eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
810 دنبال‌کننده
3هزار عکس
982 ویدیو
22 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
َكُمْ لَسارِقُونَ؛ شما سارق هستيد» ( یوسف 70) كه كارگزاران يوسف عليه السلام به برادران گفتند با توجه به آيات قبل از آن چنين در ذهن منعكس مى كند كه آنها پيمانه شاه را دزديده بودند، در حالى كه منظورشان يوسف عليه السلام از پدر در كنعان بود. 📚بحار الانوار ج 69 ص 240 _ 241 ❕كوتاه سخن اين كه توريه و گفتن سخنان دو پهلو هرگز مصداق كذب نيست هر چند مخاطب به خاطر ذهنيتش چيزى از آن مى فهمد كه با واقعيت مطابقت ندارد، اما متكلم منظورش مفهوم صحيح و درستى است و آنها كه صدق و كذب را ظاهر كلام مى دانند، نه مراد و مقصود گوينده ممكن است توريه را نوعى دروغ خفيف بدانند در حالى كه چنين نيست، معيار صدق و كذب، مراد و مقصود گوينده است كه قابل تطبيق بر محتواى عبارت باشد. 👌مثلًا كسى از ديگرى مى پرسد اين لباس را فلان كس به شما اهداكرده است؟ مخاطب كه مايل نيست اين مطلب را صريحاً نفى كند در جواب به صورت توريه مى گويد خدا او را عمر دهد. اى بسا شنونده از اين سخن چنين استنباط كند كه آرى او به من داده است در حالى كه گوينده چنين را نداشته است، تنها دعايى در حق او كرده است. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 95 ❔قرآن در آیه ۱۱۸ بقره مخالفین پیامبر را نفهم ونادان خطاب می کند زیرا مخالفین محمد چنین سوال کردند که چرا الله با ما سخن نمی گوید؟ و چرا برای اثبات صدق نبوت محمد ای نشان نمی دهد؟ چرا الله مخالفین محمد را نفهم و نادان خطاب می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « وَ قالَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ لَوْ لا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينا آيَةٌ كَذلِكَ قالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ » ❕« افراد ناآگاه گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى گويد؟ و آيه و نشانه اى بر خود ما نازل نمى كند؟ پيشينيان آنها نيز همين گونه سخن مى گفتند دلها و مشابه است، ولى ما (به اندازه كافى) آيات و نشانه ها را براى اهل يقين (و حقيقت جويان) روشن ساخته ايم.» 🔰بقره 118 👌در حقيقت اين گروه كه قرآن از آنها به عنوان الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ (آنها كه نمى دانند) ياد كرده، دو در خواست داشتند ؛ 1⃣چرا خداوند مستقيما با ما سخن نمى گويد؟ 2⃣چرا آيه اى بر خود ما نازل نمى شود؟ 👌قرآن در پاسخ اين ادعاهاى و خودخواهانه مى گويد ؛ « پيشينيان آنها نيز همين گونه سخنان داشتند، دلها و افكارشان مشابه است، ولى ما آيات و نشانه ها را (به مقدار كافى) براى آنها كه حقيقت جو و اهل يقين هستند روشن ساختيم» 🔷اگر براستى منظور آنها درك حقيقت و است، همين آيات را كه بر پيامبر اسلام نازل كرديم نشانه روشنى بر صدق گفتار او است، چه لزومى دارد كه بر هر يك يك از افراد مستقيما و مستقلا آياتى نازل شود؟ و چه معنى دارد كه من اصرار كنم بايد خدا مستقيما با خود من سخن بگويد؟ ❕ نظير اين سخن را در سوره آيه 52 نيز مى خوانيم ؛ « بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتى صُحُفاً مُنَشَّرَةً » « هر يك از آنها انتظار دارند اوراق متعددى از آيات بر آنها نازل گردد» چه انتظار بيجايى 👌اصولا اين كار، علاوه بر اينكه هيچگونه ضرورتى ندارد بر خلاف پروردگار است زيرا ؛ 🔹اولا ؛ اثبات صدق پيامبران براى همه مردم از طريق آياتى كه بر خود آنها نازل مى شود كاملا است. 🔹ثانيا ؛ نزول آيات و معجزات بر هر كس ممكن نيست، يك نوع و آمادگى و پاكى روح لازم دارد، اين درست به آن مى ماند كه تمام سيمهاى شبكه وسيع برق يك شهر (اعم از سيمهاى قوى و بسيار نازك) انتظار داشته باشند كه همان برق فوق العاده نيرومندى كه به نخستين كابلهاى قوى منتقل مى شود به آنها نيز منتقل گردد، مسلما اين انتظار، انتظار غلط و نابجايى است، آن مهندسى كه آن سيمها را براى انجام وظائف مختلف تنظيم نموده سهم همه آنها را منظور كرده، بعضى بلاواسطه از مولد برق نيرو مى گيرند و بعضى با واسطه با مختلف. 👌از آنچه گذشت روشن می شود که چرا خداوند از چنین افرادی به عنوان کسانی ناآگاه هستند و چیزی نمی دانند ( الذین لا ) یاد کرده است . 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 422 💬سوال: کسی که در افطار شب عید فطر، میهمان دیگری باشد، فطریه‌اش به عهدۀ کیست؟خودش یا صاحب‌خانه؟ آیا فرقی می‌کند که قبل از اذان مغرب به میهمانی رفته باشد یا بعد از آن؟ ✅پاسخ: ✍ آیت الله خامنه ای: فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحب خانه وارد شده و نان خور او حساب مى‌شود، بر او واجب است؛ و فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مى‌شود بر صاحبخانه واجب نيست، اگرچه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند. ⚠️نکته: با یک شب مهمان نان خور حساب نمی
شود. ✍ آیت الله مکارم شیرازی: میهمانى که پیش از غروب شب عید فطر با رضایت صاحب خانه وارد شده و نانخور او محسوب مى شود (یعنى تصمیم دارد مدّتى نزد او بماند) دادن زکات فطره او نیز واجب است، امّا اگر فقط براى شب عید دعوت شده فطره او بر میزبان واجب نیست و در صورتى که بدون رضایت صاحب خانه باشد نیز بنابر احتیاط واجب فطره او را بدهد، همچنین فطره کسى که انسان را مجبور کرده است که خرجى او را بپردازد. ✍ آیت الله سیستانی : فطریه مهمانی كه پیش از غروب شب عید فطر وارد بر میزبان شده و نان‌خور وی - هرچند موقّتاً - محسوب می‌شود، بر میزبان واجب است مثل مهمانی كه قبل از غروب آفتاب وارد منزل میزبان شده و شب نیز در منزل او می‌ماند و میزبان هم امكانات رفاهی لازم را برایش فراهم نموده و عهده‌دار مخارج او شده است هرچند مهمان چیزی نخورد یا با غذای خودش افطار نماید؛ اما به مهمانی كه تنها برای افطاری دعوت شده و شب نمی‌ماند، نان‌خور صدق نمی‌كند و زكات فطره‌اش بر عهده میزبان نیست. 👈 فطریه مهمانی كه بعد از غروب آفتاب در شب عید فطر وارد بر میزبان می‌شود در صورتی كه نان‌خور او محسوب نشود، بر ميزبان واجب نيست و اگر نان‌خور او حساب شود (بنا بر احتياط واجب) مراعات مقتضای احتياط ترک نشود مانند اين كه يكی با اجازه ديگری فطريه را بدهد. ✍ آیت الله وحید خراسانی : چنانچه پیش از غروب آفتاب شب عید فطر با رضایت صاحب خانه وارد شود و تا صبح نزد او بماند فطره او بر صاحب خانه واجب است و اگر تا صبح نزد او نماند بر او واجب نیست. ________ 📚 استفتاء‌ از سایت مراجع 👇👇👇 ✍️ مطالب و درباره زکات فطره 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : 1- شدن زکات فطره چیست؟ کسی که هنگام غروب شب عيد فطر بالغ و عاقل و غني باشد، بايد براي خودش و كساني كه نانخور او هستند فطریه بدهد. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : 2- زکات فطره چه اندازه می باشد؟ نظر آیت الله شبیری : مقدار زکات فطره برای کسی که می خواهد گندم یا برنج پرداخت کندبرای هر نفر تقریبأ سه و600 گرم می باشد نظر بقیه مراجع: مقدار زکات فطره برای کسی که می خواهد گندم یا برنج پرداخت کندبرای هر نفر تقریبأ 3 کیلوگرم می باشد مکلف می تواند گندم یا برنج تهیه کند وبه فقیر بدهد ویا قیمت آن را از بازار محل خود سوال کند و به فقیر بدهد طبق قیمت گندم مقدار فطریه امسال برای هر نفر 8هزار تومان است. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : 3- پرداخت زکات فطره چه موقع می باشد؟ : کسی که نمازعید می خواند: طبق نظرآیت الله مظاهری: مستحّب است فطره را پيش از نماز عيد بدهد. طبق نظر آیات عظام: مكارم، زنجاني: بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد. بقیه مراجع: بنابراحتياط واجب بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد. #ب: کسی که نماز عید نمی خواند: طبق نظر آیت الله زنجاني: به احتياط واجب در روز عيد فطر، زكات فطره را بدهد. طبق نظربقیه مراجع: مي تواند دادن فطریه را تا ظهر تأخير بيندازد. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : 4-- اگرکسی درزمان وجوب، فطریه راندهدیاكنارنگذارد،تکلیفش چیست؟ طبق نظر آیات عظام اراكي، گلپايگاني،تبريزي، صافي: بعداً بايد بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند، فطره را بدهد. طبق نظر آیت الله بهجت : زكات فطره ديگر بر او واجب نيست ولى معصيت كرده است. طبق نظرآیات عظام زنجانی،خوئی: زکات فطره براو واجب نیست واحتیاط مستحب است که عوض آن را بدهد. طبق نظر بقیه مراجع : احتياط واجب آن است كه بعداً بدون اين كه نيّت ادا و قضا كند فطره را بدهد. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : 5-نپرداختن فطریه توسط دیگری اگر فطریۀ انسان بر شخصی واجب باشد و او فطره را عمدأ یا سهوأ ندهد،تکلیف چیست؟ طبق نظر آیات عظام:مکارم،سیستانی: بنابراحتیاط،واجب خودش فطریه اش را بپردازد. طبق نظر بقیه مراجع: برخود انسان پرداخت فطریه واجب نیست 👇👇👇 ✍️ مطالب و درباره زکات فطره 6-دادن فطریه به سادات آیا غیر سادات می توانندبه سادات فطریه بدهند؟ همه مراجع:غیرسادات نمی توانند زکات فطره خود را به سادات فقیرپرداخت کننداماسادات می توانند زکات فطره خود را به سادات یاغیرسادات فقیرپرداخت کنند. 🌺_____📚____🌺__ 📚__🌺 : فطریه یک شبه 7- فطریه مهمانی که قبل از غروب وارد شده وفقط یک شب می ماند، برعهده کیست؟ طبق نظر آیات عظام وحید،سیستانی،خویی،تبریزی: اگرمیهمان قبل از غروب شب عید فطر وارد شود و شب درمنزل میزبان (هرچند غذا نخورد) فطریه اش برعهده میزبان است. ولی اگر شب نماند مثلا شام بخورد وبرود فطریه اش برعهده خودش است. طبق نظر آیات عظام :بهجت ،صافي،گلپایگانی ،نوری : میهمانی که قبل از غروب شب عید فطر وارد می شود درصورتی که بگویند امشب نان او را داده( شام بخورد) فطریه اش بر عه
ده میزبان است هرچند نان خور او حساب نشود. طبق نظرآیات عظام امام، اراکی،خامنه ای ،مکارم،سبحانی،فاضل،زنجانی: اگر میهمان یک شب می ماند فطریه اش برعهده خودش است 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : فطریه میهمانی که بعداز غروب وارد می شود. 8- آیا فطریه میهمانی که بعداز غروب وارد می شود برعهده صاحبخانه است؟ طبق نظر آیات عظام .سيستاني،تبریزی،خوئي: اگرمهمان بعد از غروب بیایدوشب هم بماند درصورتی که نانخور او محسوب شود فطریه اش بنابراحتیاط واجب بر میزبان است طبق نظر بقیه مراجع: فطره مهماني كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مي شود، بر صاحبخانه واجب نيست نکته: در تمام مواردی که فطریه میهمان بر میزبان واجب می شود میهمان می تواند از میزبان اجازه بگیرد و فطریه را خودش پرداخت کند 🌎 👇👇👇 ✍️ مطالب و درباره زکات فطره 🌺___📚____🌺____📚____🌺 : شدن فطریه از میهمان ومیزبان 9-اگرطبق نظرمرجع تقلیدمیهمان ،فطریه اش برعهده میزبان باشد وطبق نظر مرجع میزبان فطریه میهمان برعهده خودش باشد تکلیف چیست؟ طبق نظر همه مراجع: دراین صورت فطریه برکسی واجب نیست. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : شدن فطریه بر میزبان ومیهمان 10-اگرطبق نظرمرجع تقلیدمیهمان ،فطریه اش برعهده خودش باشد وطبق نظر مرجع میزبان فطریه میهمان برعهده میزبان باشد ،تکلیف چیست؟ طبق نظر همه مراجع: دراین صورت باید هم میزبان وهم میهمان فطریه را بدهند. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : فرزندی که بعد از غروب متولد شده 11-آیا فطریه فرزندی که بعد از غروب شب عیدفطر متولد شده واجب است؟ طبق نظر همه مراجع: پراخت فطریه برای جنین در شکم مادر واجب نیست و پرداخت فطریه برای بچه ای که بعداز غروب متولد شود واجب نیست. اما اگرقبل ازغروب متولد شده زکات فطره اش واجب است. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : زکات فطره به واجب النفقه 12-آیا می توان زکات فطره را به واجب النفقه داد؟ طبق نظرهمه مراجع: زکات فطره را نمی توان به کسانی که واجب النفقه انسان هستند مانند پدر ومادروفرزندان پرداخت کرد. نکته: برادر وخواهر می توانند به یکدیگر اگر فقیر باشند فطریه بدهند داماد می تواند به مادر وپدر زن خود اگر فقیر باشند فطریه بدهند پدرشوهر ومادرشوهر می توانند به عروس خود اگر فقیر باشد فطریه بدهند. پدرومادر زن می توانند به داماد خود اگر فقیر است فطریه بدهند 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : زکات فطره به اقوام ونزدیکان 13-آیا می توان زکات فطره را به اقوام ونزدیکان داد؟ طبق نظرهمه مراجع: مستحّب است در دادن زكات فطره، خويشان فقير خود(غیر از واجب النفقه ها) را بر ديگران مقدّم دارد. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : ? 👇👇👇 ✍️ مطالب و درباره زکات فطره زکات فطره 14- زکات فطره را درچه مواردی می توان مصرف کرد؟ طبق نظر آیات عظام صافی ،گلپایگانی ،مکارم،وحید، سیستانی، سبحانی: فطریه را بنا براحتياط واجب بايد فقط به فقرا داد. طبق نظر بقیه مراجع :اگر فطریه را به يكى از این موارد مصرف زکات برسانند كافى است هرچند احتياط مستحب آن است كه فطره را فقط به فقرا بدهند 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : دادن زکات فطره به و 15- آیا می توان زکات فطره را برای مسجد وحسینیه مصرف کرد؟ طبق نظر آیات عظام صافی ،گلپایگانی ،مکارم، وحید سیستانی سبحانی: زکات فطره را بنابراحتياط واجب بايد فقط به فقرا داد. طبق نظربقیه مراجع: پرداخت زکات فطره برای صرف در مسجد ،حسینیه و مدارس اشکال ندارد هرچند احتیاط مستحب است به فقرا پرداخت شود. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : کردن فطریه از 16- آیا می توان فطریه را از شهر محل سکونت خارج کرد ودرشهر دیگر به مصرف رساند؟ طبق نظر آیات عظام:اراكي ،سبحانی ،زنجانی، بهجت: می تواندزكات فطره به شهردیگر ببرد هرچند احتیاط مستحب این است بیرون نبرد. طبق نظر آیت الله سيستاني: انتقال زکات فطره به سوی امام یا نائب خاص آن حضرت یا نائب عام ایشان یعنی حاکم شرع، درشهر دیگر جایز است هرچند برای انجام این کار مجبور شود آن را به شهر دیگری ببرد.واگر درشهر خود مستحق پیداشود خارج کردن آن بنابراحتیاط و اجب جایز نیست. طبق نظر بقیه مراجع: اگردر محلّ خودش مستحقّ پيدا شود،احتياط واجب آن است كه فطره را بجاى ديگر نبرد. 🌺_____📚____🌺____📚____🌺 : زکات فطره به عنوان به فقیر 17-آیا می توان زکات فطره را با عنوان هدیه به فقیر داد؟ همه مراجع:چيزي را كه انسان بابت زكات به فقير مي دهد لازم نيست به او بگويد كه زكات است بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحّب است به طوري كه دروغ نشود به اسم هدیه بدهد ولي بايد قصد زكات نمايد. 🌎
کنند آیا این عقلانیست ❕❕ 💠💠 👌«مُباهَله» در اصل از مادّه «بَهْل» (بر وزن اهل) به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن است، و به همين جهت هنگامى كه حيوانى را به حال خود واگذارند، و پستان آن را در كيسه قرار ندهند، تا نوزادش بتواند به آزادى شير بنوشد، به آن «باهِل» مى گويند، و «ابْتِهال» در دعا به معناى تضرع و واگذارى كار به خدا است. و اگر آن را گاهى به معناى و لعن و دورى از خدا گرفته اند نيز به خاطر اين است كه رها كردن و واگذار كردن بنده به حال خود اين نتائج را به دنبال مى آورد، اين بود معناى «مباهله» از نظر ريشه لغت. 💠و از نظر مفهوم متداول ، به معناى نفرين كردن دو نفر به يكديگر است، بدين ترتيب، افرادى كه با هم گفتگو درباره يك مسأله مهم مذهبى دارند در يك جا جمع شوند و به درگاه خدا كنند و از او بخواهند كه دروغگو را رسوا سازد و مجازات كند. 📚لغات در تفسیر نمونه ص 497 ❕مباهله به عنوان آخرین حربه برای غلبه بر خصم بعد از اثر نکردن منطق و استدلال است ، که به عنوان الهی بر حقانیت طریق و مسلکی اعتقادی ایراد می شود . بر خلاف آنچه در پرسش آمد ، مباهله بر خلاف عقل و منطق نیست بلکه کاملا موافق و مطابق عقل و منطق است ، زیرا دو طرف حق و باطل پس از آن که از طریق مذاکرات به نتیجه ای نرسیدند و طرف باطل با لجاجت از پذیرفتن حق امتناع کرد ، اقدام به مباهله می کنند و طرف حق با اقدام به مباهله این نکته را بیان می کند که آیین من مطابق با واقعیت و حقیقت است که می توانم بر این سخن معجزه ای هم ارائه کنم تا شکی در آن باقی نماند ، مباهله همان نقش معجزه را برای اثبات حقانیت دعوت حق می کند . ❕جریان مباهله کردن پیامبر گرامی اسلام با نجران مشهور و معروف است 👌بنابراین مباهله در برابر مخالفان يك حكم عمومی است که افراد با ايمان كه از تقوا و خدا پرستى كامل برخوردارند به هنگامى كه آنها در برابر دشمنان بر اثر لجاجت به جايى نرسد از آنها دعوت به مباهله می كنند. ❕از امام علیه السلام نقل شده كه فرمود ؛ « اگر سخنان حق شما را مخالفان نپذيرفتند آنها را به مباهله دعوت كنيد ، راوى مى گويد سؤال كردم چگونه مباهله كنم؟ فرمود ؛ خود را سه روز اصلاح اخلاقى كن و گمان مى كنم كه فرمود روزه بگير و غسل كن، و با كسى كه مى خواهى مباهله كنى به صحرا برو، سپس انگشتان دست راستت را در انگشتان راست او بيفكن و از خودت آغاز كن و بگو خداوندا! تو پروردگار آسمانهاى هفتگانه و زمينهاى هفتگانه اى و آگاه از اسرار نهان هستى، و رحمان و رحيمى، اگر مخالف من حقى را انكار كرده و ادعاى دارد بلائى از آسمان بر او بفرست، و او را به عذاب دردناكى مبتلا ساز ، و بعد بار ديگر اين دعا را تكرار كن و بگو: اگر اين شخص حق را انكار كرده و ادعاى باطلى مى كند بلائى از آسمان بر او بفرست و او را به عذابى مبتلا كن ، سپس فرمود ، چيزى نخواهد گذشت كه نتيجه اين دعا آشكار خواهد شد، به خدا سوگند كه هرگز كسى را كه حاضر باشد اين چنين با من مباهله كند » 📚الکافی ج 2 ص 513_ وسائل الشیعه ج 7 ص 134 ❔مگر پیامبر اسلام و امامان با بزرگواری کسانی را که به آنها بدی می کردند یا حتی آنها را فحش می دادند نمی کردند ❗️حال چگونه ما می گوییم حکم کسی که به پیامبر یا امامان فحش و دشنام دهد قتل است و بر همین اساس افرادی را القتل می دانیم ❕❕ 💠💠 👌عفو و بخشش برای کسانی می تواند صادق باشد که از روی جهل و ناآگاهی اقدام به انجام عملی زشت و شنیع می کردند ، چنانکه در گزارش های تاریخی نیز آمده است که پیامبر گرامی و امامان اهل بیت علیهم السلام در مقابل اهانت کنندگان ناآگاه خود با بزرگواری و عفو رفتار می کردند و همین سیره پسندیده در نهایت منجر به ندامت و تنبه اهانت کنندگان می شد . 📚بحار الانوار ج 46 ص 289 ❕اما آن بزرگواران در مقابل کسانی که به صورت سازمان یافته و به قصد دشمنی و تخریب اسلام ، از روی عناد و لجاجت به آنها اهانت می کردند ، با شدت عمل برخورد می کردند . 👌پیامبر گرامی در هنگام فتح مکه که فرمان عمومی را صادر کرد فرمود ؛ « تمام كوشش من اين است كه فتح مكه بدون خونريزى صورت گيرد. از اينرو، از كشتن افراد غير مزاحم بايد خوددارى كرد، ولى بايد چند نفر به نامهاى «عكرمة بن ابى جهل»، «هبّار بن الاسود»، «عبد اللّه بن سعد بن ابى سرح»، «مقيس حبابه ليثى» ، «حويرث بن نقيذ»، «عبد اللّه بن خطل»، «صفوان بن اميه، «عبد اللّه بن الزبيرى»، «حارث بن طلاطلة» و چهار زن هر كجا دستگير شوند بلافاصله گردند.» 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 409_ تاریخ الخمیس ج 2 ص 90 ❕امام علیه السلام فرمود ؛ « هر کس پیامبری را مورد فحش و سب قرار دهد ، کشته می شود » 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 213 ❕
و فرمود ؛ « هر کس از محمد و اهل بیت او علیهم السلام با بدی ( و دشنام ) یاد کند ، و به آنها بزند ، قتل او واجب است » 📚فقه الرضا ص 38 ❕هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام سوال کرد ؛ ❔ « نظر شما در مورد کسی که علی علیه السلام را دشنام می دهد چیست ❕امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « حلال است » 📚الکافی ج 7 ص 269 ❕این که افرادی نسبت به عملکرد پیامبر گرامی یا امامان علیهم السلام انتقادی داشته باشد و مودبانه نقد های خود را وارد کند ، و پاسخ را دریافت کند ، حکم چنین افردی قتل نیست ، اما که با عناد و دشمنی و از روی لجاجت شروع به فحاشی و نسبت به آن بزرگواران می کنند ، به هیچ عنوان شایسته عفو و بخشش نیستند . ♨️ در هیاهوی جام جهانی، آل سعود خبیث از عربستان و امارات متحد شدند و حملات وحشیانه ای به مردم یمن صورت می دهند، که اخبار رسیده حاکی از مقاومت پیروزمندانه مردم یمن در مقابل این بی شرافتی های ددمنشانه دارد. 📎 نام این خوی پست و این رذالت ها که در هیچ حیوان و جنبنده ای وجود ندارد را نمی دانیم چه بنامیم. با تمام وجود برای برادران و خواهرانمان در یمن دعا کنیم. 💠 مسح پا در وضو از کلام حضرت امام رضا -علیه السّلام- ◾️ مخالفین شیعه دائماً ادعای پیروی از أهل‌البیت -صلوات الله علیهم- در فقه و دیگر مسائل دینی را دارند، امّا این مسئله دروغی بیش نیست، بلکه طبق کتب شیعه و سنی تنها مذهب حقۀ امامیه پیروان حقیقی حضرات أهل‌البیت -صلوات الله علیهم- می‌باشند. یکی از موضوعاتی که حضرات أهل‌البیت -صلوات الله علیهم- آن را برای تمامی مردم روشن ساخته‌اند مسئلۀ مسح پا در وضو می‌باشد. ◽️ ثقة الاسلام محمّد بن یعقوب کلینی -علیه الرحمة والرضوان- از کبار محدثین و علمای امامیه بسند صحیح روایت می‌کند: 🔹 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ: عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَسْحِ عَلَى الْقَدَمَيْنِ: كَيْفَ هُوَ؟ فَوَضَعَ كَفَّهُ عَلَى الْأَصَابِعِ، فَمَسَحَهَاإِلَى الْكَعْبَيْنِ إِلى ظَاهِرِ الْقَدَمِ. 🔸 «احمد بن ابی نصر بزنطی -رحمه الله- می‌گوید: از امام رضا -عليه السّلام- سؤال شد که مسح پاها چگونه انجام مى‌شود؟ امام كف دست خود را بر روى انگشت‌هاى پای مبارک خود نهادند و پشت پا را تا محل برآمدگی مسح كشيدند». 📚 الکافی، تألیف ثقة الاسلام کلینی رحمه الله، جلد ۵، صفحه ۹۷، حدیث ۳۹۴۶، نشر دار الحدیث 🔰 علمای بزرگ شیعه نیز این روایت را تصحیح کرده‌اند. ✅ حضرت علامه حلی -رحمه الله- 📚 مختلف الشیعة، تألیف حسن بن یوسف بن مطهر حلی رحمه الله، جلد ۱، صفحه ۲۹۰، نشر مؤسسة النشر الاسلامی 📃 اسکن: 🌐 https://bit.ly/2HGpWdZ ✅ حضرت علامه محمّد تقی مجلسی -رحمه الله- 📚 روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، تألیف علامه محمّد تقی مجلسی رحمه الله، جلد ۱، صفحه ۲۸۸، نشر مؤسسة دار الکتاب الاسلامی ✅ حضرت آیت الله العظمی امام سیّد ابوالقاسم موسوی خوئی -رحمه الله- 📚 التنقیح فی شرح عروة الوثقی، تقریر ابحاث امام خوئی رحمه الله توسط شهید شیخ میرزا علی غروی رحمه الله، جلد ۵، صفحه ۲۰۰، نشر مؤسسة الخوئی الاسلامیه 📃 اسکن: 🌐 https://bit.ly/2LKoutg ✅ حضرت آیت الله العظمی سیّد عبد الأعلی موسوی سبزواری -رحمه الله- 📚 مهذب الأحکام فی بیان الحلال والحرام، تألیف آیت الله العظمی سیّد عبد الأعلی موسوی سبزواری رحمه الله، جلد ۲، صفحه ۳۶۲، نشر مؤسسة المنار ✅ حضرت آیت الله العظمی سیّد محمّد صادق حسینی روحانی -دام ظله- 📚 فقه الصادق علیه السّلام، تألیف آیت الله العظمی سیّد محمّد صادق حسینی روحانی دام ظله العالی، جلد ۱، صفحه ۴۲۳، نشر کلبۀ شروق 📃 اسکن: 🌐 https://bit.ly/2HIgu9O 💯 فقط تعداد کمی از علمایی که این روایت را تصحیح کرده‌اند ذکر شد، بسیاری دیگر از علما و فقها -انار الله برهانهم- این روایت را تصحیح کرده‌اند. ⁉️ حال سؤال ما از مخالفین این است که شما چرا بجای پیروی از دستورات حقیقی حضرات أهل‌البیت -صلوات الله علیهم- به بدعت‌های دیگران در وضو عمل می‌کنید و به این طریق روشن و حقه نمی‌پیوندید؟! ⁉️ براستی چه کسی پیرو حقیقی حضرات أهل‌البیت -صلوات الله علیهم- می‌باشد؟! قضاوت با شما 🔘
