رمان #بغض_محیا
قسمت هشتادو هفتم
و درست در همین جا دفنش کردیم باهم...
روز ها از پی هم میگذشت...
من سرم به کار خودم بود...
و می دیدم که هر روز شوهرم کسی که ادعاي همسري با من داشت...
کنار دیگري از صبح براي کارهاي عروسیشان با هم بودند...
اما منهم براي خودم کم نمی گذاشتم...
و وقت خودم را با کلاس زبان و رانندگی پر میکردم...
با تصمیمی که گرفته بود هر روز مصمم تر میشدم در عملی کردنش...
عوض شدن لازم بود برایم...
هم براي روح زخمیم و هم براي عوض شدن دید دیگران نسبت به یک زن شکست خورده...
وقتی می دیدم هر روز عروس شدن چه شکلی بود براي دیگري...
ومن گاهی خنده ام میگرفت از مدل عروس شدن خودم...
و گاهی زخم غرورم سرباز میکرد...
و قطره اشکی در خلوتم میریختم...
و میدانستم حسرت خوردن فایده اي ندارد...
میدانستم گذشته را از دست داده ام...
واین حال است که باید بسازم...
و به خودم قول داده بودم بسازمش هر طور شده...
روز امتحان رانندگی بود و من حتی با قبول شدن در امتحان آیین نامه از استرسم کم نشده بود...
انگشت در هم پیچاندم و نگران به هر گروهی که سوارماشین سرهنگ میشدند زل میزدم...
ماشین بعدي نوبت من بود...
و مینا با مسخره بازي هایش نمی گذاشت اصال تمرکز کنم...
و خودم را آرام کنم...
و می دانستم این همراهی او چقدر ارزش مند است...
درست در جایی که هیچکس کنارم نبودو او شده بود یار غارم...
البته ساحل هم بود...
میدانستم بیشتر وقت و دلش پیش محسنی است که خدمت سربازي است و دلخوش به تماس هاي
چند ثانیه ایش...
خودم زمانی عاشق بودم و حالش را درك میکردم...
و چه خوب که محسن آدم خوبی بود...
سرنوشتش مثل من نمی شد، ساحلی که خواهرم بود...
مینا روي شانه ام زد و ابرویی بالت انداخت...
- اوي الان سرهنگ میاد...
فکر کن نوبتت بشه و اونوقت تو حرکت اول سرهنگ با لگد پرتت می کنه بیرون، یو هاهاها...
چپکی نگاهی کردم...
- زهر عوض دلداریته دیگه؟!...
خندید...
ما اینیم دیگه خواهر...
سري به نشانه ي تاسف تکان دادم برایش...
و فکر کردم مینا از آن آدم هایی که بودنشان در زندگی هر آدمی الزام بود...
بالاخره نوبت من شد...
و همان نگاه مطمئن مینا دلم را قرص کرد...
سوار شدیم و خوش شانسیم این بود که نفر آخر بودم...
و رد شدن سه نفر جلوتر نشان میداد...
سرهنگ سختگیري گیرم آمده...
پشت فرمان نشستم،بسم ااالله گفتم و شروع کردم...
نمی دانم چطور رانندگی کردم و چند تا ضربدر خوردم...
اما تمام عضلاتم درد گرفته بود...
از بس منقبض کرده بودم عضلاتم را...
دستور ایست داد وقتی رسیدیم جلوي آموزشگاه...
ومن ایست کردم...
نگران زل زدم به صورت سرهنگ با پرویی تمام...
و اضطرابم بیش از آن بود که بتوانم به فکر کم رویی و خجالت باشم...
- پیاده شید خانم...
- سرهنگ...
کمی مکث کردم...
قبولی خانم بفرمایید...
و من از شدت خوشحالی لبم را گاز گرفتم تا جیغ نزنم...
باذوق پیاده شدم پریدم بغل مینا...
- وااااي مینا قبول شدم...
مینا قیافه اش رو کج و کوله کرد...
- اي بابا دختر خجالت بکش...
با اون چادرت اینجوري می پري تو بغلم...
لپش را با حالت چندش پاك کرد...
- کثافت خیس خالی شدم...
و من ایشی گفتم و بی ذوقی هم نثارش کردم...
که او با ذوق روي شانه ام کوبید...
- آخ جون شیرینی می دي حالا؟ چپکی نگاهش کردم...
- چشم بااین اخلاق قشنگت...
- خیلی پرویی آیین نامه و شهر رو یه روز قبول شدي شیرینی ام نمی دي؟!...
وبا شیطنت ادامه داد...
- نهار مهمون تو...
پرویی نثارش کردم...
- الان؟!...
ساعت چهار عصر نهار؟!...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌹شرح #حکمت28 3⃣
🔷مراتب زهد در نهج البلاغه
🔻 بخش سوم از بیانات امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره زهد، مربوط به مراتب زهد است.
🔻 امیرالمومنین (علیه السلام) در حکمت ۱۱۳ نهج البلاغه می فرمایند: «لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ» ؛ هیچ زهدی به پایه و ارزش بی رغبتی در حرام نمی رسد.
🔻 در حکمت ۲۸ هم که موضوع بحث ماست، می فرمایند: «أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ»؛ با ارزش ترین، با فضیلت ترین، برترین نوع زهد، آن زهدی است که آن را پنهان کنی، مردم متوجه نشوند که تو زاهد هستی.
🔻بحث بعدی درباره زهد، اسباب زهد است. یعنی چه چیزهایی باعث میشود که انسان زاهد و بی رغبت به دنیا باشد، درعین حالی که از دنیا بهره می برد، به دنیا دل نبندد، رغبت به دنیا نداشته باشد.
🔻 بالاترین چیزی که بعد از یاد خدا در نهج البلاغه شریف به عنوان عامل زهد انسان معرفی شده است، مرگ و یاد مرگ است.
مولا علی(علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه می فرمایند: «وَ يَزْهَدُ فِيمَا كَانَ يَرْغَبُ فِيهِ أَيَّامَ عُمُرِهِ »؛ کسی که در حال احتضار است، نسبت به همان چیزهایی که در طول عمرش خیلی به آنها رغبت و میل داشته است، بی رغبت و زاهد می شود. پس معلوم میشود مرگ انسان را از توجه و دلبستگی به دنیا نجات می دهد. این نکته اول بود.
🔻 همچنین در اثر یاد مرگ برای زهد و بی رغبتی به دنیا ، یک رفتار و نمونه عملی از امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه در حکمت ۱۳۰ نقل شده است که خدمت شما می خوانم. نقل شده است وقتی امیرالمومنین(علیه السلام) از جنگ صفین برمی گشت، به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید. رو به مردگان کرد و فرمود: ای ساكنان خانه های وحشت زا و محلّه های خالی و گورهای تاريك! ای خفتگان در خاك! ای غريبان! ای تنها شدگان! ای وحشت زدگان! شما پيش از ما رفتيد و ما در پی شما روانيم و به شما خواهيم رسيد. امّا خانه هايتان! ديگران در آن سكونت گزيدند؛ امّا همسرانتان! با ديگران ازدواج كردند؛ امّا اموال شما! در ميان ديگران تقسيم شد! اين خبری است كه ما داريم، حال شما بگویید چه خبری داريد؟ سپس به اصحاب خود رو كرد و فرمود: بدانيد كه اگر این مردگان اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر می دادند که بهترين توشه تقوا است.
🔻 نکته دیگری که در نهج البلاغه شریف بعد از اسباب زهد بیان شده ، مسأله زهد خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حد اعلاء بود.
📍مولا علی (علیه السلام) گاهی دنیا و حکومت بر مردم را بی ارزش تر از آب بینی بزغاله بیان می کنند که در خطبه۳ نهج البلاغه است. گاهی خودشان اعلام می کنند به زر و زیور دنیای شما هیچ علاقه و رغبتی ندارم که در نهج البلاغه شریف در همان خطبه۳ آمده است.
📍گاهی با دنیا صحبت می کنند و به دنیا می گویند که من تو را مثل زنی که اگر سه طلاقه اش کردی، دیگر قابل رجعت نیست، سه طلاقه کرده ام که در حکمت ۷۷ است: "ضرار بن ضمره ضبايی، از ياران امام(علیه السلام)به شام رفت، بر معاويه وارد شد. معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت: علی(علیه السلام) را در حالی ديدم كه شب پرده های خود را افكنده بود و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته و مانند مار گزيده به خود می پيچيد و محزون می گريست و می گفت: ای دنيا ! ای دنيای از من دور شو، آيا برای من خودنمايی می كنی؟ يا شيفته من شده ای تا روزی در دل من جای گيری؟ هرگز مباد! برو غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ احتیاجی نيست. من تو را سه طلاقه كرده ام تا بازگشتی نباشد، دوران زندگانی تو كوتاه ارزش تو کم و آرزوی تو پَست است. آه از توشه اندك و درازی راه و دوری منزل و عظمت روز قيامت!
📍مولا علی(علیه السلام) طبق حکمت۱۰۳ نهج البلاغه، گاهی لباس وصله دار به تن داشت ، شخصی پرسيد: چرا پيراهن وصله دار می پوشی؟ فرمود: دل با آن فروتن و نفس رام می شود و مؤمنان از آن سرمشق می گيرند. دنيای حرام و آخرت، دو دشمن متفاوت و دو راه جدای از يكديگرند، پس كسی كه دنياپرست باشد و به آن عشق ورزد، به آخرت كينه ورزد و با آن دشمنی خواهد كرد و دنیا و آخرت همانند شرق و غرب از هم دورند، رونده به سوی یکی از آن دو هرگاه به يكی نزديك شود از ديگری دور می گردد و آن دو همواره مثل دو هَوو به يكديگر زيان می رسانند.
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
🔴هشدار رهبر انقلاب به مسئولان درباره مدیریت فضای مجازی
🔹 رهبر انقلاب برخورد حذفی مستکبران با شهید سلیمانی در فضای مجازی را نشانه ترس آنها حتی از اسم شهید و واهمهشان از رواج و تکثیر آن الگوی گرانسنگ دانستند و گفتند: در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولین فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا بهنحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.
@Emam_kh
20.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴واکنش رهبر انقلاب به حذف عکس حاجقاسم در شبکههای اجتماعی
💯💯ایشان برخورد حذفی مستکبران با شهید سلیمانی در فضای مجازی را نشانه ترس آنها حتی از اسم شهید و واهمهشان از رواج و تکثیر آن الگوی گرانسنگ دانستند و گفتند: در دنیای امروز، فضای مجازی زیر کلید مستکبران است و این واقعیت باید مسئولین فضای مجازی کشور را نیز هوشیار کند تا بهنحوی عمل کنند که دشمن نتواند به هر شکل و هر جا که اراده کرد، در فضای مجازی برخورد کند.
➡️۱۴۰۰/۱۰/۱۱
#hero
#قاسمیون
#حاج_قاسم
@Emam_kh
پیشنهاد های ضد آنفولانزایی
🅾شش تا پیشنهاد ضدسرفه
1. زنجبیل
اگر میخواهید سرفه خیلی سریع برطرف شود، باید چای زنجبیل بنوشید یا چند تکه زنجبیل را بجوید.
2. غذاهای داغ و تند
اگر سرفه واقعا شما را به دردسر انداخته، باید غذاهای تند مثل غذاهایی که با فلفل چیلی تهیه میشوند، امتحان کنید.
3. سوپ مرغ
البته باید از انواع سبزیها، کلم، سیر و هویج برای پختن سوپ مرغ استفاده کنید تا اثرگذاری آن را افزایش بدهید
4. سیر؛ اضافه کردن سیر به وعدههای غذایی و غذاهای مختلف باعث میشود سرفه خیلی سریع از بین برود.
5. انواع مرکبات؛ استفاده از انواع مرکبات مانند لیموترش، پرتقال و لیموشیرین برای برطرف کردن سرفه ضروری است.
6. چای نعناع؛ نعناع حاوی ماده مهمی به نام منتول است که میتواند به تسکین گلودرد و سرفههای خشک کمک کند و عملکردی مشابه با داروهای ضداحتقان داشته باشد.
🅾چهار پیشنهاد ضدگلودرد
1. لیمو و عسل
2. پوره سیبزمینی
3. مریمگلی؛ مریمگلی فقط بهدلیل عطرش مهم نیست زیرا 3 ویژگی مهم دیگر دارد؛ ضدعفونیکننده، ضدباکتری و قابض (جمعکننده).
4. چای بابونه؛ بابونه
🅾پنج پیشنهاد ضدتب
1. مایعات؛ بیماران دچار تب باید تا چند روز میزان استفاده از آب و آبمیوههای طبیعی را افزایش بدهند. نوشیدن آب پرتقال طبیعی به فاصله هر 3 ساعت، واقعا برای کاهش تب موثر است.
2. سوپ مرغ؛ سوپ مرغ، علاوه بر فراهم کردن مایعات لازم برای بیماران دچار تب، میزان زیادی از مواد مغذی و پروتئینها را هم به بدن آنها میرساند.
3. مواد غذایی پروبیوتیک
ماستهای پروبیوتیک، یکی از گزینههای در دسترس شما هستند.
4. رژیم غذایی نرم؛ رژیم غذایی نرم شامل سبزیهای بخارپز، فرنیها و حریرهها، تخممرغ آبپز و ماست میشود.
5. میوههای تازه
🅾پنج پیشنهاد ضدسرماخوردگی
1. ساندویچ بوقلمون؛ گوشت بوقلمون دارای پروتئین بدون چربی است که همیشه بهعنوان بخشی از رژیم غذایی سالم روی آن تاکید میشود.
2. آب سبزیها؛ اگر نمیتوانید در مواقع سرماخوردگی سالاد بخورید، میتوانید از آب سبزیها بهعنوان جایگزین استفاده کنید.
3. چای گرم
4. موز
5. نوشیدنیهای جایگزین غذا؛ اگر اشتهای شماهم به علت سرماخوردگی واقعا کم شده میتوانید از نوشیدنی های بدون لاکتوز، کمقند و دارای حداقل 6 گرم پروتئین، واقعا گزینههای مناسبی هستند.
🌿🍂🌿🍂🌿
سابله_بیسکوییت 🍪🍘
مواد لازم:👇
250 گرم کره
نصف پیمانه روغن
نصف پیمانه نشاسته
نصف پیمانه شکر
یک عدد تخم مرغ
زرده تخم مرغ
وانیل
آرد به میزان لازم
یک قاشق بکینگ پودر
طرز تهیه:👇
تخم مرغ ، شکر ، وانیل و کره را با همزن خوب میزنیم تا یک قوام خامه ای بدست بیاد ، روغن را اضافه کرده و بکینگ پودر و آرد را به تدریج مخلوط کرده و نشاسته را پس از الک کردن ، مخلوط کرده و یک خمیر نرم بدست می آوریم ، اجازه دهید نیم ساعت بماند ، سپس آن را فرم داده و در فر با دمای 180 درجه قرار دهید تا قهوه ای روشن شود.
🍪🍪🍪🍪