eitaa logo
عِبَر
679 دنبال‌کننده
25 عکس
13 ویدیو
2 فایل
"عِبَر" را ساختیم، شاید عِبرَتی باشد... 👤 خادم شما: @Ebar_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍 این علی همه چیز است... @Ebar_ir | عِبَر
⚫️ حضرت زینب (س) و دفاع از ولایت 🔺نام زینب (س) و زندگی او با حادثه کربلا عجین است و طبعاً هر سخنی از او به میان آید، با اندوه و مصیبت همراه خواهد بود. اما آنچه جایگاه و عظمت این فرزند امیر مؤمنان (ع) را نشان می‌دهد، دفاع از ولایت در زمان برادر با تقدیم دو فرزندش و پس از شهادت او در دفاع از امام زمان است. ▫️این مطلب در روایت ابومخنف تصریح شده که وقتی عبیدالله‌بن‌زیاد قصد کشتن امام سجاد (ع) را نمود، عمه‌اش زینب (س) خود را سپر او قرار داد و فرمود: «باید از روی پیکر من بگذرید تا او را بکشید!» ابن‌زیاد که چنین مقاومت و حمایتی از آن عقیله دید از اقدام خود صرف‌نظر کرد. [۱] ▫️پیش از این هم امام سجاد (ع) وقتی از حوادث شب عاشورا روایت کرد، فرمود: «من در خیمه بیمار بودم و عمه‌ام از من پرستاری می‌کرد.» [۲] با توجه به اینکه بیماری امام تا بعد از عاشورا ادامه داشت و از طرفی حضور زینب (س) در صحنه‌های دیگری از این روز گزارش شده است، مسئولیت و تلاش بی‌وقفه این بانو هم‌زمان در چند جبهه به خوبی آشکار می‌گردد. 📓 [۱] تاریخ‌ الامم والملوک، ج ۴، ص ۳۵۰ 📓 [۲] الارشاد، ج ۲، ص ۹۳ @Ebar_ir | عِبَر
📜 ما کجا و شیعه‌ی علی (ع) بودن کجا!؟ 👤 روزی عمّار دُهْنی (کوفی) از شاگردان امام صادق (ع)، به‌خاطر محاکمه‌ای که پیش آمده بود، نزد ابن‌‌ابی‌لیلی قاضی کوفه رفت تا گواهی دهد. هنگامی‌ که وی در محضر قاضی شهادت داد، قاضی گفت: «گواهی تو قبول نیست زیرا تو رافضی و شیعه هستی!» عمّار تا این سخنان را شنید، مانند ابر بهاری شروع به گریه کرد. قاضی که عمّار را می‌شناخت و می‌دانست که او فردی باتقوا و پرهیزگار است، تحت تأثیر قرار گرفته و گفت: «تو از محدثین و علماء هستی و اگر از حرف من ناراحت شدی، می‌توانی اعلان کنی که رافضی و شیعه علی (ع) نیستی و از این مرام بیزاری بجویی! در این صورت در صف برادران ما خواهی شد و من نیز گواهی تو را می‌پذیرم.» 🍁 عمّار گفت: «گریه‌ام به خاطر خودم و توست! از این جهت برای خودم گریه می‌کنم که تو مقام بزرگی را به من نسبت دادی که من خود را شایسته و سزاوار آن نمی‌دانم؛ تو مرا رافضی می‌نامی، امّا رافضی کسی است که همه باطل‌ها را ترک کند و به سوی حقّ برود، در حالی که من اینگونه نیستم. تو مرا شیعه علی (ع) می‌خوانی امّا من کجا و شیعه و پیرو علی (ع) بودن کجا؟ و امّا گریه‌ام برای تو به‌خاطر این است که چنین مقام‌های بزرگی را با سبکی و اهانت ذکر کردی.» 🔺وقتی سخنان عمّار را به محضر امام صادق (ع) رساندند، ایشان فرمود: «به‌خاطر ادب و تواضعی که عمّار انجام داد، تمام گناهانش حتی اگر بزرگتر از آسمان و زمین بودند، پاک شدند و خداوند اعمال و کارهای خوبش را هزار برابر کرد.» 