eitaa logo
عِبَر
685 دنبال‌کننده
24 عکس
13 ویدیو
2 فایل
"عِبَر" را ساختیم، شاید عِبرَتی باشد... 👤 خادم شما: @Ebar_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 «افتادگی آموز اگر طالب فیضی...» 👤 محمدبن‌مسلم، از برجسته ترین اصحاب امام باقر (ع) و امام صادق (ع)، مردی ثروتمند و صاحب جلال بود. او همين‌که از سوی مولایش امام باقر علیه‌السلام فرمان يافت: «فروتنی کن»، زنبيلی از خرما را جلوی درِ مسجد گذاشت و شروع به خرمافروشی کرد. خويشانش آمدند و به او گفتند: «ما را رسوا کردی»! او گفت: «مولايم به من فرمانی داده، پس تا اين زنبيل خرما را نفروشم، رها نمی‌کنم». خويشانش گفتند: «حال که رها نمی‌کنی و می‌خواهی چيزی بفروشی، پس (لااقل) ميان آسيابان‌‌ها بنشين (و آرد بفروش)». سپس آسيابی به او دادند، و او بر درب آن‌جا (مسجد و يا محلّ آردفروش‌‌ها) می‌نشست و آرد می‌کرد (و می‌فروخت). 📗 اختیار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۱۶۵ 🔹پ‌.ن: از «محمد‌بن‌مسلم ثقفی کوفی» در برخی منابع با عنوان «طحّان» (آسیابان)، شناخته و یاد شده است. در جریان فوق، به قرینه «فَلَمَّا اِنْصَرَفَ إِلَى اَلْكُوفَةِ» محتمل است فرمان امام باقر (ع) به او، یک‌ نوع از تقيه بوده كه حضرت (ع) براى دفع خطر دشمن و حفظ‍‌ جان و مالش به او فرموده باشد. به هر روی، امتثال این امر از سوی او، نشانگر اوج ولایت‌مداری، افتادگی و پایبندی این پرورش‌یافته مکتب اهل‌بیت (ع) به فرامین امام زمان خویش بوده که مایه‌ی درس و عبرت است. @Ebar_ir | عِبَر
📜 پیامبر مردم کوفه! 🔸ابوالربيع می‌گوید: «در سالى كه هشام‌بن‌عبدالملك به مكه رفته بود، من نيز در خدمت حضرت باقر عليه‌السّلام به حج رفتم. نافع‌بن‌ازرق از نزدیکان عبدالله‌بن‌عمر نيز همراه هشام بود. نافع چشمش كه به حضرت باقر (ع) افتاد، از هشام پرسيد: اى اميرالمؤمنين! اينكه مردم گرد او يک ديگر را مى‌كوبند و زير پا مى‌نهند تا به او دست‌يابند كيست‌؟ هشام گفت: اين پيامبر مردم كوفه است؛ محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب (عليه‌السّلام)! نافع گفت: مى‌روم و از او سؤال‌هایى خواهم كرد كه جز پيامبر يا وصى يا فرزند وصى او نمى‌داند. هشام گفت: برو سؤال كن شايد بتوانى او را شرمسار نمایی. 🔸نافع پیش رفت و نزد امام (ع) پرسش‌هایی مطرح کرد که با پاسخ‌های امام (ع) مواجه شد. سپس حضرت (ع) از او که یکی از خوارج به حساب می‌آمد، درباره‌ی اصحاب نهروان كه بر على عليه‌السّلام شوريدند سؤال نمود، اما نافع در برابر اين پرسش به ایشان پشت كرد و گريخت در حالى كه مى‌گفت: به‌خدا سوگند تو به راستى و درستى داناترين مردم هستى، و نزد هشام آمد! هشام گفت: اى نافع! چه كردى‌؟ نافع گفت: مرا از اين سخن خود معاف دار، به‌خدا كه او به راستى و درستى داناترين مردم است و به حق زادۀ پيامبر خداست و يارانش حق دارند كه او را پيامبر شمرند.» 🏷 هَذَا نَبِيُّ أَهْلِ اَلْكُوفَةِ 📙 الکافي، ج ۸، ص ۱۲۰ @Ebar_ir | عِبَر
