.
نبردهای زندگی همیشه
به نفع قویترین ها
پایان نمی پذیرد
بلکه دیر یا زود
برد با آن کسی است
که بردن را باور دارد...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
♥️سـلام خوبان
🤍صبحتان بخیر
♥️ان شالله امروز
🤍پراز خیروبرکت
♥️تنتون سلامت
🤍کسب وکارتون موفق
♥️و زندگیتون
🤍غرق درخوشبختی
♥️وامروز یکی از بهترین
🤍روزای زندگیتون باشه
#صبح_بخیر
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی ❄️
💓 خدایا!
ما بنده توئیم و بنده را جز اطاعت نشاید!
به ما الفبای بندگی بیاموز.
❄️ خدایا!
بی نگاه لطف تو، هیچ کار به سامان نمی رسد!
نگاهت را از ما دریغ نکن.
💓 خدایا!
عنانمان را از دست نفسمان بستان
و یاد خودت را چنان در دلمان بنشان
که تو از چشممان ببینی
و از گوشمان بشنوی
و از زبانمان بگویی.
❄️ خدایا!
نگاهمان را از غیر خودت بگردان...
الهی آمین🙏
#نیایش_صبحگاهی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
میتوانیم با 3جمله زندگی خود را ارتقا دهیم
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا
ویا با 3جمله دیگر زندگیمان را تباه کنیم
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا
انتخاب با شماست
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
5 توصیه ی تضمین شده ی بیل گیتس برای موفقیت
1- بلد باشید چطور نه بگویید
2- به استقبال انتقادات بروید
3- خوش بین باشید
4- از شکست نهراسید
5- روی یک هدف متمرکز شوید و از حرکت به سمت آن باز نایستید..
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_شش
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
بالاخره ساعت ۲۰دقیقه به چهار شد و حاضر شد و ساک به دست اروم اروم از خونه زدم بیرون میدونستم اعظم خوابش خیلی سبکه اما انگار همه چی دست به دست هم داده بودند که من برم…در کوچه رو اروم بستم….چند قدم رفتم و دوباره برگشتم به در و دیوار خونه نگاهی کردم…..خونه ایی که محل امن برای زندگی بود…رسیدم سرکوچه اما کسی نبود…..انتظار داشتم رضا بیصبرانه منتظرم باشه اما نبود…چند دقیقه بعد حس کردم کسی پشت سرمه که یهو ساکمو کشید….هین بلندی کشیدم و برگشتم و دیدم رضاست…رضا گفت:نترس منم….باورم نمیشه که اومدی…نفس عمیقی کشیدم و بهش لبخند زدم…رضا گفت:خب بدو بیا که باید بریم ترمینال.اونجا هر کسی ازت پرسید چه نسبتی دارید بگو عقد کرده هستیم…نیازی نیست به کسی توضیح بدی اگه کسی سوال اضافه کرد تو حرفی نزن تا خودم جوابشو بدم…یه آن ترس برم داشت و توی دلم گفتم:بگذار برگردم،تا بابا متوجه ی نشده بگذار برگردم،تورو خدا رضا بگذار برگردم……
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
اینجا پر است
از دست هایی که خسته نمیشوند
از نگه داشتن نقاب …
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
دو چیز انسان را نابود می کند؛
مشغول شدن به دیگران
مشغول بودن به گذشته
هرکسی که در گذشته بماند؛
آینده را از دست می دهد
و هرکس نگهبان رفتار دیگران باشد؛
آسایش و راحتی خود را از دست میدهد !
