#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_یازده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
عادت زشت خیابان گردی با هر بی سرو پایی کار هر روزم شده بود…..بدتر از همه این بود که تمام پسرایی که دور و اطرافم بودند مثل خودم بیخیال بودند….یه بار محسن منو به یه دورهمی برد و اونجا با چند تا دختر دوست شدم که شرایطشون بدتر از من بود…..با یکی از اون دخترا صمیمی شدم طوری که هر کاری اون انجام میداد من هم بی چون و چرا تقلید میکردم……دیگه کلا معصوم رو فراموش کرده بودم و با مژده دنبال تفریحات خودمون بودیم…..البته معصوم توی ۱۷سالگی دانشگاه قبول شد و رفت شاهرود برای رشته ی مامایی و تهران نبود….وضع ظاهریم کلی عوض شده و هم تیپ مژده شده بودم….اعظم که حریفم نبود ،،بابا هم اطلاع نداشت….یه روز که با مژده توی پارک نشسته بودیم مژده کلافه گفت:اه…خوشم نمیاد با این بچه مچه ها دوست باشم…گفتم:پس چی کار کنیم؟؟؟بیا کلا قید دوست پسر رو بزنیم و یه اکیپ دخترونه بزنیم و باهم بریم تفریح و گشت و گذار……
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
هر چقدر کمتر جواب انسان های منفی
رو بدید از زندگی با آرامش بیشتری
برخوردار خواهید بود...
به خاطر حرف مردم زندگیتو خراب نکن
این مردم اگر پیامبر هم بودند هزار ایراد
از کار خدا میگرفتند ؛
شما که جای خود دارید...!!
👤 #دکتر_الهی_قمشه_ای
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
زندگی کن و لبخند بزن،
به خاطرآنهایی که با لبخندت
زندگی میکنند،
از نفست آرام میگیرند،
وبه اُمیدت زنده هستند....🍂
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_دوازده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
با تشر به مژده گفت:وا….مگه پول داریم؟؟گشت و گذار پول میخواهد.مژده کمی فکر کرد و بعد با هیجان گفت:یافتم…گفتم:چی رو؟؟؟گفت:میگم بیا یه مدت حسابی تیپ بزنیم و سر خیابون کار کنیم…متعجب گفتم:چی!!؟؟؟یعنی گل بفروشیم !؟؟؟یکی مارو ببینه چ میگه؟؟؟مژده قهقهه ایی سر داد و گفت:تو چقدر گیجی…!!!!منظورم اینکه سر راه ماشینهای گرونقیمت با راننده های جوون وایستیم……مژده ادامه داد:هیجان این کار بیشتر از دوستیهای خیابونیه …دقیق متوجه نشدم منظورش چیه اما همین که سوار ماشین مدل بالا میشدم هیجان داشت…قبول کردم و از فردا منو مژده چند خیابون بالا تر از محل خودمون با فاصله کنار خیابون وایستادیم تا به قول مژده مشتری پیدا کنیم…درسته که دیگه بچه نبودم و ۱۷ساله شده بودم ولی اصلا به آبرو و یا برخورد با ادمهای خطرناک فکر نمیکردم……چند بار سوار شدم و حسابی هم خوش گذشت….با پسرای جوون و پولدار به بستنی فروشی و رستوران میرفتیم و خوش میگذشت،،،حداقل بهتر از پسرای کم سن و سال و بی وسیله بود……
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌ممکنه همین الان در حال عبور از شرایط سختی باشی.
ازت نمیخوام که احساسات و انکار کنی، و وانمود کنی که همه چیز خوبه و هیچ مشکلی نیست.
اما ازت میخوام امیدت و به خدا از دست ندی. 💚
ممکنه بگی چطور ممکنه همه چیز درست بشه؟
💚 جواب من تنها یک سواله
«خدا بزرگتره یا مشکلاتت؟»
اگر خدا برات بزرگتره، پس به میزان که خدا رو باور داری، آروم باش و همه چیز و به خدا بسپار.
سختیهای زیادی رو پشت سر گذاشتم، سرطان عزیزانم، ورشکستگی، سالها مستاجری، بیکاری ، حرفهای تلخ و سنگین ادمها... و حالا با اطمینان میگم: «من دیدم که خدا بزرگتر از همه مشکلاته، دیدم که ته ناامیدی، خدا امید میشه، ته تاریکی، نور میشه، ته بن بست، راه میشه و لب پرتگاه، پر پرواز میشه.»