یا امام هادی (ع)! تو به دزدان و دشمنان در سیاهی‌های شب، روشنایی می‌بخشیدی، کَرَمی نما و قلب‌های رنجور شیعیانت را نیز به ضیاء هدایت حیات‌بخشتان منور فرما! 📜 ابراهيم‌بن‌محمّد مى‌گويد: سعيد دربان (حاجب) متوکل عباسی به من گفت: شبانه به خانۀ علی‌بن‌محمد (علیهماالسّلام) رفتم و نردبان را گذاشتم و به پشت بام قدم نهادم. وقتى كه مى‌خواستم از پله پايين بيايم، در تاريكى پايم از پله‌اى به پله ديگر لغزيد و ندانستم چگونه به خانه برسم‌. ناگهان امام هادى (ع) مرا صدا زد و فرمود: اى سعيد! توقف كن تا چراغ آورده شود! پس شمع آورده شد. پايين آمدم و ديدم امام (ع) جبّۀ پشمى در بردارد و عرقچين پشمى بر سر و سجاده‌اى از حصير، نزد روى خود و رو به قبله نشسته است. آن‌گاه به من فرمود: بیا، اين تو و اين خانه...! 🏷 يَا سَعِيدُ مَكَانَكَ حَتَّى يَأْتُوكَ بِشَمْعَةٍ 📚 الکافي، ج ۱، ص ۴۹۹؛ الإرشاد، ج ۲، ص ۳۰۲؛ المناقب (لإبن‌شهرآشوب)، ج ۴، ص ۴۱۵ @Ebar_ir | عِبَر
🤲 چگونه خواسته‌هایمان را به امام (ع) بگوئیم!؟ 📝 بنا به نقل سيد‌بن‌طاووس، محمد‌بن‌يعقوب كلينى در كتاب «الرسائل» از كسى كه وی را نام برده است، گزارش نموده كه گفت: به حضرت ابى‌الحسن علی‌بن‌محمد عليهماالسّلام نوشتم كه همانا شخصی دوست دارد مطالب و حوائج خود را به امام خود عرضه بدارد، آنچنان كه دوست دارد بر پروردگار خود عرضه کند. (تكليف او چيست و چه بايد بنمايد؟) می‌گويد: حضرت هادی (ع) در جوابم مرقوم داشت كه اگر حاجتى داشتى، لب‌هاى خود را حركت بده، جواب را خواهى يافت. 🏷 فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ فَإِنَّ اَلْجَوَابَ يَأْتِيكَ 📓 کشف المحجة لثمرة المهجة، ص ۲۱۱ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🤲 چگونه خواسته‌هایمان را به امام (ع) بگوئیم!؟ 📝 بنا به نقل سيد‌بن‌طاووس، محمد‌بن‌يعقوب كلينى در كتا
🥺 خودی باش، با ما غریبی نکن... 📜 ابوهاشم جعفرى مى‌گويد: از تنگى زندان و فشار كند و زنجير به امام حسن عسكرى عليه‌السّلام شكايت كردم. به من پاسخ نوشت: تو امروز نماز ظهرت را در منزلت مى‌خوانى، و هنگام ظهر مرا از زندان بيرون آوردند و نماز را در منزل خود خواندم همانطور كه امام عليه‌السّلام فرموده بود. [او ادامه می‌دهد:] من در تنگى معيشت هم بودم و مى‌خواستم در نامۀ خود چند اشرفى نیز از آن حضرت بخواهم، اما شرمم آمد. ولى چون به منزلم رسيدم، ایشان صد اشرفى براى من فرستاد و نوشت: [ای ابوهاشم] هرگاه احتیاجی داشتی، شرم مدار و ملاحظه مكن و آن را بخواه كه آنچه دلخواه توست برايت فراهم می‌شود ان‌شاءالله. 🏷 إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَلاَ تَسْتَحْيِ 📘 الکافي، ج ۱، ص ۵۰۸ @Ebar_ir | عِبَر
⏳ از «بعدازظهرها» تا «نیمه‌شب‌ها»؛ روایت زراره از لحظه‌های تحصیل علم در محضر امام باقر (ع) ▫️زرارة‌بن‌اعین می‌گوید: برای دریافت پاسخ پیرامون موضوعی، بعدازظهر به ملاقات امام باقر علیه‌السلام رفتم. وقت ملاقات من همواره بعدازظهر بود كه در فاصلۀ نماز ظهر و عصر شرف‌ياب مى‌شدم؛ چون مايل نبودم پرسش‌هاى خود را جز در مواقع خلوت مطرح نمايم كه مبادا به خاطر حضور ديگران، ایشان فتواى تقيه‌اى صادر كند. [۱] ▫️او می‌افزاید: حضرت (ع) در بعضى از شب‌ها دست مرا مى‌گرفت و به گوشه‌اى از مسجد مى‌برد و مى‌نشست و در مسجد‌الحرام سخن مى‌گفت، به من حدیث می‌آموخت و [از فرط خستگی] گاهى نیز در آنجا مى‌خوابيد، من نيز مى‌خوابيدم. من در مورد خوابيدن در آنجا از حضرتش پرسيدم. فرمود: تا آن حدّى كه در زمان رسول خدا (ص) مسجد بوده، خوابيدن كراهت دارد و اما در اينجا [چون بعدا توسعه داده شده است] اشكال ندارد. [۲] 📗 [۱] الکافي، ج ۷، ص ۹۴ 📗 [۲] همان، ج ۳، ص ۳۷۰ @Ebar_ir | عِبَر
