💠✨ 💠✨فاصله ای که با شهدا داریم.... فرستادنم اطراف اهواز،گشتی بزنم وچندجارو ببینم.به دکتر رهنمون گفتم تو هم می آیی؟ گفت آره خیلی دوست دارم اطراف اهواز رو ببینم . را افتادیم .از شهر که رفتیم بیرون،رهنمون به راننده گفت نگهدارد. پرسیدم چکار میخوایی بکنی؟ گفت هیچی.برمی گردم شما میخواهیید بروید ماموریت من که نمی خواهم بروم ماموریت میروم تفریح ماشین هم دولتی است. پیاده شد ماشین گرفت برگشت #شهیددکترمحمدعلےرهنمون #ظرافتهاےفکرےاخلاقےشهدا 🌷 @Dehghan_amiri20 🌷

❄️✨عروسےخودش... شنیده بودیم نماز جماعت و اول وقت برایش اهمیت دارد،ولی فکر نمی کردیم انقدر مصمم باشد! شب عروسیش بود. اذان که شد، همه را بلند کرد که نماز بخوانند.انگار نه انگار عروسی است.آن هم عروسی خودش، یکی را فرستاد جلو، بقیه هم پشت سرش نماز جماعتی شد به یاد ماندنی #شهیددکترمحمدعلےرهنمون🌷 #فاصله_ای_که_باشهداداریم 🕊 🌼🍂|• @dehghan_amiri20

📝🍃|می‌خواهم از چشم بعضی‌ها بیفتم... یزد آن موقع کوچک‌تر بود. مردم بیش‌تر همدیگر را می‌شناختند. هرچه می‌شد همه جا می‌پیچید. محمد هم به خاطر درسش و هم برای خطش خیلی معروف شده بود. اسمش سر زبان‌ها افتاده بود. در یک روز دیدم دست‌هاش را حنا بسته. به مسخره گفتم «محمد! این دیگر چه کاری است؟» گفت «این طوری کردم که از شرّ این دختر مدرسه‌ای‌ها راحت بشَم. بگند اُمُّله. کاری به کارم نداشته باشند.» #شهیددکترمحمدعلےرهنمون🌷 #ظرافتهاےروحےشهدا🕊 #فاصله_ای_که_باشهداداریم...💔 🌹✨|• @dehghan_amiri20