ahd_musavi.mp3
3.66M
#پلاک_سربازی
🔊صوت دعاے🦋 عهد🦋استاد فرهمند
التماس دعای فرج🤲🤲
امام صادق(علیه السلام ): اگر کسی چهل صباح دعا عهد را بخواند و فوت کند خداوند او را از قبر بیرون می آورد تا در خدمت آن حضرت باشد و به هر کلمه هزار حسنه عنایت می کند و از گناه از او محو می کند.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚 #تلنگر
زوج جوان به محل جدیدی نقل مکان کردند. صبح روز بعد، هنگامی که داشتند صبحانه می خوردند از پشت "پنجره" زن همسایه را دیدند كه لباس هایی را شسته و روی بند پهن می کند. زن گفت: ببین! لباسها را خوب نشسته است... شاید نمی داند که چطور لباس بشوید یا اینکه پودر لباسشویی اش خوب نیست!
شوهر ساکت ماند و چیزی نگفت. مدتی گذشت و هر بار که خانم همسایه لباس ها را پهن میکرد، این گفتگوی تكراری اتفاق می افتاد و زن از بی سلیقه بودن زن همسایه می گفت...
یک ماه بعد، زن جوان از دیدن لباس های شسته شده همسایه که خیلی تمیز به نظر می رسید، شگفت زده شد و به شوهرش گفت: نگاه کن!!! بالاخره یاد گرفت چگونه لباس ها را بشوید.
شوهر پاسخ داد: صبح زود بیدار شدم و پنجره های خانه مان را تمیز کردم!
#قضاوت_نکنیم..! 🌸
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگینامه_شهیدمحسن_حججی
💢از زبان همسر شهید💢
#قسمت۲
فردا یا پس فرداش رفتم بابل برای ثبت نام.
نمیدانم چرا اما از موقعی که از #نجف_آباد زدم بیرون ، هیچ آرام و قراری نداشتم.😢😨
همه اش تصویر #محسن از جلو چشمانم رد میشد.
هر جا میرفتم محسن را میدیدم. 😥
حقیقتش نمیتوانستم خودم را گول بزنم..ته دلم احساس میکردم که بهش علاقه دارم. 😇
احساس میکردم #دوستش_دارم. 😌
.
برای همین یکی دو روزی که بابل بودم، توی خلوت خودم #اشک می ریختم. 😭
انگار نمی توانستم دوری محسن را تحمل کنم.
بالاخره طاقت نیاوردم.
زنگ زدم به #پدرم و گفتم: "بابا انتقالی ام رو بگیر. میخواهم برگردم نجف آباد."😢
.
از بابل که برگشتم نمایشگاه تمام شده بود.
یک روز #مادرم بهم گفت: "زهرا، من چندتا از عکس های امام خامنه ای رو نیاز دارم. از کجا گیر بیارم؟"🤔
بهش گفتم:" مامان بذار به بچه های موسسه بگم که چه جور میشه تهیه اش کرد. "
قبلا توی نمایشگاه ، یک زرنگ بازی کرده بودم و شماره محسن را یک طوری بدست آورده بودم.
پیام دادم براش.
برای اولین بار.
نوشت:"شما؟"
جواب دادم: " #خانم_عباسی هستم. "😌
کارم رو بهش گفتم و او هم راهنمایی ام کرد.
.
از آن موقع به بعد ، هر وقت کار #خیلی_ضروری درباره موسسه داشتم، یک تماس #کوتاه و #رسمی با محسن میگرفتم.
تا اینکه یک روز هر چه تماس گرفتم ، گوشی اش خاموش بود.
روز بعد تماس گرفتم. باز گوشی اش خاموش بود!
#نگران شدم.
روز بعد و روز بعد و روزهای بعد هم تماس گرفتم ، اما باز هم خاموش بود. 😔
دیگر از #ترس و #دلهره داشتم میمردم.
دل توی دلم نبود. 😣
فکری شده بودم که نکند برای محسن اتفاقی افتاده باشد; با اینکه با او هیچ نسبتی نداشتم.
آن چند روز آنقدر حالم خراب بود که مریض شدم و افتادم توی رختخواب! 😪‼️
نمی توانستم به پدر و مادرم هم چیزی بگویم. خیلی شرم و حیا میکردم. 😔
تا اینکه یک روز به سرم زد و… ..😯
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فضیلت
#غدیری_شویم
🔹وقتی طرف معاملهات خدا نیست...
🔸خوبی های بیفایده...
#غدیر_نزدیک_است
#رسانه_امیرالمومنین_باشید
حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹
در نشر فضایل شما نیز سهیم باشید🌹
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کدبانوی_خانه
🛑 ماسک خانگی درست کنید!
🔹با تماشای این ویدئو یاد میگیرید چطور برای خودتان ماسک درست کنید!
🔹سازمان بهداشت جهانی به تازگی توصیه کرده است که تمامی افراد از ماسک استفاده کنند.
#من_ماسک_میزنم
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
0015 baghareh 047-048.mp3
8.9M
#لالایی_خدا_برای_نوگلان فاطمی
#محسن_عباسی_ولدی
نقاشی داستان یادتون نره بچه ها😉😉
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#هفته_عفاف_و_حجاب
سهم من در آرامش شهرم چقدره؟؟
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍲 #چرا_اصلاح_تغذیه ؟ 11🧐
سلااااام 😍
من اومدم با یه اصلاح تغذیهی دیگهههه👏👏👏
فکر میکنی #اصلاح_تغذیه امروزمون درمورد چیه؟🤨
قراره در چه مورد حرف بزنیم❓
خب خودم میگم! راستش یه موضوع تکراریه اماااا یه مقدار جذابش میکنم که لذت ببرین😌
✳️موضوع تکراری مون اینه که بدن ما نیاز به👈 #ویتامین C داره.
👈میدونم خیلی شنیدی که گفتن #ویتامین C خیلی خوبه.
👈 #ویتامین C باعث #شادابی و #نشاط #پوست میشه،
👈 #ویتامین C واسه #عضلات ما خوبه مخصوصا مواقعی که #ورزش میکنیم، خیلی عالیه 💪
و....! ازین حرفا رو زیاد شنیدی
اما🔰
اگر بدونین که در مورد #ویتامینC چی میخوام بگم ، میگی واااااو!😍😱 #ویتامین C و این ویژگی ها؟؟😉
📣بانوی عزیز!! شما هم #مرکبات بخوری واست خوبه.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🍋میگن #لیموترش بخورین خیلی عالیه
میگن #لیموشیرین بخورین اونکه دیگه معرکهس! 🍋
مثلا میگن شما #کیوی بخورین ویتامین سی داره، مرکبات بخورید ویتامین سی داره و....! 🥝
اما واقعا چرا باید بخوریم؟🤨
✳️اینکه هی میگن #ویتامینC واسه #سرماخوردگی، #آنفولانزا و شاید #کرونا خوبه🤒
🎓 #دانشمندان رفتن بررسی کردن ببینن داستان چیه؟ این #ویتامینC چیکار میکنه اصلا؟
خب الان من بهت میگم که داستان چیه؟ 😎👇
📌کسی که #ویتامینC کامل کامل از مرکبات بگیره و بخوره یه آنتی اکسیدان خیلی قوی وارد بدنش شده💪
یعنی چی⁉️
خودمونی بگم!
♨️ وقتی توی #خون #رسوب ایجاد میشه #ویروس ها از همون #رسوبات لذت میبرن.👿
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍊وقتی #ویتامینC رو میخوریم، اون #رسوبات رو میزنیم میکُشیم! همون رسوباتی که باعث ایجاد #باکتری میشن! 😱
⚠️اوه اوه! ویتامین C خیلی مهم شد.⚠️
⏪پس #ویتامینC بخاطر نقش آنتی اکسیدانی که داره برای از بین بردن #رسوبات و کشتن #ویروس ها خیلی خوبه
⏪نکته مهم دیگه اینه که ویتامینC توی چه غذاهایی هست و چقدر باید بخوریم ؟ 🤔
📛میدونی اگر زیاد زیاد زیاااد آنتی اکسیدان مصرف کنی چی میشه؟؟
خونمون پاک پاک میشه ؟ نههههه!!😱
⚠️مصرف خیلی زیادش، باعث میشه زیادی رسوب زدایی بشه و یهو میبینی #املاح_معدنی مفید توی خونمون رو هم با خودش بُرد.😱⚠️
☢مثلا چیزهایی که #اکسید هستن و واسه ما خوب هستن ، این آنتی اکسیدان میزنه، میشوره و میبره.☹️
اما چقدر #ویتامین سی بخوریم؟🤔
فردا بهت میگم😁 تا بعد...👋👋👋☺️😊
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌷 امیرالمومنین علی علیه السلام :
مبادا خانوادهات و دوستدارانت ،
به واسطهی تو
بدبخت ترین مردمان باشند
🌸🌈🌸🌈🌸🌈🌸🌈
امروزسه شنبه
ذکر امروز یا ارحم الراحمین
۱۷ تیر ۱۳۹۹
۱۵ ذی القعده ۱۴۴۱
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
Page076.mp3
710.7K
#چراغ_هدایت
#ترتیل صفحه ی " 76
⭐️ مثل دختران شعیب باش
اگر تو محل کارِت نیازی به گفتگو با #نامحرم شد، در حد سوال و پرسش حرف بزن.
تو حرف زدن با #نامحرم؛👇
❌ جانم و عزیزم و قربانت .... نداریم ❌
👈 از مهمونای شب قبلِ خونهتون و ... نگو و نخند.😔
✅ #دخترای حضرت شعیب، حد و حدود رو رعایت میکردن و از #نامحرم فاصله میگرفتن؛👇
👈یک طرف #دختران شعیب بودن🧕🐑
👈یک طرف هم چوپانهای دیگه...💂♀🐑
🕋 وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ يَسْقُونَ
🕋 وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَيْنِ تَذُودانِ(قصص/۲۳)
✅ #دخترای حضرت شعیب به خاطر کار کردن، حیاء و عفتشون رو زیرِ پا نمیذاشتن. ❌
🕋 تَمْشِي عَلَى اسْتِحْياءٍ
⚡️با حيا و عفّت راه مىرفت
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ahd_musavi.mp3
3.66M
#پلاک_سربازی
🔊صوت دعاے🦋 عهد🦋استاد فرهمند
التماس دعای فرج🤲🤲
امام صادق(علیه السلام ): اگر کسی چهل صباح دعا عهد را بخواند و فوت کند خداوند او را از قبر بیرون می آورد تا در خدمت آن حضرت باشد و به هر کلمه هزار حسنه عنایت می کند و از گناه از او محو می کند.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🌷به نیت شفا همه بیماران خصوصا پدر یکی از همکاران فرهنگی بزرگوارکه چند روزی دربیمارستان هستند.🙏🙏🙏
سه مرتبه :
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
💢از زبان همسر شهید💢
#قسمت٣
…
تا اینکه یک روز به سرم زد و زنگ زدم ۱۱۸😯
به هر طریقی بود شماره #منزل بابای محسن را ازشان گرفتم.
بعد بدون آن که فکر کنم این کار خوب است یا نه تماس گرفتم منزلشان. 😮
#مادر_محسن گوشی را جواب داد. 😌
گفتم: " آقا محسن هست؟"
گفت: "نه شما؟"
گفتم: "عباسی هستم. از #خواهران_نمایشگاه. لطفاً بهشون بگید با من تماس بگیرن! "
یک ساعت بعد محسن تماس گرفت.
صدایش را که شنیدم پشت تلفن #بغضم_ترکید و شروع کردم به #گریه😭
.
پرسیدم:"خوبی؟"😢
گفت: "بله."
گفتم: "همین برام مهم بود. دیگه به من زنگ نزن! "
گوشی را #قطع_کردم.
یک لحظه با خودم گفتم: "وای خدایا!من چی کردم!! 😲 ‼️
چه کار اشتباهی انجام دادم!
با این وجود،بیش از هر موقع دلم برایش لک می زد.😭
محسن شروع کرد به زنگ زدم به من.
گوشی را جواب نمی دادم.
پیام داد: "زهرا خانم تورو خدا بردارین."
آنقدر زنگ زد و زنگ زد که بالاخره گوشی را برداشتم🙂
.
#بی_مقدمه گفت: "حقیقتش من حس می کنم این تماس های ما داره #گناه_آلود میشه. "
.
لحظه ای #سکوت کرد و گفت: "برای همین می خوام بیام خواستگاری تون. "😌
.
اشک و خنده هام توی هم قاطی شده بود.
از خوشحالی داشتم بال درمیآوردم داشتم از ذوق می مردم می خواستم داد بزنم. 😭😍
.
.
#مادر زهرا عباسی:
از زهرایم شنیدم که محسن میخواهد بیاید خواستگاری.
می دانستم توی "کتاب شهر" کار می کند.
چادرم را سر کردم و به بهانه خرید کتاب رفتم آنجا.
.
می خواستم ببینمش. براندازش کنم. اخلاق و رفتار و برخوردش را ببینم. 🤨
باهاش که حرف زدم حتی سرش را بالا نیاورد که نگاهم کند. 😌
همان موقع رفت توی دلم. 😍
با خودم گفتم: "این بهترین شوهر برای زهرای منه. "
.
وقتی هم مادرش آمد خانه مان که زهرا را ببیند، هی وسوسه شدم که همان موقع جواب بله را بدهم.😮
با خودم گفتم زشته خوبیت نداره الان چه فکری درباره من و زهرا میکنن.
.
گذاشتم تا آن روز تمام شود فرداش که نماز صبح را خواندم دیگر #طاقت_نیاوردم همان کله صبح زنگ زدم خانهشان.!😇
.
به مادرش گفتم:" حاج خانوم ما فکر می کردیم استخاره هم خوب اومده. جوابمون بله است.
از این لحظه به بعد آقا محسن پسر ما هم هست."😍
#ادامه_دارد..
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•