📚 التفسير المنسوب إلى الإمام العسکري عليه‌السلام، ص ۳۱۰؛ تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)، ج ۲، ص ۱۰۶ @Ebar_ir | عِبَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ وَ قَالَ مَولانا عَلیّ (علیه‌السلام): 🍀 طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ؛ خوشا به حال كسى كه همواره به ياد معاد باشد و براى حسابرسی روز قیامت کار کند و به آنچه روزيش داده‌اند، قانع باشد و از [مقدرات] خدا راضى. 📘 نهج‌البلاغه، حکمت ۴۴ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
☀️ وَ قَالَ مَولانا عَلیّ (علیه‌السلام): 🍀 طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ،
💰 فرمول معیشت در بیان مولا (ع) 🔺در سومین فراز از بیان پرمعنای فوق، امیر مؤمنان (ع) با برشمردن یکی از خصلت‌های شایستگان، آنان را «قانع به حد کفایت در رزق و روزی» معرفی می‌نماید. بدیهی است؛ در اینجا منظور از قانع بودن به مقدار کفایت این است که لازم زندگى را داشته باشد، زیرا بالاتر از آن خالى از نیست و کمتر از آن خالى از . 📜 قانع بودن به مقدار کفایت، به قدرى اهمیت دارد که در گزارشی از پیغمبر اکرم (ص) آمده که ایشان با یاران خود از بیابانى مى‌گذشت، ساربانى در آنجا بود، حضرت براى رفع عطش یا براى نیاز به غذا مقدارى شیر از او طلب کردند (البته در برابر وجه) ولی او بخل ورزید و گفت: «آنچه از شیر در پستان و یا در ظرف‌ها است، همه براى صبحانه و شام قبیله است و به دیگرى نمى‌رسد.» پیامبر در حق او دعا کرد: «خداوندا و را افزایش ده.» بعدا به چوپان دیگرى رسید و همین درخواست را نمود. چوپان نه تنها شیرى را که در ظرف داشت، بلکه آنچه در پستان گوسفند بود را نیز دوشید و به عنوان هدیه، با احترام به نزد پیامبر آورد و به آن حضرت تقدیم کرد. پیغمبر در حق او نیز دعا کرد. ولى چنین عرضه داشت: «اللّهُمَّ ارْزُقْهُ الْکَفافِ؛ خداوندا به حد به او مرحمت کن» 👥 بعضى از یاران تعجب کردند که چگونه در حق آن بخیل پیغمبر اکرم دعاى فزونى مال و فرزند کرد ولى درباره این مؤمنِ سخاوتمند، دعایى کمتر از آن فرمود! از این مطلب سؤال کردند و پیامبر در جواب فرمود: «إِنَّ مَا قَلَّ وَ کَفَى خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ وَ أَلْهَى؛ مقدار کم که براى زندگانى انسان کافى باشد، از مقدار فراوانى است که آدمى را از خدا غافل سازد» [۱] 📒 [۱] الکافي، ج ۲، ص ۱۴۰ @Ebar_ir | عِبَر
♨️ پنهان‌کاری در روابط شیعیان با امام کاظم (ع)، نمایان‌گر وضعیت دشوار عصر آن حضرت ➕ شرایط سخت سیاسی، اجتماعی عصر امام کاظم علیه‌السلام، بر روابط شیعیان با آن حضرت تأثیر فراوانی داشت؛ از همین روی، گاهی امام (ع) و شیعیان در ارتباطات خود از عنصر تقیه بهره‌ می‌بردند. از نمونه‌های پنهان‌کاری و عمل به تقیه در دوره آن حضرت، می‌توان به نقلی از کشی اشاره کرد: 📜 بنابر این روایت، «علی‌بن‌یقطین» دو نفر به نام‌های «اسماعیل‌بن‌سلام» و «فلان‌بن‌حمید» (احتمالاً نام اصلی وی در خاطر راوی نبوده) را فراخوانده و دستور می‌دهد که دو مرکب تهیه کرده و زاد و توشه بردارند و از