💌❣💌❣💌❣💌❣💌
رمان_عشق_باطعم_سادگی
قسمت_80
همون طور که با نگاهم بدرقه اش می کردم گفتم :
بهش گفتین؟!
امیرعلی نگاه از جمعیتی که عطیه وسطشون گم شده بود گرفت:
_نه ... مامان گفت وقتی برگشتیم خونه تو باهاش حرف بزنی!
ابروم بالاپرید
_من؟؟..بزرگتر و صالح تر از من پیدا نکردین؟
خندیدو لپم رو محکم کشید:
- دوستانه دختر خوب ...نه پیدا نکردیم!
اخم مصنوعی کردم و صورتم و از دست امیر علی بیرون کشیدم،
آی کندی لپمو این چه کاریه جدیدا یاد گرفتی؟!
به جای جواب باسرخوشی خندیدو ماشین و روشن کرد...
-آقا امیر محمدو نفیسه جونم میدونن؟!
اخم کم رنگی کردو بدون نگاه کردن به من جواب داد:
-آره امیر محمد مخالفه!
نه صددرصد ولی میگه اگه قبول نکنیم بهتره!
یک تای ابروم بالاپرید:
- چرا آخه؟!
نگاه عاقل اندر سفیهی به من انداخت –محیا یعنی نمیدونی چرا؟
علی پسرِعمو اکبره ها!!!
شونه هام و بالا انداختم
_خب باشه ربطش؟!
امیر علی پوفی کشید ومن فهمیدم چه حرف مذخرفی گفتم وقتی میدونم دلیلش رو...!!
-حالا اگه جواب عطیه مثبت باشه دیگه مشکلی نیست؟!
خندید به من که این قدر مسخره حرف قبلیم رو پوشوندم ...
با دست آزادش چادرم رو که روی
شونه هام افتاده بود کشید روی سرم!
-شما جواب مثبتو از عطیه بگیر ..نخیر دیگه مشکلی نیست!
آفتاب گیر ماشین رو دادم پایین تا خودم رو توی آینه کوچیکش ببینم!
- اگر منم که از حالا میگم جواب عطیه مثبته!
با خنده سر چرخوند و به من که داشتم سنجاق ریز روسریم رو باز میکردم نگاه کردو چادرم که باز
افتاد روی شونه هام!
-الا داری چیکار می کنی محیا خانوم؟!
بدون اینکه برگردم گفتم:
دارم روسریمودرست میکنم!
-تو ماشین؟ وسط خیابون؟
صداش که می گفت اصلا شو خی نداره! خیلی جدی بود!
متعجب چرخیدم سمتش و دستهام به دو لبه روسریم!
-اشکالی داره؟!از سرم درنیاوردمش که!
اخم ظریفی کرد
- خب شاید بیفته از سرت!
-وا امیر علی حالاکه نیفتاده !مواظبم!
پوفی کرد
- خانومِ من وقتی روسریت و درست میکنی هر چند از سرت نیفته و موهات معلوم نباشه ولی گردنت که معلوم میشه!
حالامیشه زودتر مرتب کنی روسریت رو!؟؟؟؟؟؟
حس دختر کوچولویی رو داشتم که توبیخ شده!
سریع سرچرخوندم و روسریم وتو ی آینه مرتب کردم!
-خب حالا!شب عروسی عطیه قراره چیکار کنم پس؟!!
انتظار نداری که با موهای درست شده و آرایش, روسریم ومثل الان سنجاق بزنم که؟!
اخمش عهلیظ ترشد:
- چرا که نه؟!؟
پس مگه قرار چه جوری باشی؟؟ببینم نکنه قراره سرلخت باشی و شعارمسخره ی همیشگیِ
یه شب هزار شب نمیشه!؟!
جوری جدی گفت که انگار همین فردا عروسی عطیه است!...
من فقط قصدم شوخی بود و فرار از
حس بدی که از کار اشتباهم گرفته بودم!
براق شدم
_ نه خب ...ولی..!
چشمهاش و ریز کرد
_ولی چی محیا؟!
اگر فکر میکنی نمیتونی موهای درست شده ات رو کامل
زیر روسری و چادر نگه داری پس باید بگم بهتره وقتت رو برای آرایشگاه رفتن حروم نکنی!!!
چشمهام گرد شده بود لحن امیرعلی هر لحظه جدی تر میشد!
با بهت گفتم:
_امیرعلی نکنه انتظار داری روبند هم بزنم که آرایشم معلوم نشه ...
عروسیه هامثلا!!!
خنده دار بود هنوز عطیه بله نداده بود ما از حالا سر جلسه عروسی بحث میکردم!
اخم ظریفی کرد
- روبند نه ولی انتظار دارم با چادر قشنگ پوشیده باشی ! همین!.. اونم همیشه حالا از جلسه عروسی دور گرفته تا آشنا !...
حتی جلسه خودمون!..دلخور نشو از حرفم محیا...