🌕 امام جواد (ع) و بازتاب کودکی امیرالمومنین (ع) 📜 على‌بن‌حسان می‌گوید: به امام جواد عليه‌السلام عرض كردم: آقاى من! مردم به خردسالى شما اعتراض دارند. ایشان فرمود: چه اعتراضى دارند، در صورتى كه خداى عز و جل به پيغمبرش صلّى‌اللّٰه‌عليه‌وآله فرموده است: «بگو این طریقه و راه من است که من و آنکه پیرو من است، بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت می‌کنیم»؛[۱] به خدا كسى جز على عليه‌السلام از او پيروى نكرده و او نُه سال داشت و من هم نُه ساله‌ام.[۲] 🏷 لَهُ تِسْعُ سِنِينَ وَ أَنَا اِبْنُ تِسْعِ سِنِينَ 📕 [۱] یوسف: ۱۰۸ 📕 [۲] الکافي، ج ۱، ص ۳۸۴ @Ebar_ir | عِبَر
🤎 بر سکوی آرامش؛ داستان یک «تأثر» و «سکون» در محضر امام جواد علیه‌السلام 🌼 آرامشی که از کف او بر دلم دمید 🌼 چون نور صبح بود که بر تیرگی رسید 📜 خیران خادم قراطیسی می‌گوید: «در زمان امام جواد علیه‌السلام، حج گزاردم و جویای خدمتکار حضرت شدم و از او خواستم وسیله دیدار با ایشان را برایم فراهم سازد. او نیز مرا تا منزل امام (ع) در مدینه همراهی کرد. من با اجازه داخل خانه شدم و دیدم امام جواد علیه‌السلام، بر روی سکویی که زیرانداز ندارد، ایستاده است‌. در این حال، جوانی آمد و سجاده‌ای آورده، بر روی سکو گشود و حضرت نشست، وقتی به حضرت نگاه کردم، از هیبتش متأثر شدم و رفتم که بدون پلکان، بر روی سکو بروم! ولی حضرت جای پلکان را نشانم داد و بالا رفتم و سلام دادم، حضرت جواب سلامم را داد و دست مبارکش را به طرف من دراز کرد، دستش را گرفتم و بوسیدم و بر سر و صورتم کشیدم، با دستش مرا نشانید و چون هنوز غرق در آن تأثر بودم و بیمی که داشتم مرا رها نمی‌کرد، حضرت دست خود را در دست من رها کرده بود [تا بدین وسیله آرامش یابم.] وقتی آرام شدم، دست مبارکشان را رها کردم. آن‌گاه امام با من شروع به سخن کرد و احوال مرا پرسید.» 🏷 فَأَمْسَكْتُ يَدَهُ مِمَّا دَاخَلَنِي مِنَ اَلدَّهَشِ 📘 اختیار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۶۰۸ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🤎 بر سکوی آرامش؛ داستان یک «تأثر» و «سکون» در محضر امام جواد علیه‌السلام 🌼 آرامشی که از کف او بر دل
🔹یکی از ویژگی‌های برجسته امام جواد (ع)، خوش خلقی و دارا بودن روحیه مؤانست و مرافقت با مردم بود. در روایات معصومان (ع)، آلف و مألوف بودن از لوازم ایمان بر شمرده شده است؛ [۱] یعنی افراد مؤمن در معاشرت‌های اجتماعی، علاوه بر آن که با دیگران انس و الفت برقرار می‌سازند به گونه‌ای رفتار می‌کنند که دیگران به راحتی بتوانند به ایشان نزدیک شوند و احساس آرامش و انس و دوستی داشته باشند. روایت فوق گویای همین خصلت مهم در سیره امام جواد (ع) است. 👈 ما امروزه به طور خاص، نیازمند توجه به این اصول تربیتی در ساحت رفتارهای اجتماعی هستیم. متأسفانه فرهنگ غرب، انسان‌ها را از یک‌دیگر دور کرده و فضای هم‌دلی و مهربانی و الفت را از بین برده است. انسان‌ها در این فضای اجتماعی بیشتر دنبال رفع نیازها و حل مشکلات و گرفتاری‌های روزمره و روزافزون خود هستند و کمتر مجال می‌یابند تا با دیگران انس بگیرند. بدین لحاظ به ارزش و اهمیت اصول تربیتی انعکاس یافته در سخن و سیره معصومان (ع)، بیش از پیش می‌توان پی برد. 📝 [۱] أَمِيرُاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ: اَلْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَلاَ خَيْرَ فِيمَنْ لاَ يَأْلَفُ وَلاَ يُؤْلَفُ؛ الکافي، ج۲، ص۱۰۲. @Ebar_ir | عِبَر
