هدایت شده از حامد کاشانی
#ویژه_محققان
🔆تفاوت نگاه عالمانه با نگاه سطحی تکبُعدی
💢 شکّی نیست که "محبّت اهلبیت علیهم السلام" میتواند محور وحدت میان شیعیان و اهلسنّت باشد و ما طرفداران وحدت اسلامی باید به خوبی از این ظرفیت عظیم استفاده کنیم.
امّا در این رابطه باید چند نکتهی مهم را از نظر دور نساخت:
🔻اوّلا: کسانی که با فضای ردّیه نویسی فِرَق و جریانات مختلف اهلسنّت بر شیعه از قرون اوّلیه تاکنون اندکی مأنوس باشند، میدانند که سیاست مشترکِ اکثر قریب به اتفاق این ردود از "صوفیه" گرفته تا "سلفیت" علاوه بر سعی در "ابطال استدلال شیعیان بر خلافت بلافصل امیرمؤمنان علیه السلام و اثبات خلافت خلفا" اثبات این موارد نیز میباشد:
۱. اهلسنّت محبّان واقعی اهلبیت هستند.
۲. شیعیان دروغگو و مُفرِط در محبّت اهلبیت هستند.
۳. میان اهلبیت و خلفا محبّت و مودّت وجود داشته!
۴. اهلبیت از هر کسی که خلفا را قبول نداشت، بیزار بودند (حتی امیر مؤمنان از کسانی که او را از شیخین افضل میدانستند بیزار بود!)
بطلان همهی این موارد در عقاید شیعه واضح است.
🔺ثانیا: در یک نگاه عمیقتر نه تنها کتب "ردّ بر شیعه" بلکه کتب "مناقب اهلبیت" که توسط غیر شیعیان نوشته میشود، نیز معمولا یک نوع اثبات همان مواضع فوق است و بیانگر اینکه اهلبیت متعلّق به ماست نه شیعیان! و عقیدهی ما نسبت به اهلبیت همان عقیدهی صحیح است نه شیعیان!
لازم به ذکر است برخی احادیث و اخباری که در کتب غیر شیعه به عنوان "فضیلت" برای اهلبیت یاد شده، در منطق شیعه نه تنها "فضیلت" نیست بلکه "تخریب" همان معصوم یا معصوم دیگر است. (مفصّلا در برخی جلسات پاتوق اندیشه به این بحث پرداختهایم.)
🔻ثالثا: نویسندگان این دو دسته کتاب، "اهلبیت" و "محبّت به آنها" را در چارچوبی تعریف میکنند که با عقاید شیعیان و نوع محبّتشان به اهلبیت کاملا متفاوت است.
🔆 در منطق شیعه معاویه و همهی کسانی که مقابل امیرمؤمنان لشکرکشی کردند، أعداء الله والرسول هستند و از نظر شیعه تعاطف به دشمن امیرالمؤمنین با ادّعای محبت به امیرالمؤمنین علیهالسلام سازگار نیست.
📎 البته همانطور که بارها متذکر شدیم، ما همهی برادران اهلسنّت را به یک چشم نگاه نمیکنیم، اما بیجهت حقایق را مخفی یا انکار نمینماییم.
👌 نکتهی مهم دیگر اینکه در طول تاریخ هرگاه شیعیان در هرجا قدرت و غلبه پیدا کردند، تأليف کتب "ردّ بر شیعه" و کتب "مناقب اهلبیت" هم از جهت کمّی و هم از جهت کیفی نسبت به دورانهای دیگر رشد چشم گیری داشته است.
🔷از آنجایی که انقلاب شکوهمند اسلامی و قدرت روز افزون این شجرهی طیبه، تحت زعامت "فقیه شیعه" بوده و هست و قانون اساسی نیز بر اساس "فقه شیعه" میباشد_حتی با وجود پایبندی محکم نظام اسلامی به مسألهی وحدت_، باز شاهد افزایش انواع مختلف هجمههای شدید به انقلاب از طرف مخالفان تشیّع هستیم.
🔘 در واقع امروزه علاوه بر تأليف هزاران کتاب، مقاله و پایان نامه در ردّ بر شیعه، صدها شبکهی ماهوارهای و مجازی نیز شبانه روز مشغول طعن به شیعه و نظام اسلامی هستند و دقیقا همان دو رویکرد کلّی (ردّیه نویسی و هم زمان گسترش منقبت نویسی) که در زمان قدرت گرفتن شیعه در طول تاریخ شدّت میگرفته، امروز نیز رویکرد اصلی این جریانات مخالف شیعه میباشد.
🤔 نکته اینجاست که متأسّفانه برخی از سادهاندیشان در جامعهی ما صرف "منقبتنویسی" یا "مقتلخوانی" فلان شخص را دلیل "محبّت او" بلکه "محبّت شدید او" به اهلبیت علیهمالسلام قلمداد میکنند، امّا انسان زیرک به مسأله طور دیگری نگاه میکند.
🧐 همین تفاوت نگاه است که مرحوم صاحب عبقات و والد بزرگوارشان مرحوم مفتی قلی همچون بسیاری دیگر از علمای بصیر شیعه در کتابهای "تشييد المطاعن"، "تقليب المكائد" ، "عبقات الأنوار"، "استقصاء الإفحام" و ..، فردی مثل "عبد العزیز دهلوی" را بارها "ناصبی" معرفی میکنند، ولی برخی از شیعیان سهلاندیش! او را دارای "محبّت شدید به اهل بیت" جا میزنند و عجیبتر اینکه تقریرشان را به بزرگان شیعه نیز نسبت میدهند.
همین است فرق علامه محمد قلی کنتوری که کتاب تحفه عبد العزیز دهلوی را "تحفه اثنا عشریه امویه" میخواند.(تقليب المكائد، ص ۶) اما دیگری درصدد تقلیل یا شبه تطهیر "دیوبندیه"،"صوفیه"، "دهلوی" و.. برمیآید! اینان همان کسانی را عملا تطهیر میکنند که تا فرصت بیابند از بنی امیه و جریانات وابسته به آن دفاع میکنند.
📖 امروز هنگام مطالعهی کتاب شریف "تقلیب المکائد" تأليف عالم برجستهی جهان تشیّع، والد ماجد مرحوم صاحب عبقات، "علّامه سید محمد قلی کنتوری" بودم که عبارت ذیل و تحلیل دقیق او را دیدم و به شگفت آمدم:
«هرگاه [مخالفان] تسلّط و غلبۀ شيعيان [را] مىبينند به تصنيف و تأليفِ كتب فضائلِ حضرت اميرالمؤمنين و ديگر ائمّه علیهم السلام اشتغال مینمايند!!!»( تقلیب المکائد، ص ۱۳)
@kashani1395