eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
807 دنبال‌کننده
3هزار عکس
982 ویدیو
22 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . ❔نظرتون در مورد این متن چیست ❕ ❗️ماه رمضون شروع شد ‌ . دختر به باباش میگوید بابایی خیلی خوشحالم که ماه رمضون شروع شد آخه دیگه گشنگیمون ثواب داره ❕❕ 💠💠 👌اسلام تنها ناظر به زندگى جاويدان آخرت نيست بلكه به زندگى آبرومند اين دنيا نيز كه مقدمه اى براى آن است فوق العاده اى دارد، مسئله فقرزدايى را يكى از مهمترين دستورات خود قرار داده و همه را به سعى و كوشش و كسب و كار دستور مى دهد و جوان بى كار را بى منزلت مى شمرد و اداى حق كارگران و كارمندان را از مهمترين واجبات مى داند، بلكه كار را از مهمترين عبادات قلمداد مى كند . 📚پیام امام امیر المومنین ج 13 ص 332 👌تذکر اسلام به این مساله تا آنجا است كه توجه به و زندگى مادى را كفاره مهمترين گناهان ذكر مى كند، چنانكه در حديثى از رسول خدا مى خوانيم ؛ « بعضى از گناهان است كه نماز و صدقه و زكات هم نمى تواند آن را جبران كند. عرض داشتند اى رسول خدا! پس چه چيز آن را جبران مى كند؟ فرمود: به فكر معيشت و زندگى بودن و براى آن تلاش كردن». 📚بحار الانوار ج 70 ص 157 👌و یا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ خیری نیست در کسی که جمع مال از را دوست ندارد تا به آن وسیله آبروی خود را حفظ کند و دینش را ادا کند » 📚بحار الانوار ج100 ص8 👌و فرمود ؛ « جمع کردن مال حلال را ترک مکن زیرا دنیا یاور تو بر دینت می باشد » 📚امالی طوسی ج 1 ص 195 👌و فرمود ؛ « عبادت هفتاد جزء دارد که برترین آن کسب و کار برای بدست آوردن روزی حلال است » 📚معانی الاخبار ص366 👌امام کاظم علیه السلام نیز فرمود ؛ « هر کس با کسب و تلاش به دنبال به دست آوردن حلال باشد مانند مجاهد در راه خدا است » 📚الکافی ج5 ص78 ❕از سوی دیگر افرادی هستند که کسب و کار شایسته را ترک نمی کنند ، اما درآمدی که کسب می کنند ناچیز است که کفاف هزینه زندگی آنها را نمی دهد ، و بسیاری از نیازهای آنان بدون پاسخ می ماند ، چنین افرادی که به اصطلاح فقیر و نادار نامیده می شوند ، اگر بر این وضیعیت خود صبر پیشه کنند و ناشکری نکنند و همانند برخی افراد
خن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى كرد آمد و گفت: اى آقاى من 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى گفتم : كاش به ج اى آن اسبى مى داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 ❔نظرتون در مورد این روایت چیه ❗️ « امام صادق می گوید : هر نوزادی که به دنیا می آید ، یک ابلیس از ابلیس ها نزد او حاضر می شود ، اگر در علم خداوند باشد که آن نوزاد شیعه است ، ابلیس را از آن نوزاد دور می کند ، اما اگر شیعه نباشد ، ابلیس در صورتی که آن نوزاد پسر باشد ، انگشت سبابه خود را در دبر او می کند و در این صورت آن نوزاد در آینده مابون و مفعول می گردد ، اما اگر آن نوزاد دختر باشد ، انکشتش را در فرج او می کند و آن نوزاد در آینده فاجره می گردد ، به خاطر همین است که کودک هنگام تولد شدیدا گریه می کند ( البته خداوند ممکن است بعد از این ، تقدیر آنها را عوض کند ) ( تفسیر عیاشی ج 2 ص 218) 💠💠 ❕این روایت تنها در تفسیر عیاشی آمده است و اگر سایر کتب روایی این خبر
