💥 ملاک اصلیِ برای «رأی دادن» این است که موازنۀ موجود را بهنفع جبهه انقلاب تغییر دهد. «اصلح» کسی است که درمجموع، بهتر میتواند موازنه موجود را بهنفع اسلام و جبهه انقلاب تغییر دهد.
💥 بهصرفِ اینکه کسی تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه، اصلح باشد.
💠 آیتالله میرباقری:
«درباره معیار اصلح بودنِ کاندیداهای ریاست جمهوری باید به چند نکته توجه کرد.
نکته اول این است که ملاک اصلیِ رأی دادن در انتخابات این است که #موازنه موجود به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر کند. اگر نمیخواهیم موازنه را تغییر دهیم برای چه رأی میدهیم و این رأی چه خاصیتی دارد؟! ما باید بهگونهای رأی دهیم که موازنه تغییر کند. بهصرف اینکه در تشخیصِ فردیِ ما کسی «اصلح» است کافی نیست که به او رأی بدهیم، بلکه عوامل و متغیرهای مختلفی را باید ملاحظه کنیم تا رأی ما به برتری جبهه حق و جبهه انقلاب در موازنه منتهی شود. درست است که ما باید به #تکلیف و وظیفه عمل کنیم، اما تکلیف و وظیفه، معطوف به چنین #نتیجه ای هم هست. ما اگر به #اصلح_غیرمقبول رأی دهیم و نتیجهاش سر کار آمدنِ فرد غیرصالح باشد مقصریم. ما مکلفیم بهگونهای رأی دهیم که فرد غیرصالح بر سر کار نیاید. حتی در شرایطی، اگر فرد غیرصالحی هم در بین نباشد، ممکن است تقویت پایگاه و پشتوانه اجتماعی آن کسی که میخواهد مسئول شود موضوعیت داشته باشد و ما به او رأی دهیم تا قدرت عملکرد بیشتری داشته باشد.
نکته دوم این است که اساساً #اصلح کسی است که درمجموع، بهتر میتواند موازنه را به نفع جبهه حق و جبهه انقلاب تغییر دهد. چنین کسی باید شاخصهای مختلفی را داشته باشد. بهصرف اینکه کسی #تخصص بیشتری دارد، کافی نیست که در مقام مدیریت و تصمیمگیری و در مقام ایجاد هماهنگی بین شئون مختلف جامعه هم اصلح باشد. هرچند تخصص یکی از شئون #مدیریت است اما نباید مدیریت را در حد تخصص تنزل دهیم و بگوییم هر کس متخصصتر است او مدیرتر و صالحتر است! به عبارت دیگر، تخصصهای مختلف، هرچند امتیازی برای مدیریت میآورد، اما مدار تشخیص #اصلحیت در مقام اداره کشور نیست. کمااینکه توانمندی در مدیریت بیمارستان غیر از متخصص بودن در رشتههای مختلف پزشکی است.
نکته سوم اینکه هیچکس نمیتواند مدعی شود که در همه شئون جامعه، دارای تخصص است. #برنامه_توسعه کشور با دهها رشته پشتیبان ارتباط دارد و یک فرد نمیتواند در آن دهها رشته تخصص داشته باشد و بهناچار نیازمند استفاده از توانمندی متخصصین دیگر است. البته یک فرد میتواند در نفس #برنامهریزی _ که دانش #میانرشتهای است و به مدیریت نزدیکتر است _ تخصص داشته باشد ولی تخصص در برنامه بهمعنای تخصص در همۀ امور وابسته به برنامه نیست، و باز هم نمیتوان مدیریت را در حد تخصص در برنامهریزی تنزل دهیم و بگوییم هر کس که بهتر میتواند برنامهریزی کند، مدیرتر و صالحتر است؛ مگر کسانی که برنامههای توسعه پنجم و ششم کشور را نوشتهاند برای ریاستجمهوری اصلح هستند؟». ۱۴۰۰/۳/۲۴
@Emam_kh