•┈┈••✾❀💕✿💕❀✾••┈┈•
🌸 همیشه همسرداری اش خاص بود؛
وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم،
لباس هایش را می چید و می خواست
تا من انتخاب کنم.
و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش
داشت. هیچ وقت چیزی بالاتر از مادرش
نمی دید، تعادل را رعایت می کرد به خاطر
دل همسرش، دل مادرش را نمی شکست و
یا به خاطر مادرش به همسرش بی احترامی
نمی کرد.
#شهید_مهدی_نوروزی
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
✿࿐🌸❈🌸❈🌸࿐✿
🌷#شهید_سید_مصطفی_صدرزاده،
نام جهادی اش را« سید ابراهیم» گذاشت.
مرتب کتاب ابراهیم را تهیه می کرد
و می نوشت: وقف در گردش و به
دیگران می داد.
🌷#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
هرطور بود در راهیان نور به کانال
کمیل می رفت و با ابراهیمش
خلوت می کرد.
🌷#شهید_عباس_دانشگر
هر زمان یکی از اساتید دانشگاه که
هم رزم ابراهیم بود را می دید، از
او می خواست چند جمله ای از
ابراهیم بگوید.
🌷#شهید_هادی_ذوالفقاری که دیگر
احتیاج به توضیح ندارد. نام جهادیش
را گذاشته بود: ابراهیم هادی ذوالفقاری.
ابراهیم، تمام زندگی هادی شده بود.
🌷#شهید_علی_امرایی بیشتر کتاب ها
را خوانده بود و در کنار مزار یاد بودش
و عکس یادگاری گرفت.
🌷#شهید_حاج_حمید_اسداللهی از
عاشقان ابراهیم بود. روی برخی
داستان های آموزنده او تمرکز
خاصی داشت.
🌷#شهید_محمد_کامران از هم
محلی های ابراهیم بود، او را
الگوی خودش قرار داد و در مسیر
ابراهیم قدم برداشت.
🌷#شهید_مهدی_نوروزی ارادت
قلبی به ابراهیم داشت. بارها
خاطراتش را از او شنیده بودیم.
--------------------------
📚یکی از مسئولین لشکر فاطمیون
به ما مراجعه کرد و گفت: برای اوقات
بیکاری رزمندگان احتیاج به کتاب
داریم. تعداد زیادی از کتاب ها از
جمله سلام بر ابراهیم به آنها هدیه
شد بعدها از برکات حضور ابراهیم
در جمع با مدافعان حرم بسیار شنیدیم.
🦋در مراسم روز جوان، #مرتضی_عطایی
که یکی از مسئولین فاطمیون بود
حضور یافت. ایشان از جانبازان
مدافع حرم بودند و در مراسم توسط
استاد پناهیان از ایشان تقدیر شد.
مرتضی نیز عاشق ابراهیم بود و
مدتی بعد، به کاروان شهدا پیوست.
⬅برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم ۲
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
سـلام بر ابراهیــم
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄ 🥀 اگــر ڪسی صداۍرهبــر خود را نشنود؛ به طور یقین صداۍامام زمـا
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
🥀 می گفت: حضرتآقا یا نماینده ایشان امر کنند که برو رفتگر محله باش نظام به جارو کردن نیاز دارد ،مــن می روم.
🕊مهدی مطیع امر ولایت بود
و همیشه وسط میدان معرکه بود ...
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
💠═════️◇◈◇
🕊@Ebrahimedelha_ir 🕊
◇◈◇═════💠
┄┅══✼🏮✼══┅┄
🌷#شهید_مهدی_نوروزی
💥شجاعت و دليريهاي مثالزدني مهدي، دليلي شد تا او را با نام «شير سامرا» بشناسند. در عملياتهايي كه در سامرا و نواحي آن انجام ميشد، هرجا بچهها تحت فشار قرار ميگرفتند و به تنگنا ميرسيدند، از مهدي ميخواستند تا با نيروهايش به كمك آنها برود و غائله را ختم كند. مهدي خطشكن بود، هميشه در وسط ميدان معركه بود. ميگفت: ما بايد اولين نفر در جلو و خطمقدم نبرد باشيم تا هر زمان به بچهها گفتيم بيايند ما را ببينند و بدانند كه ما نيز در معركه نبرد حاضريم. حضورش هم همواره با شجاعت و دلاوري همراه بود.
✨خواهر شهید: یکی از خصوصیات ویژه دیگر شهید، تلاش برای حل مشکل اطرافیان بود. هر جا که میدید کسی مشکلی دارد پیش قدم میشد و نیازش را بر آورده میکرد. اگر کسی نصف شب به مشکلی بر میخورد به اولین کسی که زنگ میزدند آقا مهدی بود.
🕌دوستان شهید تعریف میکردند که هر شب جمعه از سامرا به کربلا میرفت و ساعتها در حرمهای معصومین زیارت میخوانده و گریه میکردند. در ایام عاشورا هم خیلی نمی خندید و محزون بود، پابرهنه در دستجات عزاداری میکرد. زمانی که در کرمانشاه مرسوم نبود در سالروز وفات حضرت زینب مراسم برپا شود، آقا مهدی هیات «ماتمکده حضرت زینب (س)» را پر شور برگزار میکرد. بعد از شهادتش هم، زائر نجف و کربلا و کاظمین و سامرا شد . گمانم زیارت اصلی اش همین زمان بود.
