.
اشتباهے بدتر از بدڪاریِ بدڪاره ڪردند
قوم پستے ڪه براے قتل، استخاره ڪردند
قتل! آن هم قتلِ صبرے ڪه تو را میڪشت دلواپس
بعدِ تو ناموس هایت را عجب آواره ڪردند
بر تنت میخورد و میدید و فقط میزد به صورت
خواهرت را رو تل سرنیزه ها بیچاره ڪردند
از نفس افتاده اے و تا به سرعت جان سپاری
واے با سنگ و عصا آخر به فڪر چاره ڪردند
از سیاهے لشڪر این قوم حتے زخم خوردی
فڪرِ پرتِ چوب ها را عده اے بیڪاره ڪردند
دڪمهٔ پیراهنِ هر محتضر آرام شد باز
اے بمیرم در تنت پیراهنت را پاره ڪردند
بعدِ اینڪه از قفا بردند بر نیزه سرت را
دورِ هم فڪرے براے بردنِ گهواره ڪردند!
مرضیه عاطفی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بین گودال و حرم،عطر فروشم فردا
تن عریان تو را با چه بپوشم فردا؟
من ببینم ڪه تو بے پیرهنے مے میرم
تڪیه ے بر نیزه ے غربت بزنے، مے میرم
چقدر دلهره و غم سرِ پیرے دارم!
پدرم گفت ڪه یک روز اسیرے دارم
پدرم گفت ڪه یک روز بلا مے بینم
سرِ نے، زلف پریشان تو را مے بینم
وحید قاسمی
#محرم | #شب_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
روے جسمش نیزه و تیر و سنان افتاده بود
زیر خنجر سر پناه ڪاروان افتاده بود
شمر، با چڪمه به روے سینه اش مے ایستاد
در ڪنارش مادرے قامت ڪمان افتاده بود
جاے خود را با لگدهاے "سَنان" تعویض ڪرد
خنجر ڪُندے ڪه دیگر از توان افتاده بود
یادگار مادر او را به غارت برده اند
جامهے شاهے به دست این و آن افتاده بود
شمر از گودال بیرون آمد و از بخت بد
برق انگشتر به چشم ساربان افتاده بود
نعل ها طورے عمل ڪردند ڪه از پیڪرش
گوشهے گودال قدرے استخوان افتاده بود
در نگاه تار او اهل حرم مے سوختند
قرعهے آتش به نام ڪودڪان افتاده بود
روے نیزه بستن سر، ڪار آسانے نبود
از قضا این ڪار، دست ڪاردان افتاده بود
بارش ظلمت، بیابان را به خون آغشته ڪرد
بر زمین آیات ناب آسمان افتاده بود
دخترش ڪنج خرابه ناگهان تبخال زد
چون ڪه یاد ضربههاے خیزران افتاده بود
علے اصغریزدی
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
دلخوشے هایِ ڪم ِ دور و برت را بردند
بد زمینگیر شدے! بال و پرت را بردند
روے دستان تو با تیر سه پر؛ پرپر شد
گوش تا گوش...دهان پسرت را بردند
چشمت از داغ جوان تار شد و ڪم سو شد
میزدند و همه نام پدرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
ڪمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
با وضو نیزه-زنان وارد گودال شدند
آن عقیقِ یمنِ شعله ورت را بردند
چڪمه هایت را با نیزه درآورد ڪسی
تیرباران شده بود و سپرت را بردند
تا بگیرند دو سه جایزه از دست یزید(لع)
دست و پا میزدے آقا خبرت را بردند
پیش زینب(س) به تو بسیار جسارت ڪردند
غارتت ڪرده و بر نیزه «سرت» را بردند!
مرضیه عاطفی
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
گفتـمت سر به سر نیزه نكن، حرف نزن
سر به سر با دل آن هرزه نكن، حرف نزن
گفتمت حرف نزن، قاتل امانت ندهد
نوك سر نیزه امانے به دهانت ندهد
دیدے آخر چه بلایے به سرت آوردند؟
آنچه ترس من از آن بوده سرت آوردند
پیكرت روے تن خاك و سرت روے سنان
گشته بازیچه ے یك عده از این سگ صفتان
سـرت آئینه ے زیـنـب چه بلایـے آمد؟؟؟
آه، از حنجر خونین چه صدایے آمد
قارے نیزه نشین، سنگ به لبهایت خورد
"اَم حَسِبْ" خواندي و سنگ بر رخ زيبايت خورد
مصطفے گودرزی
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بے رمق بود و تا تڪان میخورد
به تنش نیزه و ڪمان میخورد
وقتے افتاد دوره اش ڪردند
چه لگد ها از این و آن میخورد
هر ڪسے خسته بود عقب میرفت
بدن خسته همچنان میخورد
همه رفتند ، شمر ول ڪن نیست
شمر تا رفت، از سنان میخورد
زیر لب گفت آب آب ،اما
چڪمه ها بود بر دهان میخورد
امیر فرخنده
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بے سرپناه ، سایهٔ بر سر ڪجا روم
با شمر و با سنانِ ستمگر ڪجا روم
همراه خواهرت شده چشمان پستِشان
از ترس دستِ دشمن و معجر ڪجا روم
با گریهاش آخرش از دست مے رود
من با ربابِ بے علے اصغر ڪجا روم
درآتش خیام به صحرا دویده ایم
از بغض شهر شام، برادر ڪجا روم
زد تازیانه لحظه محمل سوارے است
وقتے ڪه نیست شانه اڪبر ڪجا روم
حامد آقایی
#محرم | #شام_غریبان
👉 @Do_KhatRoze 📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین جان ! محرمت نرسیده ،دچار تشویشم
چگونه حق شب سوم را ادا بکنم؟
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارباب صدای قدمت می آید...
