eitaa logo
هرروزباقرآن📗
179 دنبال‌کننده
819 عکس
289 ویدیو
25 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تفسیر گزیده ۲۱۱ .mp3
12.02M
✨بسم‌الله‌الرحمن‌اارحیم✨ ☘ محمدرضا رنجبر /تفسیرگزیده 📚 🎧سروران عزیز و ارجمندمهدوی، سعی کنید وقت بگذاریدبشنوید 👌🏻 [روزتان را بدون قرآن سپری نکنید، اما با توجه و حضور قلب❤️ ] 💟ثواب نشررا هدیه کنید محضر قرآن کریم وپیامبر رحمت صل الله علیه واله وسلم،شهداواموات‌مومنین🌸، امیدکه با قرآن مانوس ومحشور شویم ،ان‌شاءالله‌... ت ❣ باشید🌴 @ErydaywithQoranabedi1395
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۸۹) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و هجدهم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️شان نزول:هنگامی كه پيامبر ص به مدينه آمد روزی ابن صوريا (يكی از علمای يهود) با جمعی از يهود فدك نزد پيامبر اسلام ص آمدند، و سؤالات گوناگونی از حضرتش كردند، و نشانه‌هايی را كه گواه نبوت و رسالت او بود جستجو نمودنداز جمله گفتند: ای محمد خواب تو چگونه است؟ زيرا به ما اطلاعاتی در باره خواب پيامبر موعود داده شده است. 🔶 فرمود: تنام عينای و قلبی يقظان!:" چشم من به خواب می‌رود اما قلبم بيدار است" گفتند راست گفتی ای محمد!و پس از سؤالات متعدد ديگر، ابن صوريا گفت: يك سؤال باقی مانده كه اگر آن را صحيح جواب دهی به تو ايمان می‌آوريم و از تو پيروی خواهيم كرد، نام آن فرشته‌ای كه بر تو نازل می‌شود چيست؟ فرمود: جبرئيل است. ♦️ابن صوريا" گفت: او دشمن ما است، دستورهای مشكل در باره جهاد و جنگ می‌آورد، اما ميكائيل هميشه دستورهای ساده و راحت آورده، اگر فرشته وحی تو ميكائيل بود به تو ايمان می‌آورديم! 📚  تفسیر نمونه                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و نوزدهم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️بررسی شان نزول آيه انسان را بار ديگر به ياد بهانه‌جوئيهای ملت يهود می‌اندازد كه از زمان پيامبر بزرگوار موسی ع تا كنون اين برنامه را دنبال كرده‌اند، و برای شانه خالی كردن از زير بار حق هر زمان به سراغ بهانه‌ای می‌روند. 🔶 در اينجا چنان كه مشاهده می‌كنيم: تنها بهانه اين است كه چون جبرئيل فرشته وحی تو است و تكاليف سنگين خدا را ابلاغ می‌كند ما ايمان نمی‌آوريم، ما دشمن او هستيم اگر فرشته وحی ميكائيل بود، بسيار خوب بود، ايمان می‌آورديم؟ ♦️از اينان بايد پرسيد مگر فرشتگان الهی با يكديگر از نظر انجام وظيفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل می‌كنند يا از پيش خود چيزی می‌گويند؟ آنها همانگونه‌اند كه قرآن معرفی كرده‌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ‌:" هر چه خداوند دستور دهد همان را انجام می‌دهند" (تحريم- ۶) 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۵۹) *⚜️ _نهج_البلاغه⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ. 🟡حقوق دوستان (اخلاقى، اجتماعى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: دوست، دوست نيست مگر آن كه حقوق برادرش را در سه جايگاه نگهبان باشد: در روزگار گرفتارى، آن هنگام كه حضور ندارد، و پس از مرگ. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 134 🔰* 🔆👌دوست واقعى: 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه👈 اشاره به بعضى از شرايط مهم دوستى كرده مى فرمايد: 🔻دوست انسان، دوست نخواهد بود مگر اين كه برادر خود را در سه حالت فراموش نكند: 🎗️به هنگامى كه دنيا به او پشت مى كند 🎗️و در زمانى كه غايب است 🎗️و پس از مرگش»; 📌شك نيست كه انسان در زندگى خود نيازمند به دوستانى است كه در مشكلات به او كمك كنند و در زمان راحتى مونس انسان باشند، زيرا روح اجتماعى انسان از يك سو و نيازهاى گسترده اى كه دارد و به تنهايى قادر به رسيدن به آنها نيست از سوى ديگر ايجاب مى كند كه يارانى براى خود انتخاب كند; 🔻ولى اين ياران مختلف اند; ✴️گروهى مانند تاجرانند كه دائماً انتظار دارند در مقابل خدمتى، خدمتى به آنان شود و طبيعى است كه هر وقت از دوست خود بهره اى نداشته باشند او را براى هميشه رها مى كنند. ✴️گروه ديگرى هستند كه گرچه در برابر هر خدمت انتظار خدمتى دارند; ولى خدمات پيشين را فراموش نمى كنند و به پاس آنها دوست خود را در مشكلات يارى مى دهند; اما هنگامى كه تصور مى كنند پاداش خدمت هاى پيشين او را داده اند رهايش مى سازند. ✴️گروه سومى نيز هستند كه دوستى آنها بر اساس محبت است و صفا و صداقت نه نتيجه خدمت و كارى شبيه تجارت. آنها به هنگام قدرت به دوستان خود خدمت مى كنند و انتظار پاسخى از آنها ندارند و به همين دليل به هنگام بروز مشكلات براى دوستان خود هرگز آنها را رها نمى سازند و همچنان به اصول اخوت و دوستى وفادارند. 💠امام(عليه السلام) در اين كلام پربارش اشاره به اين گروه مى كند كه دوستان حقيقى و واقعى اند; 💎 آنها در سه زمان دوست خود را فراموش نمى كنند;⤵️ ✅به هنگام «نكبت» آنها در چنين زمانى در كنار دوست خود مى ايستند، به او كمك مى كنند، تسلى خاطر مى دهند، غمگسار و وفادارند. ✴️«نکبت» در اصل به معناى انحراف از مسیر است همان گونه که در قرآن مجید آمده «(وَإِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالاْخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ);_ 🔺امّا کسانى که به آخرت ایمان ندارند از این راه منحرف مى شوند». 🔻ازاین رو هنگامى که دنیا به کسى پشت کند از آن تعبیر به نکبت دنیا مى کنند و از آنجا که بروز مشکلات، مصائب و بلاها مصداق نکبت است 🔺🔻بسیارى از ارباب لغت نکبت را به معناى بلا و مصیبت تفسیر کرده اند. _شاعر نیز مى گوید:_ *_دوست آن باشد که گیرد دست دوست * ♻️ * در پریشان حالى و درماندگى_*. 📌اضافه بر این بعضى هستند که در حضور دوست به سبب شرم و حیا رسم دوستى را به جا مى آورند; ❇️ولى به هنگامى که آنها غائب باشند خود را از آن خلاص مى کنند و به اصطلاح «حفظ الغیب» ندارند و از آن فراتر هنگامى که دوستشان از دنیا برود و دست او از همه چیز کوتاه گردد و امید خدمتى از او نداشته باشند او را فراموش مى کنند; نه به سراغ همسر و فرزند او مى روند که اگر مشکلى دارند حل کنند، نه در جمع دوستان زنده یادى از او مى کنند و نه کار خیرى براى او انجام مى دهند. 💠امام(علیه السلام) مى فرماید: دوست واقعى کسى است که در این سه حالت دوستش را فراموش نکند. 🔹البته مدعیان دوستى فراوان اند و دوستان واقعى که در کلام حکیمانه فوق بگنجند اندک اند. 🔰در حدیثى در غررالحکم از امام(علیه السلام) آمده است که مى فرماید: دوست راستگو کسى است که عیوب تو را براى تو بگوید و اندرز دهد و در غیبتت مراتب دوستى را حفظ کند و تو را بر خود (در حل مشکلات) مقدم شمرد» ════🌼🕊🌼═