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_هفت
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
تمام این حرفهارو توی دلم گفتم اما ای کاش به زبون میاوردم…جز اطلاعت کار دیگه ایی نمیتونستم بکنم،،،وقتی از خونه فرار کردم یعنی قبول کردم که رضا همه ی دنیای منه ..رضا برای یه ماشین دست بلند کرد وگفت:ترمینال..دوباره برگشتم و خونمونو از دور نگاه کردم و ته دلم دعا کردم کاش اعظم بیاد و منو ببینه و برگردونه خونه اما کسی نبود و بالاخره سوار ماشین شدیم…رسیدیم به ترمینال و در کمال تعجب دیدم بلیط کرج رو گرفت.به رضا گفتم:تو که گفتی راه دور میریم…رضا گفت:اول میریم کرج ،،اونجا تا ظهر کار دارم بعدش میریم جای دیگه…چاره ایی نداشتم جز اینکه قبول کنم.سوار شدیم و دو ساعت بعد رسیدیم کرج….رضا منو گذاشت سر یه خیابون و گفت:اینجا وایستا تا من بیام…گفتم:نمیشه منم بیام اینجا تنهایی میترسمرضا گفت:نه.خونه ی یکی از آشناهاست نمیتونم تورو ببرم…..رضا گفت:اروم اروم برو تا برسی انتهای خیابون….اونجا یه پارک هست….اونجا بمون تا من بیام…..
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
بايد گاهى مغرور بود...
بايد گاهى از سرِ لجبازى و غرور ،تَن به هر كارى نداد...
من معتقدم بايد يک وقتهايى خودخواهى كنى
و فقط به خودت فكر كنى!
خودت باش و بخاطر هيچكس از ديوارِ هيچ حماقتى بالا نرو...
وگرنه تا عمر دارى برچسبِ سادگى و حماقت
از روى پيشانى تو جدا نخواهد شد!
#نازیلا_زارع 🌱
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند لحظه #آرامش
ᴬ ᶠᵉʷ ᵐᵒᵐᵉⁿᵗˢ ᵒᶠ ᵖᵉᵃᶜᵉ
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
از گیاه یادگرفتم اگه به خود و
ریشه خود ایمان داشته باشی حتی
سنگ هم جلودارت نیست
موفقیت زمان میبرہ پس ایمانت
رو نباز و امیدوار باش ،
هر لحظه از زندگی پر از درسِ برای
یادگیری و آگاه شدن،
از سختی ها نترس ، خدا باهاته رفیق
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هیچ دلیلی وجود ندارد که
بخاطر چیزی که نمی توانید تغییرش دهید
خود را دچار استرس کنید
به پیش روید و قوی تر شوید....
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
آدم ها باید توی زندگیشان پای خیلی چیزها بایستند...
پای حرف هایی که می زنند،
قول هایی که می دهند،
اشتباهاتی که می کنند،
احساساتی که بروز می دهند،
نگاه هایی که از عمق جان می کنند،
دوستت دارم هایی که می گویند،
زندگی هایی که می بخشند،
و عشق هایی که نثار می کنند....
آدم ها باید توی زندگیشان پای انتخاب هایشان بایستند...
زندگی مواجهه ی ابدی آدم هاست،
با انتخاب هایشان...
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
طوری بخند، که حتی
تقدیر شکستش را بپذیرد.
چنان عشق بورز، که حتی
تنفر راهش را بگیرد و برود.
و طوری خوب زندگی کن، که حتی
مرگ از تماشای زندگیت سیر نشود.
این زندگی نیست که میگذرد
ما هستیم که رهگذریم.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_سی_هشت
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
رضا رفت و من هم بسمت پارک حرکت کردم.تازه اول صبح بود و کسی توی پارک نبود.یه کم قدم زدم و بعد نشستم روی نیمکت….یک ساعتی گذاشت و از رضا خبری نشد.داشتم نگرانش میشدم با خودم گفتم:یعنی کارش چیه که یک ساعت طول کشید؟توی افکار خودم بودم که یه پسری اومد کنارم نشست و گفت:چیزی لازم داری؟ما همه جوره در خدمتیم.اینو گفت و بعدش نیشش باز شد و دندونای زردش نمایان شد..چندشم شد و از نیمکت بلند شدم .اون پسر دنبالم اومد.با فاصله میومد اما حرفشو میزد…اون پسر گفت:چی شد؟؟چرا ترش کردی؟؟؟طرف رفته و قالت گذاشته به ما ترش میکنی؟؟ببینم اهل موادی ؟؟همه جوره اشو داریم..از ترس سرعت قدمهامو بیشتر کردم اما اون پسر همچنان دنبالم بود…یهو دیدم یه خانم و اقای جوونی از دور میاند با دیدن اونا دل و جرأت پیدا کردم و بلند داد کشیدم و گفتم:چی میخواهی بی ناموس؟الان داد میکشم و میگم که مزاحمم شدی،گورتو گم کن وگرنه میدمت دست پلیس هاااا
ادامه در پارت بعدی 👎
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم یک کنج ساده وصَمیمی میخواهد
یک ایوان ، یک پنجره
به سمت تمامِ بیخیال بودنها
یک دوست که حواس مرا ازغَمهایم پرت کند...