را نقل کرده اند ، از تفسیر نقل کرده اند . 👌 این روایت با دو اشکال عمده مواجه است ؛ 1⃣مرحوم عیاشی به صورت مرسل و بدون سند ، مستقیما روایت را از ابراهیم بن ابی یحیی نقل می کند که چون تمام راویان آن ذکر نشده است ، روایت از درجه حجیت می گردد . 2⃣راوی روایت که ابراهیم بن ابی یحیی است یا طبق برخی نسخ ، ابن میثم بن ابی یحیی است ، بوده و توثیق مشخصی ندارد . ❕مصحح تفسیر نور الثقلین ، س ید هاشم محلاتی ، می نویسد ؛ « من توثیقی از راوی روایت اگر چه بر اساس اختلاف ، در کتب رجالی ندیدم » 📚تفسیر نور الثقلین ، پاورقی ، ج 2 ص 513 ❕بنابراین این روایت سندا و غیرقابل اعتماد است . 👌از لحاظ محتوا و مضمون نیز مخالف عقیده شیعه است چرا که ترویج کننده عقیده به است به گونه ای که دختر و پسر غیر شیعه ، به واسطه لمس ابلیس بی هیچ اختیاری به سوی فساد و فحشاء می روند . ❕چگونه چنین سخنی می تواند قابل باشد در حالی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس گمان کند که خداوند بندگان را بر معاصی مجبور کرده است ، به خداوند در حکمتش ظلم کرده است و چنین فردی کافر است » 📚الخصال ج 1 ص 159 ❕امام رضا علیه السلام فرمود: « کسی که معتقد به باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید صدوق ص 362 👌و فرمود ؛ « خداوند عادلتر و حیکمتر از آن است که بندگان را مجبور به کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک ❕از این گذشته این نقل با واقعیت خارجی نیز همخوانی ندارد ، زیرا در واقع چنین است که تمام غیر شیعه اهل فساد و فحشاء باشند . 👌بنابراین این نقل هم از لحاظ سند و هم از لحاظ متن ، با اشکالات عدیده ای روبه رو است و و قابل اعتماد نمی باشد . ❔چرا قرآن بر اساس ترتیب نزول جمع آوری نشده است و آیات در موضوعات مختلف شده اند ❗️چرا قرآن همانند تورات و انجیل به صورت یکجا نازل نشده است و موضوعات مشخصی را دنبال نمی کند ❗️ 💠💠 👌در رابطه با این که چرا قرآن به صورت یکجا همانند تورات نازل نشد و به صورت تدریجی در طول 23 سال نازل شد ، پاسخ ما را مطالعه فرمایید ؛ ❕اما این که چرا قرآن کنونی بر اساس ترتیب نزول جمع آوری نشده است پاسخ آن است که بر اساس براهین و یقینی ، قرآن در عصر پیامبر گرامی جمع آوری شد و ترتیب آیات و سور و حتی سور به تحت امر ایشان معین و بیان گردید که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ ❕پیامبر گرامی به امر خداوند ، قرآن را به ترتیب کنونی و بر خلاف ترتیب نزول ، جمع آوری کردند ، بی شک خداوندی که قرآن را برای هدایت بشر نازل کرده و پیامبرش که قرآن بر او نازل شده ، می دانند که قرآن را چگونه تنظیم کنند ، لذا می فرماید ؛ «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید وآنچه را کرده خودداری نمایید» 🔷حشر 7 👌این ترتیب ، ترتیبی است که به دستور پیامبر صورت گرفته و ما در این موارد باید تابع محض باشیم . 🔹یکی از می نویسد ؛ « بايد دانست كه نزول آيات تدريجا انجام يافت ولى به ترتيب خاصّى كه بعدا در سوره ها مدوّن شد نبود. بلكه گاهى ميان آيه اى يا آياتى با آيات بعدش در همان سوره، يك فاصله زمانى وجود داشت. لذا آن سوره در آن فاصله زمانى به انتظار بقيّه آياتش مفتوح مى ماند، و در خلال آن مدّت آيات سوره ديگر نازل مى شد، تا وقتى كه حكمت خداى تعالى و نياز جامعه موجب كامل شدن سوره اوّل شود و بقيّه يا بعض ديگر آيات آن نازل گردد. 👌با اين بيان مى فهميم كه هر آيه اى در ميان آيات يك سوره جايگاه و مقام مخصوص به خود را داراست. اين جايگاه و مقام از جانب خداى حكيم و به دستور رسول گرامى مشخّص گرديده است. و اين موضوعى است يقينى و قطعى كه اختلافى راجع به آن در ميان دانشمندان و محقّقان علوم قرآنى نيست. اين جايگاه آيات در سوره ها به همين صورت و كه اينك در قرآنهاى ماست در حيات مبارك پيامبر مرتّب و مشخّص گرديده و از طريق روايات متواتر از رسول امين به ما نقل شده است. ❕روش حضرت اين بود كه آنچه نازل مى گشت به ياران و كاتبان وحى املا مى نمود و مى فرمود اين آيه يا اين آيات پس از فلان آيه در فلان سوره نوشته شود. هر زمان كه پيامبر مى خواست قرآن تلاوت كند به ترتيبى كه تدوين يافته بود تلاوت مى نمود نه بترتيب نزول آيات. و اين دليل روشنى است بر آنكه ترتيب آيات توقيفى و تعيينى بوده نه اجتهادى و نظرى. و لذا جايز نيست كه آيات بر غير ترتيب ياد شده تلاوت شود. 📚آشنایی با علوم قرآن ، رادمنش ، ص 143 ❕البته تمام سوره ها و آيات قرآن و آیات پراکنده در یک سوره از يك نظر بهم مربوطند و آن اينكه همگى يك برنامه انسان سازى و تربيتى را در يك سطح عالى تعقيب مى كنند و براى ساختن يك جامعه آب