✳اللهم عجل لولیک الفرج✳️ ✅مراسم هفتگی ✅هیات انصارالزینب سلام الله ✅پنجشنبه مورخ۱۳۹۷/۰۳/۳۱ ✅ساعت شروع۲۰.۳۰ ✅سخنران :دکتربازودار ✅مداحان-محسن ذاکری -رسول زراعتی-رسول منصوری ✅مکان:شهرک شهید رجایی -حر۱۹-دهنوی ۷حسینه امام صادق (ع) ✅دوستان امام حسینی به ساعت شروع جلسه دقت بفرماییدوباحضوربه موقع خودازفیض زیارت عاشورا وسخنرانی نیزبهرمند شوید.اجرتون با حضرت زینب سلام الله ✔برادران وخواهران @ansarozeinab78 ❔تناقضات_قران 🔰 پاداش دو برابر است يا ده برابر؟ 🔻دو برابر است🔻 ➖وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ﴿۳۷، سبا﴾ ترجمه: و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند مگر كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند پس براى آنان دو برابر آنچه انجام داده اند پاداش است و آنها در غرفه ها[ى بهشتى] آسوده خاطر خواهند بود(37) 🔻ده برابر است🔻 ➖مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۱۶۰، انعام﴾ هر كس كار نيكى بياورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر كس كار بدى بياورد جز مانند آن جزا نيابد و بر آنان ستم نرود (۱۶۰) 💠💠 👌آنچه مورد اشتباه قرار گرفته است ترجمه ناصحیح کلمه « ضعف » در آیه اول « لهم جزاء الضعف » است که به معنای دو برابر نمی باشد . ❕ضعف از نظر لغت عرب، تنها به معنى دو چندان نيست، بلكه به معنى دو و چند برابر است. فيروز آبادى لغت معروف قرن هشتم هجرى در كتاب قاموس و دیگران مى گويند ؛ «گاه گفته مى شود «ضعف فلان چيز » و اراده مى شود دو برابر و سه برابر مانند آن، زيرا اين كلمه به معنى اضافه نامحدود مى آيد » 📚لسان العرب ج 9 ص 204 _ القاموس المحیط ج 3 ص 223 ❕بنابراین در آیه اول خداوند از پاداش مضاعف و چند برابر نیکوکاران سخن به میان می آورد و در آیه دوم توضیح می دهد که پاداش مضاعف ، ده برابر در انتظار نیکوکاران است . 👌البته توجه به این نکته که است مورد تمسک شبهه افکن قرار بگیرد لازم است ؛ 💠در آیات فوق خواندیم پاداش حسنه ، ده برابر است در حالی که در بعضى ديگر از آيات قرآن تنها به عنوان « اضعافا كثيره » ( برابر) اكتفاء شده (مانند آيه 245 سوره بقره) و در بعضى ديگر از آيات، پاداش پاره اى از اعمال مانند انفاق را به هفتصد برابر بيشتر مى رساند، (آيه 261 سوره بقره) و در بعضى ديگر اجر و پاداش بى حساب ذكر كرده و مى گويد ؛ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ" آنها كه استقامت بورزند پاداشى بى حساب خواهند داشت" (زمر آيه 10). ❕روشن است كه اين آيات هيچگونه اختلافى با هم ندارند، در حقيقت حد اقل پاداشى كه به داده مى شود، ده برابر است و همين طور به نسبت اهميت عمل، و درجه اخلاص آن و كوششها و تلاشهايى كه در راه آن انجام شده است، بيشتر مى شود، تا به جايى كه هر حد و را درهم مى شكند و جز خدا حد آن را نمى داند. 👌مثلا انفاق كه فوق العاده در اسلام اهميت دارد پاداشش از حد معمول پاداش عمل نيك كه ده برابر است، فراتر رفته و به" اضعاف كثيره" يا" هفتصد برابر" و بيشتر رسيده است و در مورد" استقامت" كه ريشه تمام موفقيتها و سعادتها و خوشبختيها است و هيچ عقيده و عمل بدون آن پا برجا نخواهد بود، پاداش بى حساب ذكر شده است. ❕از اينجا روشن مى شود كه اگر در روايات، پاداشهايى بيش از ده برابر براى بعضى از اعمال نيك ذكر شده نيز هيچگونه منافاتى با آيه فوق ندارد. و همچنين اگر در آيه 84 سوره قصص مى خوانيم مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها " كسى كه عمل نيكى انجام دهد پاداشى بهتر از اين خواهد داشت" مخالفتى با آيه فوق ندارد تا احتمال نسخ در آن برود، زيرا بهتر بودن معنى دارد كه با ده برابر كاملا سازگار است.» 📚تفسیر نمونه ج 6 ص 5 ❔امام حسن عسگری امام از جانب خدا یا شارلاتان و شیاد؟ ✍ در کتاب شیعه یعنی کتاب اصول آمده است که در آن امام حسن عسگری از علم غیب خود سو استفاده می کند و برای جلوگیری از ضرر مالی شیعیانش ، اخلاق را زیر پا می گذاشته است ؛ 📗 الكافي-   جلد : 1  صفحه : 510 🌱ترجمه : على بن زيد گفت: من اسبى داشتم و بدان مى نازيدم و در هر جا از او سخن مى گفتم ، يك روز خدمت امام حسن عسكرى رسيدم، به من گفت : اسبت چه شد؟ گفتم : آن را دارم و هم اكنون بر در خانه شما است و از آن پياده شدم، 👈👈 امام حسن عسگری گفت : تا شب نرسيده اگر خريدارى پيدا كردى آن را عوض كن و تأخير نکن👉👉 ، كسى بر ما وارد شد و رشته س
خن را بريديم و من انديشناك برخاستم و به خانه ام رفتم و به برادرم گزارش دادم در پاسخ گفت : من نمى دانم در اين باره چه بگويم، و از آن دريغم آمد و از فروشش به مردم رشك بردم، و چون شب كرديم نوكرى كه آن اسب را تيمار مى كرد آمد و گفت: اى آقاى من 👈اسبت مُرد👉، مرا غم گرفت و 👈دانستم كه امام از گفتار خود اين را در نظر داشت👉. گويد: پس از آن خدمت امام حسن عسکری رسيدم و پس از چند روز و با خود مى گفتم : كاش به ج اى آن اسبى مى داد، زيرا از گفتار او غمنده شدم، و چون نشستم، گفت : آرى يك چهار پا به جاى آن به تو مى دهم، اى غلام آن يابوى كميت مرا به او بده، آن از اسب تو بهتر است و پشت هموارترى دارد و عمر درازترى. 🔺همانطور که مشاهده کردید امام حسن عسکری از علم غیب !!!! خود سو استفاده کرده است و به شیعه خودش گفته اسب خودت را به شخص دیگر بنداز و یا غالب کن. ⁉️چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، می تواند چنین شیاد باشد و شیادی را به شیعیانش آموزش دهد؟ ⁉️ چگونه امامی که از جانب خدا باشد ، از علم غیب خود سو استفاده می کند؟ ⁉️ چطور شخصی که از جانب خدا باشد می تواند چنین رفتار های به دور از اخلاق داشته باشد؟؟؟ 💠💠 👌شایسته بود که قبل از طرح این روایت و حمله به عقائد شیعه ، سند روایت را می کردید . ❕این روایت از حیث سندی ضعیف و مردود است ، زیرا راوی اصلی داستان فردی به نام « علی بن زید بن علی » است که مجهول بوده و توثیق رجالی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال خویی ، ج 2 ص 56 👌و راوی قبل تر که از علی بن زید بن علی ، این روایت را نقل می کند فردی است به نام « اسحاق بن محمد النخعی » که کاملا و مطرود است . 🔸نجاشی رجالی معروف ، تصریح می کند که روایات او مشکوک است ؛ 📚رجال نجاشی ص 336 🔷ابن الغضائری می گوید ؛ او فاسد المذهب بوده و کذاب و دروغگو در روایت است و حدیث جعل می کرده و به امامان علیهم السلام نسبت می داده است ، به احادیث او نمی شود ؛ 📚رجال ابن الغضائری ص 41_ مجمع الرجال ج 1 ص 198 🔹علامه حلی نیز تصریح می کند که او فردی ضعیف در نقل روایت است ؛ 📚خلاصه الاقوال ص 318 ❕علامه مجلسی نیز تصریح می کند که روایاتی که او نقل می کند ، قابل و اعتماد نیست ؛ 📚رجال المجلسی ص 159 👌به فرض روایت صحیح هم باشد ، برخی علما پاسخ داده اند که امام علیه السلام می دانست که ناقل جریان ، اسب خود را نمی فروشد و امام عسکری علیه السلام تنها جهت اظهار معجزه و کرامت خود ، خبر از آن اسب و لزوم فروختن آن می دهد با این اعتقاد و آگاهی که او به حرف امام گوش نمی دهد و اسب خود را نمی فروشد و کلاهی سر خریدار آن اسب نمی رود ، چرا که از شان امامی که حتی مخالفانش تصریح به فضل و برتری و اخلاق بی نظیر او می کردند ، بعید است که راضی شود در معامله ، کلاهی سر خریدار رود چنان که ابن صباغ از علمای بزرگ اهل سنت می نویسد ؛ « امام عسکری سرور اهل زمان و امام مردمان روزگار خود بود .گفته هایش همه ثابت و استوار و کردارش پسندیده بود .اگر فضلا و بزرگان هم عصرش را همچون قصیده ای فرض کنیم وی شاه بیت آن قصیده می باشد .واگر آنان را همچون دری از جواهرات به شمار آوریم وی همچون یاقوت شاهوار وسط آن گردنبند در شمار خواهد بود . یکه تاز میدان دانش که هیچکس را یارای با او نبوده و آشکار کننده پیچیدگی های مسائل علمی که این کار خسته و ملولش نمی کرد . 📚الفصول المهمه ص275 ❕مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « این که امام عسکری علیه السلام دستور به فروش اسب دادند ، این دستور تنها برای اظهار ( معجزه ) و کرامتشان بود ، چرا که می دانستند که علی بن زید به سخن امام گوش نمی کند و مالش را به مشتری نمی فروشد یا می دانستند که اگر علی بن زید بخواهد مالش را بفروشد ، ( از دشمنان حربی ) بوده که مالش حرمتی ندارد ، ( لذا غش با چنین مشتری در معامله به سبب تضعیف او بی اشکال است )» 📚شرح الکافی ، مازندرانی ، ج 7 ص 325 ❔نظرتون در مورد این روایت چیه ❗️ « امام صادق می گوید : هر نوزادی که به دنیا می آید ، یک ابلیس از ابلیس ها نزد او حاضر می شود ، اگر در علم خداوند باشد که آن نوزاد شیعه است ، ابلیس را از آن نوزاد دور می کند ، اما اگر شیعه نباشد ، ابلیس در صورتی که آن نوزاد پسر باشد ، انگشت سبابه خود را در دبر او می کند و در این صورت آن نوزاد در آینده مابون و مفعول می گردد ، اما اگر آن نوزاد دختر باشد ، انکشتش را در فرج او می کند و آن نوزاد در آینده فاجره می گردد ، به خاطر همین است که کودک هنگام تولد شدیدا گریه می کند ( البته خداوند ممکن است بعد از این ، تقدیر آنها را عوض کند ) ( تفسیر عیاشی ج 2 ص 218) 💠💠 ❕این روایت تنها در تفسیر عیاشی آمده است و اگر سایر کتب روایی این خبر
را نقل کرده اند ، از تفسیر نقل کرده اند . 👌 این روایت با دو اشکال عمده مواجه است ؛ 1⃣مرحوم عیاشی به صورت مرسل و بدون سند ، مستقیما روایت را از ابراهیم بن ابی یحیی نقل می کند که چون تمام راویان آن ذکر نشده است ، روایت از درجه حجیت می گردد . 2⃣راوی روایت که ابراهیم بن ابی یحیی است یا طبق برخی نسخ ، ابن میثم بن ابی یحیی است ، بوده و توثیق مشخصی ندارد . ❕مصحح تفسیر نور الثقلین ، س ید هاشم محلاتی ، می نویسد ؛ « من توثیقی از راوی روایت اگر چه بر اساس اختلاف ، در کتب رجالی ندیدم » 📚تفسیر نور الثقلین ، پاورقی ، ج 2 ص 513 ❕بنابراین این روایت سندا و غیرقابل اعتماد است . 👌از لحاظ محتوا و مضمون نیز مخالف عقیده شیعه است چرا که ترویج کننده عقیده به است به گونه ای که دختر و پسر غیر شیعه ، به واسطه لمس ابلیس بی هیچ اختیاری به سوی فساد و فحشاء می روند . ❕چگونه چنین سخنی می تواند قابل باشد در حالی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر کس گمان کند که خداوند بندگان را بر معاصی مجبور کرده است ، به خداوند در حکمتش ظلم کرده است و چنین فردی کافر است » 📚الخصال ج 1 ص 159 ❕امام رضا علیه السلام فرمود: « کسی که معتقد به باشد به او زکات ندهید و شهادتش را قبول نکنید» 📚توحید صدوق ص 362 👌و فرمود ؛ « خداوند عادلتر و حیکمتر از آن است که بندگان را مجبور به کند ( سپس عذابشان کند) 📚همان مدرک ❕از این گذشته این نقل با واقعیت خارجی نیز همخوانی ندارد ، زیرا در واقع چنین است که تمام غیر شیعه اهل فساد و فحشاء باشند . 👌بنابراین این نقل هم از لحاظ سند و هم از لحاظ متن ، با اشکالات عدیده ای روبه رو است و و قابل اعتماد نمی باشد . ❔چرا قرآن بر اساس ترتیب نزول جمع آوری نشده است و آیات در موضوعات مختلف شده اند ❗️چرا قرآن همانند تورات و انجیل به صورت یکجا نازل نشده است و موضوعات مشخصی را دنبال نمی کند ❗️ 💠💠 👌در رابطه با این که چرا قرآن به صورت یکجا همانند تورات نازل نشد و به صورت تدریجی در طول 23 سال نازل شد ، پاسخ ما را مطالعه فرمایید ؛ ❕اما این که چرا قرآن کنونی بر اساس ترتیب نزول جمع آوری نشده است پاسخ آن است که بر اساس براهین و یقینی ، قرآن در عصر پیامبر گرامی جمع آوری شد و ترتیب آیات و سور و حتی سور به تحت امر ایشان معین و بیان گردید که جهت آگاهی نمایه زیر را مطالعه فرمایید ؛ ❕پیامبر گرامی به امر خداوند ، قرآن را به ترتیب کنونی و بر خلاف ترتیب نزول ، جمع آوری کردند ، بی شک خداوندی که قرآن را برای هدایت بشر نازل کرده و پیامبرش که قرآن بر او نازل شده ، می دانند که قرآن را چگونه تنظیم کنند ، لذا می فرماید ؛ «آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید وآنچه را کرده خودداری نمایید» 🔷حشر 7 👌این ترتیب ، ترتیبی است که به دستور پیامبر صورت گرفته و ما در این موارد باید تابع محض باشیم . 🔹یکی از می نویسد ؛ « بايد دانست كه نزول آيات تدريجا انجام يافت ولى به ترتيب خاصّى كه بعدا در سوره ها مدوّن شد نبود. بلكه گاهى ميان آيه اى يا آياتى با آيات بعدش در همان سوره، يك فاصله زمانى وجود داشت. لذا آن سوره در آن فاصله زمانى به انتظار بقيّه آياتش مفتوح مى ماند، و در خلال آن مدّت آيات سوره ديگر نازل مى شد، تا وقتى كه حكمت خداى تعالى و نياز جامعه موجب كامل شدن سوره اوّل شود و بقيّه يا بعض ديگر آيات آن نازل گردد. 👌با اين بيان مى فهميم كه هر آيه اى در ميان آيات يك سوره جايگاه و مقام مخصوص به خود را داراست. اين جايگاه و مقام از جانب خداى حكيم و به دستور رسول گرامى مشخّص گرديده است. و اين موضوعى است يقينى و قطعى كه اختلافى راجع به آن در ميان دانشمندان و محقّقان علوم قرآنى نيست. اين جايگاه آيات در سوره ها به همين صورت و كه اينك در قرآنهاى ماست در حيات مبارك پيامبر مرتّب و مشخّص گرديده و از طريق روايات متواتر از رسول امين به ما نقل شده است. ❕روش حضرت اين بود كه آنچه نازل مى گشت به ياران و كاتبان وحى املا مى نمود و مى فرمود اين آيه يا اين آيات پس از فلان آيه در فلان سوره نوشته شود. هر زمان كه پيامبر مى خواست قرآن تلاوت كند به ترتيبى كه تدوين يافته بود تلاوت مى نمود نه بترتيب نزول آيات. و اين دليل روشنى است بر آنكه ترتيب آيات توقيفى و تعيينى بوده نه اجتهادى و نظرى. و لذا جايز نيست كه آيات بر غير ترتيب ياد شده تلاوت شود. 📚آشنایی با علوم قرآن ، رادمنش ، ص 143 ❕البته تمام سوره ها و آيات قرآن و آیات پراکنده در یک سوره از يك نظر بهم مربوطند و آن اينكه همگى يك برنامه انسان سازى و تربيتى را در يك سطح عالى تعقيب مى كنند و براى ساختن يك جامعه آب