من نمیتونم با این مسائل ساده کنار بیام ...
نمیخوام قشنگی که مال منه رو همه ببینن چون اونجوری دیگه مال من نیست !..
درسته که تو خانوم منی ولی وقتی قشنگیت تو خونه با بیرونت یکی
باشه چه فرقی میکنه؟!؟
گاهی نگاه ها تا جاهایی میره که نباید!!!!!
از حرف آخرش خجالت کشیدم!
-امیرعلی من فقط خواستم شوخی کنم!
جدی گفت:
_حتی شوخیش رو هم دوست ندارم! من عاشق این محیام که بیرون این قدر ساده است و پوشیده دلم نمی خواد توی جلسه های مختلف عوض بشه!
نمیگم همیشه همین جوری
باش بالاخره جلسه های شادی یه فرقهایی هم داره!
اما نه با یه دنیا تفاوت!
که نگاه هایی رو که تا حالا نزاشتی هرز بره یک شبه به فنا بره!...
ببین محیا هر چی رو که دوست داری تجربه کنی ارآرایشهای غلیظ و مدل موهای مختلف و هر جور لباسی فقط کنار خود من باش و امتحان کن ...
آزادباش ولی کنار من!!
جایی که فقط نگاه من بتونه فدای خوشگلیت بشه!
هنوز به این بی پروا حرف زدن امیر علی عادت نکرده بودم!!
خجالت کشیده بودم و انگار تب داشتم...
ولی دلم ضعف میرفت از خوشی برای این حساس بودن و غیرتی شدنش روی من...
که حرف ورسم اولِ عاشق شدنِ یه مرد بود!
⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
ادامه دارد.....
السلامعلیڪیاعلےبنموسےالرضاعلیہالسلام
🌹صلوات خاصه امام رضا(علیه السلام) به نیت خشنودی آن حضرت وبرآورده شدن حاجات👇
✨اللهّمَ صَلِّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقیِّ النّقیِّ و حُجّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضِ و مَن تَحتَ الثَّری الصّدّیقِ الشَّهیدِ صَلَوةً کثیرَةً تامَةً زاکیَةًمُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ.✨
@Emam_kh
💠 اندکی درباره سخنان اخیر رهبری
🔶 صریح ترین موضع رهبر انقلاب در وصف ناکارآمدی دولت فعلی ، همانی است که در ماه رمضان خطاب به دانشجویان فرمودند که: غصه ها و نگرانی هایی که شما دانشجویان دارید و مخصوص شما هم نیست ، با روی کار آمدن دولت جوان و حزب اللهی برطرف خواهد شد.
این سخنان ، به دلالت التزامی بیّن ، حکایت از قطع امید از دولت فعلی دارد.
پس سخنان اخیر رهبری در پی ایجاد وجاهت برای دولت فشل و فلج نیست. هم چنان که سیاق کلام ایشان که دوگانه اختلافی بین کارشناسان را مبنی بر مفید و مضر دانستن طرح بنزینی مطرح کردند ، شائبه حمایت صریح و کامل از این تصمیم را هم از بین می برد.
اما چرا رهبری در موقعیت فعلی به جای حمایت قاطع از اعتراضات مردمی ، به حمایت قاطع از مصوبات سران قوا پرداختند؟
آنچه از شرایط فعلی برآورد می شود این است:
دولت فعلی سر و سرّ رازآلودی با ارگان منافقین دارد. هجمه کانونی دولت در انتخابات ۹۶ ، اعدام منافقین در سال ۶۷ بود که به طرز عجیبی سخنان حسن روحانی و مریم رجوی در آن برهه کاملا مطابق یکدیگر بود و رسانه های منافقین ، سخنان انتخاباتی او را با ولع پوشش می دادند.
هم چنین یادمان نمی رود نشست منافقین در آن ایام را که همگی به صورت هماهنگ ، روسری بنفش به سر کرده بودند!
ارگان منافقین از چندی پیش ، برای آشوب سراسری و سازمان دهی شده ، برنامه کاملی داشت که فقط یک جرقه کم داشت. و چه جرقه ای بهتر از سه برابر کردن قیمت بنزین به صورت شبانه و پنهانی؟
آنچه منافقین از جانب مسئولان نیاز داشتند ، زمینه سازی روانی و اجرایی برای التهاب مردم بود که دولت و مجلس به خوبی از آن برآمدند. اما قطب دومی که فتنه منافقین به آن نیاز دارد ، دلهره و تشویش عمومی و ضریب دادن به دلواپسی های مردم است تا اقشار گوناگون کف خیابان بمانند و اشرار در پوشش مردم به راحتی کار خود را پیش برند.
واکنش استثنایی و حکیمانه رهبر انقلاب ، این ضلع فتنه را شکست!
درست است که آتش سینه مردم خاموش نشد؛ ولی فضای بیرون ریختن این آتش کنترل شد.
طبعا اگر رهبر انقلاب کمی در آتش سینه ها می دمیدند ، آحاد مردم محقانه و بی صبرانه به مدل منافقین تن می دادند و شرایط برای خرابکاری وسیع آنها فراهم می آمد.
آنچه برنامه ریزی منافقین ، سعودی ها و سایر تروریست های عنود برای ایران ماست این است که با آتش زدن اموال عمومی و خصوصی ، جو عمومی را متشنج و شرایط شهرها را به سمت جنگ شهری مدیریت کنند و در این میان ، کنترل برخی شهرها را به دست گیرند و جنگ را به جنگ داخلی بدل سازند.
در این صورت ، هم شرایط برون مرزی ایران از اختیار جمهوری اسلامی خارج ، و هم اهرم های نظامی علیه ایران فعال خواهد شد.
اما پاسخ به این سوال که مردم چگونه باید به سیاست ها و مدیریت های غلط اعتراض کنند این است که شایستگان و نخبگان ، خودشان را برای فردای خاموشی فتنه آماده کنند. که در آن روز ، خبری از منافقان و خائنان در عرصه سیاست نخواهد بود.
اعتراض ، همیشه به ناله و فریاد نیست. گاهی به سازمان دهی و شکل دهی است. علی ع سالها زبان در کام گرفت ولی در همان سالها ، عمار و اشتر پرورش داد.
البته راه نقد ، تبیین و گلایه همیشه باز است.
@Emam_kh
•✦✨ کلام الله ✨✦•
❖✨﷽✨❖
😡😠 از اون کبابی که گوشتِ الاغ به مردم میداد، تا آخر عمر نمیگذری.
حالا اگه گوشت سگ، یا حتّی گوشت آدم میداد، چیکار میکردی؟؟!
دور و برت رو نگاه کن...👀
خیلیها دارن گوشتِ آدمِ مرده به خوردت میدن!!
↯↻↯↻↯
🔰 سوره مبارکه حجرات، آیه ﴿۱۲﴾
〖يٰا أَيُّهَا اَلَّذِينَ آمَنُوا ... لاٰ يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيمٌ〗
【اى کسانى که ایمان آورده اید .... بعضى از شما غیبت بعضى دیگر را نکند؛ آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد؟ از آن کراهت دارید. پس از خدا بترسید، که خدا توبه پذیر مهربان است】
🌭 مورد داشتيم طرف سوسيس کالباس نمیخورده، میگفته گوشتش مطمئن نيست.
👈 بعد راحت غيبت میکرده، انگار گوشت میّت مطمئنه...
❌ چرا غیبت ⁉️
🗣 هر زمان عیبی در من دیدی
به خودم خبر بده، نه کس دیگه،
چون تغییر اون عیب دست منه..
✨ کار اوّلت ثواب داره و نصیحته،
🔥 اما گزینه دوم غیبت حساب میشه و گناه کبیره است...
🤔 آخه چرا موقعی که چیز منفی در کسی میبینیم، جز خودش همه رو خبر دار میکنیم...؟!؟
🔸 نصیحت کن، امّا رسوا نکن...
🔸 سرزنش کن، امّا جریحهدار نکن...
بهشت؛ وعده دور از دسترسی نیست،
اگه بیبهانه خوب باشیم...
ڪلام_الله
━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━
♻️ محبوبیت یا منفوریت، مسأله این است
🔰 حمید رسایی: مسخره ترین حرفی که ممکن بود، در این وضعیت شنیده شود توسط سخنگوی دولت بیان شد. علی ربیعی امروز در گفتگوی با خبرنگاران ادعا کرد که «حسن روحانی خودش را فدای مردم و کشور کرد» وی توضیح نداد که روحانی چگونه خودش را فدا کرده است، در حالی که وضعیت موجود حاصل بیتدبیری یدولت است.
جمله مضحکتر این بود که ربیعی گفته است: «دولت میدانست که این اقدام، تبعاتی برای محبوبیتش دارد» واقعا از نظر علی ربیعی، میزان محبوبیت حسن روحانی چقدر است؟
نظرسنجیهای مراکز رسمی و دولتی، محبوبیت دولت را نزدیک به هفت درصد میدانند. حتی حاضر به گفتگوی رو در رو با مردم (آن هم از طریق تلویزیون نه حضوری) نیست.
اتفاقا دولت روحانی در مرحله بحران مشروعیت بسر میبرد و اگر توصیهها و حمایتهای رهبر معظم انقلاب نبود، این دولت نه توسط منتقدان که به دست حامیانش ساقط شده بود.
حمید_رسایی
@Emam_kh
🔴 رفع یبوست_شدید
♻ انجیر خشک خیسانده شده در شیر بسیار خوشمزه و برای درمان یبوست شدید بسیار مفید است.
🔹 همچنین خوردن انجیر خشک خیسانده در روغن_زیتون در صبح ناشتا، برای رفع یبوست موثر است.
@Emam_kh