بی‌راهه، اموال و نامه‌هایی را که «ابن‌یقطین» به آن‌ها داده بود، به مدینه برده و به امام کاظم (ع) تحویل دهند؛ بدون آن‌که کسی متوجه حرکت و مأموریت و هدف و مقصد آنها شود. این دو نفر در کوفه لوازم سفر را تهیه کرده و از بی‌راهه به سمت مدینه حرکت کردند تا آن که به منطقه «بطن‌الرمة» رسیدند. در آنجا برای استراحت پیاده شده و مشغول غذا شدند. در این هنگام سواری به همراه خدمت‌کاری ظاهر شد. پس از نزدیک شدن، متوجه شدند که امام کاظم (ع) است. پس از سلام و عرض ادب و تحویل اموال و نامه‌ها، حضرت نیز متقابلاً از آستین مبارک نامه‌هایی خارج و به این دو فرستاده داده و فرمود: «اینها جواب نامه‌ها است!» آن دو تن عرضه داشتند که زاد و توشه‌شان تمام شده و از حضرت اجازه ورود به مدینه و تهیه زاد و توشه و ضمناً زیارت قبر پیامبر ﷺ را درخواست کردند؛ ولی حضرت در پاسخ فرمود: «زاد و توشه‌تان را بیاورید.» سپس ضمن دست چرخاندن در میان آن فرمود: «این زاد و توشه، شما را تا کوفه می‌رساند؛ و اما پیامبر ﷺ، پس او را دیدید! من امروز صبح همراه آنان نماز گزاردم و قصد دارم نماز ظهر را نیز همراه آنان بگزارم. بروید که خدا حافظتان باد.» [۱] 🏷 گویا مراد حضرت آن بوده که زیارت شما مرا، به منزله زیارت پیامبر ﷺ است؛ به‌خصوص که من ارتباط معنوی با ارواح پیامبر و سایر معصومین (ع) دارم، و به عنوان شاهد، اشاره به نمازگزاری با آن ارواح پاک می‌فرماید! این نقل، به صراحت، وجود روح تقیه و پنهان‌کاری توسط شیعیان در عصر پرتلاطم امام کاظم (ع) را نشان می‌دهد، به نحوی که مأمورین سازمان وکالت برای رساندن اموال و نامه‌ها به امام، مجبور به حرکت از بی‌راهه بوده و حتی اجازه دخول به مدینه به آنان داده نمی‌شود که شاید به لحاظ رعایت جهات امنیتی و عدم تحریک جاسوس‌های حکومتی بوده است. همچنین این‌که حضرت در مکانی خلوت در خارج مدینه با آنان دیدار کرده و نامه‌ها را از آستین خارج می‌کند نیز مؤید وجود روح نهان‌کاری در این دوره است. 📘 [۱] اختیار معرفة الرجال (رجال‌‌الکشی)، ص ۴۳۶ @Ebar_ir | عِبَر
📝 در کتاب تحف‌العقول، وصایایی از زبان امام کاظم (ع) خطاب به هشام‌بن‌حکم [یکی از شاگردان بسیار برجسته امام (ع) که از پیشگامان مباحث عمیق کلامی است] نقل شده که یک مجموعه معارفی بسیار ارزشمند است. در بخشی از این روایت، امام کاظم علیه‌السلام می‌فرماید: 🥀 «اى هشام! اگر آنچه در حدّ كفايت است بى‌نيازت سازد؛ كمترين چيز دنيا كفايتت خواهد كرد، اما چنانچه حدّ كفايت تو را بى‌نياز نسازد، [ديگر] هيچ چيز دنيا تو را بى‌نياز نخواهد ساخت ... اى هشام! خداوند جليل و عزيز فرموده: سوگند به عزّت و جلالم، به بزرگى و قدرتم، به شكوه و رفعت مقامم كه هيچ بنده‌اى خواست مرا بر هواى خود ترجيح ندهد، جز آنكه توانگرى را در جانش قرار دهم، و تلاشش را در آخرت او نهم، و كسب و كارش را كفايت نمايم، و آسمان‌ها و زمين را ضامن روزيش سازم، و به سود او در وراى تجارت هر تاجرى باشم.» 📓 تحف‌العقول عن آل‌الرسول علیهم‌السلام، ص ۳۸۳ @Ebar_ir | عِبَر