eitaa logo
انرژی مثبت😍
5.2هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
4.1هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلامی بامهر و محبت 🍃به ياران مهربان 🌼صبح پنجشنبه تون پراز خیروبرکت 🍃و لحظه هاتون 🌺پراز شادی باشه 🍃آرزومندم امـروز 🌸قاصدک 🍃زنگ خوشبختی رو 🌼براتون به صدا در بیاره 🌺 پنجشنبه تـون به زیبـایی گـل 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. نیایش صبحگاهی 🌸🍃 🌸خدایا 🌱در این اخر هفته ی زیبا 🌼سلامتي به تنمون 🌱 بركت به سفره هامون 🌸 آرامش به قلبمون 🌱حرمت به رابطه هامون 🌼و صفا و صميميت به 🌱خونه هامون عطا بفرما آمیـــن...🙏 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر چرخ و فلک نناز که کمر شکن است بر رنگ لباس مناز که آخر کفن است مغرور نشو که زندگی چندروز است و در زیر زمین شاه و گدا یک رقم است.... 😍😊 @Energyplus_ir
•یادت باشه!🍓🌱 رو اگه به دوش بكشی🌱 خم میشه🌱 اگه بذاری زیر پات بلند میشه.🌱 ‌ 😍😊 @Energyplus_ir
آدم بعضی وقتا به یک انگیزه نیاز داره، یک انگیزه برای بیدار شدن، یک انگیزه برای اینکه مراقب خودش باشه، یک انگیزه برای اینکه به خودش برسه، یک انگیزه برای اینکه زودتر حالش خوب شه‌، یه انگیزه برای اینکه پیشرفت کنه، یک انگیزه برای اینکه ادامه بده، بیاید حرفای کلیشه ای و شعار دادن و بذاریم کنار؛ آدم بعضی وقتا واقعاً نیاز داره ی نفر حواسش بهش باشه. ‌ 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ پشت سرشون هم یه پسر قد بلند لاغر اندام با سیبیلی باریک و موهای پرپشت وارد حیاط شد! سریع تو ذهنم با ابراهیم مقاییسش کردم  برام نه به جذابیتی ابراهیم بود نه به زیباییش!فقط قدش بلندتر ..و.لاغر تر  هیچ کششی نسبت بهش نداشتم ! حالم با دیدنش نه خوب شد نه بد ! بی تفاوت  سریع پرده رو کشیدم و اومدم یه گوشه نشستم و با قلبی که داشت از سینم بیرون میزد منتظر شدم تا اینکه نیم ساعت بعد مادرم اومد و منو با خودش برد پیش مهمونا  اون شب حتی سر بلند نکردم تا صورتشون رو ببینم فقط صداشون رو میشنیدم و سرخ و سفید میشدم ! منتطر بودم این مراسم عذ.اب آور  تموم بشه  مادرحبیب انگار عجله داشت و یهو گفت.  ما راضی شما راضی چه لزومی داره بندازیم یه شب دیگه !شوهر خواهر من ملا هست یکی رو بفرستم دنبالش همین امشب محر.م بشن فردا صبح هم من بیام ببرمش برای خرید عقد ! چطوره خوبه..؟ داستانهای_آموزنده ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨 ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣⁣ ⁣⁣‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎زنانشویی @zanashoyi1 ┅═•💋زنـاشـویـے ‎‌‌‌‌‌‌‌‌
🖇اضطراب میتونه یه یادآوری باشه برای اینکه : - از بدن و ذهنت مراقبت کنی، - روی زمان حال تمرکز کنی، - لازمه مدتی از شبکه های اجتماعی دور باشی، - غذاهای سالم تر بخوری، - روتین زندگیتو تغییر بدی، - مشکلاتی که ازشون دوری میکنی رو حل کنی، - به تعادل نیاز داری، - باید بیشتر با دیگران در ارتباط باشی، - باید بیشتر با خودت مهربون باشی... 😍😊 @Energyplus_ir
در شهر، میدان "مادر" ساختند "مادر" را هم مگر میشود دور زد فقط باید دورش بگردی ❤️ دوستت دارم مادر ❤️ 😍😊 @Energyplus_ir
زندگی هرگز کهنه نمی شود... این ذهن است که قدیمی می شود وچون از دریچه ذهن نگاه می کنی تازگی زندگی را حس نميکنی باید در لحظه زندگی کنی بدون قضاوت دیگران... 😍😊 @Energyplus_ir
هیچوقت کسی رو که بهت اهمیت میده رو نادیده نگیر یه روز میفهمی که چه الماسی رو از دست دادی وقتی مشغول جمع کردن سنگ ریزه بودی... 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ قسمت۱۳ منتظر بودم پدرم مخالفت کنه. .ولی با صدای پرراز شعفی گفت _:هرچی شما صلاح بدونید! و من همون شب بدون اینکه حتی صورت حبیب رو از نزدیک ببینم شدم زنش! و همون هفته عقدد کردیم و دوماه هم نامزد موندیم  تا پدرم تو این دوماه فرصت کنه برام جهاز جور کنه و سر دوماه با یه عروسی مفصلی راهی خونه بخت شدم ! خونه ابراهیم کنار خونه پدر و مادرش بود ! مادرش گفت چون من از دار دنیا این یه پسر رو دارم و بعدددنیا اومدنش اجاقم کور شد نمیتونم ازش دور باشم ..برای همین خونه همسایه رو با دوبرابر ق.یمت اصلیش  ازش خریدیم تا پسرمون کنارمون باشه ! برای من هیچ اهمیتی نداشت حداقلش این بود جدا بودیم ولی خبر نداشتم که همشون یه کلید دارن و هرلحظه از شب و روز میتونن بیان  تو حریم خصو.صیم ! ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
شکست خوردن و زمین خوردن یک اتفاق است تسلیم‌شدن و بلندنشدن یک انتخاب است. نگذار انتخاب‌هایت اسیر اتفاق‌ها شود. 😍😊 @Energyplus_ir
بیا یک دلِ سیر زندگی کنیم..» بیا سخت نگیریم به دنیا، به خودمان، به آدم‌ها... بیا هر صبح که بیدار شدیم؛ بدون پیش‌بینیِ اتفاقات روزمره، حالمان خوب باشد و از تجربه‌های تازه نترسیم. ما آمده‌ایم بچشیم، مزه مزه کنیم و فرق میان خوب و بد را بفهمیم. چطور آسایش زیر دندان‌مان مزه کند وقتی سختی ندیده‌ایم.. و چطور شادمانی و فراغت به وجودمان بچسبد وقتی طعم تلخی و غصه را نچشیده‌ایم؟ ما آمده‌ایم که تجربه کنیم و یاد بگیریم در هرحال و شرایطی، فرکانس وجودی‌مان، مثبت بماند. در این عرصه‌ی غیرقابل پیش‌بینی، مهم‌ترین مسئله این است که یک دلِ سیر زندگی کنیم، خوشی‌ها را در آغوش بکشیم، ناخوشی‌ها را کنار بزنیم و قدردانِ چیزها و آدم‌های خوبی باشیم که داریم.. 😍😊 @Energyplus_ir
⁣ژاپنیها میگویند: اگر فریاد بزنی؛ به صدایت گوش میدهند... و اگر آرام بگویی؛ به حرفت گوش میدهند... قدرت کلماتت را بالا ببر نه صدایت را! 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق بدون اولویت معنی نداره.. "در اولویت بودن" فراتر از عشقه اگر در اولویت کسی نبودی بدون فقط یه سری کلمات رو حفظ کرده و داره برات قصه‌های عاشقونه میگه...👌🌱 حال دلاتون عالی 😍😊 @Energyplus_ir
در لحظات شاد ، از خدا سپاسگزاري کن و در لحظات سخت ، خدا را جست و جو کن ، در لحظات آرام او را عبادت کن و در لحظات سخت ، به او توکل کن. در هر لحظه شکر گزار او باش. 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍دکتر انوشه چه زیبا میگه: وقتی حالت خوب نیست حرفهای تند نزن... خیلی فرصت داری که حالت رو عوض کنی، اما هیچوقت فرصت نداری که بتونی حرفهایی رو که گفتی عوض کنی...! همه از "کنارم" گذشتن، جز تو که از "درونم" گذشتی.. 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ آخه شب عروسیم وقتی مهمون ها رفتن مادرشوهرم و خواهرشوهرش یعنی عمه حبیب منو بردن تو اتاق حج.له.  لحاف تشک رو زمین پهن شده رو نشونم دادن و گفتن در.ازبکش.  خجالت زده منم  دراز کشیدم. مادرشوهرم اومد کنارم نشست حرفهایی که مادرم یه شب قبل عروسی بهم گقته بود و با شنیدنشون حالم بد میشد رو یکبار دیگه مادرشوهرم برام با آب و تاب گفت  صورتم ازشنبدن حرفهاش مثل کوره آ.تیش داغ شد ! حس میکردم صدای تپش قلبمو همه دارن میشنون ..بعد  مادرشوهرم  نزدیکترشد زیر گوشم نجوا کرد من باید قبل از پسرم پایین ت.نت رو ببینم عروس خوشگلم ! با چشمهای گرد شده از تعجب نگاهی بهش کردم .._:خب رسممون هست ! داشتم از تعجب شاخ درمیاوردک وه همون لحظه عمه حبیب یه جو شونده آورد بهم داد و گفت ..بخور ..اینو هرکی شب عروسی بخوره بچه اولش پسر میشه .بوی مز.خرفی داشت خیلی مزخرف ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐 ✍چرا خوشبخت بودن مشکل است؟! چون از رها کردن چیزهایی که باعث غمگینی ما می شود، سرباز می زنیم ! چون کلید خوشبختی خودمان را، در جیب دیگران قرار داده ایم و باور نداریم که كليد خوشبختی ما در دستان خودماست! کلید خوشبختی، درک این واقعیت است که آنچه برای شما رخ می دهد مهم نیست بلکه چگونگی پاسخ شما ست كه اهميت دارد. در حقيقت خوشبخت کسی نیست که مشکلی ندارد بلکه کسی است که با مشکلاتش، مشکلی ندارد...! 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 "ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻓﺮﺩﺍ ﻧﯿﺴﺖ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺳﺖ… ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ🤍 ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ ﺻﺤﻨﻪ ﻏم ها ﻧﯿﺴﺖ؛ ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽﺍﻧﺪﯾﺸﯽ؟ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ ﺑﯿﺠﺎﺳﺖ.. ﻋﺸﻖ 🤍ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ… ﭘﺎﯼ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﮔﺬﺍﺭ.. ﺭﺍه ها ﻣﻨﺘﻈﺮﻧﺪ…" 😍😊 @Energyplus_ir
شش راه کار برای رهایی از اضطراب 1. از واكنشهای خود نسبت به فشار آگاهی كسب كنید. ببینید وقتی عصبی و مضطرب می شوید چه حالاتی سراغ تان می آید سپس سعی در کنترل آنها داشته باشید. 2. خودگویی‌ های مثبت خود را افزایش دهید و دایما افکار و گفتار منفی را در ذهن تان مرور نکنید. 3. برتوانایی ‌ها و تكالیف كامل شده خود تمركز كنید و کمتر به نقاط ضعف تان توجه کنید. 4. از رقابت غیر ضروری بپرهیزید. افراد مضطرب تا جایی که امکان دارد باید سعی کنند زندگی آرامی برای خود طراحی کنند. 5. محدودیتهای خود را شناخته و بپذیرید. بخاطر داشته باشید كه هركسی منحصر به فرد و با دیگران متفاوت است. هرگز خود را با دیگران مقایسه نکنید. مقایسه خود یک عامل ایجاد کنده اضطراب و استرس است. 6. سرگرمی ‌هایی برای خودتان در نظر بگیرید، حالت آرامش خود را حفظ کنید. ‌ 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ قسمت۱۴ ( عمه حبیب ! مادرشوهرم با عطیه شروع کرد به  کل کل که یهو زیر دلم درد گرفت. .یه درد وثحشتناکی میدونستم به خاطر اون جوشونده زهر ماریه که خوردم...دستمو زیر دلم گذاشته بودم و درد میکشیدم که یهو مادرشوهرم دامن.مو کشید پایین.  دست کرد تو لباس زیرمو نباتی که مادرم بز.ور تو لباس زیرم گذاشته بود و بیرون کشید ..نگاهی به نبات و نگاهی به من کرد و سی.لی محکمی بهم زد وگفت .._:کورخوندی..حتما  مادت بهت گفته بود این نباتو بعدا بندازی تو چای حبیب ها.  تا زبونت برات شیرین بشه و بشه مطیع اوامر زنش و مادرش هم بره پی کارش ...ها ؟ کور خوندی. .دیدی عطیه ..دیدی من بهت گفتم این ایل و قماش ازاین کارا میکنن ...هنوز از زرنگی و کار مادرشوهرم تو بهت و و.حشت بودم که حبیب وارد اتاق شد ... ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
من از هفت سنگ می ترسم ! می ترسم آنقدر سنگ روی سنگ بچینم که دیواری ما را از هم بگیرد بیا لی لی بازی کنیم که در هر رفتنی دوباره برگردیم... 😍😊 @Energyplus_ir
. احتیاجی نیست که به کسی توضیح بدی چه کارایی براش کردی ، چقدر باهاش ساختی ، و چقدر به فکرش بودی، نگران نباش، گذر زمان بهش میفهمونه :) 😍😊 @Energyplus_ir