درسهایی ازنهج البلاغه📔: *📔 درسهایی ازنهج البلاغه* (۱۶۰) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أُعْطِيَ أَرْبَعاً لَمْ يُحْرَمْ أَرْبَعاً؛ مَنْ أُعْطِيَ الدُّعَاءَ لَمْ يُحْرَمِ الْإِجَابَةَ، وَ مَنْ أُعْطِيَ التَّوْبَةَ لَمْ يُحْرَمِ الْقَبُولَ، وَ مَنْ أُعْطِيَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ يُحْرَمِ الْمَغْفِرَةَ، وَ مَنْ أُعْطِيَ الشُّكْرَ لَمْ يُحْرَمِ الزِّيَادَةَ. [قال الرضي رحمه الله تعالى و تصديق ذلك [في] كتاب الله تعالى: قال الله في الدعاء "ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ"، و قال في الاستغفار "وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِيماً"، و قال في الشكر "لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ"، و قال في التوبة "إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِنْ قَرِيبٍ فَأُولئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ كانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً"]. 🟡چهار ارزش برتر (اخلاقى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: كسى را كه چهار چيز دادند، از چهار چيز محروم نباشد، با دعا از اجابت كردن، با توبه از پذيرفته شدند، با استغفار از آمرزش گناه، با شكرگزارى از فزونى نعمت ها 📌سید رضی می گوید: (و اين حقيقت مورد تصديق كتاب الهى است كه در مورد دعا گفته است: «مرا بخوانيد تا خواسته هاى شما را بپردازم». (قرآن كريم، سوره مؤمن، آيه 60) در مورد استغفار گفته است: «هر آن كه به بدى دست يابد يا بر خود ستم روا دارد و از آن پس به درگاه خدا استغفار كند، خداى را آمرزش گر و مهربان يابد».(قرآن كريم، سوره نساء، آيه 110) در مورد سپاس فرموده است: «بى شك اگر سپاس گزاريد، بر نعمت مى افزايم». (قرآن كريم، سوره ابراهيم، آيه 7) و در مورد توبه فرموده است: («تنها توبه را خداوند از كسانى مى پذيرد كه از سر نادانى به كار زشتى دست مى يابند و تا دير نشده است باز مى گردند، تنها چنين كسانند كه خداوند در موردشان تجديد نظر مى كند، كه خدا دانا و حكيم است».(قرآن كريم، سوره نساء، آيه 17) ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 135 🔰* 🔆👌اين چهار چيز را دريابيد: 🔮بخش اول🔮 📜امام(عليه السلام) در اين كلام حكيمانه👈 به چهار نعمت الهى اشاره مى فرمايد كه هرگاه محقق شوند چهار نعمت ديگر را به دنبال خود دارند. مى فرمايد: ✴️«كسى كه توفيق چهار چيز پيدا كند از چهار چيز محروم نخواهد شد»; 📌اشاره به اين كه اين چهار چيز با آن چهار چيز لازم و ملزوم يكديگرند همان گونه كه در قرآن هم به آن اشاره شده و در ذيل اين كلام خواهد آمد. 🟣نخست اين كه: ✴️«كسى كه توفيق دعا يابد از اجابت محروم نمى گردد»; 🔶زيرا همان گونه كه در ذيل خواهد آمد اين وعده الهى است كه فرموده است دعا كنيد تا من اجابت كنم. ✴️دعا ـ همان گونه كه قبلاً هم گفته ايم ـ يكى از مهم ترين عبادات و امور سرنوشت ساز در زندگى بشر است. ✴️انسان بايد تمام تلاش و كوشش خود را در رسيدن به اهداف صحيح به كار گيرد; ولى در بسيارى از موارد عاجز و ناتوان مى شود و دستش از همه جا كوتاه مى گردد. 🤲اينجاست كه رو به درگاه الهى مى آورد و با اظهار عجز از لطف و كرم او استمداد مى جويد و با اين عمل شايسته اين مى شود كه خدا آن نعمت را چنانچه صلاح او باشد به او بدهد و اگر صلاح او نباشد پاداش مهم ترى طبق آنچه در روايات آمده_ براى او ذخيره مى كند. البته قبولى دعا شرايطى دارد _كه ما آن را به طور مشروح در مقدمه مفاتيح نوين آورده ايم. 🟣دوم اين كه: ✴️«كسى كه توفيق توبه پيدا كند از قبول آن محروم نمى گردد»; ✴️انسان همواره در معرض لغزش هاست; هواى نفس و شهوات از درون و وسوسه هاى شياطين انس و جن و زرق و برق دنيا از برون دائماً طوفانى در اطراف او به راه مى اندازد و گاه گرفتار لغزش مى گردد. 🔻اگر باب توبه به روى او گشوده نشود مأيوس مى گردد و به دنبال آن در درياى گناه غوطه ور خواهد شد. ✴️اما خداوند رحمان و رحيم درهاى توبه و اصلاح خويشتن را به روى او گشوده و وعده قبول به توبه كنندگان حقيقى داده است تا از رحمت خدا مأيوس نشوند و از مسير حق منحرف نگردند. 🔰امام سجاد(عليه السلام) در مناجات تائبين مى فرمايد: _«إلهي أنْتَ الَّذي فَتَحْتَ لِعِبادِكَ باباً إلى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ وَقُلْتَ: (تُوبوا إِلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً) فَما عُذْرَ مَنْ أغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ;_ 🤲خداوندا تو كسى هستى كه درى به روى بندگان خود گشوده اى و نام آن را توبه گذارده اى و فرموده اى: «همگى به سوى خدا باز گرديد و توبه خالص كنيد» با اين حال آنان كه غافل مى شوند تا از اين در به سوى عفو الهى وارد شوند چه عذرى دارند». ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️⤵️ *🔰شرح و تفسیر حکمت 135 🔰* 🔮 بخش دوم(پایان) 🔮
🟣در سومين جمله مى فرمايد: ✴️«كسى كه توفيق استغفار يابد از آمرزش محروم نمى شود»; «✴️ توبه» ندامت از گذشته و بازگشت به سوى خداست و «استغفار» يكى از شرايط آن است ✴️و در واقع ذكر استغفار بعد از توبه در كلام امام(عليه السلام) از قبيل ذكر خاص بعد از عام است. ✴️البته گاه استغفار و توبه به يك معنا نيز استعمال مى شوند; ❇️به هر حال خداوند غفور و ودود وعده داده كه مستغفرين را مورد محبت قرار دهد و آنها را مشمول آمرزش و مغفرت خويش سازد. 🟣در چهارمين جمله مى فرمايد: ✴️«كسى كه توفيق شكرگزارى پيدا كند از فزونى نعمت محروم نخواهد شد»; ✴️اين وعده الهى است كه در آيات ذيل خواهد آمد و عقل و خرد انسان نيز گواه بر آن است، ✴️زيرا شكرگزاران لياقت خود را با اين عمل براى فزونى نعمت ثابت مى كنند و خداوند حكيم كه هر كارش روى حساب و حكمت است به اين گونه افراد نعمت بيشترى مى بخشد. ✴️البته مى دانيم شكر حقيقى تنها شكر به زبان نيست بلكه مرحله مهم تر آن شكر عملى است و آن اين است كه از هر نعمتى در جاى خود استفاده كند و نعمت هاى الهى را وسيله عصيان و نافرمانى حق نسازد. 💎این امور چهارگانه به طور گسترده در روایات معصومان(علیهم السلام) نیز آمده است 🔰 از جمله در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که فرمود: «خَیْرُ الْعِبادَةِ الاِْسْتِغْفارُ; بهترین عبادت استغفار است». 🔰در حدیث دیگرى از همان حضرت آمده است:_ زیاد استغفار کنید زیرا خداوند متعال استغفار را به شما نیاموخته مگر به این جهت که مى خواهد شما را بیامرزد». ✳️تأثیر استغفار در برطرف شدن مشکلات و هموم و غموم و فزونى رزق نیز طبق روایات قابل انکار نیست. 🔰درباره اهمیت شکر نیز همین بس که در حدیثى از امام امیرالمؤمنین در «غررالحکم» مى خوانیم: _«اَوَّلُ ما یَجِبُ عَلَیْکُمْ لِلّهِ سُبْحانَهُ شُکْرُ أیادیهِ وَابْتِغاءُ مَراضیهِ;_🔹 نخستین چیزى که بر شما در برابر خداوند سبحان واجب است شکر نعمت هاى او و به دست آوردن موجبات خشنودى اوست» ════🌼🕊🌼═
*درسهایی ازقران کریم* (۱۹۰) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیستم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️هر حال قرآن در پاسخ اين بهانه‌جوئيها چنين می‌گويد:" به آنها بگو هر كس دشمن جبرئيل باشد (در حقيقت دشمن خدا است) چرا كه او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل كرده است" 🔶 قرآنی كه كتب آسمانی پيشين را تصديق می‌كند" (و هماهنگ با نشانه‌های آنها است). قرآنی كه مايه هدايت و بشارت برای مؤمنان است. ‏در حقيقت در اين آيه سه پاسخ به اين گروه داده شده است: ‏ ♦️نخست اينكه جبرئيل چيزی از نزد خود نمی‌آورد هر چه هست" بِإِذْنِ اللَّـهِ‌" است.ديگر اينكه نشانه صدق از كتب پيشين در آن وجود دارد چرا كه مطابق نشانه‌های آنها است.‏سوم اينكه محتوای آن خود دليل بر اصالت و حقانيت آن می‌باشد. 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست ویکم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️آيه بعد همين موضوع را با تاكيد بيشتر توام با تهديد بيان می‌كند و می‌گويد:" هر كس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل باشد خداوند دشمن او است، خدا دشمن كافران است. 🔶 اشاره به اينكه اينها قابل تفكيك نيستند: اللَّه، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئيل، ميكائيل و هر فرشته ديگر، و در حقيقت دشمنی با يكی دشمنی با بقيه است.‏به تعبير ديگر دستورات الهی كه تكامل بخش انسانهاست از سوی خداوند بوسيله فرشتگان بر پيامبران نازل می‌شود. ♦️ و اگر تفاوتی بين ماموريتهای آنها باشدازقبيل تقسيم مسئوليت است نه تضاد در ماموريت، آنها همه در مسير يك هدف قرار دارند، بنا بر اين دشمنی با يكی از آنها، دشمنی با خدا است. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۹۱) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی و دوم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️خلاصه، اين دو فرشته زمانی به ميان مردم آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولی از آنجا كه خنثی كردن يك مطلب (همانند خنثی كردن يك بمب) فرع بر اين است كه انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثی كردن آن را ياد بگيرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند. 🔶ولی سوء استفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند برای اشاعه هر چه بيشتر سحر و تا آنجا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الهی، سليمان را نيز متهم ساختند كه اگر عوامل طبيعی به فرمان او است يا جن و انس از او فرمان می‌برند همه مولود سحر است . ♦️آری اين است راه و رسم بدكاران كه هميشه برای توجيه مكتب خود، بزرگان را متهم به پيروی از آن می‌كنند. به هر حال آنها از اين آزمايش الهی پيروز بيرون نيامدند" از آن دو فرشته مطالبی را می‌آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايی بيفكنند" 📚  تفسیر نمونه 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی و سوم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️ولی قدرت خداوند ما فوق همه اين قدرتها است،" آنها هرگز نمی‌توانند بدون فرمان خدا به احدی ضرر برسانند‏" آنها قسمتهايی را ياد می‌گرفتند كه برای ايشان ضرر داشت و نفع نداشت. 🔶آری آنها اين برنامه سازنده الهی را تحريف كردند بجای اينكه از آن به عنوان وسيله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده كنند، آن را وسيله فساد قرار دادند" با اينكه می‌دانستند هر كسی خريدار اين گونه متاع باشد بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت"چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشی می‌داشتند" ♦️ آنها آگاهانه به سعادت و خوشبختی خود و جامعه‌ای كه به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب كفر و گناه غوطه‌ور شدند" در حالی كه اگر ايمان می‌آوردند و تقوا پيشه می‌كردند پاداشی كه نزد خدا بود برای آنان از همه اين امور بهتر بود، اگر توجه داشتند" 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*باز خوانی اندیشه ها* (۶۷) سکولاریسم یا پرورش هیولا فرهاد قنبری همانگونه که «دین بدون معرفت» در نهایت به دگماتیسمِ خشک و عبوسی منتهی می شود که به راحتی آب خوردن سر انسانها را از تن جدا می کند و فجایع و جنایت هایی شبیه جنایات داعش و طالبان و القاعده را رقم می زند، «سکولاریسم بدون معرفت» (سکولاریسم در معنای عرفی) با یک نظام سیاسی و اعتقادی هم ممکن است به جریانات دین ستیز و انسان ستیزی منجر شود که همگان را با خط کش «دیندار» و «بی دین» و «خودی و غیرخودی» مورد سنجش قرار دهد و هر چیزی که رنگ و بوی دینی یا نزدیکی به گفتمان حاکم دارد را با نفرت و خشونتی مهار نشدنی نفی نموده و خواهان نابودی آنان باشد. جامعه ایران به واسطه چند دهه حاکمیت گفتمان ایدئولوژیک دینی که با سخت گیری ها و دخالت هایی در حوزه خصوصی زندگی شهروندان همراه بوده، باعث شکل گیری پاد(ضد)گفتمانی واکنشی و بدون معرفت (گفتمانی که گریز و دوری جستن از دین و دال‌های گفتمانی حکومت را نه بر اساس تعلقات فکری و فلسفی بلکه بر اساس نفرت و خشونت و مقاومت در برابر گفتمان حاکم انتخاب کرده است) شده است که با هر چیزی که رنگ و لعاب و بوی دین و دینداری و فلسطین و ایثار و شهداء و امثالهم می دهد، به مبارزه رفته و با ادبیاتی خشن و پر از نفرت در پی انتقام از آنان است. در این پادگفتمان ستیزه‌جویانه و کینه‌توزانه (که در ضدیت با گفتمان حاکم شکل گرفت) به هر گروه، جناح یا فردی که رفتار و گفتار و کردارش اندک رنگ و بوی دینی و یا نزدیکی به گفتمان حاکم داشته باشد حمله کرده و او را با رکیک‌ترین و زشت‌ترین و خشن‌ترین توهین و ناسزاها و تهدیدها مورد نوازش قرار می دهد. واکنش چند سال قبل این طیف به قتل طلبه همدانی توسط یکی از الوات این شهر را به خاطر بیاوریم. در آن حادثه صفحه قاتل پر بود از کامنت ها و لایک هایی که او را با القاب قهرمان و پهلوان مورد ستایش قرار می داد و بدون آنکه به دنبال آگاهی از شرایط زندگی و جرم یا بی گناهی مقتول باشد، او را به صرف طلبه بودن مستحق قتل و مرگ می دانست. یا برخی واکنش ها به خبر درگذشت دکتر داود فیرحی را به خاطر بیاوریم. این افراد خشونت‌طلب با دیدن چهره و تصویر آقای فیرحی و به صرف اینکه ایشان لباس روحانیت به تن دارد، خود را محق می دانستند که با زشت ترین و رکیکترین توهین ها به ایشان حمله ور شوند و در مقابل هر اعتراضی هم زبان به درشت گویی و فحاشی گشوده و به اسم مدرنیسم و عقل گرایی، همه را عقب مانده و متحجر خطاب کرده و کورکورانه بر شعله کینه و نفرت عمومی بدمند. یا واکنش کینه توزانه و غیرانسانی این طیف به تراژدی فلسطین را بنگریم. آنها مردم غزه و فلسطین را به صِرف اینکه جمهوری اسلامی از آنها حمایت می‌کند، لایق بدترین نوع مرگ و تحقیر می‌دانند. این طیف که عمده آگاهی سیاسی و فلسفی و اجتماعی‌اش محصول چند برنامه شبکه «من و تو» و «اینترنشنال» و چند صفحه اینستاگرامی و تلگرامی است نه از تمدن «ایرانی-اسلامی» چیز خاصی می داند و نه شناخت درستی از اجتماع سیاسی و تاریخ و فرهنگ و سنت دارند. حکایت این طیف که خود را در مقام اپوزسیون رادیکال و خواستار تغییرات بنیادی معرفی می‌کند، حکایت عجیب و ترسناکی است. توده‌هایی که از هر اندیشه و تفکر و متفکری گریزانند، کنش سیاسی را در فحاشی و درشت گویی و تکرار کلیشه «سگ زرد و شغال» می دانند، قدرت فکری تشخیص خوب و بد را ندارند، به دم دستی ترین و مبتذلترین نحله ها و گرایش‌های سیاسی و فکری و هنری علاقه نشان می دهند، به شدت غیر ستیزند و هر سخنی که اندک بویی از نزدیکی به گفتمان حاکم و یا دین داشته باشد را با تندترین و زشت ترین شکل و ادبیات ممکن پس می زنند، درک درستی از مفهوم آزادی ندارند، اخلاق و فرهنگ و اندیشه را پرطمطراق و دهن پر کن می دانند و با هر دریافت و فکری جز دریافت و فکر خود، دشمن خونی‌اند. این پادگفتمان دین‌ستیز که به شدت مرعوب و واداده فرهنگ (و مبتذل‌ترین صورت الگوی زیستی) جوامع غربی است به هر کسی که رفتار و گفتار و کردارش اندک رنگ و بوی دینی داشته باشد حمله کرده و او را با زشت‌ترین و خشن‌ترین توهین و ناسزاها و تهدیدها مورد نوازش قرار می دهد. این طیف که عموما درکی کاریکاتوری و هالیوودی از جهان غرب دارد، برای تقابل با گفتمان حاکم بر کشور چنان مسیر افراط را پیموده است که هم به مدافع سرسخت منافع ناتو و آمریکا بدل شده و هم به کینه‌توزترین و دگم‌ترین دشمن فرهنگ و هویت و سنت تاریخی سرزمین خویش تبدیل شده است. این طیف که امروز مدعی تغییر و گذار از وضع موجود به اتوپیای ذهنی خود است. طیفی ترسناک و دگم و انتقامجو است که اگر به قدرتی دست پیدا کند، آدمکش‌های خود را با حدت و شدت بیشتر بازتولید خواهد کرد.