اد، آگاه، امن و امان و پيشرفته از نظر مادى و معنوى نازل شده اند و ( هر سوره ای نیز خاصی را دنبال می کند ، و شاید همین محتوای خاص هر سوره موجب آن شده که آیات مرتبط با آن محتوا بر خلاف ترتیب نزول ، در یک سوره جمع آوری شود .) 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 87 ❕لذا اگر شما کتب مانند المیزان ، نمونه ، آسان و ... را مطالعه کنید می بینید که به چه زیبایی میان آیات یک سوره هماهنگی وجود دارد و آیات پراکنده در ی ک سوره به صورت هدف یا اهداف تربیتی خاصی را دنبال میکند . ✅پس از دریافت نامه های کوفیان توسط امام حسين(ع) مبنی بر دعوت کوفیان و درخواست از آن حضرت(ع) به جهت رفتن به كوفه و برعهده گرفتن رهبري قيام بر ضد يزيد بن معاويه، امام حسین(ع)، پسرعمويش مسلم بن عقيل علیه‌السلام را در پانزدهم رمضان عازم کوفه کرد و به این ترتیب مسلم از مكه خارج گرديد و از آن جا به مدينه منوره رفت و پس از تجديد ديدار با خانواده خويش و زيارت قبر شريف پيامبر(ص) و وداع با آن مضجع مطهر به سوي كوفه حركت كرد و در همچین روزی یعنی پنجم شوال همان سال وارد شهر عظيم كوفه گرديد. او ابتدا در خانه مختار بن ابي‌عبيده ثقفي كه از شيعيان مبارز و از مخالفان سرسخت بني‌اميه بود، سكونت گزيد. شيعيان مخلص و انقلابيون كوفه كه از حضور مسلم بن عقيل(ع) به عنوان نماينده و سفير امام حسين(ع) در اين شهر آگاه شدند، دسته دسته به سوی او شتافته و به وي خيرمقدم گفتند. هنگامي كه گروهي از آنان در حضور مسلم علیه‌السلام اجتماع مي‌كردند، وي نامه امام حسين(ع) را براي آنان مي‌خواند و مردم به خوبي گوش فرا داده و از شوق ديدار قريب الوقوع آن حضرت(ع)، گريه مي‌كردند. پس از آمادگي نسبي مردم مسلم بن عقيل از آنان براي امام حسين(ع) بيعت گرفت و تعداد هيجده هزار تن از انقلابيون كوفه در نخستين روزهاي ورود مسلم با وي بيعت كردند. مسلم نامه‌اي به محضر امام حسين(ع) نوشت و آن حضرت(ع) را از وضعيت كوفه و بيعت مردم با وي، باخبر گردانيد و از امام حسين(ع) درخواست نمود كه به سوي كوفه حركت كند تا شخصاً رهبري مردم را برعهده گيرد. از آن سو هواداران بني‌اميه و طرفداران يزيد بن معاويه، همانند عبدالله بن مسلم حضرمي، عماره بن عقبه و عمر بن سعد كه از صاحب نفوذان كوفه بودند، براي يزيد بن معاويه نامه‌هايي به شام ارسال كرده و او را از وضعيت كوفه و بيعت شيعيان با مسلم بن عقيل(ع) آگاه نمودند و از وي درخواست كردند كه به جاي نعمان بن بشير، عامل وي در كوفه كه با قيام مسلم بن عقيل(ع) برخورد جدي نمي‌كند، شخص ديگري بفرستد كه داراي عزمي قوي و اراده‌اي راسخ باشد و در برخورد با مخالفان حكومت، شدت و خشونت به خرج دهد. يزيد بن معاويه پس از مطالعه نامه هواداران خود در كوفه و مشورت با سرجون مسيحي، تصميم گرفت عبيدالله بن زياد عامل خويش در بصره را با حفظ سمت به حكومت كوفه نيز منصوب كند تا با قساوت و شدتي كه در وي وجود دارد، قيام مسلم بن عقيل علیه‌السلام و شيعيان و محبان اهل بيت(ع) را در كوفه سركوب كند. 📚منابع : ۱)وقايع الأيام شیخ عباس قمی، ص۶۹ ۲)الارشاد شیخ مفید، ص۳۸۱ ❔با توجه به این که حیوانات عقل و شعوری ندارند ، چگونه حضرت سلیمان می خواست پرنده را به خاطر غیبتش مواخذه و مجازات کند ❗️آیا چنین چیزی معقول است ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « (سليمان) در جستجوى پرنده (هدهد) برآمد و گفت چرا هدهد را نمى بينم يا اينكه او از است. من او را قطعا كيفر شديدى خواهم داد و يا او را ذبح مى كنم و يا دليل روشنى (براى غيبتش) براى من بياورد » 🔰نمل 20_21 👌در این آیات خداوند از پرنده ای به نام سخن به میان می آورد که تحت امر و فرمان سلیمان نبی علیه السلام بوده است تا جایی که سلیمان نبی به خاطر غیبت هدد و کوتاهی از ادای وظائف ، تصمیم به مواخذه و او می گیرد . ❕این که چگونه پرنده ای که دارای عقل و شعور نیست ، مستحق مجازات می شود ، روشنی دارد . 👌مداركى در دست است كه نشان مى دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله ، زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت انگيزى است كه روشنگر سطح عالى و شعور آنها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آنها و نظام شگفت انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آنها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضى ميل دارند همه اينها را يك نوع الهام غريزى بدانند، اما هيچ دليلى بر اين موضوع در نيست كه اعمال آنها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مىشود. ❔چه مانعى دارد كه اين اعمال همانطور كه ظواهرشان نشان مى دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسيار مى شود كه حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش بينى نشده دست به ابتكار مى زنند، مثلا كه در عمرش گرگ را نديده
براى نخستين بار كه آن را مى بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى شود. ❕علاقه اى كه بسيارى از حيوانات تدريجا به صاحب خود پيدا مى كنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگهاى درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك مهربان رفتار مى كنند. 👌داستانهاى زيادى از وفاى حيوانات و اينكه آنها چگونه خدمات انسانى را جبران مى كنند در كتابها و در ميان مردم شايع است كه همه آنها را نمى توان افسانه دانست.و مسلم است آنها را به آسانى نمى توان ناشى از دانست، زيرا غريزه معمولا سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيشبينى نبوده بعنوان عكس العمل انجام مى گردد به فهم و شعور شبيه تر است تا به غريزه. ❕هم امروز بسيارى از حيوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربيت مى كنند، سگهاى پليس براى گرفتن جنايتكاران، كبوترها براى رساندن نامه ها ، و بعضى از حيوانات براى خريد جنس از مغازه ها، و شكارى براى شكار كردن، آموزش مى بينند و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبى انجام مى دهند، امروز حتى براى بعضى از حيوانات رسما مدرسه افتتاح كرده اند . 📚تفسیر نمونه ج 5 ص 225 ❕بنابراین نمی توان درک و شعور حیوانات را انکار کرد و به خاطر همین درک و شعور است که در آیات و روایات ، به حشر و نشر حیوانات و مواخذه آنها در قیامت ، به حسب درک و شعورشان شده است که می توانید پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ ❕از همه این ها گذشته ، هدهد پرنده تحت امر سلیمان نبی به واسطه تربیت ایشان دارای چنان شعور و استعداد و فهمی شده بود که در پاسخ سلیمان چنین داشت ؛ « چندان طول نكشيد (كه هدهد آمد و) گفت من بر چيزى آگاهى يافتم كه تو بر آن آگاهى نيافتى من از سرزمين سبا يك خبر قطعى براى تو آورده ام. - من زنى را ديدم كه بر آنها حكومت مى كند و همه چيز در اختيار داشت (مخصوصا) تخت عظيمى دارد.- (اما) من او و قومش را ديدم كه براى غير خدا- خورشيد- سجده مى كنند و شيطان اعمالشان را در نظرشان زينت داده آنها را از راه بازداشته و آنها هدايت نخواهند شد. - چرا براى خداوندى نمى كنند كه آنچه در آسمانها و زمين پنهان است خارج مى كند؟و آنچه را مخفى مى كنيد و آشكار نمى سازيد، ميداند؟- خداوندى كه معبودى جز او نيست، و پروردگار و صاحب عرش عظيم است.» 🔰نمل 22_26 ❔براستی می توان چنین پرنده ای را که به این زیبایی ، درک و فهم و قدرت تجزیه و تحلیل و بیان استدلال و برهان را دارد ، پرنده ای بی شعور کرد که شایسته مواخذه نمی باشد ❗️ ❔آیا حضرت ابراهیم در مورد زنده شدن مردگان یقین نداشت که از خداوند خواست این زنده شدن را به او دهد ❕آیا چنین چیزی با عصمت ایشان منافات ندارد ❕❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « و (به خاطر بياور) هنگامى را كه ابراهيم گفت خدايا ، به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى كن ى؟ فرمود: مگر ايمان نياورده اى؟ عرض كرد:" آرى، ولى مى خواهم قلبم آرامش يابد....» 🔰بقره 260 ❕روزى ابراهيم علیه السلام از كنار دريايى مى گذشت مردارى را ديد كه در كنار دريا افتاده، در حالى كه مقدارى از آن داخل آب و مقدارى ديگر در خشكى قرار داشت و پرندگان و حيوانات دريا و خشكى از دو سو آن را خود قرار داده اند حتى گاهى بر سر آن با يكديگر نزاع مى كنند ديدن اين منظره ابراهيم را به فكر مساله اى انداخت او فكر مى كرد كه اگر نظير اين حادثه براى جسد انسانى رخ دهد و بدن او جزء بدن جانداران ديگر شود مساله رستاخيز كه بايد با همين بدن جسمانى صورت گيرد چگونه خواهد شد؟! ابراهيم گفت پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده مى كنى؟ خداوند فرمود مگر ايمان به اين مطلب ندارى؟ او پاسخ داد: ايمان دارم لكن مى خواهم آرامش قلبى پيدا كنم.خداوند به او دستور داد كه چهار پرنده را بگيرد و آنها را ذبح نمايد و گوشتهاى آنها را در هم بياميزد، سپس آنها را چند قسمت كند و هر قسمتى را بر سر كوهى بگذارد بعد آنها را بخواند تا صحنه رستاخيز را مشاهده كند او چنين كرد و با نهايت تعجب ديد اجزاى مرغان از نقاط مختلف جمع شده نزد او آمدند و حيات و زندگى را از سر گرفتند. 📚تفسیر القمی ج 1 ص 91 👌ابراهيم تقاضاى مشاهده صحنه رستاخيز را كرده بود تا مايه آرامش قلب او گردد، بديهى است ذكر يك مثال و تشبيه نه صحنه اى را مجسم مى سازد و نه مايه آرامش خاطر است، در حقيقت ابراهيم از طريق عقل و منطق به رستاخيز ايمان داشت ولى مى خواست از طريق احساس و نيز آن را دريابد. 🔷او مى خواست با رؤيت و شهود، ايمان خود را قوى تر كند آن هم در باره چگونگى رستاخيز نه در باره آن لذا امام صادق علیه
السلام فرمود ؛ « ابراهیم در مورد کیفیت احیاء مردگان از خداوند سوال کرد ( در حالی که معتقد به اصل رستاخیز بود ) ، کیفیت از فعل خداوند محسوب می شود ، و در که عالمی آگاه به آن نباشد ،عیبی بر او نیست و در توحیدش نقضی وارد نیست » 📚الخصال ج 1 ص 308 ❕گويى خدا مى خواست اين تقاضاى ابراهيم در نظر مردم به عنوان تزلزل ايمان محسوب نشود، لذا از او سؤال شد مگر ايمان نياورده اى؟ تا او در اين زمينه توضيح دهد و سوء تفاهمى براى به وجود نيايد. 👌ضمنا از اين جمله استفاده مى شود كه استدلال و برهان علمى و منطقى ممكن است يقين بياورد، اما آرامش خاطر نياورد، زيرا استدلال عقل انسان را راضى مىكند، و چه بسا در اعماق دل و عواطف او نفوذ نكند (درست مثل اينكه استدلال به انسان مى گويد كارى از مرده ساخته نيست ولى با اين حال بعضى از افراد از مرده مى ترسند مخصوصا هنگام شب و تنهايى نمى توانند در كنار مرده بمانند، زيرا استدلال فوق در اعماق وجودشان نفوذ نكرده اما كسانى كه دائما با مردگان سر و كار دارند و به غسل و كفن و دفن مشغول اند هرگز چنين ترسى را ندارند). ❕به هر حال آنچه عقل و دل را سيراب مى كند، شهود عينى است، و تعبير به اطمينان و آرامش نشان مى دهد كه افكار انسانى قبل از به مرحله شهود دائما در حركت و جولان و فراز و نشيب است، اما به مرحله شهود كه رسيد آرام مىگيرد و تثبيت مى شود. 📚تفسیر نمونه ج 2 ص 304 ❕بنابراین جریان فوق کوچکترین به مقام عصمت ابراهیم علیه السلام وارد نمی کند ، آنچه با عصمت مخالفت دارد شک است ، اما ابراهیم شک نداشت بلکه یقین داشت و تنها برای افزایش خودش ، آن درخواست را از خداوند کرد . 👌صفوان بن یحیی می گوید از امام رضا علیه السلام سوال کردم که آیا در قلب ابراهیم نبی بود که آن درخواست را از خداوند کرد ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « خیر ابراهیم دارای یقین بود ، اما می خواست بر افزوده شود ، لذا آن درخواست را از خداوند کرد » 📚المحاسن ص 247 👌آری تنها از يگانه تاريخ پس از رسول خدا صلى الله عليه و آله، يعنى على عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «لو كشف الغطاء ما ازددت يقينا» اگر پرده ها كنار روند، بر يقين من نمى شود.» 📚مناقب آل ابی طالب ج 2 ص 38 _ بحار الانوار ج 40 ص 153 ✳اللهم عجل لولیک الفرج✳️ ✅مراسم هفتگی ✅هیات انصارالزینب سلام الله ✅پنجشنبه مورخ۱۳۹۷/۰۳/۳۱ ✅ساعت شروع۲۰.۳۰ ✅سخنران :دکتربازودار ✅مداحان-محسن ذاکری -رسول زراعتی-رسول منصوری ✅مکان:شهرک شهید رجایی -حر۱۹-دهنوی ۷حسینه امام صادق (ع) ✅دوستان امام حسینی به ساعت شروع جلسه دقت بفرماییدوباحضوربه موقع خودازفیض زیارت عاشورا وسخنرانی نیزبهرمند شوید.