#کودک_و_نوجوان_اهل_مطالعه
#قصههای_انقلاب_برای_بچه_ها_و_نوجوانها
#معرفی_کتاب🔻
❇️انقلاب اسلامی ایران پدیدهای است که گروههای سنّی مختلف به نحوی در آن حضور داشتند و ادبیات داستانی یکی از راههای ثبت این حضور و همراهی است.
💬نادر ابراهیمی در مجموعه «قصههای انقلاب برای بچهها و نوجوانان» قلم خویش را در خدمت کودکان و نوجوانان سرزمینش قرار داده است تا راوی نقشآفرینی آنان در جریان انقلاب و مبارزات مردمی باشد.
✅ اصل این داستانها بر پایه یادداشتها و نامههایی است که نوجوانان برای نادر ابراهیمی فرستاده بودند و سپس توسط ایشان تنظیم شد و شکل داستان به خود گرفت.
💠 انتشارات سوره مهر یک دوره پنج جلدی از این مجموعه داستانها را به چاپ رسانده است.
#ادبیات_کودک #نادر_ابراهیمی #انقلاب_اسلامی #شهادت_طلبی #کودکان #نوجوان_انقلابی #خاطرات_مبارزاتی #تاریخ_معاصر #تاریخ_برای_کودکان #کتاب
🍃دیدبان هنر و رسانه🍃
@Didban_Art_Media
📌📌📌📌📌📌
#قصههای_انقلاب_برای_بچه_ها_و_نوجوانها
✂️ #برشی_از_کتاب
همینطور که میگشتم، چشمم به شکافی افتاد که در دیوارِ یک گوشه نیرو هوایی پیدا شده بود. گمانم گلوله توپ، دیوار را خراب کرده بود. از آن شکاف رفتم تو و رفتم نزدیک تا رسیدم پشت اولین ساختمان. تیرها سوتزنان از همه طرفم رد میشدند؛ اما من نمیدانم چه حالی داشتم که از هیچ چیز نمیترسیدم و اصلاً فکر نمیکردم که ممکن است یکی از تیرها به من بخورد.
یک درجهدار که از این طرف ساختمان به آن طرف میدوید، من را دید و داد کشید: از این جا برو!
من جرئت کردم و فریاد زدم: چیزی نمیخواهید؟ من مال پشت جبهه هستم. درجهدار فریاد کشید: هزارتا زخمی داریم.
من جواب دادم: الآن کمک میآورم و برگشتم به طرف شکاف و تیز دویدم. همچنان که میدویدم، شانه چپم به سوزش افتاد و زمین خوردم، بلند شدم، باز دویدم، بار دیگر زمین خوردم و بلند شدم. رسیدم پشت یکی از جبههها و داد زدم: توی نیروی هوایی کمک میخواهند. آنجا هزارتا زخمی هست ...
📕قصههای انقلاب برای بچهها و نوجوانها (۳)
📖نیروی هوایی- صفحه ۳۰
🍃دیدبان هنر و رسانه🍃
@Didban_Art_Media