eitaa logo
دهڪده ‌مثبت
1.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
10 فایل
یه دهڪده مثبت، تا توے اون یه زندگی آروم‌ و بدور از افڪار منفی رو تجربه ڪنی(جلسات روزاے زوج رو از دست ندین)♥️ پیشنهادات وارسالی‌هاے زیباتون رو اینجا می‌خونم🌱 @Goolnarjes313 https://harfeto.timefriend.net/16851976543119 لطفامعرفی‌مون کن @Dehkade_mosbat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰احڪـ🔎ــام روزه⚡️ 🔰 سوال ❓ ❓ گاهی انسان ترش می کند و چیزی از معده او به فضای دهانش می آید. حال، اگر روزه داری آن چیز را سهوا یا به عمد فرو ببرد، روزه اش چه حکمی دارد؟ ✅پاسخ: 👥 همه مراجع: اگر پس از رسیدن به فضای دهان، به طور عمدی و با اختیار فرو ببرد، روزه اش باطل می شود❌ ولی سهوا روزه را باطل نمی کند. -------------- 🔍منبع: توضیح المسائل ده مرجع، با استفاده از م 1652؛ خامنه ای،‌ سایت،‌ استفتائات جدید، روزه؛ سبحانی، توضیح المسائل، با استفاده از م 1568.
💯از شیوه ‌های تبلیغاتی صحیح استفاده نماید. 🍀به مبانی و ارزش‌های اسلام، انقلاب و اهداف ملت پایبند باشد 🌺انتخاب که می خواهید بکنید، بشناسید و انتخاب کنید؛ بشناسید. به دینشان، به تعهّدشان، به وفاداری ‌شان به انقلاب، به ایستادگی ‌شان در راه انقلاب، به عزم و اراده ‌شان، به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشوید، [آن‌وقت‌] رأی بدهید. بیانات در دیدار مردم نجف‌آباد ۱۳۹۴/۱۲/۰۵
✍️تلاوت قرآن 🔹رسول اللَّه صلى اللَّه عليه و آله - في بيان أعمال شَهرِ رَمَضان وآدابه - : أكثِروا فيهِ مِن تِلاوَةِ القُرآنِ . 🌺پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله - در بيان اعمال و آداب ماه رمضان - : در اين ماه ، زياد قرآن تلاوت كنيد. 📚بحار الأنوار: ج 96 ص 340 ح 5 . 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
✍️چگونه رستگار شویم؟ ✨و مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَخْشَ اللَّهَ وَ يَتَّقْهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ (1) 🔹و هر كه از خداوند و رسولش پيروى كند و از خدا بترسد و از او پروا كند، پس آنان همان رستگارانند. 🍀سعادت، كارى به نژاد و سن و جنس و قبيله ندارد، هركس تسليم خدا باشد، رستگار مى ‏شود. 🌸 پيامبر صلى الله عليه و آله معصوم است، زيرا اطاعت از او، بى قيد و شرط آمده است. 🌺 آنچه ارزش است، خشيت درونى و پرواى بيرونى است. 🍀 اطاعت نبايد موجب غرور شود، بلكه روحيّه‏ ى خشيت و تقوا لازم دارد. 🌸 خداترسانِ تقوا پيشه كه مطيع خدا و رسولند، حتماً رستگار مى ‏شوند. ☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️ 1) نور/52 📚تفسير نور، ج‏6، 203 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
🔹عباس شماره پلاک خانه دید. ماشین را نگه داشت. صلواتی که برای سلامتی بچه ها، در حال فرستادن بود؛ تمام کرد. بی سیم را خاموش کرد. به اطراف نگاه کرد. کوچه برایش آشنا آمد اما یادش نیامد کی به اینجا آمده است. پشت صندوق عقب رفت تا لباس آتش نشانی را در بیاورد اما یادش افتاد، کفش هایش در ایستگاه جا مانده. چاره ای نبود. بسم الله گفت و زنگ در را فشار داد. جواب صدای پشت اف اف را داد: - محمدی هستم. عباس. ببخشید ☘️تازه یادش افتاد دست خالی آمده بود. در باز شد و هم زمان با بیرون آمدن پدر عروس از درگاهی خانه، او وارد راهرو حیاط شد. در را پشت سرش بست. نگاهی به کفش ها و شلوار آتش نشانی اش کرد. همه سیاه و دودی شده بود. - خوش آمدین. بفرمایید داخل. بفرمایید. 🔸صدا آشنا بود. با نزدیک تر شدن پدر عروس، عباس حاج عبدالکریم را شناخت. فکر کرد شاید اشتباه شده است. یا شاید .. عباس دستانش را به حالت تسلیم بالا برد و گفت: - خیلی ببخشید. از عملیات اومدم لباس هام دودی ان. دستتون کثیف نشه. - اشکالی نداره. خدا خیرتون بده. بفرمایید داخل. 