اجرتون با حضرت زینب سلام الله ✔برادران وخواهران @ansarozeinab78 1.ويرانى قبور ائمه بقيع (عليهم السلام ) در اين روز در سال 1344 ه قبور ائمه بقيع (عليهم السلام ) و نيز قبر حضرت حمزه در احد به دست و هابيون تخريب شد(679). علت و انگيزه تخريب اين قبور مطهر در كتب مختلفى كه بر رد عقائد ضاله و هابيت تاءليف شده ، بيان گرديده است . آنان اضافى بر قبور مطهر ائمه معصومين (عليهم السلام )، ديگر قبور را هم تخريب نمودند كه عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا (عليهم السلام ) قبر مطهر فاطمه بنت اسد (عليها السلام ) مادر امير المؤ منين (عليه السلام )، قبر مطهر حضرت ام البنين (عليها السلام )، قبر ابراهيم پسر پيامبر (صلى الله عليه و آله )، قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق (عليه السلام )، قبر دختران پيامبر (صلى الله عليه و آله )، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر (صلى الله عليه و آله )، و قبور شهداى زمان پيامبر (صلى الله عليه و آله ). وهابيان در سال 1343 در مكه گنبدهاى قبر حضرت عبد المطلب ، ابى طالب ، خديجه ، و زادگاه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و فاطمه زهرا (عليها السلام ) را با خاك يكسان كردند. در جده نيز قبر حوا و ديگر قبور را تخريب كردند. در مدينه منوره قبه نبوى را به توپ بستند، ولى از ترس مسلمانان قبر شريف را تخريب نكردند. در شوال 1343 با تخريب قبور مطهر ائمه بقيع (عليهم السلام ) اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهر را به يغما بردند. قبر حضرت حمزه (عليه السلام ) و شهداى احد را با خاك يكسان كردند، و گنبد و مرقد حضرت عبد الله و آمنه پدر و مادر پيامبر (صلى الله عليه و آله )، قبر اسماعيل پسر حضرت صادق (عليه السلام ) و ديگر قبور را هم خراب كردند. در همان سال به كربلاى معلى حمله كردند، و ضريح مطهر را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهر را كه اكثرا از هداياى سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به 7000 نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را كشتند. سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند(680). 📚 تق
ویم شیعه اللهم عجل الولیک الفرج جلسه گفتمان مهدویت خدمتگذاران حضرت رقیه (س) برگزارمیکند سخنرانی وقرائت زیارت عاشورا سخنران؛ دکترمسعودبازودار مداح؛ کربلایی جعفر الله دادیان زمان؛ جمعه هاهمزمان بانمازمغرب و عشأ مکان؛ شهرک شهیدرجایی،بلوارحر، حر۱۹دهنوی۱۱مسجدامام جعفر صادق(علیه السلام) دوستداران امام زمان(عج) موضوع سخنرانی خرابی قبور بقیع به صورت ویدئو پرژکشن میباشد. منتظرحضورسبزشماعاشقان اهل البیت(ع)هستیم سلامتی وتعجیل مولامون امام زمان(عج)صلوات
د اگر چه انسان بدی باشد❓ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که گریه برای اهل بیت از جمله اعمال صالحه ای است که اگر مقبول درگاه الهی واقع شود تمام گناهان انسان آمرزیده می شود. 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس برای مصائب ما اهل بیت به مقدار بال پشه ای گریه کند خداوند تمام گناهانش را می آورزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها باشد» 📚بحار الانوار ج44 ص278 ❗️اما باید توجه کرد؛ 👌گریه کردن برای اهل بیت زمانی برای انسان موثر است و سبب آمرزش انسان می شود که این گریه و عزاداری مقبول درگاه الهی واقع شود . 🔶خداوند می فرماید: « خدا تنها ( اعمال نیک را ) از پرهیزکاران می پذیرد» 🔶مائده27 🗯امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند تنها اعمال نیک و صالح را قبول می کند و اعمال نیک را نیز تنها در صورتی قبول می کند که شما به عهد و پیمان او عمل کنید ( در صورتی که گناه نکنید و پرهیزکار باشد )» 📚الکافی ج1 ص139 - ج2 ص39 ❗️بنابراین زمانی گریه برای اهل بیت زمینه آمرزش تمام گناهان را فراهم می کند که فرد مصداق متقین باشد. 👌یعنی از گذشته خود نادم و پشیمان بوده و در حالی که از گذشته خود توبه واقعی کرده است برای اهل بیت گریه کند در این صورت خداوند به سبب توبه اش و گریه برای اهل بیت تمام گناهان او را می آمرزد. 💠اما اگر فرد بر انجام گناهان خود اصرار داشته باشد و توبه و استغفار واقعی را ترک کرده باشد هیچگاه گریه برای اهل بیت سبب آمرزش او نمی شود چنان که ام ام صادق علیه السلام فرمود: « به خداوند سوگند پرودگار هیچ اطاعت و کار نیکی را از بنده اش قبول نمی کند تا زمانی که بنده بر انجام معاصی خداوند اصرار داشته باشد» 📚الکافی ج2 ص288 📚وسائل الشیعه ج15 ص337 سوال ارسالی از کاربر گرامی 👤 چشم انتظار چشم انتظار: من یک سوال دارم چرابرادران اهل سنت موقع نمازخواندن پاچه شلوارروبالا میزنن تقریبا تانصف ساق پاوبعد میگویند سنت است .این سنت ازکی سنت شد؟ پاسخ👇👇👇 📍📍📍خداوند در ایه 6 مایده چگونگی وضو گرفتن را بیان می دارد: « فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيديَكُمْ إِلَى المَرافِق»; وَ امْسَحُوا بِرُؤسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الكَعْبَيْنِ». چنانچه ما اين دو جمله را به فرد عرب زباني كه ذهن او مسبوق به اختلافات فقهي نباشد ارائه كنيم، بي‌ترديد خواهد گفت كه طبق اين آيه وظيفه ما نسبت به صورت و دست، شستن; و نسبت به سر و پاها، مسح است. از نظر قواعد ادبي، لفظ «أرجلكم» بايد عطف بر كلمه «رؤسكم» باشد كه نتيجه آن همان مسح پاهاست، و نمي‌توان آن را بر لفظ پيشين «وأيديكم» عطف كرد كه نتيجه آن شستن پاها مي‌باشد؛ زيرا لازمه آن اين است كه ميان معطوف «وَأرجلكم» و معطوفٌ عليه «وأيديكم» جمله معترضه‌‌اي «فامسحوا برؤسكم» قرار گيرد، كه از نظر قواعد عربي صحيح نيست و گذشته از اين مايه اشتباه در مقصود مي‌باشد ضمناً در اين قسمت (مسح كردن پاها) فرقي ميان قرائت جرّ و قرائت نصب وجود ندارد و برمبناي هر دو قرائت، كلمه «أرجلكم» عطف بر كلمه «رؤسكم» است; با اين تفاوت كه اگر بر ظاهر رؤسكم عطف شود مجرور، و اگر بر محلّ آن عطف شود منصوب خواهد بود. گروهی از علمای اهل سنت هم تصریح کرده اند که ایه دلالت بر مسح پاها دارد وارجلکم را عطف بر رووس دانسته وگفته اند عاملش وامسحوا می باشد مانند: ابن حزم در المحلی ج2 ص56_ فخر رازی در تفسیر کبیر ج11 ص161_ شیخ سندی حنفی در شرح سنن ابن ماجه ج1 ص8 روایات اهل سنت هم تصریح می کند که در وضو باید بر پاها مسح کشید نه انکه شسته شود از جمله احمد در مسند خود روایت می کند: "عثمان آمد وآب برای وضو طلبید، مضمضه واستنشاق کرد، سپس سه باز صورتش را وسه بار دستانش را شست، سر وپاهایش را سه بار مسح کشید سپس گفت:دیدم که پیامبر اینگونه وضو می‌گرفت ای جماعت آیا همین طور است؟ گروهی از اصحاب پیامبر که نزد او بودند گفتند آری 📚مسند احمد،ج 1 ص109. ح489 ابن ماجه ونسایی از رفاعه بن رافع روایت میکند که گفت: "شنیدم که پیامبر می فرمود:نماز هیچ کدامتان جایز نیست تا آنکه وضوی کامل آنگونه که خدافرموده بگیرد صورتش ودستانش را تا آرنج بشوید وسر وپاهایش را تا روی پا مسح بکشد" 📚سنن ابن ماجه،ج1 ص156 📚سنن نسایی،ج2 ص226 بخاری از عبدالله بن عمرو روایت میکند که گفت: "در یکی از سفرها که با پیامبر بودیم آن حضرت از ما عقب افتاده بود به ما رسید، وقت نماز نزدیک بود وما وضو می گرفتیم وبه پاهایمان مسح می کشیدیم" 📚صحیح بخاری،ج1 ص23 ح1 دراین باره روایت از کتب اهل سنت فراوان است پس ثابت شد که اهل سنت اهل بدعت هستند تا سنت باید گفت که این ره که تو می روی به ترکستان است... 🔹از صحابه و یاران پیامبر اکرم(ص) و ششمین مردی بود که در زمانی که پیامبر(ص) در مکه دعوت به اسلام را آغاز کرد، به اسلام گروید. 🔹او از اولین حافظین قرآن در زمان پیامبر(ص) بوده و از مسلمانانی
است که هر دو گروه سنی و شیعه به او احترام می‌گذارند. 1⃣عبدالله در زمان حضرت رسول اکرم(ص):👇 🔹او در نوجوانی تحت تاثیر شخصیت پیامبر خدا(ص) قرار گرفت و مسلمان شد و از پیامبر(ص) خواست تا به او قرآن بیاموزد. 🔹وی بعد از پیامبر اسلام(ص) نخستین کسی بود که در مکه با صدای بلند و آشکار قرآن را تلاوت نمود، که منجر به ضرب و شتم وی توسط قریش و غیر مسلمانان گردید و از ناحیهٔ صورت مجروح شد. 🔹او از ابتدای دعوت اسلامی مسلمان شد و به حبشه و مدینه هجرت کرد و در جنگ بدر و دیگر جنگها حضور داشت و همواره در سفر و حضر در رکاب پیامبر خدا(ص) بود. 🔹بعد از رحلت پیامبر(ص)، او در زمان خلفاء، به یکی از بزرگ‌ترین مفسرین قرآن مبدل گردید به طوری که بسیاری از مردم اگر در مورد قرآن سئوالی داشتند، به او رجوع می‌کردند. 2⃣در زمان ابوبکر:👇 🔹از جزئیات زندگی ابن مسعود، پس از رحلت پیامبر(ص) اطلاع دقیقی در دست نیست. 🔹سخنی از او نشان می‌دهد که در جنگهای ردّه در زمان ابوبکر شرکت داشته است. 🔹نقل است که در جنگ یرموک محافظت غنایم برعهده وی بوده است. 3⃣در زمان عمر:👇 🔹ابن مسعود در زمان عمر در فتح شام شرکت داشت و مدتی در آنجا ساکن بود و گویا به قضاوت و تعلیم قرآن اشتغال داشت. 🔹درسال ۲۱ هجری قمری، عمر او را که در حمص بود، فراخواند و همراه عمار برای نظارت بر بیت المال و قضا به کوفه فرستاد. 4⃣در زمان عثمان:👇 🔹پس از قتل عمر، ابن مسعود به مدینه آمد و با عثمان بیعت کرد و آنگاه به کوفه بازگشت و مردم را به بیعت با او فراخواند و عثمان نیز او را بر منصب خود ابقا کرد و در عراق زمینی به او بخشید. 🔹در همین ایام، بین ابن مسعود و ولید بن عقبه، والی وقت کوفه که حاضر نبود، وام خود را به بیت المال بپردازد، مشاجره‌ای در گرفت. در پی این درگیری ،ولید شکایت او را نزد عثمان برد و عثمان که از ابن مسعود بر آشفته بود، او را به مدینه بازخواند. 🔹در مدینه عثمان، وی را ناسزا گفت و به قولی دستور داد که او را به زور از مسجد برانند. 🔹پس از آن ابن مسعود تا ۳ سال در مدینه بود و اجازه نداشت از آنجا بیرون رود. 🔹سرانجام حدود ۲ سال، پیش از کشته شدن عثمان در مدینه وفات یافت. 🔹در مدتی که ابن مسعود در مدینه بود، عثمان عطای او را از بیت المال قطع کرد، اما پس از مرگش وصی او زبیر بن عوام آن را برای بازماندگانش از عثمان ستاند. یکی از علل ناخشنودی عثمان از ابن مسعود، حضور وی در تدفین و نماز بر پیکر ابوذر در رَبَذه است. 🔹در نهایت ابن مسعود در سال ۳۲ ه.قمری در مدینه از دنیا رفت و بر پیکر او عمار نماز گزارد و در بقیع مدفون شد. ♦️عبدالله در بیان بزرگان:👇 در روایتی در صحیح بخاری از پیامبر اسلام(ص)نقل شده‌است که : قرائت قرآن را از چهار نفر بخواهید : عبدالله بن مسعود، سالم مولی أبی حذیفة، ابی بن کعب و معاذ بن جبل! 📚منابع: ۱)المغازی واقدی، ج۱، ص۸۹ ۳)الغدیر علامه امینی، ج۹، ص۱۱ ۴)تاریخ طبری، ج۱، ص۲۰۹ ۵)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۲۹
«راهکارهای تقویت ایمان» 🔹معنی ایمان این است که هر وقت برایتان یک ناراحتی پیش آمد، بگویید من امام زمان دارم. 🔹معنی ایمان به غیب این است که انسان تا دید یک فشاری برایش دارد می آید، بگوید: من امام زمان دارم. بعضی ها اینجوری هستند. 🔹اگر بخواهد فشار روی او بیاید فورا می گوید: «السلام علیک یا صاحب الزمان» می گوید: آقاجان من ضعیفم، در وسط بلاها قرار گرفته ام، به من کمک کنید. ☑️ استادمعظم حضرت آیت‌الله ابطحی رحمة الله علیه دعای فارسی در قنوت 💬سوال: 🔰آیا می توان در قنوت نماز به زبان فارسی دعا کرد؟ ✅پاسخ: ✍آیات عظام: بهجت و خامنه ای: مانعی ندارد. [1] ✍آیات عظام: سیستانی و صافی: مانعی ندارد، ولی باید ذکر عربی را نیز برای انجام وظیفه قنوت، ادا نمایید. [2] ✍آیت الله مکارم: دعا به غیر عربی در نماز اشکال دارد. [3] ✍آیت الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب به زبان عربی دعا کنید و از ادعیه قرآنی استفاده نمایید. [4] —------------------— پی نوشت: [1]. بهجت، توضیح المسائل، م 922 و استفتائات، ج 2، س 2029؛ خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 488 و سایت، استفتائات جدید. [2]. سیستانی، منهاج الصالحین، ج 1، م 668 و المسائل المنتخبه، م 325؛ صافی، جامع الاحکام، ج1، س 224. [3]. مکارم، استفتائات جدید، ج 2، س 265 و العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، القنوت، م 3. [4]. سبحانی، استفتائات، ج 1، س 249. »> برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج2، ص 121 ➖➖➖➖➖➖ 🔆 متن شبهه: " 1400سال است مردم خاورمیانه یکدیگر را بخاطر اعتقادات خود میکشند و در همین حال بی خدایان : برق را کشف میکنند، تلفن را اختراع میکنند، قدم در کره ماه میگذارند، واکسن بیماری های مختلف را میسازند،، .. (متن شبهه توسط قرارگاه پاسخ به شبهات و شایعات خلاصه شد) 🔆 پاسخ شبهه 1️⃣ بی خدایان همه ۱۴۰۰ سال اخیر را پیشرفت نداشتند و تا حدود ۵۰۰ سال پیش، در اوج فقر فکری و علمی بودند! 2️⃣ مسلمانان با تكيه بر تعاليم الهی در بهره گرفتن از عقل و دانش، بيش از هزار سال پرچمدار پيشرفت و ترقى جهان بودند و دیگران از جمله بی خدایان، دانش خود را از مسلمانان می گرفتند! yon.ir/1400s1 3️⃣ جنگ مخصوص مسلمانان نیست و اتفاقا بی خدایان بیشتر گرفتار جنگ بوده اند! فقط تعداد کشته های جنگ جهانی دوم که در اروپا اتفاق افتاد از همه کشته های خاورمیانه در این ۱۴۰۰ سال بیشتر است! yon.ir/1400s2 4️⃣ درگیری های خاورمیانه به خاطر دینداری مردمش نیست، بلکه کشورهای استعمارگر و مستکبر برای منافع خود، چند قرن است که اختلاف و جنگ را در آن ترویج می کنند! yon.ir/1400s3 yon.ir/1400s4 5️⃣ کشتن هیچ بیگناهی در اسلام روا نیست و کیفر اخروی و قصاص در دنیا را در بر دارد! آنچه در قرآن و سنت پیامبر درباره جنگ آمده، همگی ناظر به جنگ با کافران حربی، آنهم در معرکه جنگ است! yon.ir/1400s5 6️⃣ در جنگ های اسلام، گروه متجاوز محکوم و گروهی که از خود دفاع می‌کند را مورد تحسین است! (حج: ۳۹ و ۴۰) yon.ir/1400s6 7️⃣ همه غربیها بی خدا نیستند و فقط در آمریکا ۸۳% مردم معتقد به خدا هستند! نسبت دادن همه پیشرفت های علمی به بی خدایان دروغ است چراکه انیشتن، پاسکال، گالیله، نیوتن، پاستور و... همه معتقد به خدا و دین الهی بوده اند! yon.ir/1400s7 yon.ir/1400s8 8️⃣ مردم خاورمیانه بهشت را از آن خود نمی دانند و پیروان سایر ادیان هم می توانند به بهشت بروند! هر کسی بر اساس خدمات و اعمال خوبش مستحق پاداش است، مگر اینکه دانسته و از روی لجاجت حق را انکار کرده باشد! yon.ir/1400s9 9️⃣ پیامبران فقط مخصوص خاورمیانه نبودند و بر اساس آیات و روایات از آغاز خلقت در هر جایی که انسانی زندگی می کرده، خداوند برای بیان و ابلاغ تکالیف خود، پیامبرانی را فرستاده است! shayeaat.ir/post/187 🔟 ادعای افراد ملاک شناخت حق نیست بلکه حق معیارهای مشخصی دارد که بر اساس آن می توان حق و باطل را تعین کرد! yon.ir/1400s10 1️⃣1️⃣ کثرت فرق اسلامی بدلیل اختیاریست که خدا در انتخاب راه به انسان داده و طبق همین اختیار است که خود بی خدایان به فرقه هایی بسیار بیشتر از این تعداد تقسیم می شوند! 2️⃣1️⃣ هر نوع بدی محکوم است و احساس مسئولیت در برابر یک کودک مظلوم، منافاتی با رنجش از توهین به مقدسات مسلمانان ندارد! yon.ir/1400s11 3️⃣1️⃣ اگر بی خدایان به کشته شدن کودکان حساسند، چرا در برابر کشتار کودکان یمن و عراق و...، اعتراضی نمی کنند؟! 4️⃣1️⃣ اسلام آزار و کشتن کودکان را به شدید ترین شکل محکوم و بهترین دستورات در مورد حقوق کودک، مختص اسلام پرسش ❓آیا واقعا اشک ریختن برای امام حسین و اهل بیت تمام گناهان را می ریزد؟ من فردی را می شناسم که بسیار انسان بد دهن و بی ادبی است و همه خانواده اش از او ناراضی هستند اما او برای اهل بیت زیاد گریه می کند آیا خداوند با گریه کردنش گناهانش را می بخش
🔹 آثار و برکات سوره واقعه🔹 🌾✨از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند: هر کس سوره «واقعه» رادر (هر شب) و بویژه در شب جمعه بخواند ؛ ☸خدا او را دوست خواهد داشت ☸پیش همه ی مردم محبوبش خواهد گردانید ☸در دنیا هرگز ناراحتی نخواهد دید ☸به فقر و بدحالی و آفتی از آفتهای دنیا مبتلا نخواهد گردید ☸از رفقا و یاران امیر مومنان خواهد بود. 🍃🌺🍃 •┈••✾◆🍃◆✾••┈• ✅شیخ مفید در روایتی از اسماء بنت عمیس و ام سلمه همسر پیامبر اکرم(ص) و جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و برخی دیگر از صحابه پیامبر نقل کرده است که؛ «روزی پیامبر(ص)، علی(ع) را در پی انجام کاری فرستاد. زمانی که وی بازگشت، وقت نماز عصربود. پیامبر اکرم(ص) که اطلاع نداشت ایشان نماز عصر خود را نخوانده است، سر خود را بر روی پای علی(ع) قرار داد و خوابید. در همان هنگام، وحی الهی نازل شد و پیامبر(ص) مشغول دریافت وحی شد. این امر تا زمانی که نزدیک بود خورشید غروب کند ادامه داشت. زمانی که دریافت وحی به اتمام رسید، پیامبر(ص) از ایشان پرسید که آیا نماز عصر خوانده است؟ وقتی علی بن ابیطالب(ع) در پاسخ گفت که به خاطر اینکه سر مبارک شما بر روی پای من بود و من نتوانستم شما را بیدار کنم، پیامبر(ص) نیز از خداوند خواست که آفتاب را برگرداند تا علی(ع) نماز عصر خود را بخواند. در این هنگام، خورشید به‌اندازه‌ای به عقب برگشت که وقت فضیلت نماز عصر شد و حضرت(ع) نماز خود را خواند.»(۱) این واقعه در اکثر منابع روایی شیعی نقل شده است.(۲) در مکان این واقعه در شهر مدینه مسجدی بنا شد که به مسجد رد الشمس معروف است. در منابع اهل سنت نیز به این جریان اشاره شده است. علامه امینی در کتاب الغدیر نام بسیاری از علمای اهل سنترا آورده است که درباره حدیث رد الشمس کتاب مستقل نوشته یا آن را در کتاب‌های خود نقل کرده‌اند؛(۳) از جمله : 🔹ابوبکر ورّاق : کتابی درباره راویان حدیث ردالشمس دارد. 🔹ابوالحسن شاذان فضلی : رساله‌ای در طُرُق حدیث دارد. 🔹ابوالفتح محمد بن حسین موصلی : کتابی مختص به این حدیث دارد. 🔹أبوالقاسم حاکم ابن حذّاء حسکانی نیشابوری : کتابی به نام «مسألة فی تصحیح ردّ الشمس و ترغیم النواصب الشُّمْس» دارد. 🔹ابوعبدالله حسین بن علی البصریی : کتابی به نام «جواز ردّ الشمس» دارد. 🔹أبوالمؤید موفّق بن أحمد : کتابی به نام «ردّ الشمس لأمیرالمؤمنین» دارد. 🔹جلال الدین سیوطی : کتابی به نام «کشف اللبس عن حدیث ردّ الشمس» دارد و در در کتاب «اللآلی المصنوعة» نیز بخشی از طرق حدیث را بررسی و تصحیح کرده است. 🔹مسعودی نیز در کتاب اثبات الوصیة این جریان را نقل کرده است.(۴) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۴۴ ۲)الکافی کلینی، ج۴، ص۵۶۲ من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۳ ۳)الغدیر علامه امینی، ج۳، صص۱۸۳-۱۸۸ ۴)إثبات الوصیة مسعودی، ✅عُمَر بن زاهر می گوید : مردى از امام صادق(ع) پرسید كه به امام قائم(عجّل الله تعالی فرجَه) با عنوان (امیرالمؤمنین) سلام مى كنند؟ حضرت(ع) فرمودند : 🔷《لَا! ذَاکَ اسْمٌ سَمَّى اللهُ بِهِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(علیه السلام)، لَمْ یُسَمَّ بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَ لَا یَتَسَمَّى بِهِ بَعْدَهُ إِلَّا كَافِرٌ》 ♦️نه! آن نام را خداوند مخصوص امیر المؤمنین یعنی حضرت علی بن ابی طالب(علیه السلام) نموده است. پیش از او كسى بدان نام نامیده نشده و بعد از او هم جز كافر آن نام را بر خود نمی گذارد.(۱) 📚منبع : ۱)اصول كافى کلینی، ج۲، ص۲۷۵ ✅حضرت امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند : 🔷《أَنَا آیةُ اللهِ الْعُظْمی وَ الْمُعْجِزُ الْباهِرُ》 ♦️من بزرگ ‌ترین نشانه ی خداوند و معجزه ی آشکار هستم.(۱) 📚 منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۴، ص۳۳۶ ✅حضرت رسول اکرم(ص) به امیر المؤمنین حضرت علی(ع) فرمودند : 🔷《يَا عَلِیُّ ! أَنْتَ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ عَرَفَکَ وَ عَرَفْتَهُ وَ لَا يَدْخُلُ النَّارَ إِلَّا مَنْ أَنْكَرَکَ و َأَنْكَرْتَهُ》 ♦️ای علی ! تو تقسیم كننده ی بهشت و جهنّم هستی! وارد بهشت نمی شود مگر كسی كه او تو را و تو او را بشناسی و وارد جهنّم نمی شود مگر كسی كه تو را انكار كند و تو او را انكار كنی.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شيخ مفيد، ص۲۱۳ 🔹سال ولادت او را در روز چهارم ماه ربیع الآخر سال ۱۷۳ قمری در مدینه نوشته اند. 🔹پدرش عبدالله و مادرش فاطمه نام داشت. 🔹او مشهور به شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از عالمان سادات حسنی و از راویان حدیث بوده است. 🔹نسب او با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می‌رسد. 🔹او را مردی با تقوا، معروف به امانت داری، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به اصول دین شیعه ومحدث دانسته‌اند. 🔹شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده است. 🔹عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرد. 🔹نقل است که ایمان خویش را بر امام هاد
ی(ع) عرضه داشت و در زمان ایشان وفات یافته است. 🔹عبدالعظیم محضر چند امام را درک کرده است. 🔹آقا بزرگ تهرانی نقل می‌کند: عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشته و در زمان وی وفات یافته است.(۱) اما آیت الله خویی، هم‌عصر بودن عبدالعظیم با امام رضا(ع) را رد می‌کند.(۲) 🔹شیخ طوسی در کتاب رجالی خویش، وی را در زمره اصحاب امام عسکری(ع) نام می‌برد.(۳) 🔹عزیزالله عطاردی نیز تصریح می‌کند با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، می‌توان دریافت که او امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده است.(۴) 🔹دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. 🔹عبدالعظیم نیز همچون پدرانش سالها تحت تعقیب بود. 🔹او گرچه زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا می‌زیست روش تقیه را در پیش گرفته و عقیده و مرام خود را پنهان می‌داشت، ولی بااین حال مورد غضب متوکل و معتز بود. 🔹بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و ترس از قتل، به امر امام هادی(ع) از سامرا به ری - که از پایگاه‌های مهم عباسیان بود - هجرت کرد. 🔹برخی هم نقل کرده‌اند به قصد زیارت قبر علی بن موسی الرضا(ع) به قصد خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزة بن موسی بن جعفر(ع) توقف کرد و در آن جا مخفی شد. 🔹گفته شده رحلت عبدالعظیم حسنی در ۱۵ شوال سال ۲۵۲ ه.ق در زمان امام هادی(ع) بوده است.(۵) 🔹آنچه درباره چگونگی رحلت عبدالعظیم حسنی آمده، دو قول مرگ طبیعی و شهادت را روایت کرده‌ است. نجاشی نقل می‌کند: عبدالعظیم بیمار شد و از دنیا رفت. شیخ طوسی نیز می‌گوید: عبدالعظیم در ری وفات یافت و قبر او در آنجاست.(۶) 🔹شیخ صدوق در باب زیارت مرقد وی، روایتی را نقل می‌کند که فردی از اهالی ری بر امام علی النقی(ع) وارد شد و گفت : به زیارت حضرت سیدالشهداء(ع) مشرف شدم. امام(ع) فرمود: ثواب زیارت قبر عبدالعظیم که نزد شماست مانند کسی است که قبر حسین بن علی(ع) را زیارت کرده است.(۷) 🔹سرانجام وی در پانزدهم شوال سال ۲۵۲ هجری قمری در سن ۷۹ سالگی در ری درگذشت و در آنجا دفن شد. 🔹حرم حضرت عبدالعظیم واقع در شهر ری، زیارتگاه شیعیان است. 📚منابع: ۱)الذریعه تهرانی، ج۷، ص۱۶۹ ۲)معجم رجال الحدیث خویی، ج۱۱، ص۵۳ ۳)رجال شیخ طوسی، ص۴۰۱ ۴)عبدالعظیم الحسنی حیاته عطاردی، ص۳۷ ۵)جنه النعیم کجوری، ج۴، ص۱۳۱ ۶)زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، ص۳۰ ۷)ثواب الاعمال شیخ صدوق، ص۹۹ 🔹جنگ احد از غزوه‌های مشهور حضرت رسول اکرم(ص) با مشرکان مکه می باشد. 🔹این غزوه در سال سوم هجری در کنار کوه اُحُد به وقوع پیوست. 🔹قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی ابوسفیان، با پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان شدند. 🔹مشرکان با لشکری که شمار آن را سه هزار نفر گفته‌اند، به سوی مدینه حرکت کردند. 🔹نقشه پیامبر(ص) و بزرگان مهاجران و انصار برای رویارویی با حمله قریش آن بود که از مدینه خارج نشوند و همان جا دفاع کنند، ولی جوانان وحمزه عموی پیامبر(ص)، خواهان جنگ در بیرون مدینه بودند که سرانجام پیامبر(ص) تصمیم گرفت برای جنگ از شهر خارج شود. 🔹پیامبر اکرم(ص) نیز با لشکر هزار نفری مسلمانان از مدینه بیرون شد. 🔹سرانجام در هفتم شوال دو سپاه باهم رو در رو شدند. 🔹پیامبر اکرم(ص) لشکر را مرتب کرد و کوه احد را پشت سر نهاد و عده‌ای تیرانداز به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین که سمت چپ احد بود گماشت. 🔹مشرکان نیز صف آراستند : بر سمت راست خالد بن ولید و بر سمت چپ عکرمه پسر ابوجهل فرماندهی داشت. 🔹پیامبر(ص) پیش از آغاز جنگ خطبه ای خواند و به تیراندازان تأکید کرد تا مراقب پشت سر مسلمانان باشند و هیچ‌گاه موضع خود را ترک نکنند. 🔹نتیجه اولیه این جنگ، شکست مشرکان بود. 🔹آغاز پیکار، یکی از جنگجویان مشرکان به نام طلحة بن ابی طلحه مبارز طلبید و امام علی(ع) به کارزار او رفت و سر انجام به خاکش افکند، مسلمانان شادمان از نخستین پیروزی، تکبیر گویان یکباره به صف مشرکان حمله بردند و مسلمانان به سرعت غالب آمدند و مشرکان فرار کردند. 🔹اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود، به گمان پیروزی، کوه را ترک کردند و مشرکان نیز با عبور از همین منطقه، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند. 🔹روایت شیخ مفید از ابن مسعود : پریشانی مسلمین به جایی رسید که همگی گریختند و جز علی بن ابی طالب، کسی با رسول خدا(ص) باقی نماند. سپس چند نفر، از جمله : پیش از همه عاصم بن ثابت و ابودجانه و سهل بن حنیفبه رسول خدا(ص) پیوستند. 🔹در این جنگ، خسارت‌ سنگینی به مسلمانان رسید؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان، شهادت حضرت حمزة بن عبدالمطلب و م
