┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
🌟 #سلام_امام_زمانم
سلام بر جامانده ے خدا ڪه بیرون از خاندانِ عترت راهنما نیست
سلام بر آنڪه آماده شده برای ریشه ڪن ساختن ستمگران
سلام بر آنڪه چشم به راهش هستند براے راست ڪردن نادرستی ها و ڪجی ها
سلام بر آن مایه امید برای از بین بردن ستم و تجاوز
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir 🏴
❁═══┅┄
༻💠༺
#نسیم_حدیث☀
❣حضرت مهدی(عج):
❇ اگر شیعیان ما، که خداوند توفیق طاعتشان دهد، در وفا کردن به پیمانشان همدل می شدند هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تاخیر نمی افتاد.
📚 بحار الانوار جلد ۵۳، ص ۱۷۷
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
🌈علامه بهجت(قدس سره):
✨ بعضی شروع به اوراد و اذکاری می کنند تا امام زمان (عج) را ببینند، چه اصراری بر دیدن آن حضرت دارید؟ شما سعی کنید اعتقادتان به حضرت زیاد شود و ایشان از شما خوشنود باشند.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄┅══✼🍃🌹🍃✼══┅┄
🌴مهم سربازی برای امام زمان(عج) است.
#شهید_محسن_حججی
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄۞✦❧🍃🌹🍃❧✦۞┄
📔کتـاب علـمـدار
⬅زنـدگانی شهید سیـد مجتبـی علمدار
🔹قسمت؛ پانزدهم
💭روایت؛ مجید کریمی
و جمعی از دوستان
🔺بدترین ساعات عمر ما زمانی بود که
خبر رحلت حضرت امام رحمه الله پخش
شد. سید حال خودش را نمی فهمید.
آن قدر در فراق امام رحمه الله ناله زد
که صدایش گرفته بود. علاقه عجیبی
به امام داشت چند روزی با هم در مرقد
امام ماندیم. کار سید فقط گریه شده
بود و چند روزی غذای او فقط آب
و بیسکویت بود.
🤝می گفت: باید عهد ببندیم که در
راه ایشان بمانیم. امروز کلام مقام
معظم معظم رهبری برای ما حجت
است. نکنه از راه ولایت جدا شویم.
از ما قول گرفت که هر سال برای
تجدید پیمان با امام عزیز اینجا جمع
شویم و به امام گزارش بدهیم که در
این یک سال چه کردیم.
❇ ما هم به عهد خود وفا کردیم و
هر سال شب ارتحال امام در مرقد
بودیم. نیمه شب و با پایان مراسم
حرم، عزاداری سید شروع می شد.
طوری که عده ای از زائران دیگر
شهرها خودشان را برای مراسم
عزاداری سید می رساندند.
🥀 بعد شهادت سید در همان ایام
ارتحال امام به مرقد رفتیم همه منتظر
مداحی سید بودند، سید حسن برادر
سید مجتبی تصویر بزرگی از سید در
دست داشت همه با تعجب نگاه
می کردند هیچ کس باور نمی کرد
که او شهید شده باشد.
📝گردآورده :گروه فرهنگی
شهید ابراهیم هادی
#ادامه_دارد
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
شیهه اسب کسی در نفس طوفان هست
گـوش کــن ، مـی شنوی همهمه دریا را...
سبزپوش اسب سواری،گل و قرآن در دست
آب می پاشـد یـک مـرقـد ناپـیــدا را...
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
༻💠༺
🦋 حضرت زهرا عليها السلام :
✨یا على!
من از پروردگارم شرم دارم كه چيزى از تو درخواست كنم كه توان برآوردن آن را نداشته باشى.
📚 بحارالانوار ، ج ۴۳ ، ص۵۹
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نصیحت شهید حاج قاسم سلیمانی
به دولت مردان و مردم
❌نترسیم و نترسانیم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
══️◇◈◇═️◇◈◇══
💣دشمن با تمام وجود آتش می ریخت.
تعدادی شهید دادیم و بعضی بچه ها
بدجور زخمی شدند. به عبدالحسین
گفتم: با این اوضاع ادامه عملیات
یعنی خودکشی، باید برگردیم.
▫اما عبدالحسین صورتش رو گذاشت
روی خاک های نرم کوشک و متوسل
شد به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اون قدر اشک ریخت که خاک رو ِگل کرد.
🔔بعد از چند دقیقه گفت:میری سر
ستون، برمی گردی سمت راست،
۲۵قدم می شماری، بعد رو به دشمن
۴۰متر جلو میری.
🚩به دستور او عمل کردیم بعد از عملیات
وقتی به مکان آن شب برگشتم،دیدم
رو به رویمان انبوهی از سیم خاردارها
بود، ولی درست ۲۵ قدم آن طرف تر،
معبر باریکی بود که عراقی ها برای
خودشان درست کرده بودند،۴۰متر
جلوتر هم نزدیک سنگر فرماندهی
دشمن بود که رزمندگان با چند گلوله
آرپی جی منهدمش کردند.
📚 «خاک های نرم کوشک»
#شهید_عبدالحسین_برونسی🌷
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
┄۞✦❧🍃🌹🍃❧✦۞┄
📔کتـاب علـمـدار
⬅زنـدگانی شهید سیـد مجتبـی علمدار
🔹قسمت؛ شانزدهم
💭روایت؛ همسر شهید
💬 یک روز یکی از شاگردانم گفت: برادر
من دوستی دارد که سید و جانباز است،
ولی از لحاظ مالی صفر است. اجازه
می خواهند به خواستگاری شما بیایند.
همان ابتدا گفت: من از جبهه آمده ام
و دستم خالی است و... در کلام و رفتار
سید اخلاص موج می زد.
💞آدم ناخود آگاه جذب او می شد.سید
هیچ چیز را برای خودش نمی خواست.
به کم قانع بود. همیشه از خودش
می پرسید: آیا دیگران هم دارند؟ وقتی
از وسایل زندگی چیزی اضافه به نظرش
می رسید، با مشورت هم به کسانی که
احتیاج داشتند می داد.
🖇 رفتار و اعمالش بی حساب و کتاب نبود.
غیر از مراقبه، محاسبه هم داشت. از همان
دوران عقد ایشان جلو می ایستادند و من
هم پشت سر ایشان به جماعت نماز
می خواندیم. بیشتر نمازهایش را به
جماعت می خواند.
📖خیلی از دعاها را حفظ بود می گفت:
کتاب دعا شاید همیشه در دسترس نباشد
پس بهترین راه حفظ کردن آن است. نام
دخترمان را زهرا گذاشتیم. وقتی می
خواست او را بخواباند از خاطرات جبهه
خودش و شهدا میگفت.
🦋می گفت: زهرا باید از حالا راه شهادت را
بداند باید بداند شهید چه کسی است و
جبهه چیست. هرگز او را تنبیه نکرد. اگر
زهرا اذیت می کرد فقط سکوت می کرد
و زهرا هم متوجه اشتباهش می شد و
عذر خواهی می کرد. معتقد بود تنبیه
باید اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم
داشته باشد.
📝گردآورده :گروه فرهنگی
شهید ابراهیم هادی
#ادامه_دارد
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄
هدایت شده از بهار
┄✦🍀✦༻﷽༺✦🍀✦┄
یک نظر کن به دل در به در نوکرها
دست خود را بکش آقا به سر نوکرها...
سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده
معصیت های فراوان کمرِ نوکرها...
🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ
📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم.
❁═══┅┄
🏴@Ebrahimedelha_ir🏴
❁═══┅┄