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
دارند گوشه کنار شهر تکیه می زنند
من در غم بی تکیه گاهی زینب (س) ام ...
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
آن روزهای خوب کنار حبیب بود
این روزهای آخر عمرش غریب بود
از آن جماعتی که به پابوسش آمدند
یک تن نمانده بود خدایا عجیب بود
در روضهاش برای علی گریه میکنم
در مرکز خلافت مولا غریب بود
مضطر شد آنقدر که به دیوار سر گذاشت
“آقا میا”ی او دم اَمَّن یُجیب بود
گاهی زنان غیورتر از مرد میشوند
چون طوعهای که بین لئيمان نجیب بود
سر روی بام و تن پی مرکب به کوچهها
این هم حکایتی ز فراز و نشیب بود
دیدند روی خاک، سری غلط میخورد
این اولین سر است که خَدُّالتَّريب بود
آویزهی قنارهی قصابها تنش
عیسای کوفه آخر کارش صلیب بود
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
چون از ازل شده ام سخت مبتلای حسین
من آن خدای پرستم ، که شد خدای حسین
.
علی الصباح قیامت نمیکنم قد راست
اگر که سر بگذرام به خاک پای حسین
.
قسم به جان امامم نمی روم هرگز
بهشت زینت اگر نیست با لوای حسین
.
پیمبران به ضیافت روند بی تردید
اگر که پهن کند سفره ای گدای حسین
.
تمام هستی و دارایی ام جز اینها نیست
خودم ، زنم ، پدرم ، مادرم فدای حسین
.
به گوش می رسد آهنگ زنگ قافله اش
به گوش می رسد آوای آشنای حسین
.
سیاه بر تن شهرم چقدر می آید
دوباره شهر قیامت شده برای حسین
.
هوای هر چه به جز اوست از سرم رفته
هوا ، هوای محرم ، هوا ، هوای حسین
.
نوشته اند به روی کتیبه ی هیئت
سلام ما به حسین و به کربلای حسین
.
سلام تشنه ی عریان! سلام کشته ی اشک!
چگونه جان ندهم پای روضه های حسین؟
.
قسم به ناحیه هر روز ، روز عاشوراست
اگر که یاد کنند از سر جدای حسین
.
بدون غسل و کفن مانده است در صحرا
رواست گریه کنم خون به بوریای حسین
.
مرا دمشق شهیدم کنند بی تردید
اگر که شامل حالم شود دعای حسین
.
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
عمه زینب تعارف ڪرد سمتم تڪه نانے
آهسته گفتم عمه جان دندان ندارم
#محرم | #شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
به خیمه رفت و نیامد پس از شهادتشان
نخواست تا که ببیند شکسته شاهش را
دو ماه پاره به دست حسین بود و شنید
بگو به خواهر من تن کند سیاهش را
#طفلان_زینب
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
نوهی فاطـمه را از سـر کینه کشتنـــد
به همان شیوهی مرسوم مدینه کشتند
#محرم #حضرت_قاسم
👉 @Do_KhatRoze 📜
دست و پا میزنی و من جگرم میسوزد
خیلی امروز شبیه علی اکبر شدهای...
#محرم #حضرت_قاسم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
با سر انگشت دو تا دست بیا حلقه بساز،
تازه این مے شود اندازه ے دور ڪمرش
تنگ ڪن حلقه ے دستان خودت را حالا،
این شود گردن او،آخ چه آمد به سرش
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
رد پايي كه چنين دور خودش چرخيده
حال روز پدرے هست كه حيران شده است
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
ای گل چه زود دست خزان کرد پرپرت
رفتی و رفت خنده ز لبهای خواهرت
هر کس که دید رأس تو بر روی نیزههاست
آهی کشید و گفت که بیچاره مادرت
تا بیشتر به گریهی من خنده سر دهند
آوردهاند محمل من را برابرت
از دوش نیزهدار تو فهمید کاروان
خون میچکد هنوز ز رگهای حنجرت
یک تیر بوسهات زد و شد روز من سیاه
حالا چه کرد بین سفر نیزه با سرت
هرگز نمیرود ز خیال من این سه داغ
رنگ پدر، گلوی تو، لبخند آخرت...