🤔 ❔حدیث داریم در آخر الزمان ماه باران بیشتری میبارد آیا حدیث موثقی هست ❗️❗️ 💠💠 👌روایتی است که شیخ مفید به نقل از عبد الكريم خثعمى از امام صادق عليه السلام نقل می کند که می گوید به امام صادق علیه السلام گفتم ؛ « رَوَى عَبْدُ الْكَرِيمِ الْخَثْعَمِيُّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَمْ يَمْلِكُ الْقَائِمُ ع قَالَ سَبْعَ سِنِينَ تَطُولُ لَهُ الْأَيَّامُ وَ اللَّيَالِي حَتَّى تَكُونَ السَّنَةُ مِنْ سِنِيهِ مِقْدَارَ عَشْرِ سِنِينَ مِنْ سِنِيكُمْ فَيَكُونُ سِنُو مُلْكِهِ سَبْعِينَ سَنَةً مِنْ سِنِيكُمْ هَذِهِ وَ إِذَا آنَ قِيَامُهُ مُطِرَ النَّاسُ جُمَادَى الْآخِرَةَ وَ عَشَرَةَ أَيَّامٍ مِنْ رَجَبٍ مَطَراً لَمْ يَرَ الْخَلَائِقُ مِثْلَهُ فَيُنْبِتُ اللَّهُ بِهِ لُحُومَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَبْدَانَهُمْ فِي قُبُورِهِمْ فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مُقْبِلِينَ مِنْ قِبَلِ جُهَيْنَةَ يَنْفُضُونَ شُعُورَهُمْ مِنَ التُّرَاب » ❕قائم عليه السلام چه مدّت فرمانروايى مى كند؟ فرمود: «هفت سال. روزها و شبها براى او طولانى مى شوند، تا آن كه يك سال از دوران او، به اندازه ده سال از سالهاى شماست. از اين رو، سالهاى فرمانروايى او، هفتاد سال از سالهاى شما مىشود و هنگام قيام او، بارانى در جمادىِ آخر و ده روز [اوّل] رجب بر مردم فرو مى ريزد كه مانند آن را نديده اند و خداوند، گوشت و پيكر مؤمنان را در قبرهايشان با آن باران مى روياند و گويى آنان را مى بينم كه از سوى جُهَينه پيش مى آيند و موهايشان را از خاك قبر مى تكانند». 📚الارشاد ج 2 ص 381 _ بحار الانوار ج 52 ص 337 💠در رابطه با این روایت قابل توجه است ؛ 1⃣شیخ مفید روایت را بدون سند و مرسلا از عبدالکریم الخثعمی نقل می کند . بنابراین روایت سندا مرسل و است . 🔸از سوی دیگر راوی روایت یعنی ، عبدالکریم واقفی مسلک بوده بوده و شیخ طوسی او را تضعیف کرده ، و در روایاتی هم او ضعیف شمرده شده و آیت الله خویی نیز می گوید نمی توان حکم به بودن او داد ‌. 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 1 ص 595 👌بنابراین این روایت سندا است . 2⃣از سوی دیگر روایت اشاره به بارندگی در ماه جمادی الاخره و ده روز اول رجب دارد ، در حالی که بارندگی ها در ایران اسلامی ، تقریبا از نیمه دوم رجب آغاز شد . بنابراین نمی توان روایت مذکور را اشاره به بارندگی های دانست . 3⃣از سوی سوم ، روایت تنها سخن از بارندگی در نزدیکی قیام امام عصر علیه السلام به میان می آورد ، و نمی گوید این بارندگی ها در ایران محقق می شود ، با توجه به سایر روایات که سخن از بارندگی شدید در هنگامه ظهور در کوفه و نجف به میان می آورد که در گذشته در مورد آن کرده ایم ؛ 👌می توان گفت که روایت مذکور هم ، اشاره به همان بارندگی های کوفه و نجف دارد ، خصوصا با توجه به آن که روایت مذکور سخن از رجعت مردگان از منطقه « » دارد ، که نام منطقه ای در موصل است ؛ 📚معجم البلدان ج 2 ص 194 ❕می توان گفت بارندگی های مذکور ، اشاره به همان بارندگی شدید در عراق و کوفه و نجف است که از پی آن ، رجعت برخی از شیعیان خالص که در منطقه جهینه عراق دفن شده اند ، محقق می شود .
