eitaa logo
| دو خط شهدا |
890 دنبال‌کننده
179 عکس
35 ویدیو
31 فایل
تاملى كوتاه بر سخنان شهدا دیگر کانال های ما @Photo_Mazhabi @Do_khatRoze @Dokhat_Agha @Dokhat_Emam ارتباط با ادمین : ؟ کپی به شرط صلواتی هدیه به شهدا تبادل نداریم!🚫 تأسیس 14 شهریور 1399
مشاهده در ایتا
دانلود
. درسفر زمینی پاها مجروح میشود ودرسفر آسمانی، دل ها.. دلی که در یادحسین«علیه السلام»گریه نکند که دل نیست!سنگ خاراست، وچگونه در سنگ خارا، نور راه یابد؟! ▪️ @Dokhat_shohada
همه ی ما ... روزی !غروب خواهیم کرد ... کاش آن غروب را ... بنویسند : شهادت ... ▪️ @Dokhat_shohada
. حجابتـان را مثل حجـاب حضرت زهرا (س) رعایت ڪنید نہ مثل حجاب های امروز چون این حجـاب هـا بوی حضرت زهـرا (س) نمی‌دهد. ▪️ @Dokhat_shohada
. قرآن، رافراموش نکنیدو بدانیدکه بهترین وسیله برای نظآرت بر اعمالتان قرآن است... ▪️ @Dokhat_shohada
شهد شیرین شهادت را کسانی می چشند که ... شهد شیرین گناه ، را نچشند ! ▪️ @Dokhat_shohada
. محمدحسین ... گاهی در ایام غیر از ماه رمضان هم‌روزه می گرفت ... بهش گفتم : داداش جان ! مگه تو چقدر روزه قضا داری؟ ایشون در جوابم گفت : این روزه‌ها جریمه است نه قضا .!! من وقتی نتونم واسه نماز جماعت برم مسجـــد ، فرداش خودم رو با روزه‌ گرفتن جریمه می‌کنم ... ▪️ @Dokhat_shohada
| دو خط شهدا |
📻 #سخن_شهدا ▪️ @DoKhat_Shohada
شهید رضا پناهی ۱۲ سالشونه!
. بہ غیبت ڪردن خیلی حساس بود ، می گفت هر صبح در جیبتان مقداری سنگ بگذارید ، برای هر غیبت یڪ سنگ بردارید و در جیب دیگرتان بگذارید ، شب این سنگ ها را بشمارید ، این طوری تعداد غیبتها یادمان نمی رود ، و سعی می ڪنیم تعداد سنگ ها را ڪم ڪنیم ... ▪️ @DoKhat_Shohada
هدایت شده از | دو خط شهدا |
. عآجزانهِ درخواست میکنم به نمآز اول وقت و احترام به پدر ومادر اهمیت دهید. ▪️ @Dokhat_shohada
. گفتم : دگر قلبم شوق شهادت ندارد ! گفت : مراقب ِنگاهت باش ... اَلعَین بَریدُ القَلب ؛ چشم پیغام رسان دل است . ▪️ @Dokhat_shohada
تا خاکی نشویم ... آسمانی نمی شویم...! تا حسینی نشویم ... خونی نخواهیم شد ... ▪️ @Dokhat_shohada
. تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت: « بروید ازدواج کنید ، زندگی فقط جنگ نیست . باید یادبگیرید برای جنگ های بعدی سرباز تربیت کنید. » ▪️ @Dokhat_shohada
4477121_893.mp3
3.3M
🔹 اخرین وداع شهید عباسعلی علیزاده ▪️ @Dokhat_shohada
| دو خط شهدا |
. تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت: « بروید ازدواج کنید ، زندگی فقط جنگ نیست . باید یادبگیرید
. همسر حمید در حال جمع کردن لباس ها بود . حمید متوجه او شد . پرسید : این لباسها مال توست ؟ کدام لباس ها را می گفت ، این چن دست لباس که سالها همراه او بوده و فقط چند تای آنها را تازه خریده بود. آره همه اش مال منه چطوره ؟ تو که از همه ی اینها استفاده نمی کنی ؟ نه ! خب هر لباس جای خودش به درد می خورد ، همیشه که یک جور نمی شود لباس پوشید تنوع هم لازمه. به نظر من یکی دو دست کافیه. خـودتو با اینها مشغول نکن. آنها را بده به زلزله زده ها. من می خواهم یک همفکر، یک دوست، یک مبارز همراه من باشد، نه خدای نکرده یک عروسک! ▪️ @Dokhat_shohada
| دو خط شهدا |
. همسر حمید در حال جمع کردن لباس ها بود . حمید متوجه او شد . پرسید : این لباسها مال توست ؟ کدام لبا
