eitaa logo
دل‌نوشت
217 دنبال‌کننده
292 عکس
135 ویدیو
3 فایل
همیشه نوشتن حالم را خوب کرده است بی‌آنکه حواسم باشد.امیدوارم خواندن نوشته‌هایم حال شما را هم خوب کند،بی‌آنکه حواستان باشد. دکتری‌تخصصی‌تاریخ‌تشیع.مترجمت.استانبولی 📚کتاب‌‌‌ها: گفتگوهایی‌درباب‌الهیات‌.علوی‌گری‌بکتاشی‌گری. ✍🏻 زهراکبیری‌پور @z_kabiri
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر آستانه سال هشتاد و یک از طرف بسیج دانش‌آموزی قسمت شد که اردوی راهیان نور شرکت کنم. اولین باری بود که به مناطق جنگی می‌رفتم و این موضوع من را خیلی هیجان زده کرده بود. از اکثر مناطق عملیاتی دیدن کردیم، از هویزه، دوکوهه، فکه، خرمشهر و... اما بیشترین جایی که من را تحت‌تأثیر قرار داد، سه راه شهدا در شلمچه بود، همه دور یک گودالی که پایینَش ابزار و آلات جنگی‌ِ زنگ‌زده و رنگ و رو رفته جمع شده بود، نشسته بودیم، من لبِ گودال بودم و در ذهن خیال‌بافم داشتم تصور می‌کردم که چه کسانی اینجا شهید شدن و اینجا چه اتفاقاتی افتاده؟!... که ناگهان مثل اینکه سوار سُرسُره شده باشم لیز خوردم و به پایین گودال افتادم. ولوِله‌ایی دور گودال به پا شد، صداهای مختلفی را می‌شنیدم که می‌گفتن از جایت تکان نخر، اینجا پاک‌سازی نشده... و دنبال طنابی می‌گشتند تا من را از گودالی که دورش را شِن‌ اِحاطه کرده بود خارج کنند، تا آن بالایی‌ها مشغول طراحی عملیات خروج من از گودال بودند، من داشتم به شهادت و اینکه چقدر الان نزدیکَش هستم فکر می‌کردم، تصور اینکه یکی از مین‌ها عمل می‌کرد و هر تکه از بدن من جایی پرت می‌شد، بیشتر از اینکه مضطربم کند، حالم را خوب می‌کرد، اینکه زیر اعلامیه‌ی ترحیمم می‌نوشتند دانش‌آموز شهیده یک حس غرور و شعفی را در من ایجاد می‌کرد. در همین افکار غوطه‌ور بودم که یک صدای بَمی گفت دخترِ آستانه! سر چفیه را بگیر و من تازه آن موقع متوجه شدم که در نبود طناب با چفیه‌های به هم گره زده شده، طنابی برای بالا آوردن من درست شده بود. به هر زحمتی بود من را بالا کشیدن و مسئول اردو را از آن استرس جان‌فرسا نجات دادند، وقتی بالا رسیدم از آن آقا پرسیدم، چرا گفتید دختر آستانه؟! با لبخندی گفت: چون در آستانه‌ی شهادت بودی و من همان روز فهمیدم که ما فوقِ فوقش به آستانه‌ی شهادت برسیم نه شهادت... شهادت هنر مردان خداست و به قول سردار دلها باید شهید باشی تا شهید شوی... شهید سِرّ الهی را دریافته و به وصال معبود در همین حیات فانی رسیده است. اینکه غرق در زندگی پر طمطراق دنیا باشی و توقع شهادت داشته باشی، خیال باطلی است... شهید در همین حیات فانی در پی آخرت است و بیشتر از آنکه به خودش بیاندیشد در پی حل مشکلات دیگران است. اللهم ارزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک ✍🏻 زهرا کبیری پور -----------❀❀✿❀❀--------- @Delneveshteeee
در سینه دلی ز غم مشوش داریم از غیبت یار، آه دلکش داریم آتش بازی سنت زرتشتی هاست ما خاطره ی بدی از آتش داریم 💠 @shaeranehowzavi
رفیق بهار و ببین... روزهای آخر اسفند یکی از مواقعیه که داغِ دل‌های داغدیده تازه میشه... درست در روزهایی که عالم داره تازه و نو میشه، روزهایی که به واسطه‌ی همین نوشدن‌ها، همه چیز در حرکت و جنب و جوشِ جای خالیِ اونا بیشتر حس میشه... اگر تو هم مثل من داغدیده هستی، این روزهای پایینی سال بیشتر هوای خودت و داشته باش... اجازه بده این غم محترمت مانع از دیدنِ شکوفه‌ها و تولد یک سال جدید نشه... بهار رو ندیده نگیر... اجازه نده داغ دل داغدیده‌ات اعجاز خداوند رو نبینه... رفیق مراقب خودت باش... این غمِ فراق تا لحظه‌ی وصال باهاته، با اون کنار بیا... پی‌نوشت: رونوشت به خودِ خودم، رفیقی که هیچ‌وقت تنهام نمیزاره ✍🏻 زهرا کبیری‌پور -----------❀❀✿❀❀--------- @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سومین پنجشنبه‌ی آخر سالی است که تو نیستی... که ندارمت... مهمان کنید عزیز سفر کرده‌ام را با صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جشن نو شدن