نمیگم کار آسونیه
منم گریه کردم، خسته شدم
اما انگار وقتی به خدا ایمان داری
خودش بعد ناامیدی، بغلت میکنه
اشکت و پاک میکنه
لباست و میتکونه و با لبخند بهت میگه: «یک بار دیگه تلاش کن، تو میتونی»💚
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سیزده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
یه روز دو خیابون بالاتر از ماشین پیاده شدم و بسمت خونه حرکت کردم…. تا رسیدم سر کوچمون صدای یه موتور رو از پشت سرم شنیدم و زود خودمو کنار کشیدم تا با من برخورد نکنه اما موتور سوار نگاه بدی بهم کرد و رفت…بنظرم چهره اش آشنا بود …… هر چی فکر کردم متوجه نشدم کجا دیدمش….هنوز به ته کوچه نرسیده بودم که دوباره صدای موتور اومد…این بار از روبرو بهم نزدیک شد و با صدای بلندی گفت:هاااا ….چیه؟؟حیروونی…جوابشو ندادم و به راهم ادامه دادم که گفت:آمارتو دارم…..هر روز یه جا پلاسی…..راستی چرا؟؟؟؟با عصبانیت و طلبکارانه گفتم:به تو چه؟؟؟؟اینو گفتم و رفتم سمت خونه…اون شب خیلی به حرفهای اون موتوری فکر کردم و در نهایت به خودم گفتم:ولش کن باباااا….یه چرندی گفته دیگه……چند روز بعدش دوباره از ماشین یه اقایی که چند ساعتی باهاش بودم پیاده میشدم که باز اون موتوری از کنارم رد شد..اسم موتور سوار رضا بود و توی محل بهش رضاسیاه میگفتند..از کنارم رد شد و با طعنه گفت:خوش گذشت…!!!؟؟؟؟
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
✨آرزو دارم فـردا کـه از
✨خواب بـیـدار میشـویـد
✨زندگی یک رنگ دیگر باشد
✨هـمرنـگ آرزوهـاتـون
✨شبتون آروووم و زیبـا🌼🤍
#شب_بخیر
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💛ســلام صبحتون زیبـا
❄️امروزتـان به نیکی
💛و پـراز عطر دعـا
☕️روزتـان را به شکرانه
❄️هرآنچه خدا داده آغاز کنید
💛الهی
☕️حـال دلتـون خـوب
❄️لحظه های عمرتون شیرین
💛کارتون پـر رونق و سـایـه
☕️زندگیتون خوشبختی باشـه
#صبح_بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی ❄️💫
❄️الهی، در زندگیم با من باش.
💫حتی در مکثِ نفس هایم.
❄️الهی، مرا به حال خود وا مگذار.
💫بگذار که با تو باشم و
❄️تو در من و بر من باشی
💫که زندگی با تو، سراسر عشق و اسرار است.
❄️به دعایم گوش کن،
💫حتی وقتی زبان من خاموش میشود ،
❄️دعای خاموشی مرا تو بشنو
💫و دعاهایم رامستجاب کن
❄️آمیـن
#نیایش_صبحگاهی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
میلیاردها سلول
صدها عضو
کیلومترها رشته عصبی
هزاران عضله
مثل ساعت و به صورت هدفمند
و هماهنگ در بدن تو
در حال کار کردن هستند
به احترامشون با هدف زندگی کن.
#هدف_گذاری
#انگیزه
#موفقیت
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
❄️با کلامت به زندگی ات برکت بده
خیلی از مردم متوجه نمیشوند که با کلامشان زندگیشان را نفرین میکنند.
باجملاتی مانند:
از کار هیچ خبری نیست
من هرگز استراحت خوبی ندارم واز این قبیل جملات
هربار که تو میگویی نمیتوانم به آن خانه زیبا یا آن شغل دلخواه برسم زندگی خودت را نفرین کرده ای.
در رابطه عاشقانه دلخواهت نیز هر کلامی که به زبان جاری میکنی برکت یا نفرین را جاری کرده ای
دست از نفرین کردن اینده ات بردار
گاهی اوقات دشمن لازم نیست تو را
شکست دهد.
تو باعث شکست خود میشوی
از همین لحظه نیت کن چیزهای خوب را
پیش بینی کن ،شروع به برکت دادن به زندگی کن
#انگیزشی
#شکرگزاری
#انرژی_مثبت
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
✅وقتی اهدافتان را مینویسید اتفاقی بسیار باورنکردنی بین مغز و دستتان رخ میدهد...
وقتی قلم و کاغذ برمیدارید و اهدافتان را مینویسید به گونهای همزمان قانون آرزو، جاذبه، هماهنگی و تطابق را فعال میکنید!
