم که امر فرمانده، دستور ولایت و واجب است.
آماده رفتن شد. گفتم: آقا ابرام، بارون به این شدت تا حالا من ندیدم. تو این بارون نمیتونیم چراغ خاموش بریم.
ابراهیم گفت من پیراهنم رو درمیارم جلوی ماشین می دوم زیر پیراهنی سفیدم باعث میشه بتونیم راه را پیدا کنیم
من نگذاشتم چون رانندگی بلد نبودم خودم با زیر پیراهنی جلوی ماشین دویدم وآقا ابراهیم ماشین رو پشت سر من آورد
به پادگان رسیدیم
اصغر وصالی نگاهی به سر و وضع ما کرد و گفت: آقا ابراهیم، خب صبح برمیگشتید. ابراهیم گفت: «امر فرمانده بود، اگر سنگ هم از آسمون میآمد ما برمیگشتیم.» اصغر سرش را از شرمندگی پایین انداخت و چیزی نگفت.
#شهیدابراهیم_هادی
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🌺🕊
زندگــی ...
از شهادت آغاز میشود
آنانڪه یڪ عمر مرده اند ،
یڪ لحظه هم شهید نخواهند شد ...
ڪوچههای عاشقی شبگرد میخواهد رفیق
طاقٺ وظرفیتی پردرد میخواهد رفیق
چون شهیدان درجوانی دسٺ از دنیا بشوی
ترڪ لذتهای دنیا مرد میخواهد رفیق
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
دنیا مشتش را باز کرد شهدا #گل بودند وماپوچ
خدا آنهارا برد وزمان مارا....