ُثله‌شدن او، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان ایشان! 🔹این واقعه در آیات ۱۲۱ تا ۱۲۹ سوره آل عمران اشاره شده است. 📚منابع : ۱)المغازی واقدی، ج۱، ص۲۰۷ ۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۰۰ ۳)السیرة النبویة ابن هشام، ج۲، ص۶۳ ۴)تاریخ پیامبر اسلام(ص) آیتی، ص۲۵۶ ۵)إعلام الورى طبرسي ،ج۱، ص۱۸۳ 🔹حمزه بن عبدالمطلب(ع)، عموی پیامبر اکرم(ص) و امیرالمومنین(ع) است. 🔹کنیه‌اش ابوعُماره و لقبش اسداللّه و اسد رسول اللّه(ص) می باشد. 🔹طبق حدیثی از پیامبر(ص)، پس از شهادتش نیز مورد تأیید الهی قرار گرفت و به «سیدالشهداء» مشهور شد. 🔹مادرش هاله بنت اُهَیب بن عبدمَناف بن زُهره بود. 🔹مورخین سال تولد وی را، دو تا چهار سال پیش از عام الفیل در مکه دانسته اند. 🔹بر اساس روایاتی ثُوَیبه، کنیز ابولهب، به پیامبر(ص) و حمزه(ع) شیر داده است.و نیز تأکید دارند که پیامبر(ص) برادر رضاعی حمزه است. 🔹زمان اسلام آوردن وی سال دوم یا ششم بعثت است. 🔹وی از مهاجرین مکه به مدینه بود. 🔹در مکه به عقد اخوت زید بن حارثه درآمد. 🔹در سالی که قُرَیش به قحطی و خشکسالی سختی گرفتار شده بود، و در پی پیشنهاد پیامبر(ص) برای کمک به ابوطالب(ع) که فردی عیال وار بود، حمزه(ع) سرپرستی جعفر را به عهده گرفت.البته طبری به جای حمزه از عباس نام برده است. 🔹در همه جنگ‌ها و غزوات تا زمان شهادت شرکت داشت. 🔹وی از حامیان مهم دعوت پیامبر اکرم(ص) بود و گفته‌اند که او حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، از پیامبر(ص) در مقابل آزار مشرکان حمایت می‌کرد. طبق برخی از نقل‌های تاریخی، حمزه(ع) توهین‌های ابولهب و سایر مشرکان به پیامبر(ص) را تلافی می‌کرد. 🔹روزی که پیامبر(ص) خویشان نزدیک خود را برای دعوت به اسلام گردآورد، (یوم الإنذار)، حمزه(ع) نیز حضور داشت. 🔹وی از بزرگان قریش بود و از این رو، با مسلمان شدنش، از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر(ص) کاسته شد. 🔹او در شعب ابی طالب(ع) همراه مسلمانان بود. 🔹در غزوه بدر، حمزه در نزدیک‌ترین بخش سپاه اسلام به مشرکان بود و پیامبر(ص) او، و علی(ع) و عُبَیدة بن حارث بن عبدالمُطَّلب را به مقابله با چند تن از سران مشرکان فرستاد. بنا بر گزارش‌های متفاوت، عُتْبة بن ربیعه یا شَیبه در مبارزه مستقیم با حمزه کشته شد. 🔹سرانجام وی در روز شنبه هفتم شوال در غزوه احد که در سال سوم هجری صورت گرفت، به دست وحشی، غلام جبیر بن مطعم که به نقلی اجیر هند همسر ابی سفیان شده بود، به شهادت رسید، و در منطقه احد دفن شد. 🔹حمزه(ع) نخستین شهید اُحُد بود که پیامبر اکرم(ص) بر او ن ماز گزارد و سپس سایر شهیدان را در چند نوبت آوردند و کنار او نهادند و رسول خدا(ص) بر آنها و بر او نماز می‌گزارد. بدین ترتیب، حدود هفتاد بار به صورت مستقل و همراه بار دیگر شهداء بر پیکر وی نماز گزارد. سپس حمزه(ع) را در پارچه‌ای که خواهرش صفیه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه و مثله کرده بودند. 🔹امام علی(ع) و سایر ائمه(ع) در احتجاج با مخالفان، به خویشاوندی خود، به حمزه و جعفر مباهات کرده‌اند. 🔹درباره فضائل و کرامات حمزه روایات بسیاری نقل شده است. از جمله اینکه؛ پیامبر اکرم(ص)، حمزه(ع) و جعفر بن ابی طالب(ع) و علی(ع) را بهترین مردم و جزو هفت نفر از بهترین کسان از نسل بنی هاشم خواند و نیز امام علی(ع)، حمزه(ع) و جعفر بن ابی طالب(ع) را بهترینِ شهدا نامید. پیامبر(ص) فرمود که؛ حمزه شرط خویشاوندی را رعایت کرد و اعمال نیکی داشت. امام سجاد(ع) نیز در مجلس یزید حمزه را یکی از هفت افتخارات اهل بیت(ع) خواند. 📚منابع: ۱)الطبقات ابن سعد، ج۳، ص۸ ۲)انساب الاشراف، ج۳، ص۲۸۲ ۳)السیرة النبویة ابن هشام، ج۱، ص۱۰۹ ۴)المغازی واقدی، ج۱، ص۶۸ ۵)نهج البلاغة، نامه ۲۸ ۶)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۹ ۷)تاریخ تحلیلی اسلام شهیدی، ص۴۹ ۸)اصول الکافی کلینی، ج۸، ص۵۰ به نظر تاریخ درست غزوه احد و شهادت حضرت حمزه نباید نیمه شوال باشد بلکه هفتم شوال است واین ازاشتباهات رایج است
رامت_زن است تا مورد بهره‌وری هوس‌بازان قرار نگیرد. 💯درست است که حجاب در ظاهر محدودیت زن را نشان می‌دهد، اما واقع و روح مسئله، حکایت از به محیط خانوادگی و همسران مشروع و همچنین و حفظ آن از لجنزار فساد است. 🍂بعضی‌ها می‌گویند: حس زیبایی‌طلبی انسان را می‌میراند❗️ 👈اما در حدیثی از امام صادق"علیه السلام" آمده که؛ "خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد ولی این زیبایی باید از راه باشد" 🍃امام علی"علیه السلام" می‌فرماید: "حجاب زیبایی زن را پایدار می‌سازد" ۲ 👈زیبایی انسان فقط به زیبایی‌های ظاهری او محدود نمی‌شود. "زن" تن نیست❌ ✅چه بسیار زنانی که در طول تاریخ ظاهر زیبایی نداشتند یا کسی از زیبایی‌های ظاهری آن‌ها آگاه نشد ولی خود، زیبایی‌ها و ارزش‌های والای انسانی را در جهان آفریدند.👌👏👏 💯اسلام با ابراز زیبایی‌ها مخالف نیست، فقط می‌خواهد این زیبایی‌ها هر جایی نباشد و محدود به همسر(عاشق و معشوق واقعی زن) باشد تا عواطف لطیف زن صدمه ندیده و امنیت او نیز تأمین گردد. 🖇 ۱. مکارم الاخلاق: ۱۸۱ ۲. غررالحکم و دررالکلم: ۱۲۶ ✳اللهم عجل لولیک الفرج✳️ ✅مراسم هفتگی ✅هیات انصارالزینب سلام الله ✅پنجشنبه مورخ۱۳۹۷/۰۴/۱۴ ✅ساعت شروع۲۰.۳۰ ✅سخنران :دکتربازودار ✅مداحان مهمان :حاج عنایت اخگر-سعیدذاکری ✅مکان:شهرک شهید رجایی -حر۱۹دهنوی۱۷پلاک ۲۰۶منزل آقای حسن بیک ✅دوستان امام حسینی به ساعت شروع جلسه دقت بفرماییدوباحضوربه موقع خودازفیض زیارت عاشورا وسخنرانی نیزبهرمند شوید.اجرتون با حضرت زینب سلام الله ✔برادران, خواهران @ansarozeinab78 🔹این جنگ به احزاب نیز معروف است. زیرا قبیله قریش با متحدانش از دیگر قبایل کفار عرب و یهود، برای ریشه‌کن کردن اسلام بر ضد پیامبر(ص) و مسلمانان همداستان شدند. 🔹اغلب مورخان، وقوع این جنگ را سال پنجم هجری نوشته‌اند. 🔹علت وقوع جنگ را این گونه بیان کرده اند که ؛ وقتی پیامبر اکرم(ص) قبیله بنی النضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد، آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر اکرم(ص) تحریک کردند و این را می‌توان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی النضیر و بنی الوائل همچون حُیی بن اَخْطَب، و دیگر سران یهود به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا(ص) برانگیختند. ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا(ص) استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم پیمان شدند. 🔹تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱۵۰۰ شتر از قریش و هم پیمانان آنها بودند و این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کرده‌اند. 🔹وقتی رسول خدا(ص) از عزم مشرکان با خبر شد، دربارۀ ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر می‌کردیم، برگرد خویش خندق می‌کندیم. مردم مدینه باتوجه به تجربۀ شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر(ص)، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند و حفر خندق شروع شد و همگی برای حفر آن بسیج شدند و مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری می‌کردند. 🔹در حین حفر خبر رسید که بنی قریظه (قبیله‌ای یهودی) که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر(ص) باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان هم پیمان شده‌اند. 🔹سپاه عظیم مشرکان به مدینه رسیدند و با تعجب با خندق روبه رو شدند، چون حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی یهودیان و مشرکان شد. 🔹مشرکین ۲۵ روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند، خندق بود. 🔹در اثنای این کار مشرکان و منافقین جسارت ها به پیامبر اکرم(ص) نمودند. 🔹تا اینکه عمرو بن عبدود، مردی که شجاعتش زبانزد بود، به همراه عده‌ای از تنگنای خندق گذشت -که مفصل خواهد آمد- که در نهایت به دست امام علی(ع) به هلاکت رسید. 🔹در این حین صدای تکبیر مسلمین بلند شد و مشرکان به دلیل شکست عمر بن عبدود و از بین رفتن روحیه ی سپاه دشمن و چند عامل دیگر از قبیل خستگی سپاه کفر از توقف بی حاصل و تمام شدن آذوقه لشگر و نبود علوفه برای چهارپایان و در آخر استجابت دعای پیامبر اکرم(ص) که فرمود : «‌خدایا احزاب را فراری و شکست بده!» آن هم در شبی سرد و زمستانی، چنان طوفان شدیدی به پاخاست که هیچ خیمه و آتش و دیگی را برایشان برجا نگذاشت. پس به این ترتیب همگی مجبور شدند به مکه برگردند. 🔹غزوۀ خندق، شش تن از مسلمانان به شهادت رسیدند. از مشرکان نیز هشت تن کشته شدند. 🔹آیۀ ۲۱۴ سوره بقره، آیات ۵۱ـ۵۵ سورۀ نساء و آیات ۹ـ۲۵ سورۀ احزاب در‌شان غزوۀ خندق نازل شده است. 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶
✅امام علی(ع) همواره در این لحظات سرنوشت ساز، جای خالی افرادی چون حمزه و جعفر را احساس می کردند. در یکی از جاهایی که حضرت(ع) جای خالی حمزه و جعفر را حس می کنند و از زمانه، به دلیل نبودشان شکایت می کند جایی است که حق خلافت از علی(ع) غصب شد و به خانه و اهل خانه علی(ع) جسارت ها شد، در حالی که امام(ع) یاوری نداشت و همواره می فرمود : 📋《أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی》 ♦️حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند. 📋《فَقُلْتُ[یا رسول الله(ص)] کَمَا قَالَ هَارُونُ لِأَخِیهِ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَکادُوا یَقْتُلُونَنِی》 ♦️آن گونه که هارون به برادرش گفت، به رسول اکرم(ص) گفتم : ای برادر! همانا که این قوم مرا ناتوان ساختند و نزدیک بود مرا بکشند. و علی(ع) بعدها بر فراز منبر می فرمود: 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (اولی و دومی) به آن مقام (خلافت) كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. 📚منابع: ۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۲۹، ص۴۶۸ ۳)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۱۹۰ ۴)بیت الاحزان محدث قمی، ص۴۳۱ سوال4⃣1⃣1⃣ : چرا امام علی(ع) در برهه های حساس حیات خود، همواره از این دو شخصیت (حمزه و جعفر) یاد می کردند؟👇 پاسخ : عظمت برخی انسان ها وابسته به زمان حیاتشان نیست. برخی آن قدر بزرگند که در تاریخ نمی گنجند؛ در زمان جاری می شوند و گویا همیشه هستند و این «همیشه بودن» تسلای دل دوست و خار چشم دشمن است. و حمزه، سیدالشهداء، اسدالله و جعفر طیّار از این نوع شخصیت ها بودند. امام باقر(ع) در ضمن حدیثی، عزّت بنی هاشم را وابسته به حضور جعفر و حمزه می داند و بیان می دارد که اگر آن دو، زنده بودند، کار و سرانجام علی(ع) به گونه ای دیگر رقم می خورد. 🔷اما حمزه سیدالشهداء، اسدالله و اسد رسوله که در ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تا لحظه ی شهادت، از هیچ گونه حمایت دریغ نکرد و شکاف های ایجاد شده را، با حمایت ها و رشادت های خود از رسول خدا(ص) پُر کرده بود. بنی هاشم پس از بعثت، در اثر فشار مشرکین، از نظر اجتماعی و اقتصادی ضعیف شدند و این حمزه بود که نگذاشت مشکلات فراوان، بنی هاشم را از پای درآورد. و در دو جنگ ابتدایی اسلام علیه شرک، یعنی بدر و احد رشادت ها از خود نشان داد و دلاوری ها به خرج داد تا اینکه به شهادت رسید. حمزه، «بار» نبود، «یار» بود. مانند برخی، از اسلام اعتبار نگرفت، بلکه به اسلام، عزّت و اعتبار بخشید. او سیف الاسلام بود! شمشیر بران اسلام! 🔷و اما جعفر که او نیز علاوه بر دلیری دارای بلاغت و فصاحت کلام بوده و خطیبی بی نظیر در اسلام شناخته می شد و در جریان هجرت مسلمانان به حبشه، وقتی عمروعاص برای برگرداندن مسلمانان به مکه، به حبشه آمد، این جعفر بود که با نجاشی به نحوی با بیان بلیغ خود، نجاشی را متقاعد ساخت، که آنان را در حبشه سکنی دهد. تا جایی که نجاشی تحت تاثیر کلام جعفر قرار گرفت و از تحویل دادن آنها خود داری نمود. و آنان را همچون شهروندان حبشه، اکرام نمود و عمروعاص را دست خالی به مکه باز فرستاد. جعفر زبان گویای اسلام بود. بررسی سیره و شخصیت و خدمات حمزه و جعفر در طول تاریخ نشان می دهد که چقدر انسانهای تربیت یافته و نیروهای کارآمد و کارساز، برای اصلاح امر یک ولی و حجت الهی، مفید و موثر خواهند بود و هم برای آنها که می خواهند عهده دار امور شوند و پرچم حمایت و عزت اسلام بر دوش گیرند. حمزه شمشیر برّان اسلام و جعفر زبان گویای اسلام بود. دو چیزی که علی(ع) به آن نیاز داشت. کسی که از حق بگوید و کسی که از حق دفاع کند. 📚منابع : ۱)الکافی کلینی، ج۸، ص۱۸۹، ح۲۱۶ ۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸ 🍃اسلام نگاه دنیای امروز را به زن به عنوان یک و یک برای "تبلیغ کالاهای مختلف" و "عاملی برای جذب مشتری" و... نمی‌پذیرد.🚫 به همین دلیل حفظ هویت واقعی زن را در گرو "پوشش و حجاب اسلامی"👌 می‌داند. ♻️ پوشش زن در اسلام به این معنا است که؛ زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از "جلوه‌گری" و "خودنمایی" کند. بنابراین لزوم حجاب از سوی اسلام در حقیقت برای حفظ #ک
