eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
18هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️❤️ 🔸علاقه من به مادرم و شاید هم علاقه متقابل مادر به من موجب می شود که من به جای دوسال، سه سال شیر بخورم... 🔸آرام آرام از بغل مادر به چادربسته شده به پشت او منتقل می شوم. بعضی وقت ها از صبح تا ظهر، روی پشت او، داخل چادر بسته شده قرار داشتم و او در تمام این حال، در حال کارکردن بود یا درو می‌کرد یا بافه جمع می‌کرد یا خانه را رفت‌و‌روب می کرد و یا گله را می‌دوشید یا غذا و نان می پخت. و من چه آرامشی در پشت او داشتم! همان‌جا می‌خوابیدم. به نظرم، مادرم هم از حرارت من آرامش داشت. 📚کتاب "از چیزی نمی‌ترسیدم" زندگی‌نامه خودنوشت شهید حاج قاسم سلیمانی صفحه۲۲ 🌸 روز مادر و بر تمام مادران شهدا و مادران عزیز میهن اسلامی مبارک باد.🌸 ‌‌ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین چیزی که خدا به بنده‌اش می‌دهد! ♨️ بهترین دعا در نگاه حاج قاسم 🔰 برشی از سخنرانی حجت‌ الاسلام راجی 🔻 ۷ روز دیگر تا سالروز شهادت ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
🌷سلیمانی؛ پرچم کارآمدی جمهوری اسلامی 👆 پوستر KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن سالگرد شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی ♥️ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
♨️سردارِ خانواده دوست.... 🔹از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی! حال بچه‌ها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیت‌های مهم و سنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوه‌ها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچه‌ها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلو‌ها به مطب آمدند. 🔹آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغ‌تر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوه‌ها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر می‌مانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلو‌ها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم. 🔹روزیِ من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیه‌ای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمی‌دانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.» ✍دکتر محمد ترکمن، فوق تخصص اطفال @Emam_kh
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شھیدحاج‌قاسم‌سلیمانی؛ ازاصوݪ‌مراقبت‌کنید؛اصوݪ‌یعنۍوݪی‌فقیه، خصوصاًاین‌حکیم،مظݪوم،وارسته‌دردین، فقه،عرفاטּ،معرفت؛ خامنه‌ا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌؎عزیزراعزیزجاטּخودبدانید، حرمت‌اوراحرمت‌مقدسات‌بدانید.. . . 🌸 . .♥️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹اَللّٰهُمَّ_عَجِّلْ‌_لِوَلیِّکَ_الفَرَج 🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ دو سال پیش با اقتدار عکس حاجی رو نشون دادی. ولی امسال موقع سالگرد کنارشی. حالا ما موندیم و دلتنگی برای جفتتون... @Emam_kh
🔴 مشتاق دیدار از فلسطین تا عراق و از یمن تا سوریه حاج قاسم بی امان مشتاق دیدارتو بود ✍ "قاسم اکبری" @Emam_kh
🔴 شما سرباز امام زمانید 🔵 مقام معظم رهبری : 🟢 شما سرباز امام زمانید ،الحمدللّه شما این افتخار را دارید که در زمان غیبت امام زمان برای آن بزرگوار کار میکنید، برای اسلام کار میکنید. 📷 دیدار سردار حاج قاسم سلیمانی و خانواده‌ی ایشان با حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای(مدّظلّه‌العالی) - شانزدهم آذرماه ۱۳۹۳ @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصور کنید همه ملت رو می‌ریختیم توی پیام‌رسان‌های خارجی و می‌خواستیم مکتب شهید سلیمانی رو ترویج کنیم! 🔺سانسور اسم و تصویر سردار سلیمانی در کلیپ‌های اینستاگرام و... جهت عدم حذف رو ببینید! خوبه صدا و تصویر خود شهید رئیسی رو سانسور نکردن و الا باید عکس سفید می‌گذاشتیم برا تبلیغ‌شون!! 🔺البته باکی نیست! در عوض اون‌جا آزادی هست!!! ❤️ حالا برید قدر پیام‌رسان‌های خودمون رو بدونید. ـــــــــــــــــــــــ @Emam_kh
35.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی که شهید سلیمانی اسم خودش را سانسور کرد! @Emam_kh
🪴 «فرش کوچکی انداخت گوشه‌ی حیاط خانه‌ی پدری‌اش توی آفتاب. پیرمرد را از حمام آورد روی فرش نشاند و سرش را خشک کرد. دست و پیشانی‌اش را می‌بوسید و می‌گفت: همه‌ی دل‌خوشی من توی این دنیا، پدرمه...» @Emam_kh