🔹حاج عبدالکریم، دستش را پشت عباس گذاشت و حال و احوال کرد. دم در ورودی خانه، عباس کت و شلوار و چکمه آتش نشانی را در آورد. لباس را جفت شده، دم در گذاشت و کتش را روی شلوار و چکمه ها. باد به بدنش خورد و خنک شد. در بدو ورود، به برای شستن دست و صورتش، به روشویی رفت. صورت دود زده اش را در آینه دید. خجالت کشید که با این قیافه به خواستگاری آمده است. همان طور که دستان کفی اش را به صورت می مالید به رفتار آقای سهندی فکر کرد که قیافه کثیف و موهای ژولیده اش را به رویش نیاورده بود. صورتش را زیر شیر آب گرفت. رنگ سیاه از چهره پاک کرد. مادر پشت در روشویی آمد. آرام در زد و لای در را باز کرد. دهانش را به یک سانت فاصله ای که بین در و چارچوب در افتاده بود فرو کرد و آرام پرسید: - کاری نداری عباس؟ چیزی نمی خوای؟ 🔸عباس در را باز کرد. از صورتش آب می چکید. دستمال کاغذی را از مادر گرفت و زیر ریش های کم پشتش گرفت و بی مقدمه از مادر پرسید: - عروس ضحی خانومه؟ - آره دیگه. چطور؟ گفته بودم که. - متوجه نشده بودم. ☘️لبخند زد و به خاطر دستمال، تشکر کرد. دستی به موهای ژولیده اش کشید و کمی صافش کرد. مادر از زیر چادر، شانه کوچکی در آورد و دست عباس داد. عباس موهایش را شانه کرد و به مادر پس داد. دست مادر را بوسید و با مادر به سمت سالن پذیرایی رفت. از اینکه دیر کرده بود عذرخواهی کرد و به درخواست حاج عبدالکریم، مقداری از عملیات را تعریف کرد. آقای تابش در ادامه توضیحات عباس افزود: - شکر خدا کسی آسیب ندید. نیروها آتش رو خاموش کردن و دارن وسایل رو جمع می کنن. 🔹عباس اشاره آقای تابش را دید و متوجه شد تمام عملیات را زیرنظر داشته است. از اینکه فهمیده بود ضحی، همان عروسی است که مادر برای او در نظر گرفته، حال غریبی داشت. زیر لب خدا را شکر کرد که روی حرف مادر حرفی نزده بود. از اینکه کار را دست خدا سپرده بود خوشحال شد و لبخندی زد. لبخندی که از چشم آقای تابش و پدر عروس، مخفی نماند: - چیه کبکت خروس می خونه عباس آقا؟ از سوال آقای سهندی جا خورد: - راستش.. نمی دونم بگم یا نه. مادر ضحی به کمک همسرش آمد و گفت: - راحت باشین عباس آقا. بفرمایین. 🔸عباس به مادر نگاه کرد. مادر هم منتظر بود. سرش را پایین انداخت و گفت: - راستش من بعد از جریان خرابی ماشین، راجع به شما و خانواده تحقیق کردم؛ منتهی مادر رو در جریان نذاشته بودم. مادر هم در جلسه قرآن عروسی رو دیده بودن و به من معرفی کردن برای خواستگاری. منم روم نشد بگم که فرد دیگه ای رو در نظر دارم. البته احساس کردم شباهت هایی دارن ولی هیچوقت فکرشو نمی کردم که هر دو، یک نفر باشن. الان این رو فهمیدم. برای همین خوشحالم. - از اینکه عروس یک نفر از آب در اومده؟ 🔹این را آقای تابش گفت و خندید. حاج عبدالکریم هم لبخند زد اما عباس گفت: - نه. برای اینکه روی حرف مادرم حرف نزدم و کار رو دست خدا سپردم. آزمایشی بود. 🌸با این حرف عباس، خنده روی صورت آقای تابش، به تبسم نشست. مجلس برای لحظاتی ساکت شد. خانم سهندی به مادرعباس نگاه کرد و لبخندی شیرین تحویلش داد. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @salamfereshte 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙بشنويد| تا صبح 1️⃣ اولین کلیپ صوتی از مجموعه‌ی چهار قسمتی 🏴 به مناسبت سالروز شهادت حضرت علی علیه‌السلام 🌙 @Khamenei_ir
✨سلام و درود خدا بر تو ای صاحب شب های قدر 🏴آقاجان تسلیت 🍀آقاجان شب تقدیر یکسالمان به دستان نازنینتان فرا رسیده است. ◾️آقای مهربانی ها در ابتدای سال قلب خود را به دستان مهربانت سپردم امید دارم نگاه خاص و ولایی تان دل ویران مرا مصفا کند. 🔹آقاجان با آمین گفتن به العفوها و دعاهایمان، سرنوشتی مورد رضایت خودتان نصیبمان کن. 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