حسن لطفی
#محرم | #حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
این شکافی که زده نیزه به پهلوت علی
صحنهی مـادر و مسمار مجسم کـرده...
قاسم نعمتی
#محرم | #شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
تمام عرش با هفت آسمان افتاده بر پایش
شبانه روز می چرخد زمین دورِ قدمهایش
نگاهش نافذ و گیراست مخصوصا دم ِ پیکار
صلابت پرور است و مردِ میدان! مثلِ بابایش
أباالفضل(ع) است و زانو میزند پیشَش فضیلت ها
به میدانِ جوانمردی و غیرت نیست همتایش
همینکه راه می آید فراری میشود دشمن
أشِدٌاءُ علَیَ الکفّار یعنی قدّ و بالایش
مبادا لحظه ای وقتِ غضب شمشیر بردارد
که عزرائیل می آید به همراهِ بلایایش
دخیلِ دستهایش بود اهل عالمی اما
علمدارِ همه عالم؛ رقیه(س) بود دنیایش
برای دردمندان یک نخی از چادر زینب(س)
به دورِ نسخه می پیچد؛ فدایِ این مداوایش
شنیدم از حسین بن علی(ع) دل برده هر لحظه
تبرّی و توَلّایش ، تولّی و تبرّایش
بنا شد در مصافِ کربلا؛ باشد فقط سقّا
به رویِ هر دو چشمش بود دستوراتِ آقایش
همین شد که نخورد آب و به جایش تیرِ بی وجدان
اصابت کرد بر آن چشم ِ از عصیان مُبرّایش
برایش نیزه ها را کاملا با زهر آغشتند
زدند و کِل کشیدند و مهیّا شد تماشایش
دو دستش شد قلم در علقمه باب الحوائج شد
به دستِ حضرتِ زهرا(س) محوّل شد تسلّایش!
#محرم | #شب_نهم_محرم
#حضرت_ابوالفضل_العباس
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
"بلند مرتبه ماهی ز صدر زین افتاد"
نمود حقِّ وفا را چنین ادا عباس
همین که گفت به مولا أَخا مرا دریاب
حسین هم به لبش دم گرفت أَخا عباس
#محرم | #شب_نهم_محرم
#حضرت_ابوالفضل_العباس
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
#محسن_ناصحی
#شب_عاشورا #محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
دلخوشے هایِ ڪم ِ دور و برت را بردند
بد زمینگیر شدے! بال و پرت را بردند
روے دستان تو با تیر سه پر؛ پرپر شد
گوش تا گوش...دهان پسرت را بردند
چشمت از داغ جوان تار شد و ڪم سو شد
میزدند و همه نام پدرت را بردند
علَم افتاد و تنِ علقمه را خون برداشت
ڪمرت خم شد و قرص ِ قمرت را بردند
با وضو نیزه-زنان وارد گودال شدند
آن عقیقِ یمنِ شعله ورت را بردند
چڪمه هایت را با نیزه درآورد ڪسی
تیرباران شده بود و سپرت را بردند
تا بگیرند دو سه جایزه از دست یزید(لع)
دست و پا میزدے آقا خبرت را بردند
پیش زینب(س) به تو بسیار جسارت ڪردند
غارتت ڪرده و بر نیزه «سرت» را بردند!
مرضیه عاطفی
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
بے رمق بود و تا تڪان میخورد
به تنش نیزه و ڪمان میخورد
وقتے افتاد دوره اش ڪردند
چه لگد ها از این و آن میخورد
هر ڪسے خسته بود عقب میرفت
بدن خسته همچنان میخورد
همه رفتند ، شمر ول ڪن نیست
شمر تا رفت، از سنان میخورد
زیر لب گفت آب آب ،اما
چڪمه ها بود بر دهان میخورد
امیر فرخنده
#محرم | #روز_دهم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
عطری که از حوالی پرچم وزیدهاست
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن این حسینه تا صحن کربلا
صد کوچه وا کنید محرم رسیدهاست..
#لطیفیان
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
.
به ریگهای بیابان بگو قیام کنند
به احترامِ کفِ پای دختران حسین
#محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
.
با سر انگشت دو تا دست بیا حلقه بساز،
تازه این مے شود اندازه ے دور ڪمرش
تنگ ڪن حلقه ے دستان خودت را حالا،
این شود گردن او،آخ چه آمد به سرش
#محرم | #شب_هفتم_محرم
👉 @Do_KhatRoze 📜
هدایت شده از ⚫️◾️دُوخَط رُوضِه◾️⚫️
رد پايي كه چنين دور خودش چرخيده
حال روز پدرے هست كه حيران شده است
#محرم | #شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
👉 @Do_KhatRoze 📜