#کانالانگیزشی
#انگیزشی
#انگیزشی_موفقیت
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولی اتفاقات خوب
آروم و بیصدا وارد زندگیت میشن
بیتابی نکن...
#تنهایی
#آرامش
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_چهارده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
داشتم جواب رضا سیاه رو میدادم که زود گفت:حالا با همه میپری جز بچه محلت!!شانس مارو ببین.از حرفش خنده ام گرفت.با خنده ی من رضا زودگفت:خندیدی ،خندیدی پس دلت با ماست و روت نمیشه…با همین چند کلمه رابطه ی منو رضا شکل گرفت و تبدیل شد به یه رابطه ی کاملا احساسی و عاشقانه…از اون روز به بعد رضا دنبال من بود و همیشه جوری رفتار میکرد که من ببینمش…..رضا اینقدر از علاقش به من گفت و گفت که جذبش شدم ..یه روز قبل از ظهر داشتم کنار خیابون راه میرفتم که یه ماشین رنو ی قرمز رنگ جلوی پام ترمز کرد…یه پسر جوون و خوش قیافه پشت فرمون بود که گفت:خانم!!!برسونمت….؟؟؟از لحنش متوجه شدم که منظورش دوستی و دوردوره…..زود صندلی جلو نشستم و سلام کردم…همین حرکتم بهش جرأت داد که شروع به صحبت کنه …… حدود نیم ساعتی توی خیابون گشتیم و از هر دری حرف زدیم…..اون اقا گفت که مجرده و قراره برای کار بره ژاپن…..اون سالها بین جوونا مد بود که میرفتند ژاپن و خیلی زود با کلی پول برمیگشتند…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
” موفقیت یعنی ”
موفقيت يعنی: صبور بودن...💫
موفقيت يعنی: قدردان بودن...🎪
موفقيت يعنی: با آرامش زيستن...🏄♂️
موفقيت يعنی: عاشق زندگی بودن...❤️
موفقيت يعنی: توانايی دوست داشتن...😘
موفقيت يعنی: ناکامیها را جدی نگرفتن... 🚴♀️
موفقيت يعنی: از ناممکنها، ممکن ساختن... 😎
موفقيت يعنی: با شرايط مختلف خود را وفق دادن...🌿
موفقيت يعنی: اشتباه را پذيرفتن و تکرار نکردن آن... 🌱
موفقيت يعنی: هميشه جانب حق را نگاه داشتن... 🌴
موفقيت يعنی: خسته نشدن از مبارزه با دشواریها...💪
موفقيت يعنی: از تجارب انسانهای موفق درس گرفتن...👌
─┅─═ঊঈ🌸ঊঈ═─┅─
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
سرشار زندگی کنید
و هرکجا که لازم بود خود را رها سازید
باهمه وجود دوست بدارید
وترس را پس بزنید
هرگز دست از رویاهای خود برندارید
موفقیت زمانی ازآن ماست
که خود برگزینیم
#انگیزشی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_پانزده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
خلاصه برای ناهار منو برد به یه کبابی….
گفتم:وای کسی مارو نبینه؟؟گشت گیر نده؟گفت:نگران نباش صاحبش آشناست و کاری با ما نداره….بعد با همون صاحب کبابی رفت پشت یخچال و باهاش کمی حرف زد و اومد ..نشستیم و باهم ناهار خوردیم…بعداز ناهار گفت:منخیلی خسته ام بریم خونه ی خواهرم کمی استراحت کنم….؟بعدش میرسونمت..با تاکید گفتم:منحتما باید ۵ عصر باید خونه باشم…گفت:نگران نباش،،تا ساعت ۵ میرسونم.خلاصه سوار ماشین شدیم رفتیم…تقریبا مرکز شهررسیدم.جایی که من اصلا محلشو نمیشناختم.اسم اون محل رو زیاد شنیده بودم ولی تا به حال نرفته بودم و نمیشناختم.با ماشین وارد کوچه ی باریکی شدیم و با احتیاط ماشین رو پارک کرد و پیاده شدیم..اون اقا جلوتر راه افتاد و اروم به من گفت:دنبالم بیا…مسیر نسبتا طولانی پیاده رفتیم…خسته شدم و میخواستم برگردم که با دست به یه خونه اشاره کرد و گفت:اینجا خونه ی خواهرمه….با کلید خودش در زو باز کرد و داخل شدیم….هیچ ترس و استرسی نداشتم چون بار اولم نبود ولی ....