🌟 نوازش نور؛ روایت‌هایی از مهر پدرانه امام رضا علیه‌السلام به امام جواد علیه‌السلام 📜 ولادت امام جواد (ع)، تجلی نوری آسمانی در زمین بود که با مهر پدرانه‌ی امام رضا (ع) شکوهی دوچندان یافت. گزارش‌های نقل‌شده از این دوران، پرده از عشق بی‌نظیر امام رضا (ع) به فرزندشان برمی‌دارد؛ علاقه‌ای که در رفتارهای ظریف و پرمفهوم ایشان از همراهی در هنگام ولادت گرفته تا شب‌زنده‌داری‌های کنار گهواره، موج می‌زند و همه و همه حاکی از جایگاهی ویژه و عنایتی خاص است که امام (ع) برای فرزند خود قائل بودند؛ عنایتی که از عمق ایمان و بصیرت ایشان سرچشمه می‌گرفت و چراغی برای راهنمایی نسل‌های آینده برمی‌افروخت. 🔸حكيمه دختر موسی‌بن‌جعفر (ع) می‌گوید: وقتی زمان زایمان مادر امام جواد (ع) فرا رسید، برادرم امام رضا (ع) مرا فرا خواند و فرمود: «ای حکیمه! در هنگام زایمان حضور داشته باش و با او و قابله به اتاقی بروید.» سپس ایشان چراغی برای ما روشن کرد و در را بست و بلافاصله پس از تولد نوزاد، بازگشت و در را باز کرد. ما از کار تولد فارغ شده بودیم. آن‌گاه امام (ع) او را برداشت و در گهواره قرار داد و به من فرمود: «ای حکیمه! پیوسته کنار گهواره‌اش باش.» [۱] 🔸از كلثم‌بن‌عمران نیز روایت شده که می‌گوید: وقتى امام جواد (ع) متولد شد، پدر بزرگوارشان حضرت رضا (ع) در تمام شب بالاى گهواره‌ی او با آن حضرت گفتگو می‌كرد و او را نوازش می‌فرمود، چون چند شب متوالى اين عمل را انجام می‌داد من عرض كردم: فدايت شوم! قبل از اين هم براى مردم فرزندانى متولد شده، ولی هیچ پدری را ندیدم که مثل شما فرزندش را دوست داشته باشد! [۲] 📗 [۱] المناقب (لإبن‌شهرآشوب)، ج ۴، ص ۳۹۴ 📗 [۲] اثبات‌الوصیة، ص ۲۱۷ @Ebar_ir | عِبَر
🔰 این‌ها فقط اوصاف یک نفر است...! 📜 قرشی روایت کرده است که قاسم از ابن خطاب، او از نمری، او از عمرو بن یحیی، و او از صعصعة بن صوحان نقل کرده است که روزی صعصعة از کنار مغیرة بن شعبه گذشت. مغیرة از او پرسید: «از کجا می‌آیی؟» صعصعة پاسخ داد: «از نزد ولیِّ پرهیزگار، سخاوتمند، زنده‌دل، بردبار، وفادار، بزرگوار، مهربان، مدافع با شمشیر، بخشنده با دست، روشنی‌بخش با وجود خویش، یاری‌دهنده‌ی بسیار، کسی که از نسل اشراف، بزرگان و شیرمردان شجاع است. نه دچار رکود است و نه به نزاع می‌گراید. در کارها و سخنانش هیچ‌گونه خلل و لغزش نیست. نه سبک‌سر است و نه کند و بی‌اثر. فرزندانی گرامی‌نژاد و پدری شریف‌نسب دارد. در بلایا سربلند، در درخشش والا، آزموده و مشهور، شجاع و یادشده، زاهد در دنیا و مشتاق آخرت است.» 🔺مغیرة بن شعبه گفت: «این اوصاف تنها در شأن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است.» 📗 تذکرة الخواص، ص ۱۱۲ @Ebar_ir | عِبَر
❤️ فقط حیدر امیرالمومنین است! 🔰 رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه [در شب معراج] به آسمان برده شدم، از پروردگار خود به مقدار نزديكى دو سوى كمان يا نزديک‌تر فاصله داشتم. پس پروردگارم آنچه را مى‌خواستم به من وحى فرمود، آنگاه فرمود: اى محمد! به امير مؤمنان على‌بن‌ابی‌طالب سلام برسان كه بر هيچ كس پيش از او اين‌گونه نام را ننهادم و پس از او نيز بر هيچ كس اين نام را نمى‌نهم. 🏷 فَمَا سَمَّيْتُ بِهَذَا أَحَداً قَبْلَهُ، وَ لاَ أُسَمِّي بِهَذَا أَحَداً بَعْدَهُ 📙 الأمالي (للطوسی)، ص ۲۹۵ @Ebar_ir | عِبَر