از میان رفتن کرامت انسانی در اثر #آزادی سرمایهداری تا آنجا پیش رفت که انسان خود به #کالایی محکموم در برابر قوانین عرضه و تقاضا مبدل شد و زندگی انسان در گروه این قوانین و در نتیجه در گرو قانون آهنین دستمزدها درآمد که براساس آن، چنانچه #نیروی_کار افزایش یابد و میزان عرضه آن در صحنۀ تولید سرمایه داری بیشتر شود، قیمت آن کاهش میپذیرد... امیدی که سرمایه داری در روح کارگران برمیانگیزد این است: اندکی شکیبا باشید تا گرسنگی و فقر، بخش بزرگی از شما را از پای درآورد و تعداد شما کاهش پذیرد... آنگاه دستمزدهای شما بالا خواهد رفت و روزگار شما خوب خواهد شد!
#شهید_صدر، اقتصادما، ج ۱، ص ۳۱۵
@DrSaeedi
📣 نظریه «بازار»، ضد عدالت است
🔸 #بازار مفهومی است که اتفاقا اگر مطلق انگاشته شود، و به عنوان محور یک علم [یا دانش] Market Theory در نظر گرفته شود، ضد #عدالت است و اصلا آمده است که عدالت نباشد و فضایی را به نفع اغنیاء و مستکبرین ایجاد کند. اصلاً این کمک به طاغوت است. اما طوری مطرح میشود که درواقع عدالت همین است.
🔸 البته این نگاه تزویری در ادبیات غرب خیلی فراوان است. وقتی میگوید #آزادی، منظورش #دیکتاتوری است. یعنی مفاهیم را در معنای مخالف خودش به کار میگیرد.
🔸 وجه تمایزی که به لحاظ نظری میخواهم به آن اشاره کنم این است که اصلاً عدالت علم #منزلت_شناسی است. یعنی وقتی وارد حوزه اندیشه میشود به دنبال کشف منزلتها، مواضع، جایگاهها و کشف مواضع منطقی برای تحلیل و نشان دادن راه برای رفتن و تحقق و اقامه عدالت است.
🔸 بر همین اساس یکی از ویژگیهایی که عدالت اسلامی یا عدالت ولایی دارد، جنس «اقامه» است. یعنی علمی از جنس اقامه و در این علم خیلی فاصلهای بین نظر و عمل نیست. یعنی شما وقتی دارید تئوریپردازی میکنید، تئوریپردازی شما معطوف به عینیت است.
🔸 حالا این مفهوم «بازار» در تفکر غرب به همه چیز تعمیم داده شده است و دیگر برای همه چیز بازار تعریف میکنند. تئوری مارکتینگ را مطرح میکنند و نعوذبالله حتی اگر به آنها اجازه دهید برای پیامبران هم تئوری بازار قرار میدهند.
🔗متن کامل: https://tn.ai/2607777
🔗فیلم: https://tn.ai/2595573
🆔 @DrSaeedi
وَفِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿٢٢﴾ فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالأرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ ﴿٢٣﴾
و روزی شما و آنچه وعدهداده شدهاید در آسمان است! سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حقّ است همانگونه که سخن میگویید!
سورۀ ذاریات، آیات ۲۲ و ۲۳
ا***ا
برای فهم اجتماعی این آیه به گزیدهای از مقدمۀ چاپ دوم کتاب ارزشمند اقتصادنا اثر شهید صدر رضوان الله علیه توجه کنید:
انسان اروپایی همواره به زمین مینگرد نه به آسمان؛ حتی مسیحیت نتوانسته است بر گرایش زمینی انسان اروپایی چیره شود بلکه او توانسته است خدای مسیحیت را از آسمان به زمین بیاورد و در موجودی زمینی به آن تجسم بخشد.
این نگاه بهسوی زمین انسان اروپایی را قادر ساخت که برای ماده، ثروت و مالکیت، ارزشهایی پدید آورد که با آن نگرش هماهنگ باشد. این ارزشها توانستهاند خود را در مکتبهای #لذتگرایی و #فایدهگرایی به نمایش بگذارند و بر تفکر فلسفی اخلاقی در اروپا سایه افکنند.
از سوی دیگر، انقطاع ارتباط حقیقی انسان اروپایی با خداوند متعال و نگاه او بهسوی زمین بهجای آسمان، باعث شد هرگونه اندیشۀ حقیقی دربارۀ سرپرستی والا از جانب بالا یا هر نوع محدودیت واجبشده بر او خارج از چارچوب ذاتش، از ذهن او زدوده شود. این امر او را از نظر روحی و فکری آماده کرد تا به حق خود نسبت به #آزادی ایمان بیاورد و مالامال از احساس استقلال و #فردگرایی شود.
بدین ترتیب، آزادی نقش اصلی در اقتصاد اروپایی پیدا کرد و فرایند توسعه توانست از احساس راسخ انسان اروپایی نسبت به آزادی، استقلال و فردگرایی برای موفقیت اقتصاد آزاد بهعنوان وسیلهای هماهنگ با تمایلات رسوخکرده در روح و اندیشۀ ملتهای اروپایی بهره ببرد.
نفس آزادی کلیدی بود که مفهوم #نزاع را برای انسان اروپایی باز کرد. آزادی برای هر انسان این حق را قائل شد که بدون هیچ محدودیتی حرکت کند مگر آنکه شخص دیگری در طرف مقابل باشد که او را محدود کند. بدین ترتیب، اندیشۀ نزاع در ذهن انسان اروپایی پدیدار شد و مانند سایر اندیشههای
اساسی که ماهیت تمدن مدرن غربی را شکل داده، خود را در عرصۀ فلسفه نشان داد.
این نزاع اثر بزرگی در جهتدهی اقتصاد مدرن اروپایی و فرایند توسعۀ همراه آن داشت چه آنجا که اقتصاد شکل فردی میگرفت و خود را در رقابت داغ و نامحدود بین بنگاهها و طرحهای شخصی سرمایهداری در پرتو اقتصاد آزاد نشان میداد و رشد میکرد و ثروت کلی را ازطریق درگیری و رقابت برای بقا افزایش میداد و چه آنجا که اقتصاد شکل طبقاتی میگرفت و خود را در تجمعات انقلابی نمایان میساخت که زمام تولید را در کشور به دست میگرفت و تمامی نیروها را به نفع توسعۀ اقتصادی به حرکت درمیآورد.
این اخلاقیات اقتصاد اروپایی متفاوت است با اخلاقیاتی که امت در درون جهان اسلام درنتیجۀ تاریخ دینی خود دارد. انسان شرقی که رسالتهای آسمانی او را پرورش داده و مدتی طولانی تحت تربیت اسلام قرار گرفته است، بالطبع پیش از نگریستن به زمین به آسمان مینگرد و پیش از آنکه از جهان مادی و عالم محسوس تأثیر بپذیرد، تحت تأثیر عالم غیب است.
شیفتگی عمیق انسان شرقی نسبت به عالم غیب پیش از جهان محسوس، خود را در سطح فکری مسلمانان در قالب رویکرد اندیشهای جهان اسلام بهسوی افقهای عقلی معرفت بشری و دوری از زمینههای مرتبط با واقعیتهای محسوس نمایان ساخت. این #غیبگرایی در طبع انسان مسلمان باعث محدودشدن نیروی فریبندگی ماده و قابلیت انگیزش آن نسبت به انسان مسلمان شده است.
این غیبگرایی، انسان جهان اسلام را از احساس آزادی شخصی و آزادی اخلاقی به سبک انسان اروپایی دور میسازد. احساس انسان مسلمان به محدودیت درونی بر مبنایی اخلاقی به نفع جامعهای که در آن زندگی میکند، باعث میشود بهجای اندیشۀ نزاع که بر فکر اروپاییهای مدرن حاکم است، انسجام و ارتباطی عمیق با جامعۀ خود پیدا کند.
اگر این اخلاقیات انسان جهان اسلام را بهعنوان حقیقتی تجسمیافته در وجود امت لحاظ کنیم، میتوان از آن در الگوی اقتصاد در جهان اسلام استفاده کرد و آن را در چارچوبی قرار داد که با آن اخلاقیات هماهنگ باشد و به نیروی محرک و انگیزاننده تبدیل شود.
اگر زمین در چارچوب آسمان قرار گیرد و کار با طبیعت، صفت واجب و مفهوم عبادت بگیرد، آنگاه همان نگاه غیبگرا در انسان مسلمان به نیرویی محرک و قدرتی برانگیزاننده بهسوی #مشارکت_حداکثری در ارتقای سطح اقتصادی تبدیل میشود.
در اینجا اهمیت #اقتصاد_اسلامی بهعنوان الگوی اقتصادی روشن میشود که قادر است از اخلاقیات انسان جهان اسلام استفاده کند و آن را به نیروی بزرگ محرک و سازنده در فرایند توسعه و عامل موفقیت برنامهریزی سالم برای حیات اقتصادی تبدیل کند. اگر #نظام_اسلامی را بپذیریم میتوانیم از این اخلاقیات استفاده کنیم و آن را در مبارزه با عقبماندگی به کار بگیریم، برعکس زمانی که الگوهای اقتصادی دیگری را انتخاب میکنیم که از نظر روحی و تاریخی با زمینۀ اخلاقی دیگری مرتبط است.
🆔 @DrSaeedi