من دلم فقط کمی حالِ خوش
کمی آرامش میخواهد
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
تمرین عالی برای حس خوب...
ابتدا فهرستی را از ده نعمت زندگی تان بنویسید که به دلیل بهرمند بودن از آن ها از خداوند سپاسگزار هستید، بنویسید که چرا و به دلیل از آن نعمتها از خداوند سپاسگزار هستید.
هرروز ده نعمت اضافه کنید ودوباره فهرستتان را از ابتدا بخوانید می توانید نعمتهای نوشته شده در فهرستتان را به صورت ذهنی مرور کنید یا آن ها را با صدای
بلند بخوانید.
پس از این که هر یک را خواندید بگویید:
خداياشكرت
خداياشكرت
خداياشكرت
تا جایی که می توانیدتلاش کنید سپاسگزاری خودتان را به دلیل بهرمند بودن از آن نعمتها با تمام وجودتان احساس کنید.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_چهل
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
رضا یه دربست گرفت و این بار اسم یه ترمینال دیگه ایی رو گفت..با خودم گفتم:یعنی کجا میریم؟اما باز حماقت کردم و ته دلم گفتم:هر جای دنیا هم باشه از کتک خوردن و ازدواج با اون مرد بهتره…چشمهامو بستم و چرت زدم…ماشین که توقف کرد چشمهامو باز کردم و دیدم رضا داره کرایه رو حساب میکنه…من هم پیاده شدم…داخل ترمینال شدیم و رضا گفت:اینجا دیگه مجبوریم جدا از هم بلیط بگیریم و دور از هم بشینیم..با همون حالت قهر گفتم:چرا مثلا؟گفت:برای اینکه سین و جیم نشیم..بین راه اگه پلیس راهداری هم ازت چیزی پرسید اسم منو اصلا نیار که شر میشه اگه سوالی پرسیدند بگو میرم خونه ی فامیلامون..اگه گفتند چرا تنهایی بگو بابات فرستاده و اینم بگو که مادر نداری ..حرفی نزدم ولی سرمو تکون دادم تا متوجه بشه قبول کردم…بعد رضا یه مقدار بهم پول داد و وارد ترمینال شدیم…..پشت سر رضا وارد دفتر فروش بلیط شهر مورد نظر شدیم…..اول رضا بلیط گرفت و ۳-۴نفر بعد من ،،تا صندلی من از رضا دور باشد...
ادامه در پارت بعدی 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️💫خداوند هیچ وقت بنده شو تنها نمیزاره...
👌بسیارزیبا
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ وقت هیچی رو از آدما نخواه !
میدونی چرا؟!
اگه بهت بدن منته،
اگه ندن ذلته !
همیشه همه چی رو از خدا بخواه !
اگه بده نعمته،
اگه نده حکمته ...
خلاصه هیچ وقت هیچی رو
از آدما گدایی نکن
آدما چیزای خوب به گدا نمیدن !
فقط خدا ...☝️
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
#سرگذشت_شیرین
#بگذار_برگردم_پدر
#پارت_چهل_یک
من شیرین هستم،،،متولد ۱۳۵۴ تهران…..
تا حرکت اتوبوس زمان داشتیم….با اشاره ی رضا از ترمینال اومدیم بیرون،،بیرون از ترمینال رضا گفت:بریم یه کم دور بزنیم…،یه مسیری رو رضا پیش گرفت که من نمیدونستم کجا…به رضا گفتم:کجا میریم؟رضا با خنده گفت:یه جای خوب ،نزدیک یه طلافروشی یه مغازه کوچیک جیگرکی بود که رضا اونجا سفارش داد…من طلاهای مغازه رو نگاه میکردم که رضا چشمکی زد و گفت:میخرم برات….نبینم با حسرت نگاه کنی قربون چشمات..بعدش وارد طلافروشی شد و با خوش و بشی که معلوم بود خیلی وقته همدیگر رو میشناسند یه جفت گوشواره ی قدمی از جیبش در اورد و به اون اقا فروخت ….