کانال ما ⬇
🔻sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔺
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
#شهیدانه
همسرش تعریف می کند :
🔸همیشه همسرداری اش خاص بود؛ وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم،لباس هایش را می چید واز من می خواست تا انتخاب کنم .
🔻و از طرف دیگر توجه خاصی به مادرش داشت. هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید.
🔸تعادل را رعایت می کرد به خاطر دل همسرش ، دل مادرش را نمی شکست و یا به خاطر مادرش به همسرش بی احترامی نمی کرد.
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
............................
کانال ما ⬇️
🕊sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🕊
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھــیـــدانه
🌱 شهید مهدی نوروزی اهل کرمانشاه معروف به شیر سامرا بود.دی ماه ۹۳و در دفاع ازحرمین
عسکریین در سامرا توسط گروهک تروریستی داعش به شهادت رسید.
❤️همسرش در مورد توصیههای شهید نسبت به شرکت در پیاده روی اربعین میگوید:
🔹️آقا مهدی همیشه به بنده میگفت که سفر زیارتی امام حسین (ع) را هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی ترک نکن! حتی اگر شده سالی یک مرتبه آن هم در موقع اربعین خود را به کربلا برسان،حتی اگر شده فرش خانهات را بفروش و مقدمات سفر کربلا را مهیا کن و این سفر را ترک نکن. این شاخصترین سخنی بود که آقا مهدی درباره سفر اربعین به بنده میگفت.
🌧خاطره شیرینی که از آخرین سفر مشترکمان به کربلا در پیادهروی اربعین در یادم مانده است این است که در بخشی از راه باران شروع به باریدن کرد، فرزندمان هم در همان زمان گریه میکرد و غذا میخواست، در آن زمان آقا مهدی پتو بالای سرم گرفت که باران روی سرم نریزد و گفت شما این جا بنشین و به بچه غذا بده. من همانجا نشستم و به آقا هادی غذا دادم.
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
#یادش_با_صلوات
..............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
🍃دوران خدمت سربازی را به خواست خود به بندرعباس اعزام می شود ولی کمی بعد به علت نگهداری از پدرش به کرمانشاه برگشت. در دوران ســــربازی محمــــوله ۸۰۰ کیلـــــوگرمی موادمخدر را کشف کرده و در همان درگیری جانباز می شود. پس از اتمام خدمت راننده سفیر ایران در عراق می شود و پس از آن جهت استخدام در نیروی انتظامی به ایران باز می گردد. مدتی بعد به سیستان و بلوچستان رفته و یکی از سرکردگان عبدالمالک ریگی که اتوبوس پرسنل پاسداران را منفجر کرده بود دستگیر و در ملاعام و بدون نقاب اعدام می کند.
💰عبدالمالک برای سرش جایزه می گذارد. ولی او برای مأموریتی مهم تر به تهران باز می گردد. در اغتشاشات ۱۳۸۸ در یک حمله برق آسا ستاد قیطریه را جمع و عاملین آن را دستگیر می کند.
⚖ او پس از مدتی به قوه قضاییه منتقل شده و انگشتش را به روی دانه درشـــــت های اقتصادی گذاشـــــت و مهمــــترین دستاورد او دستگیری بابک زنجانی بود. پس از شروع جنگ در عراق به آنجا می رود و لقب شیر سامرا را از آن خود کرد.
❁═══┅┄
🕊 @Ebrahimedelha_ir 🕊
❁═══┅┄
┄═🌿🌹🌿═┄
💌 #شھـــــیدانه
#شهید_مهدی_نوروزی🌷
🌸 از همان ابتدا نسبت به رعایت فرهنگ حجاب و عفاف تأکید داشت. اصلا دوست دوست نداشت که زن های بدحجاب به مراسم عروسی مان بیایند.
📝دم دمای عروسی که پدرم داشت لیست مهمانان را آماده می کرد، عده ای از آنها خانواده هایی بودند که خانم های شان بدحجاب بودند. احترام پدرم را داشت و جلویش چیزی نگفت؛ اما دو روز خانه مان نیامد. در همین دو روز زنگ زده بود به پدرم که:
💍«من مریم را در ۲۹ سالگی پیدا کردم. اگه این مسئله باعث بشه که شما بگین مریم را بهت نمی دم، بدونید تا آخر عمرم زن نمی گیرم؛ اما اجازه هم نمی دم خانم بدحجاب تو مراسم عقد و عروسی من بیاد و گناه تو مراسم بشه».
پدرم هم راضی شده بود. من هم راضی بودم. من دلم با مهدی بود. پنج شنبه که آمد گفت: «بیا بریم قم هم زیارتی بکنیم و هم مددی بگیریم از حضرت معصومه (س) برای بقیه کارها».
🕌حرم که بودیم. زنگ زد به یکی از علما تا از قرآن مدد بگیریم. آیه ای درباره زوج های بهشتی آمد که آن دنیا هم کنار همدیگر خواهند بود. آنجا با همدیگر عهد بستیم که با هیچ خانواده بدحجابی رفت و آمد نکنیم.
🎁موقع برگشت النگویم را از دستم درآوردم و هدیه کردم به حرم حضرت معصومه (س).
🎙همسر شهید
...............................
کانال های ما ⬇
💠 sapp.ir/Ebrahim__hadi
💠 eitaa.com/Ebrahimedelha_ir
💠 rubika.ir/Ebrahimedelha__ir