. «آقازاده» نبود اما خیلی‌ها «آقازاده» صدایش می‌كردند. از بس كه به «امام» علاقه داشت. دلباخته امام خمینی(ره) بود. به طرز خاصی امام را «آقا» صدا می‌زد. اصلاً به خاطر عشق به امام و مبارزه با رژیم طاغوت بود كه در آلمان درس و مشق را رها كرد و به سوریه و فلسطین رفت و شیوه مبارزه آموخت و در ادامه برای دیدار با امام سر از پاریس درآورد. پس از آشنایی با امام عزمش برای مبارزه بیشتر شد. درس و مشق را برای همیشه به امان خدا رها كرد و شد فدایی امام. ▪️ @Dokhat_shohada
| دو خط شهدا |
. «آقازاده» نبود اما خیلی‌ها «آقازاده» صدایش می‌كردند. از بس كه به «امام» علاقه داشت. دلباخته امام
. عصر یکی از روزهای عملیات خیبر بود و ما در جزیره مجنون. پل را تصرف کرده بودیم. من مجروح شده بودم. حمید را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد نماز ظهرش را نخوانده. سریع وضو گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت فاجعه اتفاق بیافتد، اما چنان با طمانینه و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کرد و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی برانکارد گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. ▪️ @Dokhat_shohada
. نشسته بود، زانوهایش را گرفته بود توى بغلش.هیچ وقت این طورى ندیده بودمش; ساکت شده بود. ناراحت بودم. دلم مى خواست مثل همیشه باشد; وقتى مى دیدیمش غصه هامان از یادمان مى رفت. گفتم «چه قدر مظلوم شده اى حاجى.» سرش را برگرداند، فقط لبخند زد ▪️ @Dokhat_shohada
| دو خط شهدا |
. نشسته بود، زانوهایش را گرفته بود توى بغلش.هیچ وقت این طورى ندیده بودمش; ساکت شده بود. ناراحت بود
. ترکش توپ خورده به گلوشان; خودش و راننده اش. خون ریزیش شدید شده، نمى گذارد زخمش را ببندم. مى گوید «اول اون!» راننده اش را مى گوید. با خودش حرف مى زند «اون زن و بچه داره. امانته دست من...» بى هوش مى شود. ▪️ @Dokhat_shohada
11-Kharazzi.mp3
694.3K
اگر کار برای خداست پس گفتنش برای چیست؟ ▪️ @Dokhat_shohada
. اگر به واسطه خونم حقی بر گردن دیگران داشته باشم، به خدای کعبه قسم، از مردان بی‌غیرت و زنان بی‌حیا نمیگذرم!... ▪️ @Dokhat_shohada
. خستگي نداشت. مي گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدين، بعدي ادامه بده... اينقدر بدن آماده اي داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چي. بيسيم چي (شهيد) پور احمد... اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به اين اصل خيلي اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاري رو براي خود خدا بکني، خودش عزيزت مي کنه. آخرش هم همين خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اينطور معروف بشه. ▪️ @Dokhat_shohada
hemmat_01.mp3
681.1K
باید اخلاص داشته باشیم.... ❤️ ▪️ @Dokhat_shohada
. تا می‌توانید مراقب و محاسب اعمال و احوال خودتان باشید و خود را در محضر خدا حس کنید که اگر شما او را نمی‌بینید، او شما را می‌بیند. ▪️ @Dokhat_shohada
. گاهی در کنار فامیل و دوستان، از کارهای خوب کیوان و عبادات او تعریف می کردم و برایش دعا می کردم. همه ی آشنایان احسنت می گفتند و برایش دعا می کردند، اما کیوان به شدت ناراحت می شد و در عین احترام می گفت: « مادرجان!خواهش می کنم این حرف ها را نزنید، می ترسم با این حرف های شما شیطان در وجود من حلول کند، و این عبارات باور من شود. از شما خواهش می کنم از این پس هرگز از من تعریف و ستایش مکن». ▪️ @Dokhat_shohada