اینکه در حلقه‌ی وصل شیعیان به خداوند نام حسین بن علی(ع) همیشه درخشان بوده است، باور پرشکوهی است در تاریخ. اینکه شیعیان نخواسته‌اند اول سال قمری که محرم است و مقارن با شهادت اباعبدالله(ع) را جشن بگیرند و آمده‌اند مبدأ سال شمسی را به عنوان جشن آغاز سال قرار داده‌اند، مهر تأییدی است بر ولایتمداری آن‌ها. شیعه باشی و آغاز ماهی را که اربابت به شهادت رسیده است، جشن بگیری؟!!! هیهات... این اندیشه‌ی درخشان شیعیان از پس قرن‌ها پیش که نویدآور بهار را برای جشن آغاز سال مناسب دیده‌اند، نه ماه عزای سیدالشهداء(ع) را احساس غرور عمیقی در دل‌ها می‌گُستراند. سال نو مبارک ✍🏻زهرا کبیری‌پور منبع: مقاله‌ی نوروز در فرهنگ شیعه، رسول جعفریان. -----------❀❀✿❀❀--------- @Delneveshteeee‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏سلطان ما امشبـــ ، چه زیبا زائری دارد... ❤️
کیزیلجیک شربتی* ترک‌های استانبول یک ضرب‌المثلی دارند با این مفهوم که ما باید مشکلات شخصی خود را در بین خود نگه داریم و نگذاریم دیگران متوجه مشکلات ما بشوند. علاوه بر این، باید سعی کنیم وضعیت بدمان را تحمل کنیم و خم به ابرو نیاوریم، آن‌ها برای رساندن مفهوم این ضرب‌المثل از کلمه‌ی کیزیلجیک شربتی (Kızılcık şerbeti) استفاده می‌کنند. من به واسطه‌ی تخصصم در زبان ترکی استانبولی، سال‌هاست اخبار و برخی از سریال‌های این کشور را دنبال می‌کنم و البته ترجیحم برای تماشای سریال‌های ترکی، سریال‌هایی است که از شبکه‌های دولتی آن (TRT) پخش می‌شود و سریال‌های شبکه‌های خصوصی آن، حقیقتا غیرقابل تماشاست. اخیرا سریالی در ترکیه در حال پخش است با همین عنوان، که کنجکاو شدم ببینم قرار است چه بگوید. در این سریال دو خانواده‌ی ثروتمند، یکی به شدت متدین و به قول ترک‌های ترکیه، محافظه‌کار و پولدار، دیگری به شدت مدرن و به قول خودشان امروزی که آن‌ نیز تقریبا از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، به نمایش گذاشته شده‌اند. جدای از بحث که در تمام متن این سریال جاری است، تقابل این دو خانواده بر سر مذهب قابل تأمل است. در بیست قسمتی که از این سریال پخش شده است، کارگردان و نویسنده به خوبی توانسته‌اند، چهره‌ی منفوری از خانواده‌ی در ذهن بینندگان ایجاد کنند. همچنین این سریال در تلاش است تا به مردم که بیش از نود درصد آن‌ها مسلمان هستند، بقبولاند که این کشور است و افراد مدرن و بی‌حجاب آن‌ها هر غلطی دلشان بخواهد می‌توانند بکنند و به کسی مربوط نیست اما اگر یک خانواده‌ی متدین بخواهد دعایی بخواند یا روزه‌ای بگیرد باید در چهاردیواری خود این کار را انجام دهد و این مسائل دینی را به بطن جامعه نکشاند. در یکی از سکانس‌های قسمت اول، مادر خانواده‌ی مدرن همراه با دخترش برای خرید وارد یک فروشگاه می‌شوند و با دو خانم مواجه می‌شوند، این خانم مدرن با صدای بلند به طوری که آن‌ها بشوند، می‌گوید: این‌ها هم که در همه جا هستند و با گفتن این جمله ناراحتی خود را از حضور بانوان محجبه در اجتماع ابراز می‌کند. این تنشِ بین دینداری و بی‌دینی آنقدر در سر تا سر سریال جریان دارد که خواه ناخواه برای تماشاگران ابهاماتی را ایجاد می‌کند. در طول این سریال افکار خانواده‌ی متدین پوسیده و قدیمی خوانده می‌شود و در لفافه به عقب‌افتادگی تعبیر می‌شود و تمام سنت‌های موجود در خانواده‌های متدین و با اصل و نسب ترکیه‌ای به سُخره گرفته می‌شود و این کار آنقدر هنرمندانه انجام می‌شود که بیننده خواه ناخواه با خانواده‌ی مدرن همراه می‌شود و حق را به آن‌ها می‌دهد. به گمانم این اولین سریالی است در ترکیه، که تا این حد صریح و بی‌پروا به تقابل دینداران با افراد بی‌دین پرداخته است. هرچند که در توضیح این سریال از طرف تهیه‌کننده به تفاوت فرهنگی دو خانواده، اشاره شده است، اما بیننده در تمام سریال تقابل دین و بی‌دینی را می‌بیند. از طرفی با پرس و جویی که انجام دادم متوجه شدم، نسبت به رسم و رسومات و عقاید این خانواده‌ی متدینِ نمایش داده شده، با خانواده‌های متدین ترکیه، تفاوت‌های چشمگیری وجود دارد. اما انتخاب این عنوان برای سریال بسیار زیرکانه بوده است، چون در تمام سریال شما دوست دارید به خانواده‌ی متدین بگویید، مشکلاتت را برای خودت نگهدار و کاری به کار افراد لااُبالی نداشته باش و اگر هم وضعیت افراد بی‌دین تو را آزار می‌دهد، تحمل کن و واکنشی نشان نده. این سریال که پُر است از بازیگران مطرح ترکیه، همچنان در حال پخش بوده و به پایان نرسیده است؛ اما از همین حالا می‌توان متوجه شد که سریال قرار است به نفع کدام خانواده‌ تمام شود. *شربت زغال‌اخته ✍🏻زهرا کبیری پور -----------❀❀✿❀❀--------- @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ از بس که روزه را به غلط روضه خوانده‌ام هی فکر می‌کنم رمضان هم محــــــرم است @Delneveshteeee
تقدیم به تمام مادران آسمانی و زمینی ایام البیض رمضان بود... مادر، سفره افطاری اهل خانه را فراهم کرد و زیر لب گفت: یادم نرود امشب دعای مجیر را! سفره را جمع کرد و نگاهی به ساعت انداخت، حالا وقت تدارک سحری بود؛ مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! ظرف ها را شست، سحری را آماده کرد، خواست مشغول دعا شود که متوجه شد کودک نوپایش بدجور خود و لباس‌هایش را کثیف کرده، پس مشغول تعویض پوشک و لباس‌هایش شد و زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! خسته و تکیده سرجایش نشست؛ تا خواست دعا را شروع کند آن یکی فرزندش کتاب به دست سراغ مادر آمد برای دیکته شب... مادر زیر لب گفت: یادم نرود دعای مجیر را! کارها یکی پس از دیگری قد علم می‌کردند و ساعت بی‌رحمانه می‌گذشت و مادر در حسرت یک ساعت مناجات بی‌دغدغه، شب را سپری می‌کند... و حالا که تمام اهل خانه را به هزار زحمت خوابانده و به زندگی سامان داده تا خلوتی باخدای خویش داشته باشد، چشم‌های مادر خسته و خواب آلوده، حالا دیگر نایی برای دعای مجیر نمانده! سر بر بالین می‌گذارد و زیر لب آرام زمزمه می‌کند: نشد بخوانم دعای مجیر را! قطره اشکی از گوشه چشم مادر روانه‌ی بالشت می‌شود و مادر، خسته و دلشکسته از روزمره، لب به مناجات می‌گشاید: خدایا؛ به حق لحظات پختن افطاری با زبان روزه و حرارت اجاق گاز که بدجور تشنه می‌کند مرا: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق لحظاتی که ایستاده‌ام تابشورم ظرف‌ها را و نظافت کنم خانه را: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق خستگی پاها و بی‌رمقی دست‌هایم: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا به حق ساعات عمرم که در راه خدمت به همسر و فرزندانم، به بندگانت که به من واگذار نمودی سپری شد: اجرنا من النار یا مجیر... خدایا اصلا به حق این دل شکسته و حسرت‌زده‌ی خواندن دعای مجیر و چشم‌های بی‌رمق از همراهیم: اجرنا من النار یا مجیر... حالا مادر آرام می‌خوابد، هرچند تا صبح چند بار دیگر بیدار می‌شود تا یکی از فرزندان را آب بدهد، یکی را شیر بدهد و برای آن یکی که بی‌قرار شده آغوش مهر مادری بگشاید... مگر می‌شود چنین دعای مجیری مقبول درگاه ربوبی نگردد؟ اصلا تمام عمر مادرها *ایام البیض* است، چه رجب، چه شعبان، چه رمضان و چه... خدایا به حق لحظه به لحظه خستگی مادرانمان: اجرنا من النار یا مجیر! ✍🏻گمنام @Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما اقبال الاعمال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حَرارةٌ لا تبرُدُ أبَدا» بعد از هزار سال هنوز هم چشم‌هایی، به دنبال بهانه‌اند برای اینکه از تو بخوانند... شب‌های جمعه بهانه‌ای شده است تا اشک‌هایمان، ما را به سفینه‌ات برسانند، برای نجات از خودمان... ای خدایِ حسین بِحقِّ حسین... ببخشمان... @Delneveshteeee
این شهر اگر پر شود از یاغی ها از گله ی گرگ ها و الباقی ها هر گز تو گمان مبر که خاموش شود حتی به دمی غیرت الداغی ها مائیم و شکوه غیرت الداغی شوق شرف و صلابت الداغی فصلی دگر آغاز شد از قصه عشق با واقعه ی شهادت الداغی @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا