📎📎📎📎📎📎📎
#مفتون_و_فیروزه
#معرفی_کتاب🔻
💠رمانی دو جلدی است که توسط انتشارات نیستان برای نخستین بار در سال 1393 منتشر شد.
سعید تشکری که برای نوشتن این کتاب حدود پنج سال وقت گذاشته است، روایتی از سالهای منتهی به انقلاب اسلامی را به رشته تحریر در آورده است.
البته این روایت در مشهد و قوچان در جریان است. برای ما که عادتمان دادهاند جریان انقلاب را منحصر در تهران بدانیم، خواندن داستانی که شخصیتهایش از قوچان آمدهاند و در کنار مشهدیها در جریان انقلاب ایفای نقش میکنند، امری خجسته است. موضوع دیگر ورود از زاویه نگاه هنرمندان و هنری چون تئاتر به انقلاب است. مفتون، فیروزه، دکتر دانشگر، طیبه عزتی و ... از طریق هنر با جریان انقلاب همراه میشوند، به گونهای که میتوان دغدغه آنها را در یافتن هنر متعهّد به انقلاب و اوضاع و شرایط روز دنبال کرد.
نقطه قوت دیگر اثر، پایبندی به واقعیت در عین خلق شخصیتهای خیالی و روابط میان آنهاست. سید علی خامنهای، شهید هاشمی نژاد، هژبر یزدانی و... شخصیتهایی هستند که پا در عالم واقع دارند و سبب تقویت وجهه تاریخی رمان میشوند. با توجه به همین روایت تاریخ معاصر، خط تعلیق اصلی کتاب لو رفته است و خواننده میداند که ماجرا به بهمن 57 ختم میشود، اما ریز داستانها و خط تعلیقهای فرعی خوانش کتاب را شیرین و جذّاب میکند و آن را از زمره یک پژوهش تاریخی صرف خارج میکند. متن ساده و روان کتاب از یک سو و قدرت تصویرگری نویسنده (به سبب سبقه تئاتری وی) سبب میشود تا خواننده کتاب، به راحتی از پس خواندن دو جلد کتاب قطور برآید و از ادامه خواندن منصرف نشود.
داستان با وجود تعدّد شخصیتها، آسانخوان است و شخصیتها در گیر و دار داستان گم نمیشوند. نه تنها با یک کلاف سر در گم مواجه نیستیم، بلکه ارتباط شخصیتها، جایگاه آنان و سرنوشتشان در داستان مشخص است. نکته دیگری که حائز اهمیت است، صیرورت و شدن شخصیتها در داستان است آنها در جریان آشنایی با انقلاب و اوضاع و شرایط آن روزهای ایران و به خصوص حوادث مشهد، قوچان و... رشد کرده، هر کدام به سهم خود، چون جویی کوچک به رود خروشان انقلاب میپیوندند.
به قول مفتون: «همه بزرگ شدهایم. سرانجام اترک به دریا میرسد.»
#کتاب
#کتاب_خوان
#رمان_انقلاب
🍃دیدبان هنر و رسانه🍃
@Didban_Art_Media
📎📎📎📎📎📎📎
#خال_سیاه_عربی
#معرفی_کتاب🔻
💠 سفرنامهای است نوشته حامد عسکری که وی با قلم خاصّش مشاهدات و احوالات خویش را از سفر حج به رشته تحریر در آورده است.
🔹 متن کتاب شیرین و جذّاب است. نویسنده تلاش کرده تا با شوخیهای زبانی که لا به لای متن جانمایی شده، استفاده بجا از اصطلاحات معاصر و عامیانه، توصیفات مختصر و مناسبی که از مکانها، انسانها و حس و حال آنها میشود، خواننده را درگیر کرده و با ایجاد احوالاتی از گریه، خنده، تأمّل و... مخاطب را همسفر خویش سازد تا او را در این تجربه زیارتی-سیاحتی شریک نماید.
#کتاب
#کتاب_خوان
#سفرنامه
#سفرنامه_حج
🍃دیدبان هنر و رسانه🍃
@Didban_Art_Media
📌📌📌📌📌📌
#خال_سیاه_عربی
✂️#برشی_از_کتاب
دارم قدم میزنم. تکه سنگی بر میدارم. این است؟ نه. این نیست. قطعاً بخار شده. قطعاً بعدش از خجالت آب شده. قطعاً روی سر بلند کردن پیش بقیه سنگها را نداشته بعد از شکستن دندان محمد صلی الله. سنگ را لمس میکنم و اندازه سنگ را با اندازه فکّم مقایسه میکنم. همه دندانهایم تیر میکشد. دیدهای وقتی دستتان با کاغذ میبرد، خیلی میسوزد؟ میدانید چرا؟ چون از جایی سوختید و از کسی زخم برداشتید که فکرش را هم نمیکردید. توی احد همین شد. شهدای احد از رفیق رکب خوردند. از جایی که فکرش را نمیکردند، رکب خوردند. هوای مزار شهدای احد را محکم نفس میکشم به یاد رفقایم؛ به یاد همه آنهایی که حق گردنم دارند؛ برای شمایی که داری این کلمهها را میخوانی و میشنوی. سلام میدهم و نفس میکشم.
📖خال سیاه عربی- ص 120
#کتاب
#کتاب_خوان
#سفرنامه
#سفرنامه_حج
🍃دیدبان هنر و رسانه🍃
@Didban_Art_Media