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۹۱) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست ویکم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️آيه بعد همين موضوع را با تاكيد بيشتر توام با تهديد بيان می‌كند و می‌گويد:" هر كس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل باشد خداوند دشمن او است، خدا دشمن كافران است. 🔶 اشاره به اينكه اينها قابل تفكيك نيستند: اللَّه، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئيل، ميكائيل و هر فرشته ديگر، و در حقيقت دشمنی با يكی دشمنی با بقيه است.‏به تعبير ديگر دستورات الهی كه تكامل بخش انسانهاست از سوی خداوند بوسيله فرشتگان بر پيامبران نازل می‌شود. ♦️ و اگر تفاوتی بين ماموريتهای آنها باشدازقبيل تقسيم مسئوليت است نه تضاد در ماموريت، آنها همه در مسير يك هدف قرار دارند، بنا بر اين دشمنی با يكی از آنها، دشمنی با خدا است. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و دوم 🍃...داستان ملت بهانه جو!....🍃 ♦️نام" جبريل" سه بار، و نام" ميكال" يك بار در قرآن مجيد، در همين مورد آمده است‌ [نام" جبريل" دو بار در آيات مورد بحث، و يك بار در سوره تحريم آيه ۴ ذكر شده. و از همين آيات استفاده می‌شود كه هر دو از فرشتگان بزرگ و مقرب خدايند (در تلفظات معمولی مسلمين جبرئيل و ميكائيل هر دو با همزه و ياء تلفظ می‌شود. 🔶 ولی در متن قرآن تنها به صورت جبريل و ميكال آمده است) جمعی عقيده دارند كه" جبريل" لفظی است عبرانی و اصل آن" جبرئيل" به معنی" مرد خدا" يا" قوت خدا" است (" جبر" به معنی" قوت يا مرد" و" ئيل" به معنی" خدا" است). ♦️ به موجب آيات مورد بحث جبرئيل پيك وحی خدا بر پيامبر، و نازل كننده قرآن بر قلب پاك او بوده است، در حالی كه در سوره نحل آيه ۱۰۲ واسطه وحی" روح القدس" معرفی شده. ‏و در سوره" شعراء آيه ۱۹۱" می‌خوانيم قرآن را روح الامين برای آن حضرت آورده، ولی همانگونه كه مفسران تصريح كرده‌اند: منظور از روح القدس و روح الامين همان جبرئيل است. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*درسهایی ازنهج البلاغه📔:* (۱۶۱) *⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِيٍّ، وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ، وَ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ، وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ. 🟡فلسفه احكام الهى (اخلاقى، معنوى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: نماز، موجب نزديكى هر پارسايى به خداست، و حج جهاد هر ناتوان است. هر چيزى زكاتى دارد، و زكات تن، روزه، و جهاد زن، نيكو شوهر دارى است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 136  🔰* 🔆👌بهترين وسيله قرب به خدا: 🔮بخش اول🔮 📌شک نیست که نماز بهترین وسیله تقرب به پروردگار است که از آن در روایات به معراج مؤمن تعبیر شده است که تعبیرى بسیار گویا و رسا در تأثیر نماز براى قرب الى الله است; 📜ولى امام(علیه السلام) شرط آن را تقوا شمرده تقوایى که سبب مى شود انسان با بال و پر نماز به آسمان ها و ملکوت پروردگار پرواز کند. 🔰 همان گونه که در قرآن مجید در داستان قربانى فرزندان آدم(علیه السلام) آمده است:_ «(إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ); خداوند تنها، (قربانى را) از پرهیزگاران مى پذیرد». ✅«قربان» به چیزى گفته مى شود که به وسیله آن تقرب مى جویند; خواه این وسیله، عبادتى از عبادات مانند نماز و روزه و حج باشد یا گوسفندان و سایر حیوانات قربانى یا صدقه اى در راه خدا. 🔰بعضى گفته اند «قربان» مصدر از ماده «قُرب» است ولى با توجه به این که در محل کلام ما معناى وصفى دارد (چیزى که مایه قرب مى شود) باید پذیرفت که مصدرى است که به معناى وصفى به کار رفته است. ✴️اما این که در مورد حج آن را جهاد هر ضعیفى شمرده ازاین رو است که حج 🔹 هم جهاد با نفس است 🔹و هم آثار جهاد با دشمن را دارد، زیرا مایه وحدت میان مسلمانان و اتحاد صفوف آنها مى شود و پشت دشمن را مى لرزاند، 📌بنابراین افرادى که توان حضور در میدان جهاد با دشمن را ندارند با حضور در مناسک حج به بخشى از فلسفه جهاد با دشمن فعلیت مى بخشند و حتى جوانانى که در حج شرکت مى کنند با تحمل مشقات حج و گاه پیاده روى هاى طولانى و محرومیت از خواب و استراحت، براى میدان جهاد تمرین مى کنند. 💠امام در مورد روزه مى فرماید: زکات بدن است، زیرا روزه چیزى از بدن مى کاهد; ولى بر برکات آن مى افزاید 🔔 همان گونه که زکات مال ظاهرا چیزى از آن مى کاهد;اما برکات غیر قابل انکارى دارد. 🔻در جهان نباتات نیز این موضوع در مورد بسیارى از درختان عملى مى شود که شاخه هاى زیادى از آن را مى برند ولى بعداً درخت نمو فوق العاده اى پیدا مى کند. به گفته شاعر: 📌زکات مال به در کن که شاخه رَز  را *** چون باغبان ببُرد بیشتر دهد انگور!_ 💠امام(علیه السلام) مى فرماید: جهاد زن شوهردارى شایسته است به سبب آن که در میدان جهاد مشکلات فراوانى است: هم بذل مال است (در زمانى که مجاهدان هزینه هاى خود را از سلاح و مرکب و غذا مى پرداختند) و هم بذل جان و هم جدایى از زن و فرزند و بستگان و در بسیارى از موارد، جراحات سخت جسمى. 🔶زن ها نیز هنگامى که در برابر مشکلات خانه دارى و گاه اعتراضات و زخم زبان هاى شوهر قرار مى گیرند اگر تحمل و بردبارى نشان دهند جهاد مهمى را انجام داده اند. 🔰«اصبغ بن نباته» که از یاران خاص على(علیه السلام) است از آن حضرت نقل مى کند که فرمود:  ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️⤵️ *🔰شرح و تفسیر حکمت 136 🔰* 🔮بخش دوم( پایان) 🔮 🕋خداوند جهاد را بر مردان و زنان واجب کرده است. ✅ جهاد مرد در این است👈 که مال و جان خود را انفاق کند👈 تا آنجا که در راه خدا شهید شود ✅و جهاد زن در این است 👈که در برابر آزارى که از شوهرش مى بیند👈 و در برابر تعصب ها و حساسیت هاى او صبر پیشه کند». 🔰در حدیث دیگرى که در کتاب در المنثورِ «سیوطى» آمده است_ مى خوانیم که «اسماء» از طائفه انصار نزد پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمد در حالى که پیامبر در میان اصحابش نشسته بود. عرض کرد: 🔸پدر و مادرم به قربانت باد من به عنوان نماینده زنان خدمت شما آمده ام. 🔷جانم به فدایت باد بدان هیچ زنى در شرق و غرب نیست که آمدن مرا نزد تو شنیده باشد مگر این که او هم همین رأى و نظر مرا دارد ✴️ خداوند تو را به حق به سوى مردان و زنان مبعوث کرده ما به تو و خدایى که تو را فرستاده ایمان آورده ایم🔹 ولى ما زنان در حقیقت در محاصره و گرفتار محرومیت هایى هستیم: باید در خانه بنشینیم و خواسته هاى مردان را به جاى آوریم، فرزندان شما را متولد مى سازیم و شما گروه مردان بر ما برترى پیدا کرده اید در جمعه و جماعات و عیادت بیماران و تشییع جنازه و حج بعد از حج و از همه اینها بالاتر جهاد در راه خداست.
🔻هنگامى که یکى از شما به عنوان حج یا عمره یا شرکت در جهاد خارج مى شود ما اموالتان را حفظ مى کنیم، براى شما لباس مى بافیم و اولاد شما را پرورش مى دهیم. اى رسول خدا! در چه پاداشى با شما شریک هستیم؟ 💠پیغمبر(صلى الله علیه وآله) با تمام صورت به سوى اصحابش برگشت سپس فرمود: سخن این زن را شنیدید؟ هرگز بهتر از این سؤال در امر دین از کسى شنیده اید؟ 🔸 همگى عرض کردند: اى رسول خدا! ما باور نمى کردیم زنى به چنین مطالبى برسد (و چنین سخن بگوید) آن گاه پیغمبر(صلى الله علیه وآله) رو به او کرد و فرمود:✴️بانو برگرد و به زنانى که پشت سر تو هستند (و از طرف آنها آمده اى) اعلام کن که شوهردارى یکى از شما به صورت شایسته و به دست آوردن خشنودى او و پیروى از موافقتش معادل تمام این اعمال خیر است» *✴️نكته✴️* 🔖فلسفه احكام: 🔻به يقين تمام احكام الهى فلسفه و حكمت هايى دارد كه به ما باز مى گردد. خداوند حكيم است; نه بى حساب به چيزى فرمان مى دهد و نه بى دليل از چيزى نهى مى كند و از آنجا كه او هستى كامل و بى عيب و نقص است، 🔆فلسفه هاى اين احكام به ذات پاكش بر نمى گردد، بلكه همگى براى تربيت نفوس انسان هاست. ❇️اين مطلبى است كه هر كس كمترين توجهى به حكيم بودن خداوند داشته باشد آن را درك مى كند; ولى با نهايت تأسف جمعى در ميان مسلمانان پيدا شده اند كه تبعيت احكام را از مصالح و مفاسد و حسن و قبح زير سؤال برده اند و اين در حالى است كه هم در قرآن مجيد و هم در روايات اسلامى به طور گسترده اشاره به فلسفه بسيارى از احكام شده است و اين نشان مى دهد كه ما حق داريم از فلسفه احكام جستجو كنيم كه در كلام حكيمانه بالا به بخشى از آن اشاره شده است و فايده مهم آن تشويق همه مكلفان به اطاعت از اين احكامِ داراى چنين فوائد بزرگى است; 📌درست مثل اين كه طبيب آثار شفابخش داروهاى خود را براى بيمارش شرح دهد تا او را تشويق سازد از دل و جان به نسخه اش عمل كند. 🔰شرح بيشتر درباره اين مطلب را ذيل حكمت 252 خواهيم داد إن شاءالله، و در ذيل خطبه 110 نيز بحث مبسوطى در اين زمينه بيان داشتيم. همچنين در كتاب دائرة المعارف فقه مقارن در جلد اول بحث بسيار مشروحى در اين زمينه آورده ايم ════🌼🕊🌼═
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۶۲) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَةِ. 🟡صدقه راه نزول روزى (اخلاقى، اقتصادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: روزى را با صدقه دادن فرود آوريد. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 137 🔰* 🔆👌راه وسعت روزى: 🔮بخش اول🔮 📜امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه حكمت آميز اشاره به اسباب فزونى نعمت كرده مى فرمايد: 👈«روزى را به وسيله صدقه فرود آوريد»; ✴️منظور از رزق و روزى تمام مواهب الهى است كه انسان در زندگى به آن نياز دارد ⭕و معمولاً بر مواهب مادى از قبيل مال و املاك گوناگون اطلاق مى شود، ⭕هرچند درباره امور معنوى نيز به كار مى رود 💎مثلاً مى گوييم: *«اللّهُمّ ارْزُقْنَا الاْيمانَ وَالْيَقينَ; 🤲خداوندا ايمان و يقين به ما روزى بفرما». ✴️ولى در كلام مورد بحث اشاره به مواهب مادى است. ✴️منظور از «صدقه» 👈هرگونه موهبت مادى است كه بدون عوض و با انگيزه الهى در اختيار ديگرى قرار داده شود. 💠امام(عليه السلام) در اين كلام نورانى رابطه نزديكى ميان صدقات و فزونى رزق و روزى بيان فرموده است. 🔰اين معنا در روايات ديگر نيز با عبارات متفاوتى آمده است از جمله در حكمت 258 خواهد آمد كه امام(عليه السلام) مى فرمايد: ✴️هر زمان فقير و نيازمند شديد با دادن صدقه با خداوند معامله كنيد». 🔰در حديث ديگرى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه به يكى از فرزندانش فرمود: 💢از آن مالى كه نزد تو بود چقدر باقى مانده؟ عرض كرد: فقط چهل دينار. 💠امام(عليه السلام) فرمود: برو و آن را به نيازمندان صدقه بده. 🔹عرض كرد: چيزى غير از آن در بساط نيست. 💠فرمود: مى گويم آن را صدقه بده خدا به جاى آن به ما مى دهد. 💠سپس فرمود: آيا نمى دانى هرچيز كليدى دارد و كليد رزق صدقه است⁉️💠پس برو و آن را در راه خدا به نيازمندان بده. 🔹فرزند امام اين كار را كرد. ◀️ده روز نگذشته بود كه از محلى چهار هزار دينار خدمت حضرت آوردند. 💠 امام(عليه السلام) فرمود: فرزندم! چهل دينار براى خدا دادى و خداوند چهار هزار دينار به ما داد. ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️⤵️ *🔰شرح و تفسیر حکمت 137 🔰* 🔮بخش دوم(پایان) ✴️نكته: 💎اسباب و موانع رزق و روزى: 💎رزق و روزى اسباب و موانع مختلفى دارد. این اسباب و موانع بر دو گونه است: ✳️بخشى جنبه مادى و ظاهرى دارد ✳️و بخشى جنبه معنوى. ✴️اسباب مادى رزق و روزى تلاش و کوشش و دقت در انتخاب کسب و کار و برخورد خوب با مردم و داشتن حساب و کتاب دقیق و امثال آن است. ❌موانع مادى آن نیز تنبلى، بدرفتارى با مردم و اقدام هاى بدون مشورت و بى مطالعه و امثال آن است. ✴️اما اسباب معنوى آن امور زیادى از جمله دادن صدقه و بخشش در راه خداست. 🔰قرآن کریم مى فرماید: «(یَمْحَقُ اللهُ الرِّبَا وَیُرْبِى الصَّدَقَاتِ); خداوند ربا را نابود مى کند، و صدقات را افزایش مى دهد» 🔰این آیه نیز اشاره به این معنا دارد که صدقه باعث ازدیاد روزى مى شود. 🔰همچنین در احادیث اسلامى آمده است که نماز شب، بیدار ماندن میان طلوع فجر و طلوع آفتاب و پرداختن به ذکر و دعا تأثیر زیادى در فزونى روزى دارد. 📌از جمله موانع معنوى روزى گناهان مختلف است، از این رو در بعضى از احادیث امیر مؤمنان آمده است: هنگامى که روزى براى تو سخت شد از گناهانت استغفار کن خداوند روزى تو را وسیع مى گرداند». 🔰روایت معروفى نیز در ذیل آیات 10 به بعد سوره «نوح»: (فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کَانَ غَفَّاراً  یُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَیْکُمْ مِّدْرَاراً وَیُمْدِدْکُمْ بِأَمْوَال وَبَنِینَ وَیَجْعَلْ لَّکُمْ جَنَّات وَیَجْعَلْ لَّکُمْ أَنْهَاراً ...) 💠از امیر مؤمنان على(علیه السلام)نقل شده که گروهى نزد آن حضرت آمدند و از خشکسالى و کمبود فراورده هاى کشاورزى و مانند آن شکایت داشتند. 💠حضرت به همه آنها دستور داد که از گناهان خود توبه کنند و به این آیات استناد فرمود. 💠در مورد صله رحم از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که مى فرماید: 🔻صله رحم اعمال انسان را پاکیزه و اموال را فزونى مى دهد». 🔻در مقابل آن قطع رحم باعث تاریکى فضاى زندگى و کمبود روزى است. ════🌼🕊🌼═
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۹۳) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و پنجم 🍃..داستان پيمان شكنان يهود..🍃 ♦️تفكر در آيات قرآن برای هر انسان پاكدل و حقجويی روشن كننده راهها است و با مطالعه اين آيات می‌توان به صدق دعوت پيامبر اسلام ص و عظمت قرآن پی برد. 🔶 ولی اين حقيقت را تنها كسانی درك می‌كنند كه قلبشان بر اثر گناه تاريك نشده باشد، بنا بر اين جای تعجب نيست كه فاسقان و آلودگان به گناه و آنها كه از اطاعت فرمان خدا سر باز زده‌اند هرگز به آن ايمان نياورند. ♦️سپس به يكی از اوصاف بسيار بد جمعی از يهود يعنی پيمان شكنی كه گويا با تاريخ آنها همراه است اشاره كرده می‌گويد:" آيا هر بار آنان پيمانی با خدا و پيامبر بستند جمعی از آنها آن را دور نيفكندند و با آن مخالفت نكردند"؟! ‏آری" اكثرشان ايمان نمی‌آورند" 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و ششم 🍃..داستان پيمان شكنان يهود..🍃 ♦️خداوند از آنها در كوه طور پيمان گرفت كه به فرمانهای تورات عمل كنند ولی سر انجام اين پيمان را شكستند و فرمان او را زير پا گذاردند.‏و نيز از آنها پيمان گرفته شده بود كه به پيامبر موعود (پيامبر اسلام كه بشارت آمدنش در تورات داده شده بود) ايمان بياورند به اين پيمان نيز عمل نكردند. 🔶 يهود" بنی نضير" و" بنی قريظه" هنگام ورود پيامبر اسلام به مدينه نيز با او پيمان بستند كه لا اقل به دشمنانش كمك نكنند، ولی عاقبت اين پيمان را هم شكستند و در جنگ احزاب با مشركان مكه بر ضد اسلام همكاری كردند.‏اساسا اين شيوه ديرينه اكثريت يهود است كه به عهد خويش پايبند نيستند. ♦️و هم اكنون نيز به روشنی می‌بينيم كه هر گاه منافع صهيونيستها و اسرائيل غاصب به خطر بيفتد، تمام عهدنامه‌های خصوصی و جهانی را زير پا گذارده، و با بهانه‌های واهی همه را به دست فراموشی می‌سپارند. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۹۴) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و هفتم 🍃..داستان پيمان شكنان يهود..🍃 ♦️آخرين آيه، تاكيد صريحتر و گوياتری روی همين موضوع دارد می‌گويد:" هنگامی كه فرستاده‌ای از سوی خدا به سراغ آنها آمد و با نشانه‌هايی كه نزد آنها بود مطابقت داشت،جمعی از آنان كه دارای كتاب بودند كتاب الهی را پشت سر افكندند، آن چنان كه گويی اصلا از آن خبر ندارند". 🔶 تا آن زمان كه پيامبر اسلام ص مبعوث نشده بود علمای يهود، مردم را به آمدنش بشارت می‌دادند و نشانه‌ها و مشخصات او را بر می‌شمردند اما هنگامی كه به رسالت مبعوث گشت آن چنان از محتويات تورات، رخ بر تافتند كه گويی هرگز آن را نديده بودند و نخوانده بودند. ♦️آری اين است نتيجه خود خواهی و دنيا پرستی كه انسانی را كه در آغاز از مبلغان سر سخت حق بوده به هنگام رسيدن به آن در صف دشمنان آشتی‌ناپذير قرار می‌دهد. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و هشتم 🍃..داستان پيمان شكنان يهود..🍃 ♦️نکته۱:تعبير به" نزول" يا" انزال" ‏روشن است تعبير به" نزول" (فرود آمدن) يا" انزال" (فرو فرستادن) در مورد قرآن مجيد به اين معنی نيست كه مثلا خداوند مكانی در آسمانها دارد و قرآن را از آن محل بالا فرو فرستاده است، بلكه اين تعبير اشاره به علو مقامی و معنوی پروردگار است. 🔶 نکته۲: مفهوم كلمه" فاسق" ‏كلمه" فاسق" از ماده" فسق" در اصل به معنی خارج شدن هسته از درون رطب (خرمای تازه) است، به اين ترتيب كه گاهی رطب از شاخه درخت نخل سقوط می‌كند، هسته از درون آن به خارج می‌پرد، عرب از اين معنی تعبير به" فسقت النواة" می‌كند. ♦️سپس به تمام كسانی كه لباس طاعت پروردگار را از تن در آورده و از راه و رسم بندگی خارج شده‌اند" فاسق" گفته شده است.‏در حقيقت همان گونه كه هسته خرما به هنگام بيرون آمدن، آن قشر شيرين و مفيد و مغذی را رها می‌سازد، آنها نيز با اعمال خود تمام ارزش و شخصيت خويش را از دست می‌دهند. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۶۳) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ أَيْقَنَ بِالْخَلَفِ، جَادَ بِالْعَطِيَّةِ. 🟡نقش پاداش الهى در انفاق (اخلاقى، اقتصادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: آن كه پاداش الهى را باور دارد، در بخشش سخاوتمند است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت  138 🔰* 🔆👌سخاوتمند باش: 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به يكى از مهم ترين انگيزه هاى انفاق و بخشش در راه خدا اشاره كرده مى فرمايد: «كسى كه يقين به پاداش و عوض داشته باشد در بخشش سخاوت به خرج مى دهد» 🔖كسيكه به گرفتن عوض يقين و باور داشته باشد ببخشيدن سخىّ و جوانمرد است 📌 (چون باور دارد كه از جانب خداوند عوض مى گيرد در بخشيدن بخل و زفتى نمى كند). 💢از جمله غرائز مسلم انسان جلب منفعت و دفع ضرر است; انسان همیشه مى خواهد کارى انجام دهد که سودى براى او داشته باشد یا ضررى را از او دور سازد و در همین راستا حاضر مى شود مواهبى را که در اختیار دارد براى رسیدن به امور مهم ترى هزینه کند و تمام تجارت هاى مادى با همین انگیزه صورت مى گیرد. 🔰در تجارت معنوى که قرآن نیز از همین لفظ براى آن استفاده کرده (مانند آیه شریفه (هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلَى تِجَارَة تُنجِیکُمْ مِّنْ عَذَاب أَلِیم) نیز بر همین اساس کار مى کند، 🔖بنابراین کسانى که به وعده هاى الهى ایمان و یقین داشته باشند و بدانند در برابر هر انفاق در راه خدا، بهتر و بیشتر از آن را در این دنیا یا در آخرت و یا در هر دو دریافت مى کنند هرگز در انفاق کردن تردیدى به خود راه نمى دهند; 🔸سخاوتمندانه مى بخشند و از اموال و ثروت هاى خود در این راه با روى گشاده استقبال مى کنند. 🔰قرآن مجید مى فرماید: «(وَمَا أَنفَقْتُمْ مِّنْ شَىْء فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ);_ ✴️و هر چیزى را (در راه خدا) انفاق کنید، عوض آن را مى دهد (و جاى آن را پر مى کند)، و او بهترین روزى دهندگان است». 📌البته انسان گاه تنها با ظن و گمانِ عوض نیز اموالى را که در دست دارد هزینه مى کند تا چه رسد به این که یقین داشته باشد او در حال یقین بهتر و بیشتر خواهد پرداخت. 🔰احادیث فراوانى از معصومین در تأثیر انفاق در راه خدا در برکات مادى و معنوى نقل شده است🔖که نشان مى دهد این کار هم دنیاى انسان را رونق مى بخشد و هم مایه نجات او در آخرت است. 🔰در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) مى خوانیم که یکى از دوستان آن حضرت خدمتش رسید 💠امام(علیه السلام) فرمود:⁉️آیا امروز چیزى در راه خدا انفاق کرده اى؟» 🔹 گفت: نه به خدا سوگند. 💠 فرمود:  چگونه خداوند عوض به ما مى دهد (اگر چیزى انفاق نکنیم) برو انفاق کن، هر چند یک درهم باشد». 🔰در حدیث دیگرى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که فرمود:_صدقه بدهید🔄 که مال انسان را افزون مى کند. صدقه بدهید خدا شما را رحمت کند». 🔰در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود:_صدقه موجب اداى دین مى شود و برکاتى به جا مى گذارد». 📌البته این در مورد کسانى است که در اعمال نیک همواره انتظار عوض دارند اما مخلصان واقعى، آنها هستند که براى جلب رضاى الهى انفاق مى کنند 🔰 همان گونه که در سوره «دهر»، آیه 9 آمده است: (إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللهِ لاَ نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَآءً وَلاَ شُکُوراً). ════🌼🕊🌼═
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۹۵) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و بیست و نهم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️«داستان پيمان شكنان يهود»نکته۳:قرآن هرگز تمام يك ملت را بخاطر اكثريت محكوم نمی‌كند:‏قرآن در بحثهای فوق مانند ديگر بحثها، هرگز تمام يك قوم را به خاطر گناه اكثريت مورد ملامت قرار نمی‌دهد، بلكه با تعبير" فريق" و همچنين" اكثر" سهم اقليت با تقوا و مؤمن را محفوظ می‌دارد، و اين است راه و رسم حق طلبی و حق‌جويی. 🔶سليمان و ساحران بابل‌: از احاديث چنين بر می‌آيد كه در زمان سليمان پيامبر ص گروهی در كشور او به عمل سحر و جادوگری پرداختند، سليمان دستور داد تمام نوشته‌ها و اوراق آنها را جمع‌آوری كرده در محل مخصوصی نگه‌داری كنند (اين نگهداری شايد به خاطر آن بوده كه مطالب مفيدی برای دفع سحر ساحران در ميان آنها وجود داشته). ♦️پس از وفات سليمان گروهی آنها را بيرون آورده و شروع به اشاعه و تعليم سحر كردند، بعضی از اين موقعيت استفاده كرده و گفتند: سليمان اصلا پيامبر نبود بلكه به كمك همين سحر و جادوگريها بر كشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام می‌داد! 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️گروهی از بنی اسرائيل هم از آنها تبعيت كردند و سخت به جادوگری دل بستند، تا آنجا كه دست از تورات نيز برداشتند. هنگامی كه پيامبر اسلام ص ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان از پيامبران خدا بوده است، بعضی از احبار و علمای يهود گفتند: از محمد تعجب نمی‌كنيد كه می‌گويد سليمان پيامبر است در صورتی كه او ساحر بوده؟ 🔶اين گفتار يهود علاوه بر اينكه تهمت و افترای بزرگی نسبت به اين پيامبر الهی محسوب می‌شد لازمه‌اش تكفير سليمان ع بود، زيرا طبق گفته آنان سليمان مرد ساحری بوده كه خود را به دروغ پيامبر خوانده و اين عمل موجب كفر است.به هر حال نخستين آيه مورد بحث فصل ديگری از زشتكاريهای يهود را معرفی می‌كند. ♦️كه‌ پيامبر بزرگ خدا سليمان را به سحر و جادوگری متهم ساختند، می‌گويد:" آنها از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم می‌خواندند پيروی كردند.‏ضمير در جمله" و اتبعوا" ممكن است اشاره به يهوديان معاصر پيامبر باشد و يامعاصران سليمان و يا همه آنان.‏منظور از" شياطين" نيز ممكن است، انسانهای طغيانگر و يا جن و يا اعم از هر دو باشد. 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۶۴) *⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): تَنْزِلُ الْمَعُونَةُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَةِ. 🟡تناسب امداد الهى با نيازها (اعتقادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: كمك الهى به اندازه نياز فرود مى آيد. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 139 🔰* 🔆👌امداد الهى به اندازه نياز توست: 📜 امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه خود اشاره اى👈 به رابطه مواهب الهى با نيازها و مصرف ها كرده مى فرمايد: 🔻«كمك (الهى) به اندازه حاجت و نياز نازل مى شود» 💎این سخن در واقع دو پیام دارد: 🟣پیام نخست این است که هرچه هزینه انسان بیشتر شود به طور طبیعى تلاش و کوشش وى بیشتر مى گردد و مواهب فزون ترى نصیبش مى شود 🔰و این که در احادیث آمده است: ✴️«روزى همراه همسران به خانه شوهران مى آید» ✴️نیز ممکن است اشاره به همین معنا باشد که انسان مجرد تلاش زیادى براى زندگى نمى کند; 🔷اما هنگامى که احساس کرد بار مسئولیت نفقه همسر بر عهده اوست و آبرویش در خطر است بر تلاش و فعالیت خود مى افزاید و روزى به خانه او سرازیر مى شود. 📌همچنین هر زمان فرزند یا فرزندان بیشترى پیدا مى کند این احساس و آن تلاش بیشتر حاصل مى گردد . 🟣پیام دوم پیام معنوى و الهى است که خداوند روزى رسان به افرادى که براى زندگى هزینه بیشترى مى کنند و سخت گیرى به همسر و فرزند ندارند و دست و دل آنها براى بخشش به نیازمندان و کارهاى خیر و پذیرایى مهمان باز است، رزق و روزى وسیع ترى عنایت مى کند. 💠این گفتار حکیمانه در واقع مى خواهد:⤵️ 🔸مردم را از بخل و تنگ گرفتن بر عیال و کسانى که نان خور او هستند بر حذر دارد 🔸و به شرکت در کارهاى خیر تشویق کند و امیدوار سازد که هر اندازه بیشتر به سراغ این امور رود خداوند هم روزى او را وسیع تر مى کند. 🔰قرآن مجید به کسانى که در عصر جاهلیت عرب فرزندان خود را از ترس فقر مى کشتند خطاب کرده و مى فرماید: _«(وَلاَ تَقْتُلُوا أَوْلاَدَکُمْ خَشْیَةَ إِمْلاَق نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ);_ ❌و فرزندانتان را از ترس فقر به قتل نرسانید، ما آنها و شما را روزى مى دهیم» 🔰و در آیه 22 و 23 سوره «ذاریات» مى فرماید: 🔻روزى شما در آسمان است و نیز آنچه شما وعده داده مى شوید 🕋سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این مطلب حق است همان گونه که شما سخن مى گویید». 🔰ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود حدیثى را (از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)) آورده که مى فرماید: _«مَنْ وَسّعَ وُسِعَ عَلَیْهِ وَکُلَّما کَثُرَ الْعِیالُ کَثُرَ الرِّزْقُ; ✴️هر کس دامنه انفاق را گسترش دهد خداوند روزى او را وسیع تر مى کند و هر زمان افراد خانواده انسان بیشتر شوند روزى نیز فزون تر خواهد شد». 🔰ابن ابى الحدید سپس داستان از ثروتمندان نقل مى کند‌ که تقسیم سالانه اى براى جمعى از فقرا داشت. ناگهان به نظرش آمد که این هزینه زیادى مى برد. به حساب دار خود دستور داد که آن را قطع کند. 💢شبى در خواب دید که اموال زیادى در خانه دارد و گروهى آنها را از درون خانه اش به آسمان مى برند و او جزع و بى تابى مى کند و عرضه مى دارد: 🔶پروردگارا! روزى من چه شد؟ 🔶روزى من چه شد؟ ❇️ناگاه این پیام به او رسید که ما اینها را به تو روزى دادیم که آن را درباره فقرا مصرف کنى هنگامى که آن را قطع کردى ما هم آنها را از تو گرفتیم به دیگران دادیم. 🌄صبح گاهان هنگامى که بیدار شد به حساب دارش دستور داد تمام آن کمک ها را ادامه دهد. ════🌼🕊🌼═
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم «همان پروردگار آسمانها و زمین، و آنچه میان آن دو قرار دارد! او را پرستش کن؛ و در راه عبادتش شکیبا باش! آیا مثل و مانندی برای او می‌یابی؟!» مریم ۶۵ ⚡️اللهم نور قلوبناوزین اخلاقنا وانصرالاسلام والمسلمین بالقرآن🤲🏻 📡 🆔 @mah_daviat313
*بازخوانی اندیشه ها* (۶۸) خدای موّرخ یا خدای قصه‌گو؟ علی زمانیان 🔻 وقتی قصه‌های متون مقدس، منجمله، قصه‌ی پیامبران  و یا داستان خلقت را در قرآن و سایر کتب مقدس ادیان می‌خوانیم، چه برداشتی از آنان داریم؟  آیا آنان را یک گزارش تاریخی می‌یابیم و یا آ‌ن‌ها را نه یک متن تاریخی که در قالب یک قصه فهم می‌کنیم؟ به تعبیر دیگر، آیا خدا را در مقام راوی تاریخ و گزارشگر واقعیت‌ها می‌نشانیم و یا او را در موقعیت قصه‌گو می‌بینیم؟  تفکیک دو مقام "مورخ" و "قصه‌گو"، ما را به دو گونه فهم از مدعیات متن مقدس و قصه‌هایش می‌رساند. هر یک از این دو گفتمان، انتظار ما را به گونه‌آی خاص از متن مقدس شکل می‌دهد. 🔻 مهمترین تفاوت در دو نگرش تفکیک شده این است که گزارش تاریخی، اولا باید باورپذیر باشد و ثانیا، مدعیات تاریخی، مشمول صدق و کذب می‌شوند، ولی کلیت قصه و مولفه‌ها و عناصر شکل دهنده‌ی آن، اساسا از دایره و شمولیت صدق و کذب بیرون است. از این رو پرسش از درستی یا نادرستی رخدادهایی که در قصه درج است، نشان از فهم نادرست زبان قصه‌گویی است. زیرا با تکیه بر تعالیم ویتگنشتاین، در واقع ما با بازی‌های زبانی متفاوتی روبرو هستیم. به نحوی که از منظر روش فهم، نمی‌توانیم قواعد یک بازی زبانی را به زمین دیگر از نوع دیگر بازی زبانی تسری دهیم. زبان اسطوره، قصه و داستان و زبان شعر، از این جهت که مشمول داوری صدق و کذب واقع نمی‌شوند، شبیه به هم هستند. هم‌چنین از منظر دوم، نیز با یک‌دیگر مشابهت دارند و آن "پذیرفتن" به جای "باورپذیری" است. وقتی قصه می‌خوانیم،  رخ‌دادها را به عنوان امر غیر عادی می‌پذیریم. به عنوان مثال: اژدها شدن عصای موسی، بلعیده شدن یونس توسط ماهی و گلستان شدن آتش برای ابراهیم. 🔻  کسی که از سخن گفتن حیوانات و یا رخ‌داد گلستان شدن آتش، پرسش می‌کند، به این دلیل است که این اتفاقات را از ذیل مفهوم قصه بیرون می‌برد و آن را با فهم عرفی و ِ تجربی ارزیابی می‌کند. از جاکنده شدن قصه از جایی که باید باشد، ما را با پرسش‌های بزرگی روبرو می‌کند، از جمله، موجه‌سازی، باورپذیری و سازگاری با تجربه، علم و عقل. در حالی که قصه، بنیادا از جنس دیگری است. وقتی مولفه‌های تشکیل دهنده‌ی قصه، شعر و اسطوره‌ها را با مفهوم راست/ دروغ می‌سنجیم آن‌گاه چاره‌ای نیست که همه اسطوره پردازان، شاعران و قصه‌گوها را دروغ‌گوهای بزرگ تاریخ بنامیم. در حالی که شهود ما چنین حکمی نمی‌کند. زیرا حتی ذهن‌های آموزش ندیده، آن‌ها را با ترازوی راست/دروغ نمی‌سنجد. 🔻 از نظر "جاناتان باتشال"، قصه، مخاطب را فعالانه وارد بازی می‌کند و اجازه می‌دهد در یک بده بستان متن/مخاطب، قوه‌ی خیال او نیز به حرکت درآید. "داستان دزدانه وارد جان ما می‌شود، ما را می‌خنداند یا می‌گرباند، عاشق‌پیشه یا خشمگین‌مان می‌کند و شیوه‌ی تفکر ما را درباره‌ی خودمان و دنیای‌مان تغییر می‌دهد" زبان قصه، زبان استدلال و ارائه‌ی شواهد نیست. کارکردش، تاثیرگذاری بر عمیق‌ترین بخش وجودی انسان است. "فدریک دبلیو میِر"، بر این باور است که قصه‌ها و عموما آن قصه‌هایی که ساختار ساده‌ تری دارند، "قادرمان می‌کنند از معنای جهان سر دربیاوریم، عواطف‌مان را برمی‌انگیزند، هویت‌مان را تثبیت می‌کنند و ما را به کنش سوق می‌دهند". "میِر" بر این باور است که قصه‌ها علاوه بر پی‌رنگ، شخصیت، واجد معنایی نیز هستند. قصه‌ها مقصودی و معنایی را منتقل می‌کنند. معنای قصه به الگوهای عامی ارتباط دارد که پیش چشم می‌گذارد، الگوهایی در باره‌ی این چرا چیزها چنین‌اند، جهان چگونه عمل می‌کند، یا باید چگونه عمل کند...معنا آشکارا در متن قرار نگرفته است. بلکه محصول ذهن خواننده را درگیر می کند و از هم‌برکنش متن و مخاطب، معنایی زاده می‌شود. از این رو هیچ دو نفری از یک قصه به معناهای یکسان نمی‌رسند. به تعبیر رولان بارت، ذهن"بی وقفه معنا را جایگزین رونوشت سرراست رخ‌دادهای بازگو شده می‌کند". بنابر این وقتی برای تفسیرِ تجربه، قصه می‌سازیم، معنایی به تجربه تزریق می‌کنیم". 🔻 قصه، در حقیقت، جنبه‌ی دلالتی دارد. به سخن دیگر، رخ‌دادهای قصه‌، به ورای خود و به معنایی دیگر و  بیرون از خود، اشاره می‌کند. در این میان اما کسانی هستند که به جای نگاه کردن به هدفی که قصه به آن اشاره می‌کند، به انگشت اشاره (یعنی اجزای خود قصه) توجه می‌کنند. به عنوان مثال،  "معنای قصه‌ی مسابقه‌ی خرگوش و لاک پشت این نیست که "فلان لاک پشت، بهمان خرگوش را شکست داد"، بلکه این است که "رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.
*📔درسهایی از نهج البلاغه* (۱۶۵) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): مَا عَالَ مَنِ اقْتَصد. 🟡قناعت و بى نيازى (اقتصادى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: آن كه ميانه روى كند تهيدست نخواهد شد. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 140 🔰* 🔆👌بهترين راه مبارزه با فقر: 📜امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و نورانى خود اشاره به آثار ميانه روى در امور كرده و مى فرمايد: 🔻«كسى كه در هزينه كردن ميانه روى كند هرگز فقير نخواهد شد»; 🔶«عال» از ريشه «عيل» (بر وزن عين) در اصل به معناى عيالمند شدن است; ⬅️ولى اين واژه به معناى فقير نيز به كار رفته است. 💢بعضى گفته اند اگر از ماده «عول» باشد به معناى فزونى عيال است و اگر از ريشه «عيل» باشد به معناى فقر است و «اقتصاد» به معناى ميانه روى در هر كار مخصوصاً در امور مالى است. 🔹اين معنا امروز هم در مقياس كوچك خانواده و هم در مقياس وسيع جامعه ثابت شده است كه اگر از اسراف و تبذير پرهيز شود و در هزينه كردن سرمايه ها صرف جويى و ميانه روى گردد بسيارى از مشكلات حل مى شود; 🔹مشكل زمانى براى فرد يا جامعه پيدا مى شود كه حساب دقيقى براى هزينه ها و نيازها در نظر نگيرد و يا بى حساب و كتاب آنچه را دارد هزينه كند كه به يقين زمانى فرا مى رسد كه فرد يا جامعه در فقر فرو مى روند. 🔰در منابع اسلامى نیز روایات فراوانى در این زمینه دیده مى شود، از جمله در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: _میانه روى در مخارج زندگى نیمى از معیشت انسان را تأمین مى کند». 🔰در حدیثى از امیرمؤمنان(علیه السلام) در غررالحکم مى خوانیم_کسى که همنشین میانه روى باشد غنا و بى نیازى پیوسته همنشین او خواهد بود و اقتصاد فقر او را جبران و مشکلات او را برطرف مى سازد». 🔰در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است که فرمود:_من ضمانت مى کنم کسى که میانه روى پیشه کند هیچ گاه فقیر نشود». 📌البته میانه روى نه تنها در مسائل اقتصادى و مالى در مقیاس فرد و جامعه، بلکه در همه کارها مطلوب است حتى توصیه شده که مؤمنان در عبادت که وسیله قرب الى الله است نیز میانه روى را از دست ندهند. 🔰مرحوم «کلینى» در کتاب کافى بابى تحت عنوان اقتصاد در عبادت آورده که نخستین حدیثش از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) چنین است:_این آئین حساب شده و متین است. در این مسیر با مدارا حرکت کنید و بندگان خدا را به عبادت زیاد مجبور نکنید که همانند سوار وامانده اى مى شوید که نه به مقصد رسیده و نه حیوان را سالم گذارده است». ════🌼🕊🌼═
*درسهایی ازقران کریم📗:* (۱۳۲) 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی و یکم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️سپس قرآن به دنبال اين سخن اضافه می‌كند:" سليمان هرگز كافر نشد".‏او هرگز به سحر توسل نجست، و از جادوگری برای پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد،" ولی شياطين كافر شدند، و به مردم تعليم سحر دادند". 🔶آنها يهود همچنين از آنچه بر دو فرشته بابل، هاروت و ماروت نازل گرديد پيروی كردند" ‏آری آنها از دو سو دست به سوی سحر دراز كردند، يكی از سوی تعليمات شياطين در عصر سليمان، و ديگری از سوی تعليماتی كه بوسيله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمينه ابطال سحر به مردم داده بودند. ♦️در حالی كه دو فرشته الهی (تنها هدفشان اين بود كه مردم را به طريق ابطال سحر ساحران آشنا سازند)‌و لذا" به هيچكس چيزی ياد‌نمی‌دادند،مگر اينكه قبلا به او می‌گفتند:‌ما وسيله آزمايش‌تو‌هستيم،‌كافر نشو"! (و از اين تعليمات سوء استفاده مكن) 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 *درسهایی ازقران کریم📗:* 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی و دوم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️خلاصه، اين دو فرشته زمانی به ميان مردم آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولی از آنجا كه خنثی كردن يك مطلب (همانند خنثی كردن يك بمب) فرع بر اين است كه انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثی كردن آن را ياد بگيرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند. 🔶ولی سوء استفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند برای اشاعه هر چه بيشتر سحر و تا آنجا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الهی، سليمان را نيز متهم ساختند كه اگر عوامل طبيعی به فرمان او است يا جن و انس از او فرمان می‌برند همه مولود سحر است . ♦️آری اين است راه و رسم بدكاران كه هميشه برای توجيه مكتب خود، بزرگان را متهم به پيروی از آن می‌كنند. به هر حال آنها از اين آزمايش الهی پيروز بيرون نيامدند" از آن دو فرشته مطالبی را می‌آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايی بيفكنند" 📚  تفسیر نمونه 📚                                                     ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت صد و سی و سوم 🍃داستان سليمان و ساحران بابل‌🍃 ♦️ولی قدرت خداوند ما فوق همه اين قدرتها است،" آنها هرگز نمی‌توانند بدون فرمان خدا به احدی ضرر برسانند‏" آنها قسمتهايی را ياد می‌گرفتند كه برای ايشان ضرر داشت و نفع نداشت. 🔶آری آنها اين برنامه سازنده الهی را تحريف كردند بجای اينكه از آن به عنوان وسيله اصلاح و مبارزه با سحر استفاده كنند، آن را وسيله فساد قرار دادند" با اينكه می‌دانستند هر كسی خريدار اين گونه متاع باشد بهره‌ای در آخرت نخواهد داشت"چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند اگر علم و دانشی می‌داشتند" ♦️ آنها آگاهانه به سعادت و خوشبختی خود و جامعه‌ای كه به آن تعلق داشتند پشت پا زدند و در گرداب كفر و گناه غوطه‌ور شدند" در حالی كه اگر ايمان می‌آوردند و تقوا پيشه می‌كردند پاداشی كه نزد خدا بود برای آنان از همه اين امور بهتر بود، اگر توجه داشتند" 📚  تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
33.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📗تصویر کل قرآن کریم📗 ⚡️بسیار کاربردی 🍃چه خوب است دوستان عزیر قرآنی این عکس را ذخیره و برای دیگران به عنوان صدقه جاریه ارسال کنند . سید محمد جواد ابطحی
*بازخوانی اندیشه ها* (۶۹) ✍ علامه طباطبایی کافی است به جریان حوادث اجتماعی عصر حاضر بنگریم، که جلو چشم خود ما صورت می‌گیرد و می‌بینیم که اجتماعات بشری تا چه حد دچار انحطاط اخلاق و فساد بشریت شده و چه جنگهای خانمان براندازی تهدیدش می‌کند، که هر یک میلیونها کشته به جای می‌گذارد و تا چه حد زورگویی بر بشریت مسلط شده و چطور بهره گیری از جان و مال و عرض مردم رواج یافته تازه همه این فسادها در عصری جریان دارد که عصر تمدن و ترقی و عصر دانشش می‌خوانند!!! 📚 ترجمه تفسیر المیزان جلد ۲ صفحه ۱۹۶ 🔺مدعیان تمدن و آزادی در قرن اخیر، همان کسانی که آتش جنگ‌های جهانی را شعله ور ساخته و دنیا را زیر و رو کردند و باز هم هر گاه غریزه مادیگریشان ندایشان دهد که خطری مختصر مطامعشان را تهدید می‌کند، قیصریه دنیا را برای یک دستمال به آتش می‌کشند اینها هستند که می‌گویند اسلام دین زور و شمشیر است، زهی بی شرمی! کسی نیست که از اینان بپرسد آیا ضرر ریشه دار شدن شرک در دنیا و انحطاط یافتن اخلاق فاضله بشر و مردن فضائل نفسانی و احاطه یافتن فساد بر زمین و بر اهل زمین، زیاد است یا کوتاه شدن دست جنایتکار شما از چند وجب زمین، و یا چند درهم مختصر خسارت دیدنتان؟ و چه خوب معرفی کرده است قرآن کریم این جنس دو پا را که فرموده: " إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ"، به راستی انسان نسبت به پروردگارش ناسپاس است" سوره عادیات آیه: ۶" 📚 ترجمه تفسیر المیزان جلد ۴ صفحه ۲۵۸ 🔺همیشه گسترش مغفرت الهی وسیع تر از دامنه عذاب و غضب اوست؛ زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
تفسیر گزیده ۲۲۹ .mp3
9.11M
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ ☘ محمدرضا رنجبر /تفسیرگزیده 📚 🎧سروران عزیز و ارجمندمهدوی، سعی کنید وقت بگذاریدبشنوید 👌🏻 [روزتان را بدون قرآن سپری نکنید، اما با توجه و حضور قلب❤️ ] 💟ثواب نشررا هدیه کنید محضر قرآن کریم وپیامبر رحمت صل الله علیه واله وسلم،شهداواموات‌مومنین🌸، امیدکه با قرآن مانوس ومحشور شویم ،ان‌شاءالله‌... ت ❣ باشید🌴 🆔 @mah_daviat313
هدایت شده از مهدویت_بصیرت
؛🍃 بِســمِ الــلَّــهِ الرَّحمَــنِ الـرَّحیــم از ابتداء حم﴿١﴾ تا پایان سـورهء فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَ مَا یُوعَدُونَ لَمْ یَلْبَثُوا إِلا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلاغٌ فَهَلْ یُهْلَکُ إِلا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٣٥﴾ ✍🏻پس صبر كن آن‌گونه كه پيامبران «اولوا العزم» صبر كردند، و براى [عذاب] آنان شتاب مكن! روزى كه وعده‌هايى را كه به آن‌ها داده مى‌شود ببينند، [احساس مى‌كنند كه] گويى جز ساعتى از يك روز [در دنيا] توقّف نكرده‌اند؛ اين ابلاغى است براى همگان؛ آيا جز قوم نافرمان هلاك خواهند شد؟! ✍🏻_راه حق ،‌راه مستقيم است . راهي بر اساس اعتدال و دور از هر گونه افراط و تفريط! _ايمان، بعضي گناهان مانند كفر و شرك را برطرف مي كند ، اما برخي گناهان مانند تضييع حق مردم، حساب ديگري دارد _سنّت خداوند بر مهلت دادن به مردم است. «و لاتستعجل لهم» - عمر دنیا در مقایسه با آخرت، همچون ساعتى از یک روز است. «لم یلبثوا الاّ ساعة من نهار» - قرآن، بهترین وسیله تبلیغ، بلکه عین بلاغ و اوج آن است. «بلاغ» - فسق، سبب تباهى و مایه هلاکت فرد و جامعه است. «فهل یهلک الا القوم الفاسقون» ؛🍃 ✍🏻جمعى از مردان با خدا و دل پاک،اما فقیر و تهیدستی همچون «بلال»،«صهیب»، «عمار»،«ابوذر غفاری»،«عبداللّه بن سلام»و برخی از یارانش،اسلام را با آغوش باز پذیرفتند،اشراف «مکّه»،کفّار قریش و برخی یهودیان متکبّر و مغرور گفتند:مگر ممکن است آئین محمّد(ص) چیز خوبى باشد،که اگر بود هرگز آنها[در پذیرش آن]برما پیش قدم نمی شدند! از آنجا که قبیله‌ی بنی غفار و دیگر عزیزان نام بُرده شده،بادیه نشین و فقیر بودند و کفّار قریش مردانى ثروتمند و شهرنشین و مغرور بودند گفتند: اگر اسلام چیز خوبى بود، این بى سر و پاها بر ما سبقت نمى گرفتند!در اینجا بود که آیه ۱۱ سوره‌ی احقاف در پاسخ به کفّار نازل شد ⚡️از فضائل سـوره‌ی احقــاف میتوان به در امــان و پنــاه الهــی بــودن،بر آورده شــدن حــاجـات،آمرزش گناهان،رهایی از مشکلات و سختی ها،سالم و نیرومند شدن جسم کودکان،بالا رفتن قدرت حافظه،محبوب و عزیز و خوشنام شدن و...اشاره نمود. ☀️اللّهم عجّل لولیک الفرج به حقّ مولاناامیرالمومنین علــی بن ابیطالب‌علیه الصلاه والسلام @mah_daviat313