۶ ۲)المغازی واقدی، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳ ۳)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱، ص۴۰۹ ۴)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۰۵ ۵)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۵، ص۷ ✅در این جنگ عمرو بن عبدود، مردی که شجاعتش زبانزد بود و او را با هزار سوار برابر می‌دانستند، همراه عده‌ای از تنگنای خندق گذشت. علی(ع) با چند تن از مسلمانان راه را بر آنان گرفتند. عمرو بن عبدود که در جنگ بدر زخمی شده و از شرکت در جنگ احد بازمانده بود، در این هنگام آماده جنگ بود و رجز می‌خواند و هماورد می‌خواست. حضرت علی(ع) برای جنگ با او به پاخاست، اما پیامبر(ص) به او دستور توقف داد تا شاید دیگری بپاخیزد. مسلمانان از ترس عمرو و دلیران همراه او سکوت کردند و کسی از آنان برای مبارزه داوطلب نشد. عُمَر بن خطاب از شجاعت های عمرو در میان مسلمانان سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد. عُمَر که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود، به عبد الرحمن بن عوف گفت : اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت! بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم.(۱) عمرو نیز چون این وضع به درازا کشید، مغرورانه فریاد مبارزطلبی سر می داد. در چنین شرایطی پیامبر اکرم(ص) فرمودند : چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند؟ دراین هنگام علی بن ابی طالب(ع) فرمود : من به مبارزه ی او می روم! پیامبر اکرم(ص) سکوت کردن ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین(علیه السلام) برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند. آخر الأمر پیام بر(ص) اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت(ع) پیچیدند و امیر المؤمنین(ع) حرکت کردند.(۲) در این هنگام پیامبر(ع) فرمود : 🔷《بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ》 به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاده است.(۳) امام علی(ع) از عمرو خواست اسلام را بپذیرد یا از مبارزه منصرف شود. عمرو هر دو خواست او را رد کرد. پس بین آنان جنگی سخت در گرفت و علی(ع) ضربه عمرو را با سپر دفع کرد و سپس با ضربه‌ای وی را به هلاکت رساند و در پی آن، همراهان عمرو گریختند. در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد. علی(ع) سپس نزد پیامبر اکرم(ع) بازگشت. پیامبر در حق امام علی(ع) فرمود : 🔷《ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین》 ارزش ضربه علی(ع) بالاتر از عبادت جن و انس است.(۴) 📚منابع : ۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۰۱ ۲)المغازی واقدی، ج۲، ص۴۷۱ـ۴۷۰ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۴ـ۵۷۳ الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۰۹ـ۹۸ ۳)کنز الفوائد کراجکی، ج۱، ص۲۹۷ ۴)المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۴
۶ ۲)المغازی واقدی، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۳ ۳)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱، ص۴۰۹ ۴)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۰۵ ۵)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۵، ص۷ ✅در این جنگ عمرو بن عبدود، مردی که شجاعتش زبانزد بود و او را با هزار سوار برابر می‌دانستند، همراه عده‌ای از تنگنای خندق گذشت. علی(ع) با چند تن از مسلمانان راه را بر آنان گرفتند. عمرو بن عبدود که در جنگ بدر زخمی شده و از شرکت در جنگ احد بازمانده بود، در این هنگام آماده جنگ بود و رجز می‌خواند و هماورد می‌خواست. حضرت علی(ع) برای جنگ با او به پاخاست، اما پیامبر(ص) به او دستور توقف داد تا شاید دیگری بپاخیزد. مسلمانان از ترس عمرو و دلیران همراه او سکوت کردند و کسی از آنان برای مبارزه داوطلب نشد. عُمَر بن خطاب از شجاعت های عمرو در میان مسلمانان سخن گفت، و در مردم ایجاد ترس کرد. عُمَر که از شجاعت عمرو بن عبدود سخن گفت و رعب و وحشتی در دل مسلمانان انداخته بود، به عبد الرحمن بن عوف گفت : اگر عمرو بر ما چیره شود همه ی ما را خواهد کشت! بهترین راه این است که محمّد را دست بسته تحویل آن ها دهیم؛ و خودمان به قوممان ملحق شویم.(۱) عمرو نیز چون این وضع به درازا کشید، مغرورانه فریاد مبارزطلبی سر می داد. در چنین شرایطی پیامبر اکرم(ص) فرمودند : چه کسی به مبارزه ی عمرو می رود تا من بهشت را برایش ضمانت کنم؟ آیا دوستی هست که شرّ این دشمن را کفایت کند؟ دراین هنگام علی بن ابی طالب(ع) فرمود : من به مبارزه ی او می روم! پیامبر اکرم(ص) سکوت کردن ، و تا سه بار این کلام را فرمودند، و هر سه بار امیر المؤمنین(علیه السلام) برای مبارزه اعلام آمادگی نمودند. آخر الأمر پیام بر(ص) اجازه فرمودند و با دستانش عمامه بر سر آن حضرت(ع) پیچیدند و امیر المؤمنین(ع) حرکت کردند.(۲) در این هنگام پیامبر(ع) فرمود : 🔷《بَرَزَ الْاِیمانُ كُلُّهُ اِلَی الشِّرْکِ كُلِّهِ》 به تحقیق تمام اسلام در مقابل تمام کفر ایستاده است.(۳) امام علی(ع) از عمرو خواست اسلام را بپذیرد یا از مبارزه منصرف شود. عمرو هر دو خواست او را رد کرد. پس بین آنان جنگی سخت در گرفت و علی(ع) ضربه عمرو را با سپر دفع کرد و سپس با ضربه‌ای وی را به هلاکت رساند و در پی آن، همراهان عمرو گریختند. در این حال صدای تکبیر مسلمین بلند شد. علی(ع) سپس نزد پیامبر اکرم(ع) بازگشت. پیامبر در حق امام علی(ع) فرمود : 🔷《ضَربَةُ عَلِی یَومَ الخَندَقِ اَفضَلُ مِن عِبادَةِ الثّقلین》 ارزش ضربه علی(ع) بالاتر از عبادت جن و انس است.(۴) 📚منابع : ۱)کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۷۰۱ ۲)المغازی واقدی، ج۲، ص۴۷۱ـ۴۷۰ تاریخ طبری، ج۲، ص۵۷۴ـ۵۷۳ الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۰۹ـ۹۸ ۳)کنز الفوائد کراجکی، ج۱، ص۲۹۷ ۴)المستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۴
رامت_زن است تا مورد بهره‌وری هوس‌بازان قرار نگیرد. 💯درست است که حجاب در ظاهر محدودیت زن را نشان می‌دهد، اما واقع و روح مسئله، حکایت از به محیط خانوادگی و همسران مشروع و همچنین و حفظ آن از لجنزار فساد است. 🍂بعضی‌ها می‌گویند: حس زیبایی‌طلبی انسان را می‌میراند❗️ 👈اما در حدیثی از امام صادق"علیه السلام" آمده که؛ "خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد ولی این زیبایی باید از راه باشد" 🍃امام علی"علیه السلام" می‌فرماید: "حجاب زیبایی زن را پایدار می‌سازد" ۲ 👈زیبایی انسان فقط به زیبایی‌های ظاهری او محدود نمی‌شود. "زن" تن نیست❌ ✅چه بسیار زنانی که در طول تاریخ ظاهر زیبایی نداشتند یا کسی از زیبایی‌های ظاهری آن‌ها آگاه نشد ولی خود، زیبایی‌ها و ارزش‌های والای انسانی را در جهان آفریدند.👌👏👏 💯اسلام با ابراز زیبایی‌ها مخالف نیست، فقط می‌خواهد این زیبایی‌ها هر جایی نباشد و محدود به همسر(عاشق و معشوق واقعی زن) باشد تا عواطف لطیف زن صدمه ندیده و امنیت او نیز تأمین گردد. 🖇 ۱. مکارم الاخلاق: ۱۸۱ ۲. غررالحکم و دررالکلم: ۱۲۶ ✳اللهم عجل لولیک الفرج✳️ ✅مراسم هفتگی ✅هیات انصارالزینب سلام الله ✅پنجشنبه مورخ۱۳۹۷/۰۴/۱۴ ✅ساعت شروع۲۰.۳۰ ✅سخنران :دکتربازودار ✅مداحان مهمان :حاج عنایت اخگر-سعیدذاکری ✅مکان:شهرک شهید رجایی -حر۱۹دهنوی۱۷پلاک ۲۰۶منزل آقای حسن بیک ✅دوستان امام حسینی به ساعت شروع جلسه دقت بفرماییدوباحضوربه موقع خودازفیض زیارت عاشورا وسخنرانی نیزبهرمند شوید.اجرتون با حضرت زینب سلام الله ✔برادران, خواهران @ansarozeinab78 🔹این جنگ به احزاب نیز معروف است. زیرا قبیله قریش با متحدانش از دیگر قبایل کفار عرب و یهود، برای ریشه‌کن کردن اسلام بر ضد پیامبر(ص) و مسلمانان همداستان شدند. 🔹اغلب مورخان، وقوع این جنگ را سال پنجم هجری نوشته‌اند. 🔹علت وقوع جنگ را این گونه بیان کرده اند که ؛ وقتی پیامبر اکرم(ص) قبیله بنی النضیر را، به دلیل خیانت، از سرزمینشان اخراج کرد، آنان راهی خیبر شدند و دیگر یهودیان را به جنگ با پیامبر اکرم(ص) تحریک کردند و این را می‌توان علت اصلی آغاز جنگ شمرد. پس از آن، یهودیانی از بنی النضیر و بنی الوائل همچون حُیی بن اَخْطَب، و دیگر سران یهود به مکه رفتند و ابوسفیان و قریش را به جنگ با رسول خدا(ص) برانگیختند. ابوسفیان از پیشنهاد آنان برای هم پیمانی در دشمنی و جنگ با رسول خدا(ص) استقبال کرد و یهودیان و قریش با یکدیگر هم پیمان شدند. 🔹تعداد مشرکان از تمامی قبایل (احزاب) در این جنگ به ده هزار نفر رسید که چهار هزار نفرشان همراه با سیصد اسب و ۱۵۰۰ شتر از قریش و هم پیمانان آنها بودند و این در حالی است که برخی تعداد مسلمانان را فقط سه هزار نفر ذکر کرده‌اند. 🔹وقتی رسول خدا(ص) از عزم مشرکان با خبر شد، دربارۀ ماندن یا بیرون رفتن از مدینه با مردم مشورت کرد. سلمان فارسی گفت، ما در ایران هرگاه از سوی سواران دشمن احساس خطر می‌کردیم، برگرد خویش خندق می‌کندیم. مردم مدینه باتوجه به تجربۀ شکست در جنگ احد به دلیل مخالفتشان با رأی پیامبر(ص)، ماندن در شهر را برگزیدند و پیشنهاد سلمان را برای حفر خندق پذیرفتند و حفر خندق شروع شد و همگی برای حفر آن بسیج شدند و مسلمانان روز و شب در سرما و گرسنگی شدید به نوبت از خندق پاسداری می‌کردند. 🔹در حین حفر خبر رسید که بنی قریظه (قبیله‌ای یهودی) که تعهد کرده بودند در صورت وقوع جنگ، نه با پیامبر(ص) باشند و نه علیه او، نقض عهد کرده و با مشرکان هم پیمان شده‌اند. 🔹سپاه عظیم مشرکان به مدینه رسیدند و با تعجب با خندق روبه رو شدند، چون حفر خندق تا آن زمان در بین اعراب رایج نبود و باعث شگفتی یهودیان و مشرکان شد. 🔹مشرکین ۲۵ روز مدینه را محاصره کردند و از هر طرف که خواستند وارد شوند، خندق بود. 🔹در اثنای این کار مشرکان و منافقین جسارت ها به پیامبر اکرم(ص) نمودند. 🔹تا اینکه عمرو بن عبدود، مردی که شجاعتش زبانزد بود، به همراه عده‌ای از تنگنای خندق گذشت -که مفصل خواهد آمد- که در نهایت به دست امام علی(ع) به هلاکت رسید. 🔹در این حین صدای تکبیر مسلمین بلند شد و مشرکان به دلیل شکست عمر بن عبدود و از بین رفتن روحیه ی سپاه دشمن و چند عامل دیگر از قبیل خستگی سپاه کفر از توقف بی حاصل و تمام شدن آذوقه لشگر و نبود علوفه برای چهارپایان و در آخر استجابت دعای پیامبر اکرم(ص) که فرمود : «‌خدایا احزاب را فراری و شکست بده!» آن هم در شبی سرد و زمستانی، چنان طوفان شدیدی به پاخاست که هیچ خیمه و آتش و دیگی را برایشان برجا نگذاشت. پس به این ترتیب همگی مجبور شدند به مکه برگردند. 🔹غزوۀ خندق، شش تن از مسلمانان به شهادت رسیدند. از مشرکان نیز هشت تن کشته شدند. 🔹آیۀ ۲۱۴ سوره بقره، آیات ۵۱ـ۵۵ سورۀ نساء و آیات ۹ـ۲۵ سورۀ احزاب در‌شان غزوۀ خندق نازل شده است. 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۶