❔چرا به امام سجاد ابن می گویند دلیل خاصی دارد ❕❕ 💠💠 👌علامه چنین می آورد ؛ « از پیامبر گرامی روایت شده است که فرمود خداوند از میان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم می باشد و علی بن الحسین پیوسته می گفت من فرزند دو برگزیده هستم زیرا جد او رسول خدا بود و مادرش دختر یزگرد پادشاه ایران بود » 📚بحار الانوار ج46 ص4 ❕شیخ عباس قمی امام سجاد علیه السلام را چنین بر می شمارد ؛ 1⃣تالیف صحیفه کامله است که اهل بیت و عروه الوثقی شیعیان است ‌. 2⃣جمع شدن نجابت عرب و هر دو در او به به اعتبار سخن پیامبر که خدا در میان بندگان دو برگزیده دارد ، برگزیده او از عرب قریش و از عجم فارس می باشد لذا او ملقب به ابن الخیرتین می باشد . 3⃣انتشار اولاد رسول خدا از آن حضرت لذا او را آدم بنی الحسین می گویند . 📚منتهی الامال ج2 ص1175 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 ،سجاد_تنبیه_بردگان 🤔 ❔این که در روایاتی آمده که امام سجاد در ماه رمضان بردگان خودش را نمی زد یعنی چه ❗️برده زدن داره که امام سجاد به خاطر ماه رمضان اونها را نمی زد ❕❕ 💠💠 👌دستور به حسن معاشرت با بردگان از دستورات موکد و اساسی اسلام است تا جایی که پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل پیوسته سفارش ( حسن معاشرت ) با بردگان را به من می کرد » 📚الفقیه ج 4 ص 13 👌و فرمود ؛ « از هر چه می خورید و می پوشید ، بردگان را هم بخورانید و بپوشانید » 📚امالی طوسی ج 2 ص 18 👌علی علیه السلام فرمود ؛ « آخرین چیزی که از پیامبر در هنگام وفاتش شنیدم این بود که گفت شما را وصیت می کند به حسن با یتیم و برده » 📚مستدرک الوسائل ج 15 ص 456 👌و فرمود ؛ « از خدا بترسید ، از خدا بترسید در مورد زنان و بردگان زیرا آخرین سخنان پیامبر شما مربوط به حسن رفتار با زنان و بود » 📚الکافی ج 7 ص 49 ❕پیامبر گرامی و امامان بزرگوار علیهم السلام بر اساس این تعالیم ، بهترین رفتار ها را با بردگان می کردند به گونه ای که همگان حسن رفتار با بردگان را از آنها می آموختند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 23 ص 9 باب 1 _ بحار الانوار ج 63 ص 413 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است روایتی در مورد امام سجاد علیه السلام است که آمده است ؛ « زمانی که ماه رمضان می شد امام سجاد علیه السلام بردگان و کنیزان خود را نمی زد ، بلکه و جرم های آن ها را می نوشت و در آخرین شب ماه رمضان از جنایات آنها می گذشت و می گفت بروید شما را عفو کردم و آزادتان کردم ...» 📚وسائل الشیعه ج 10 ص 318 ❕بی شک زدن بدون دلیل و بردگان امری ناپسند است ، اما اگر بردگان جنایاتی به بار بیاورند که شایسته حد و تعزیر باشد ، زدن و تنبیه آنها نه تنها ناپسند نیست ، بلکه برای ادب کردن آنها لازم و است . 👌روایاتی که در مورد تنبیه بردگان توسط امامان نقل شده است ناظر به همین مطلب است که بردگان گناهان و جنایاتی مرتکب می شدند که شایسته حد یا تعزیر بودند و امامان نیز حسب وظیفه آنها را تنبیه می کردند . ❕اما از آنجایی که امامان به حسب مصالح و شرایط اجازه بخشیدن حد و تعزیر را بر دارا هستند ؛ 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 40 باب 18 👌امام سجاد علیه السلام به خاطر شرافت و فضیلت ماه رمضان بردگانی را که جنایت و جرم می کردند و شایسته تنبیه بودند را مورد و بخشش قرار می داد . ❕بنابراین آنچه مذموم است تنبیه کردن بی حساب و کتاب بردگان است اما تنبیه کردن و جاری کردن حدود الهی و تعزیرات بر بردگانی که جرم و جنایت می کنند به هیچ عنوان ناپسند تلقی نمی شود . 🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍 🤔 امام سجاد در نزد علمای اهل سنت و صحابه چگونه بوده است آیا راست است که آنان تصریح به برتری او کرده اند ❗️ 💠💠 👌صحابی بزرگوار جابر بن عبدالله انصاری چنین می گوید: "در فرزندان انبیا کسی چون علی بن الحسین دیده نشده است" 📚حیاه الامام زین العابدین ج1 ص126 🔶عبدالله بن عباس که از نظر سن بسیار از ایشان بزرگتر بود ایشان را بزرگ می داشت و هرگاه ایشان را می دید به او از جای بر می خواست 📚تاریخ دمشق ج36 ص147 📚تذکره الخواص ص324 🔶 نیز درباره امام می گوید: "من هیچ یک از هاشمیان را چون علی بن الحسین ندیده ام" 📚تهذیب التهذیب ج9 ص445 👌و می گوید: "کسی را فقیه تر از او ندیدم" 📚شذرات الذهب ج1 ص105 ❕ می نویسد: "او از برترین مردم وسختکوش ترین آنان در عبادت بود به همین دلیل به زین العابدین نام گرفت" 📚تاریخ یعقوبی،ج3 ص46 👌ابن عساکر می گوید: "راستگو ومورد اعتماد بود، بسیار حدیث می گفت ودارای مقامی بالا وبلند بود" 📚تاریخ دمشق،ج36 ص142 👌ذهبی می گوید: "جلالت قدر او عجیب وبه خدا قسم برازنده
🤔 ❔آیا اسلام می گوید نباید بر روی که یک زن قبل از ما بر روی آن نشسته ، ما بنشینیم ❕یعنی اگر سوار تاکسی زنی باشد و پیاده شود ، ما نباید جای او بنشینیم ❗️آیا چنین حکمی معقول است ❕ 💠💠 👌روایتی است که در کتاب کافی از پیامبر گرامی نقل شده است که فرمود ؛ « زمانی که زنی جایی نشسته باشد و از آنجا برخیزد ، تو به جای او در آن مکان منشین مگر زمانی که آن مکان ( از گرمای آن زن ) شده باشد » 📚الکافی ج5 ص564 👌این مضمون در دو کتاب الفقیه و مکارم الاخلاق هم نقل شده است. 📚 الفقیه ج3 ص555 📚مکارم الاخلاق ص212 ❕سند روایت کافی به دلیل وجود نوفلی و سکونی در آن زیاد قابل نیست ، لذا علامه در ذیل روایت مذکور می گوید ؛ « این حدیث بنابر مشهور ضعیف است » 📚مراه العقول ج20 ص420 👌دو کتاب دیگر نیز روایت مذکور را بدون سند و مرسلا نقل کرده اند ، بنابراین این روایت سندا و غیر قابل اعتماد است . ❕ اگر روایت را صحیح هم فرض کنیم باز هم مشکل خاصی ایجاد نمی کند ، زیرا این حکم تنها یک توصیه اخلاقی جهت در امان بودن از وسواس و تحرکات شیطانی است که ممکن است برای برخی ایجاد شود .