ادامه در پارت بعدی 👇
تمرین کـن تا آرزوهای قشنگی داشته باشی
کسیکه ذهنش عادت کنه به افکار خوب و
زیبایی که پر از شوق و امیدن خیلی زود می تونه نعمتای دل انگیز زندگی رو ببینه
خداوندا برای تمام فرصت هایی که امروز به من دادی تا زندگی کنم
عاشقانه و آگاهانه سپاسگزارم
برای سلامتی تک تک سلولهایم که با حکمت حکیمانه تو به شکلی معجزه آسا کار می کنند عاشقانه و آگاهانه سپاسگزارم ❤️
#خدا
#شکرگزاری
#خوشبختی
#آرامش
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اگر همه ما تنها در حد اینکه در میوه فروشی میوهای خراب را کنار میزنیم، تازهها و سالمترها را جدا میکنیم، افکار منفی را کنار میزدیم و فقط افکار زیبا، رنگارنگ، سالم و هر آنچه که انرژی بخش است را به ذهن خود راه میدادیم، هر روزمان پر از هیجان، دلهایمان پر از شکوفهٔ امید و معجزهها مانند باران بر سرمان میریختند.
#زندگی
#آرامش
#آرزوها
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
🌿🧡
وقتی خدا رو داری!
وقتی همه دلگرمیت
تو زندگی خداست♥️
وقتی تنها رفیقت خداست☝️🏻
وقتی همه امیدت به خداست!
پس دلیلی برا
غم و غصه وجود نداره؛
لبخند بزن جـــانــم:')
تو خدا رو داری
بین تموم نداشتههات🙂
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
"فوق العاده زیباست"
دنیا ... به " شایستگی هایت " پاسخ میدهد نه به "آرزوهایت" پس شایسته ی آرزوهایت باش.
چه بسیار انسانها دیدم تنشان" لباس "نبود !
و چه بسیار لباسها دیدم که درونش" انسانی" نبود!
به هر کس" نیکی "کنی او را" ساخته ای" و به هر کس" بدی "کنی به او "باخته ای" پس بیا بسازیم و نبازی.
#امیدواری
#مثبت_اندیشی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
خودت رو در حال رسیدن به اهدافت تصور کن :
جوری زندگی کن که انگار قرار فردا به هدفی که یک عمر براش زحمت کشیدی برسی نوع رفتارت ، حرف زدنت ، عادتت باید در جهت هدفت باش .
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
جالب ترین خصوصیت بشر
"تناقض" است!
به شدت عجله داریم بزرگ شویم
و بعد دلمان برای کودکی از دست رفته مان
تنگ میشود ..!
برای پول در آوردن خودمان را
مریض میکنیم
بعد تمام پولمان را خرج میکنیم
تا دوباره سالم شویم !
طوری زندگی میکنیم
که انگار هرگز نمی میریم
و طوری می میریم
که انگار هرگز زندگی نکرده ایم ..
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_شانزده
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
خیلی بی سر و صدا داخل شدیم اما بعدش انگار از خالی بودن خونه خیالش راحت شد و با صدای بلند گفت:خب !..خوش اومدی خانم خوشگله،!!راحت باش….منه احمق و ساده که در مجموع ۲-۳ساعت بیشتر نبود که اون پسررو میشناختم خیلی ریلکس بودم خواستم بشینم که نگاه حریص اون اقارو روی خودم دیدم .اومد کنارم وخواست دست درازی کنه که شروع کردم با مشت به بدنش کوبیدن تا ولم کنه…..گفتم:چرا اینجوری میکنی؟؟اما انگار صدامو نمیشنید .عصبانی شدم و صورتشو چنگ زدم….پوست صورتش خراش برداشت و خون اومد..اون اقا از سوزش چنگ من با عصبانیت به سینه ام کوبید و هولم داد عقب و گفت:چیکار میکنی هرزه ی دوزاری؟رفتار و حرفش خیلی بهم برخورد.آخه تا به حال هیچ کدوم از پسرا با من اینطوری رفتار نکرده بودند اما این اقا با اونا فرق داشت.بعد تصور کرد با حرفش رام شدم دوباره اومد سمتم که با لگد هولش دادم عقب…این بار که حساب کار دستش اومده بود خودشو جمع و جور کرد و با عصبانیت گفت: گمشو برو….لیاقت نداری..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
جالب ترین خصوصیت بشر
"تناقض" است!
به شدت عجله داریم بزرگ شویم
و بعد دلمان برای کودکی از دست رفته مان
تنگ میشود ..!
برای پول در آوردن خودمان را
مریض میکنیم
بعد تمام پولمان را خرج میکنیم
تا دوباره سالم شویم !
طوری زندگی میکنیم
که انگار هرگز نمی میریم
و طوری می میریم
که انگار هرگز زندگی نکرده ایم ..
#داستانهای_آموزنده
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir