eitaa logo
انرژی مثبت😍
5.1هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👁حال خوب از درون مياد 🤷‍♂️بالا برى، پايين بياى دنيا را بخرى يا بفروشى، برى روى قله يا ته دره و هر چيزى كه تو فكرش را ميكنى در نهايت، حال خوب از درون مياد اگه روزى به اين باور رسيدی منتظر خوشبختى باش و اگر نرسيدى در دنياى اطرافت دنبال نيازى باش كه كليدش در درون خودته 😍😊 @Energyplus_ir
ناراحتــی برای نداشتــه ها یعنـی هدر دادن داشــته ها انــرژی مثبــت یعنی من ایمـان دارم داشتـه هایم بیشتر از نداشته‌های زندگیم است. بیشتـر به داشته هایمـان بنگریــم 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. خدایا 🙏امشب کوله پشتی ماراپر کن از آرزوهای زیبا و دوست داشتنی تا صبح فردا خنده رو و از غم واندوه جدا باشیم شبتون آرام خوابتون شیرین 🌛 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🍃🌸ســـــلام 🍃🌸یه صبح دیگه از 🍃🌸فصل زیبـای 🍃🌸بـهار آغاز گشت 🍃🌸آرزو می‌کنم 🍃🌸قلبتون پر باشد 🍃🌸از مـهر و محبت 🍃🌸تنتون سلامت 🍃🌸روحتون سرشار از آرامش 🍃🌸و روزی و برکتتون روز افزون 🍃🌸صبح دوشنبه‌تون زیبـا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. نیایش صبحگاهی🌼🍃 🌼خدايا قدرتم را دو چندان کن نه در بازوانم! قلبم را قدرتی بخش تا ناملایمات زندگی را آسان تر تحمل کنم تا بدانم عشق چیست و چگونه عشق بورزم ... 🌼خدایا کمکم کن كه تنها دادرس و كمك كنده تويي آنجا كه يار و ياوري نيست . 🌼آميــن 😍😊 @Energyplus_ir
•تو همونی میشی که در ذهنت داری، همونی رو جذب میکنی که احساسش میکنی و همونی رو خلق میکنی که داری تصورش میکنی 😍😊 @Energyplus_ir
. ❣ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ... ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺻﻞ "ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ" ﺍﺳﺖ؛ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻡ . 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ قسمت۵۳ خانواده عموم بودن ! حتی جرات نمیکردن از خونه بیان بیرون .و من خدارو اون روزهای زندگیم بالا سر خودم دیدم که چطور آبروی منو حفظ کرد حتی چندتا خواستگارم برام پیدا شد ..که پدرم  اجازه نمیداد حرفشو مادرم تو خونه بزنه.  میگفت قید ازدواج رو بزنید...اگه دخترای منن دوست دارم ترشی بندازمشون ! نزدیک پنج ماه گذشت.مادر حبیب تو این مدت چند باری اومد دیدنم.  مدام گریه میکرد ..میگفت شیدارو نمیتونم قبول کنم ..میگفت حبیب رو از خونه بیرون کردیم و گفتیم تا شیدارو طلا.ق نده خق نداره بیاد حتی راضی هستیم هرچی مهرش کرده بده .بهم میگفت ..مبادا ازدواج  کنم و ازم میخواست منتطر باشم حبیب شیدارو که  طلا.ق داد باهم دوباره ازدواج کنیم دلم نمی اومد بهش بگم نه فقط حرفهاشو.گوش میکردم که کمی دلش آروم بشه.  تا خودش خسته بشه از این اومدن و رفتن های بیهوده ...با اینکه پنج  ماه از اون روزهای و.حشتناک گذشته بود تونسته بودم همه چیزو فراموش کنم جز ادامه پارت بعدی👎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دانه دانه عشق را گره میزنم، تا خوشه خوشه خوشبختی برچینم! ما اینجا از زمین حال خوب میگیریم و از آسمان عشقِ فراوان! 😍😊 @Energyplus_ir
. دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از ان و همیشه قسمتی از غم دیگران باش نه دلیل آن...! 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ قسمت۵۳ شاپور!شبی نبود که بهش فکر نکنم ..شبی نبود که چهرشو برای خودم تصور نکنم ..حرف زدنش. صورتش ..نگاهش .تمام شکل و شمایلش جلو چشممم بود! باخودم میگفتم  یعنی اونم منو یادشه ؟ و حس شیرینی رو تو دلم با این فکرم حس میکردم یه حس خوشایند شب و روزم مثل قبل با کارهای خونه و بافتتی گلدوزی میگذشت که یه شب مادرم سرشام به پدرم گفت_:فردا شب زود بیای خونه چند کیلو میوه ترو تازه هم بخری مهمان داریم. پدرم گوشت آبگوشت رو با گوشت کوب محکم کوبید و گفت. .کیه ؟خیر باشه. ؟مادرم نافذ نگاهی بهم کرد لبخندی زد وگفت _:خیره ان شالله. ... ❌بنظرتون خواستگار شراره کیه ؟ ادامه پارت بعدی👎
در زندگی: از چیزهایی کوچک هم لذت ببرید.... چون ممکن است یک روزی بر گردیدو به عقب نگاه کنید و بفهمید، انها شادیهای بزرگی بودند... و دیگر نیستند...!! 😍😊 @Energyplus_ir
رها کن هر چیزی رو که باعث میشه احساس بدی پیدا کنی نگه دار هر چی رو که باعث میشه لبخند بـزنی 🍃😊 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ _:از نگاهش حدس هایی زدم.  رنگم پرید. خودمو به حواس پرتی زدم. _:خب حالا بگو ببینم کیه ؟ مادرم با غرور ابرویی بالا دادو گفت _:غریبه نیست.  خواهرمه...با شنیدن این حرف مادرم حس کردم یکی محکم با گرزآهنی کوبید فرق سرم  یهو از،درون داغ شدم ..دوست داشتم پدرم مثل همیشه مخالفت کنه ..ولی انگار بی میل نبود. لقمه گنده ای گرفت و گفت .._:قدمشون روی چشم ! و این یعنی رضایت پدرم برای ازدواج من با ابراهیم ..با کسی که منو تنها شبانه تو اون خونه گذاشت و رفت ! دلم خو.ن بود.  دردمو تا حالا به کسی نگفته بودم. .دستم خورد لیوان دوغ ریخت رو دامنم .. دستپاچه بلندشدم.  مادرم لبخند زد.  بیچاره مادرم.  فکر میکرد لابد من از فرط هیجان دستپاچه شدم.  خبرنداشت از دل واموندم ! از اینکه ابراهیم هم لنگه حبیبه! به بهونه تمیز کردن لباسم دویدم تو حیاط سر حوض آب نشستم. .داشتم خفه میشدم. .نگاهی به آسمون که مهتابی بود کردم.  اشکم گونمو خیس کرد _:خدایااا ..چیکار کنم. .خودت مثل  همیشه حواست بهم باشه. من زندگیمو به خودت سپردم ..دست خودم نبود یاداوری اون شب همیشه منو داغون میکرد. .. ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
. ❣ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ... ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺻﻞ "ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ" ﺍﺳﺖ؛ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮐﻤﮑﯽ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﻡ . 😍😊 @Energyplus_ir
. آنچه آدم ها را در کنار هم نگه می دارد شباهت هایشان نیست درک و شعورشان است نسبت به تفاوت هایشان.. 😍😊 @Energyplus_ir
. اگر خداوند آرزویی در دلت نهاد... بدان توانایی رسیدن به آن را در وجود تو دیده است.... 😍😊 @Energyplus_ir
خدایا : در دفتر حضور و غیاب امروز، حاضری زدیم! حضورمان را بپذیر و جایگاهمان را در کلاس بندگی ات در ردیف بهترین ها قرار ده. الهی امین❤️ 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ قسمت۵۴ .زنگ صدای شاپور تو گوشم به صدا در اومد.که وقتی پرسیدم ابراهیم کو گفت ..فرار کرد. .فرار کرد. .اه ..لع.نت بهت ابراهیم ..! کاش مردانه میموندی به پای عشقی که ادعاشو داشتی ! کاااش! چشم خیسم  به ماه نورانی خیره بود که صدای مادرمو شنیدم .._:خیلی برات خوشحالم مادر جان ..کار خدارو میبینی.  خواهرم  خودش با عجز و التماس توو ازم خواستگاری کرد.خواهری که دنبال شوهرت بود برای تو حالا خودش خواستگارته ... بهم گفت ابراهیم خواب و خوراک نداره.  دل به کار نمیده.  افتاده یه گوشه خونه ..گفتن دردت چیه.  گفته شراره رو برام بگیرید.  خالت اینقدر نگران حال ابراهیم بود. که گفت فرداشب که میان خواستگاری  دو سه شبش بعدش جشن بله برون بگیربم ..خداروشکر مادر شما دوتا قسمت هم شدین ...نمیدونی که چقدر براتون خوشحالم ...براش با بغض لبخند زدم. با دستم اشکمو کنار زدمو گفتم .._:ماااامان ...ماااامان_:جان مامان ؟ _: ولی من نمیخوام با ابراهیم اردواج کنم ...یعنی نمیخوامش ...دیگه نمیخوامش،... ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
هیچوقت امیدت را از دست نده، شاید آن زمان که امیدت را از دست می‌دهی دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد! 😍😊 @Energyplus_ir
‍در عوض همه نداشته هامون، گاهی عزیزانی داریم که به یک "دنیا" می ارزند... خودشون، "رفاقتشون"، "مرامشون" و وجودشون... خدایا شکرت.. تقديم به شما دوستان عزیزهمراه که بهترین و عزیزترینید. 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☂بزرگی گفت: وابسته به خدا شويد. پرسيدم: چطوری ☂گفت: چطوری وابسته به يه نفر ميشی؟ گفتم: وقتی زياد باهاش حرف ميزنم زياد ميرم و ميام. ☂گفت: آفرين! زياد با خدا حرف بزن زياد با خدا رفت و آمد کن. ☂وقتی دلت با خداست، بگذار هر کس ميخواهد دلت را بشکند... ☂وقتی توکلت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند با تو بی انصافی کنند... ☂وقتی اميدت با خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نا اميدت کنند... ☂وقتی يارت خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند... هميشه با خدا بمان. ☂چتر پروردگار، بزرگترين چتر دنياست... 😍😊 @Energyplus_ir
مهم نیست که چقدر تحصیل کرده‌ای چقدر با استعدادی یا چقدر ثروتمندی... نحوه رفتارت با دیگران خود ، همه چیز را راجع به تو می گوید. 😍😊 @Energyplus_ir
🤝♥️ رفتم درو باز کنم که با دیدن کسی که پشت در ظاهر شد چندلحظه انگار خو.ن به مغرم نرسید.  خشکم زد نه نفس میکشیدم نه پلک میزدم فقط خیره بودم به اینکه آیا کسی که الان جلوی من وایساده همون کسی هست که شب و روز بهش فکر میکنم ؟عطر مخصوصش من و به باور رسوند ...عمیق نفس کشیدم.  آره خودشه. .به خودم نهیب میزدم.  باور کن شراره ..باور کن.  با صدای مخملی و گرمش هوش و حواس پرت شدم برگشت _:جواب سلام ...سلامه! نه نگاه کردن! هول شدم.  بریده بریده گفتم._:سلام._:تر.سیدی ؟؟ _:نههه. .نهه. .نتر سیدم فقط تعجب کردم _:پدر منزل تشریف دارن_:بلههه ..بلههه ..صدای مادرم تو کل حیاط پیچید. _:کیه شراره ؟ نمیدونستم چی بگم برگشتم و گفتم .._:یه آقاییه. .با پدر کار داره. _:بگووو منتظر باشه الان میگم بیاد. حیاط مون  نزدیک دو متر دالان داشت و بعد از اون دالان وارد حیاط خونه میشیدیم برای همین مادرم نمیتوتست  مارو بینه  دوباره با صدای بلندی گفت _:پس چرا نمیای دختر _:شما مهمون رو تعارف نمیکنید منزل ؟ همین جا بمونم ..بهت زده.  و سردرگم گفتم ..:آخه ..آخه .._:آخه اینکه مهمون نواز نیستین دیگه .. از شرم سرخ شدم. شاپور با صدای بلندی خندید. _:بروو به پدرت بگو شاپور اومده ولی من با پدرت کار ندارم. .با خودت کار دارم. . دستمو. متعجب رو سینم گذاشتم ادامه پارت بعدی👎 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندیشه‌ها، کردارها و سخنان ما دیر یا زود با دقت شگفت‌آوری به سوی ما بازمی‌گردند. زمانی که آدمی بتواند بی هیچ دلهره ای آرزو کند، هر آرزویی بی درنگ برآورده خواهد شد فلورانس اسکاول شین 😍😊 @Energyplus_ir
ای کاش آنقدر آب داشتم تا جهنم را خاموش میکردم وانقدر آتش داشتم تا بهشت را میسوزاندم که مردم خدا را برای خودش بپرستند نه برای بهشت و جهنم. 😍😊 @Energyplus_ir
تنها راه خوشحال بودن اینه... که هیچوقت ، از هیچکس، هیچ توقعی نداشته باشی !! 😍😊 @Energyplus_ir