eitaa logo
🇵🇸🇮🇷دلکده🇮🇷🇵🇸
283 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
127 فایل
حال دلتو♥️اینجا خوب کن ما دربرابر وقت شما مسئولیم⏲️ ما برای حال شما و‌ وقت شما ارزش قائلیم💯 ✔️انتقاد،پیشنهادات،تبادل @M_s_1_0_2
مشاهده در ایتا
دانلود
، ص۲۶ 💚ورزشکار حرفه ای❤️ واليبال تک نفره ✔جمعي از دوستان شهيد 💚يک بار در والیبال تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد❤️ 💚بهترين🌷 در دوران جنگ❤️ 💚مسابقه با بچه هاي پنج نفر مقابل ابراهیم و با پیروزی او❤️ 💚يک، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها❤️ 💚بازی والیبال در پادگان دوکوهه❤️ 🍁@shahidabad313 🍁بازوان قوي🌷 از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياري از ورزشها اســت. در زنگهاي هميشــه مشــغول بود. 🍁هيچکس از بچه ها او نميشد.يک بار تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد! فقط اجازه داشت که سه ضربه به توپ بزند. همه ما از جمله، شــاهد بوديم که چطور پيروز شد. 🍁@pmsh313 🍁از آن روز به بعد#واليبال را بيشتر تک نفره بازي مي کرد. بيشتر روزهاي تعطيل، پشت آتش نشاني خيابان 17 شهريور بازي ميکرديم. خيلي از مدعيها ابراهيم نميشدند. 🍁اما بهترين🌷 بر ميگردد به دوران جنگ و شهرگيلان غرب در آنجــا يک زمين بود که بچه هاي رزمنــده در آن بازي مي کردند. 🍁يک روز چند دســتگاه ميني بوس براي بازديــد از مناطق جنگي به گيلان غرب آمدند که مســئول آنها آقاي داودي رئيس ســازمان بود.آقاي داودي در دبيرستان ابراهيم بود و او را کامل می شناخت. 🍁ايشان مقداري وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صالح ميدانيد مصرف کنيد. بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته هاي ورزشي هستند و براي بازديد آمده اند. 🍁ابراهيم کمي براي ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به آنها نشان داد. تا اينکه به رسيديم. آقــاي داودي گفت: چند تــا از بچه هاي با ما هســتند. نظرت برای برگزاري يك چيه؟ 🍁ســاعت ســه عصر شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان واليباليست حرفــه اي بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل. تعداد زيادي هم تماشاگر بودند. 🍁 🍁ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل آنها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي ميکرد.بازي آنها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختلاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام شد. 🍁بعد هم بچه هاي ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند. آنها باورشان نميشــد يک، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها بازي كند. 🍁يكبــار هم در دوكوهــه براي رزمنده ها از ابراهيم تعريف كردم. يكي از بچه ها رفت و آورد. بعد هم دو تا تيم تشــكيل داد و ابراهيم را هم صدا كرد. 🍁او ابتدا زير بار نمي رفت و بازي نميكرد اما وقتي كرديم گفت: پس همه شما يك طرف، من هم تكي بازي ميكنم! بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــاال اينقدر نخنديده بوديم، 🍁ابراهيم هر ضربه اي كه مي زد چند نفر به سمت توپ مي رفتند و به هم برخورد مي كردند و روي زمين مي افتادند! ابراهيم در پايان با اختلاف زيادي بازي را برد. 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷 ✅ @arshian_helal313 🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