✍️چرا پیروی از هوای نفس مذمّت شده است؟ ✨أرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا (1) 🔹آيا كسى كه هواى نفس خود را معبود خود قرار داده است ديده‏ اى؟ آيا تو مى‏ توانى وكيل او باشى (و به دفاع از او برخيزى و او را هدايت كنى)؟ ▪️به هر معبودى غير از حقّ، هوى گفته مى‏ شود. ▪️ هواپرستى، سرچشمه غفلت، کفر و فساد است. 🔹هواپرستى، بدترين انحراف و مانع قضاوت عادلانه است. 🔹آغاز فتنه‏ ها پيروى از هوسها و ايجاد بدعت ‏ها مى ‏باشد. ▪️هوا و هوسها انسان را كر و كور كرده و قدرت تشخيص حقّ از باطل را مى ‏گيرد. ▪️شجاع‏ ترين مردم كسانى هستند كه بر هوس ‏هاى خود غلبه كنند. 🔸پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: هوى را بدان سبب هوى‏ ناميده ‏اند كه صاحب خود را فرو مى‏ افكند. 🔸أنبیاء مسئوليّتى در هدايت اجبارى هواپرستان ندارند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 1)فرقان/43 📚تفسير نور،ج‏6، 260. 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
✍️شب قدر و ولایت امیرالمؤمنین(علیه السلام) 🔹ذكِرَ عِنَد أبي عَبدِاللّهِ عليه السلام « إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ » قالَ : «ما أبيَنَ فَضلَها عَلَى السُّوَرِ» ، قالَ : قُلتُ : وأيُّ شَيءٍ فَضلُها؟ قالَ : «نَزَلَت وِلايَةُ أميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام فيها» . قُلتُ : في لَيلَةِ القَدرِ الَّتي نَرتَجيها في شَهرِ رَمَضانَ؟ قالَ : «نَعَم ، هِيَ لَيلَةٌ قُدِّرَت فيهَا السَّماواتُ وَالأَرضُ ، وقُدِّرَت وِلايَةُ أميرِالمُؤمِنينَ عليه السلام فيها» . 🔸 نزد امام صادق عليه السلام از سوره «إنّا أنزلناه» ياد شد. فرمود: «چه قدر روشن است فضيلت آن بر [ ديگر] سوره ها!». گفتم: فضيلت آن چيست؟ فرمود: «ولايت امير مؤمنان عليه السلام در آن نازل شده است». گفتم: در شب قدرى كه در ماه رمضان به آن اميد داريم؟ فرمود: «آرى. آن ، شبى است كه آسمان ها و زمين در آن مقدّر شده اند و ولايت امير مؤمنان عليه السلام نيز در آن ، مقدّر شده است». 📚معاني الأخبار : 316 / 2 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
متن سوال: آیا روزه دار می تواند ملاک در امساک و افطار را اذانی قرار دهد که از رسانه های گروهی اعلام می گردد؟ 👇👇👇 ✍🏻 (رحمة الله علیه)) ✅اگر موجب یقین و اطمينان به دخول وقت باشد اعتماد بر آن مانع ندارد. توضیح المسائل، ص112، با استفاده از م 742 🌾🌾🌾 ✍🏻آیت الله (دام ظله العالی)) ✅اگر براي مكلف اطمينان به دخول وقت حاصل شود،‌ مي تواند بر آن اعتماد كند. اجوبة الاستفتائات، ص79، س359 🌾🌾🌾 ✍🏻آیت الله (دام ظله العالی) ✅اگر موجب یقین یا اطمينان به دخول وقت باشد اعتماد بر آن مانع ندارد. توضیح المسائل جامع، ص280، با استفاده از م894 . 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی) ✅چنانچه موجب اطمينان يا ظن قوي شود، مانعي ندارد. توضیح المسائل، ص134، با استفاده از م682 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) ✅اگر علم يا اطمينان به دخول وقت حاصل شود اعتماد بر آن مانع ندارد. توضیح المسائل، ص138، با استفاده از م748 🌾🌾🌾 ✍🏻آیت الله (دام ظله العالی)) ✅اگر موجب یقین و اطمينان به دخول وقت باشد اعتماد بر آن مانع ندارد. جامع ‌الاحكام‌، ج1، ص64، با استفاده از س649 ∞═┄༻•✾✿🖤✿✾•༺┄═∞ 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114
💯از شیوه ‌های تبلیغاتی صحیح استفاده نماید. 🔘اجتناب از اشرافی گرى؛ یعنى ضد ارزش کردن. در انقلاب ما این نکته وجود داشت؛ این را بتدریج بعضى ها سعى کردند کمرنگ کنند. این در مسائل اقتصادى ما اثر دارد، در مسائل روانى ما اثر دارد. اشرافی گرى و گرایش به اشرافی گرى، یک ضد ارزش بود در انقلاب. یعنى افرادى در سطوح مختلف بودند که از اینکه به اشرافی گرى نسبت داده شوند، یا از آنها چیزى دیده شود که جزو خصوصیات اشرافی گرى باشد، بشدت اجتناب می کردند. ✅مسئولین کشور در درجه ى اول متعهد به این قضیه هستند و باید باشند. این تدریجاً ضعیف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش کردن اشرافی گرى، بحمداللَّه وجود دارد، و این خیلى فرصت خوبى است؛ نعمت بزرگى است. 🔰بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان در دانشگاه علم و صنعت‌ ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
☘️خانم محمدی، برای اینکه فضای مجلس را کمی تغییر بدهد و بحث را که به خاطر دیرآمدن عباس، شروع نشده بود، آغاز کند گفت: - عباس همیشه به من لطف داشته. خیلی خوشحالم ضحی خانم، همون خانمی است که عباس پسندیده. اگه اجازه بدین، با همدیگه صحبتی داشته باشن. - اختیار دارید. تا جوون ها با هم صحبت می کنن، شما هم میوه میل بفرمایید. 🔹ضحی با شنیدن حرف پدر، با دست دیگر، جلوی چادرش را گرفت و از جا بلند شد. دو قدم از مبل راحتی فاصله گرفت و منتظر شد تا عباس آقا هم بلند شود. عباس هم به اشاره آقای تابش، بلند شد. با اجازه ای گفت و به سمت ضحی رفت. سرش پایین بود. کتی نداشت که با دستانش، لبه های کت را بگیرد. دست راستش را باز کرد و بفرمایید گفت. ضحی به سمت اتاق رفت و عباس پشت سر ضحی، داخل شد. 🔸عباس، در اتاق را باز گذاشت. ضحی گوشه ای ایستاده بود. منتظر بود عکس العمل عباسِ آتش نشان را ببیند. عباس نگاهش را که بالا آورد؛ چشمش به قاب عکس امام زمان علیه السلام افتاد. ناخودآگاه دستش را روی قلبش رفت. در دل، از حضرت خواست دستشان را روی سرش بگذارند و به او نگاه کنند. ضحی بفرمایید گفت. عباس نفهمید که ضحی به کجا اشاره کرد. صندلی پشت میز را انتخاب کرد و نشست. ضحی هم لبه تخت نشست. چادرش را روی انگشتان پایش کشید و مرتب کرد. خیالش که راحت شد، کمی سرش را بالا گرفت و به صورت عباس که داشت حرکات او را نگاه می کرد، رسید. حیا کرد و در چشمانش نگاه نکرد و به نقش گل های چادرش، خیره شد. 🔹مادر، سینی چای و لیوان آبی را برای عباس آقا آورد. آن را روی میز گذاشت و از اتاق بیرون رفت. عباس، لیوان آب را برداشت و کمی نوشید. نفس عمیقی کشید و گفت: - ببخشید دیر کردم. شغل ما هم اینجوریه. شما احتمالا درک کنین. - بله متوجه ام. برای ما هم این جور کارهای فوری پیش اومده. اشکالی نداره. 🔸ضحی خواست بگوید اگر خسته اید یک شب دیگر اما عباس بلافاصله گفت: - متشکرم. من دو سالی از شما کوچک تر هستم. متولد سال ...... 🔹عباس هر چیزی که به ذهنش می رسید باید بگوید را گفت. ضحی هم حرفهایش را زد. ساعت اتاق، تند و تند حرکت می کرد. مادر، دو بشقاب میوه آماده کرد تا برای بچه ها ببرد. عباس زودتر از ضحی، از جا بلند شد و بشقاب ها را از خانم سهندی گرفت و تشکر کرد. بشقابی را به دست ضحی داد و بشقاب دیگر را روی میز گذاشت. ☘️خانم سهندی رفته بود. روی صندلی نشست. به کتاب های داخل کتابخانه ضحی نگاه کرد. خیلی از کتاب ها را می شناخت. از اسم کتاب ها و نحوه چینش آن ها، کمی بیشتر ضحی را شناخت. لبخند زد. ضحی، همان طور بود که فکر می کرد و از این بابت، خیلی خوشحال بود. از نگرانی اولیه ای که هنگام داخل شدن به خانه ضحی داشت، هیچ ردپایی برجای نمانده بود. چاقو را برداشت. ضحی، ادامه حرفش را نگفت و بفرمایید زد. کمی مکث کرد و وقتی دید عباس آقا سوالی از او نمی کند پرسید: - زمان هایی که خیلی ناراحت بشین یا خیلی خسته باشین، چی کار می کنین؟ 🔺عباس لبه چاقو را از بالا، زیر پوست پرتقال برد. مکثی کرد و همان طور که اولین لایه پوست پرتقال را به آرامی جدا می کرد گفت: - وقتی خیلی ناراحت باشم، اگه به مشکل خورده باشم، می رم سر قبر پدرم. اما اگه مشکلی چیزی عامل ناراحتی ام نباشه، می رم گلزار شهدا؛ گاهی امامزاده؛ گاهی که موقعیت رفتن به این جاها رو نداشته باشم، به نماز پناه می برم؛ یا قرآن گوش می دم و می خونم. پدر خدا بیامرزم، هر وقت ناراحت بود، قرآن می خوند. 🔸یاد پدر، لبخند تلخی را روی لب های عباس آورد. دلش برایش تنگ شده بود و جای خالی اش را در خواستگاری ها، بیشتر احساس می کرد. ضحی متوجه تغیر حالت عباس شد. بشقاب جلویش را کمی جا به جا کرد و آرام گفت: - خدا رحمتشون کنه. عباس تشکر کرد و با لحنی متفاوت از قبل، ادامه داد: - اما وقتی خیلی خسته باشم، هر جا باشم سرمو می ذارم زمین و می خوابم. 🔹ضحی از تصور حرف عباس، زیر چادر، خنده ای بی صدا کرد. عباس دومین لایه از پوست پرتقال را ببین نوک چاقو و انگشت شصتش گرفت. آن را کشید و در حال جدا کردنش گفت: - البته اگه سر شیفت نباشم. شما چی کار می کنین؟ 🌸صدای مادر عباس از راهرو آمد: - عباس آقا، دیروقت شده. اذیت می شن. بریم مادر؟ 📣کانال در ایتا، سروش، بله @salamfereshte 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114
✨سلام حضرت مهدی (علیه السلام) ✨سلام ابن فاطمه (علیهما السلام) 📖آقاجان چند روزی ست کتاب شیرینِ قرآن در قرآن را می خوانم. 💠در آن کتاب آقای جوادی آملی، قرآن را حبل و ریسمانی معرفی کرده که اگر به آن تمسک جوییم و چنگ بزنیم، آن ریسمان ما را با خودش بالا می برد . ⁉️چگونه کتابی که اینچنین سبب نور و معرفت است در مهجوریت به سر می برد و در بین ما غریب است؟ آقاجان خودتان دستمان را بگیر و با راه هدایت که همان کتاب قرآن عزیز است آشنا و دوست بگردان. 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
✍️اراده خداوند ✨و نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ (1) 🔹و ما اراده كرده‏ ايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم. 🔸كلمه‏ ى «منت» در اين‏جا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد. 🔹شكّى نيست كه هرگاه اراده‏ ى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمى ‏تواند سدّ راه آن گردد. 🔸با اين‏كه همه نعمت‏ها از جانب خداوند است و بندگان در هر نعمتى رهين منّت او هستند، ليكن او در خصوص چند نعمت، تعبير به منّت فرموده كه طبعاً از اهميّت بالاى آنها حكايت دارد، از جمله: الف: نعمت اسلام. ب: نعمت نبوّت. ج: نعمت هدايت. د: نعمت حاكميّت مؤمنان. 🔹در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام و حكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است. 🔸حكومت جهانى مستضعفان و حمايت از مظلومان تاريخ، اراده و خواست الهى است. 🔹 در حكومت خودكامه طاغوتى، نيروهاى كارآمد به ضعف كشانده مى‏شوند. 🔸 امامت، همچون بعثت، نعمت ويژه ‏اى است كه خداوند بر مردم منّت مى‏نهد. ☘️☘️☘️☘️☘️ 1) قصص/5. 📚تفسير نور،ج‏7، 16. 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
🔹عنِ اِبْنِ عُمَرَ قَالَ : سَأَلْنَا اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَغَضِبَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَذْكُرُونَ مَنْ مَنْزِلَتُهُ مِنَ اَللَّهِ كَمَنْزِلَتِي ☘️ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَحَبَّنِي وَ مَنْ أَحَبَّنِي فَقَدْ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ وَ مَنْ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ كَافَأَهُ اَلْجَنَّةَ ☘️ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً لاَ يَخْرُجُ مِنَ اَلدُّنْيَا حَتَّى يَشْرَبَ مِنَ اَلْكَوْثَرِ وَ يَأْكُلَ مِنْ طُوبَى وَ يَرَى مَكَانَهُ فِي اَلْجَنَّةِ 🔸عبد اللّه بن عمر گفت:از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در مورد على بن ابى طالب عليه السّلام [بطور توهين ‌آميزى]سؤال كرديم.آن حضرت خشمگين شد و فرمود: چرا عدّه ‌اى به بدى ياد مى ‌كنند از كسى كه مقام و منزلتش نزد خدا،همچون مقام و منزلت من است‌؟! 🍁آگاه باشيد هر كس على را دوست بدارد،مرا دوست مى ‌دارد و هر كس مرا دوست بدارد،خداوند از او راضى است و هر كس خدا از او راضى باشد،پاداشش را بهشت قرار مى ‌دهد. 🍁بدانيد،هر كس على را دوست بدارد،از دنيا نمى ‌رود مگر اينكه از حوض كوثر بنوشد و از درخت طوبى بخورد و جايگاه خود را در بهشت ببيند. 📚فضائل الشيعة ؛ ص4. 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
📚 روزه ی کارگران 📘 سؤال: اینجانب هستم و می توانم روزه بگیریم، ولی کار کردن در ماه رمضان و روزه گرفتن برایم بسیار مشکل است؛ به طوری که کارم را تحت تأثیر قرار می دهد و ممکن است به اخراجم منجر شود؛ لطفاً مرا راهنمایی کنید؟ 📔 جواب: باید روزه بگیرید و هر گاه مشقت بسیار زیاد داشت، می توانید روزه را افطار کنید و پس از ماه رمضان قضای آن را بگیرید. ∞═┄༻•✾✿🖤✿✾•༺┄═∞ 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
💯از شیوه ‌های تبلیغاتی صحیح استفاده نماید. ✍️امانت ‌دار، پاکدامن و به دور از فساد باشد. 🍀بنابراین، همه صلاحیّت دارند؛ منتها امر ریاست جمهوری، بالاتر از این حرفهاست. باید گشت و اصلح را پیدا کرد. باید گشت و امین ترین را انتخاب کرد. 🔰بیانات در دیدار جمعی از روحانیون ۱۳۷۶/۰۲/۱۳ 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
🌹 پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود: 🌺موسى عليه السلام گفت: خدايا! نزديكى به تو را مى خواهم . فرمود: «نزديكى به من ، براى كسى است كه شب قدر را بيدار مى مانَد» . 🍃گفت: خدايا! رحمت تو را مى خواهم. فرمود: «رحمت من ، براى كسى است كه در شب قدر ، بر بينوايانْ رحم مى كند». 🌸گفت: خدايا! عبور از صراط را مى خواهم. فرمود: «آن ، براى كسى است كه در شب قدر ، صدقه اى بدهد». ☘️گفت: خدايا! درختان و ميوه هاى بهشتى را مى خواهم. فرمود: «آن ، براى كسى است كه در شب قدر ، تسبيح بگويد». 🌼گفت: خدايا! رهايى از آتش را مى خواهم. فرمود: «آن ، براى كسى است كه در شب قدر ، آمرزش بخواهد» . 🍀گفت: خدايا! خشنودى تو را مى خواهم. فرمود: «خشنودى من ، براى كسى است كه در شب قدر ، دو ركعت نماز بگزارد». 🌟پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :قالَ موسى : إلهي اُريدُ قُربَكَ . قالَ : «قُربي لِمَن يَستَيقِظُ لَيلَةَ القَدرِ» . قالَ : إلهي اُريدُ رَحمَتَكَ . قالَ : «رَحمَتي لِمَن رَحِمَ المَساكينَ لَيلَةَ القَدرِ» . قالَ : إلهي اُريدُ الجَوازَ عَلَى الصِّراطِ . قالَ : «ذلِكَ لِمَن تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ في لَيلَةِ القَدرِ» . قالَ : إلهي اُريدُ أشجارَ الجَنَّةِ وثِمارَها . قالَ : «ذلِكَ لِمَن سَبَّحَ تَسبيحَةً في لَيلَةِ القَدرِ» . قالَ : إلهي اُريدُ النَّجاةَ مِنَ النّارِ . قالَ : «ذلِكَ لِمَن استَغفَرَ في لَيلَةِ القَدرِ» . قالَ : إلهي اُريدُ رِضاكَ . قالَ : «رِضايَ لِمَن صَلّى رَكعَتَينِ في لَيلَةِ القَدرِ» . 📚بحار الأنوار : ج 98 ص 145 ح 3 . 📣کانال در ایتا، سروش، بله @salamfereshte
🔹عباس به پرتقال دستش نگاه کرد. آن را داخل بشقاب گذاشت و گفت: - موندم این پرتقال رو، بخورم بعد برم؛ یا ببرمش بعد بخورم؟ - هر طور راحتین. - پس می خورم. 🔸پرتقال را مجدد روی دست گرفت. دو لایه دیگر پوستش را هم کند. نصفش را به سمت ضحی تعارف کرد. ضحی تشکر کرد اما عباس، دستش را پس نکشید. نصف پرتقال را گرفت. عباس ی پر پرتقال را جدا کرد و داخل دهانش گذاشت. ضحی به پرتقال نگاه کرد و به آرامش عباس آقا، غبطه خورد. پرتقال خوردنش که تمام شد، از جا بلند شد. تشکر کرد و عذرخواهی. التماس دعا گفت. خداحافظی کرد و از اتاق، بیرون رفت. 🌸ضحی همان جا ماند. صدای خداحافظی و تعارفات مرسوم را می شنید و به پرتقال داخل دستش، خیره شده بود. باید چه می کرد؟ چرا اینقدر نگران بود؟ عباس که راحت و صمیمی، حرف زده بود پس چرا نگران بود؟ روی تخت دراز کشید و چادر را روی صورتش کشید. خوشحال بود اما دلشوره داشت. اگر این اختلاف سنی بعدها مشکل ایجاد کند چه؟ اگر پدر نداشتنش بعدها مشکل زا شود چه؟ قرار است با مادرش زیر یک سقف زندگی کنیم؟ با مادرش می خواهد چه کار کند؟ مادرش چه اخلاقی دارد؟ این ها را که نمی توانستم از او بپرسم. نکند از آن دست مادرشوهرهای ترسناک باشد؟ اما اصلا به قیافه شان نمی خورد ولی مگر ندیدی تا به پسرش گفت عباس بریم او هم چشم گفت. نکند عباس از مادرش اینقدر حساب ببرد که او را ندیده بگیرد و به مشکل بخورند؟ خدایا چه کار کنم؟ 🔹با صدای تق تق، آرنج و چادر رنگی را از صورت برداشت. به محض دیدن پدر، از جا بلند شد. به احترام، چند قدمی پیشواز پدر رفت. حاج عبدالکریم نگاهی به در و دیوار اتاق کرد و نشست. پرتقال نخوره داخل بشقاب را نگاه کرد و گفت: - شما نخوردی؟ - میل نداشتم. - خب؟ عباس آقا رو چطور دیدی؟ - همون طور بود که دوستتون نوشته بودن. - درسته. شنیدی چی گفت؟ آزمایشی بود. کم مردی می شناسم که تو این سن، این نگاه رو داشته باشه. ابتلا و آزمایش خدا. - درسته. - خب من دیگه برم. حتما خسته ای. ☘️پدر می خواست سر صحبت و درد و دل دخترش را باز کند اما نتوانست. از اتاق بیرون رفت. ضحی لب بسته بود. دلش نمی خواست حال پدر را با افکار مشوشی که داشت، خراب کند. به سختی لبخند زد؛ اما پدر همه این ها را فهمید. لیوان آبی پر کرد و برای ضحی آورد و نشست و این بار، مصمم شد تا سر صحبت را باز کند و کلاف درهم گورشده ذهنی ضحی را باز کرده و دوباره مرتب، بپیچد. حتی اگر روزها طول بکشد. و روزها طول کشید. بارها با عباس دیدار گذاشت و در انتها، افکار دخترش را مرتب کرد. 🔹حاج عبدالکریم مشاور نبود اما قرآن خوانده بود. هر حرف و فکری که ضحی داشت، جوابش را با ترجمه آیات می داد. صبح ها آیات حفظ شده را از دخترش تحویل می گرفت. ظهرها، اخبار بیمارستان بهار و بخش اورژانس را که ضحی به صورت افتخاری آنجا رفته بود می شنید. شده بود همان پدر جوانی که جز ضحی، هیچ دختر و کار و دغدغه ای ندارد و ضحی هم شده بود دختر ده ساله ای که با کمک مادر، همه چیزش را به بابا می گفت: - می دونین باباجون، راستش خیلی فکر کردم. توی تست هایی هم که دادم، نمره سوالاتی که مربوط به بحث خیانت شوهر بود رو از همه بالاتر می زدم. از این خیلی می ترسم. - حق داری. منم بودم تو این دوره زمونه می ترسیدم. ولی کار خاصی از ما بر نمی یاد الا دعا و کمک به تقوا و ایمان خودمون و خانواده مون. افراد متقی و با ایمان کمتر در دام می افتن و اگر بیافتن، نجات پیدا می کنن. - درسته. اگر در دام بیافته چی؟ - هنوز که نیافتاده. اما اگر هم چنین موقعیتی دامی برای هر کسی پهن بشه، آزمایشه. امتحانه. این امتحان برای شما هم هست. این طور نیست؟ 🌸ضحی به حرفهای پدر، بارها و بارها فکر کرد. آن ها را برای خود نوشت. تکرار کرد که ملکه ذهنش شود و سدی شود برای این صداهای ذهنی اذیت کننده اش. حالا قرار بود بعد از چند ماه، مجدد به همراه خانواده، به زیارت خانم حضرت معصومه سلام الله علیها برود. از جهتی نگران بود و از جهتی خوشحال. عباس و مادرش، زودتر از آن ها راه افتاده بودند تا کارهای مربوط به عقد در حرم خانم را انجام دهند. 📣کانال در ایتا، سروش، بله @salamfereshte 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114
✨السلام علیک یا صاحب الزمان 🏴آقاجان تسلیت می گم شهادت پدر بزرگوارتان حضرت علی(علیه السلام) را 🏴 ▪️مولای عزیز چقدر پدر بزرگوارتان غریب بودن که 25 سال صبر کردند، خانه نشین بودن و دردل های خود را با چاه های نخلستان مدینه می کرد. ▪️آقاجان شما هم غریب هستید آن هم به مدت هزارو اندی سال . غریبی! که این همه مدت منتظرمان بودید و هستید . 🤲اللهم عجل لولیک الفرج 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
✍️راه رسیدن به قرب الهی ✨و الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ (1) 🔹و كسانى كه در راه ما (تلاش و) جهاد كردند، راه ‏هاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است. 🔸براى رسيدن به هدايت ويژه‏ ى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد، چنانكه در جاى ديگر مى ‏فرمايد: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» 🔹گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى را به دنبال دارد. 🔸 در مديريّت و رهبرى، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد، در وسط راه، هدايت‏ هاى غيبى مى ‏آيد. 🔹آنچه به تلاش ‏ها ارزش مى‏دهد، خلوص است. 🔸 به وعده هاى خداوند اطمينان داشته باشيم. 🔹نشانه‏ ى نيكوكار بودن، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. 🔸 همراه بودن خداى بزرگ با بنده‏ اى ضعيف، يعنى رسيدن انسان به همه چيز. چنانكه در دعاى عرفه ‏ى امام حسين عليه السلام مى ‏خوانيم: «ما ذا فقد من وجدك و ما ذا وجد من فقدك» هر كه تو را يافت، چه كمبودى دارد و هر كه تو را از دست داد، چه دارد؟ 🔹 خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مى ‏دهد و هم تا رسيدن به مقصد، دست ما را مى‏ گيرد. ☘️☘️☘️☘️☘️ 1)عنکبوت/69 📚تفسير نور،ج‏7، 172 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
🔹ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً قُبِلَ صَلاَتُهُ وَ صِيَامُهُ وَ قِيَامُهُ وَ اِسْتَجَابَ لَهُ دُعَاهُ 🔸ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً اِسْتَغْفَرَتْ لَهُ اَلْمَلاَئِكَةُ وَ فُتِحَتْ لَهُ أَبْوَابُ اَلْجَنَّةِ اَلثَّمَانِيَةُ يَدْخُلُهَا مِنْ أَيِّ بَابٍ شَاءَ بِغَيْرِ حِسَابٍ 🔹ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَعْطَاهُ اَللَّهُ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ وَ حَاسَبَهُ حِسَابَ اَلْأَنْبِيَاءِ 🔸ألاَ وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً هَوَّنَ اَللَّهُ عَلَيْهِ سَكَرَاتِ اَلْمَوْتِ وَ جَعَلَ قَبْرَهُ رَوْضَةً مِنْ رِيَاضِ اَلْجَنَّةِ 🍀آگاه باشيد،هر كس على را دوست بدارد،نماز،روزه و شب ‌زنده ‌دارى ‌اش پذيرفته مى ‌شود و دعايش مستجاب مى ‌گردد. 🍁بدانيد،هر كس على را دوست بدارد،فرشتگان براى او طلب آمرزش مى ‌كنند و درهاى هشتگانۀ بهشت بر او گشوده مى ‌شود تا از هر درى كه بخواهد،بدون حساب وارد شود. ☘️آگاه باشيد،هر كس على را دوست بدارد،خداوند نامۀ عملش را به دست راستش مى ‌دهد و به حساب او همچون حساب انبيا رسيدگى مى ‌كند. 🍁بدانيد هر كس على را دوست بدارد،خداوند شدّت و سختى جان دادن را بر او آسان مى ‌كند و قبرش را باغى از باغهاى بهشت قرار مى ‌دهد. 📚فضائل الشيعة ؛ ص4. 🏴شهادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را خدمت شما تسلیت عرض می کنم🏴 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
⁉️ متن سوال: آیا آندوسکپی روزه را باطل می ‌کند؟ 👇👇👇 ✅پاسخ: ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) بسمه تعالي. اگر چيزي با آن وارد حلق نشود روزه را باطل نمي ‌كند 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) باسمه تعالي. اگر ژل جسميت داشته باشد، فرو دادن آن روزه را باطل می کند . 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) بسم الله الرّحمن الرّحيم. معمولاً در آندوسكپي قبل از شروع به آن موادّي را به بيمار مي دهند كه در دهان بگيرد و اثرش تخدير(تخدير: بي حسي) محدوده گلو و دهن بيمار است اگر در آن موقع چيزي ازآن وارد حلق شود روزه باطل مي شود. 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) با توجه به اينكه معمولاً ژلي به آن مي مالند كه به راحتي به سمت معده حركت كند روزه را باطل مي كند. 🌾🌾🌾 ✍️آیت الله (دام ظله العالی)) اگر آغشته به چیزی نباشد، بنابر احتیاط واجب در حال روزه اجتناب شود و اگر آغشته به مایعی باشد روزه را باطل می ‌کند. ∞═┄༻•✾✿🖤✿✾•༺┄═∞ 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114
💯از شیوه ‌های تبلیغاتی صحیح استفاده نماید. 🔹امانت ‌دار، پاکدامن و به دور از فساد باشد 🍀بهترین، آن کسى است که درد کشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم یگانه و صمیمى باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافی گرى خودش نباشد. آفت بزرگ ما اشرافی گرى و تجمل ‌پرستى است؛ فلان مسئول اگر اهل تجمل و اشرافی گرى باشد، مردم را به سمت اشرافی گرى و به سمت اسراف سوق خواهد داد. 🔰بیانات در دیدار مردم بیجار ۱۳۸۸/۰۲/۲۸ 📣کانال در ایتا، سروش، بله 🆔https://eitaa.com/Mhdiyar114 🆔https://ble.ir/Mahdiyar114 🆔sapp.ir/mahdiyar114