اقای طلافروش با یه نگاهی پراز سرزنش نگاهم کرد اما من همچنان به حماقتم ادامه دادم و دنبال رضا رفتم..رفتیم جیگر رو خوردیم و در حال برگشت به ترمینال گفتم:گوشواره ها مال کی بود؟رضا گفت:مال خودم…با شوخی و لوندی گفتم:عه…نمیدونستم تو هم گوشواره میندازی؟رضا با جدیت گفت:نیازی به مصرف نیست فقط برای روز مبادا نگهداشته بودم که الان هم روز مباداست…
ادامه در پارت بعدی 👇
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
.
هیچ دلیلی وجود ندارد که
بخاطر چیزی که نمی توانید تغییرش دهید
خود را دچار استرس کنید
به پیش روید و قوی تر شوید....
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
✳️ذهن خود را هر روز تقويت كنيد
♻️تقويت و خوراک دادن هر روزه به ذهن براى موفقيت لازمه ى كار است، شما مى توانيد با گوش دادن به فايلهاى صوتى و ويديوئى، شركت در كلاسهاى آموزشى، مطالعه كتاب و مقالات آموزنده و ذهن خودتان را هر روز تقويت كنيد. منتظر هيچ كس نباشيد، اين شما هستيد كه بايد اين كار را شروع كنيد، به ياد داشته باشيد، وقتى كه شما بهتر و قوى شويد، زندگى و كسب و كارتان چاره اى جز بهتر و قوى شدن ندارند.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨۵ قانون برتر دنیا که دوسشون دارم:
۱- قانون مورفی:
از هرچی بیشتر بترسی، بیشتر اتفاق میفته.
۲- قانون کیدلین:
اگه بتونی یه مشکل رو به طور واضح رو کاغذ بنویسی، اون وقت اون موضوع نصفش حل شده.
۳- قانون گیلبرت:
بزرگترین مشکل در محل کار اینه که کسی بهت نمیگه که چیکار باید بکنی.
۴- قانون ویلسون:
اگه اطلاعات و هوش رو همیشه در درجه اول قرار بدی، اون وقت پول همینجوری میاد.
۵- قانون فالکْند:
وقتی مجبور نیستی که تصمیمی بگیری، پس تصمیمی نگیر.
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🌸دراین شب زیباے زمستانی
🌸براتون آرزو میڪنم
🌸تقدیرتون درخشان
🌸شادیاتون دوچندان
🌸زندگے تون گلستان
🌸 شــــــــــاد باشیـــــــد 🌸
شب تون بخیر ❤️
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
☕️سـلام
🍊صبح یکشنبه تون بخیـر
☕️شادی هاتون بی پایان
🍊دلتون پراز امیـد
☕️لبتون خندون
🍊قلبتون مهـربون
☕️زندگیتون عاشقانه
🍊زیبایی و شـادی
☕️نصیب تک تک لحظه هاتون
🍊یکشنبه تون پراز موفقیت
#صبح_بخیر
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
نیایش صبحگاهی ☃️💫
❄️ای خدای مهربانم ...
🕊ای عاشقانۀ دل کوچک من ...
❄️گفتی فاصلهات با من یک نفس است
🕊گفتی تو از اهل زمین جدا شو،
❄️من سکوتت را معنا میکنم…
🕊ای آرامش مطلق ...
❄️دلم تو را میخواهد
🕊همین کنار ،
❄️نزدیکِ نزدیک ،
🕊بی ترسِ فرداها
❄️دلم میخواهد تنها تو را نفس بکشد…
🕊دلم تو را میخواهد که مصفایش کنی…
❄️یا رب تو مرا به نفسِ طناز مده
🕊با هر چه به جز توست مرا ساز مده
❄️من در تو گریزان شدم از فتنۀ خویش
🕊من آنِ توام ، مرا به من باز مده
آمین...🙏
#نیایش_صبحگاهی
#داستانهای_آموزنده
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir