هدایت شده از عــــشق ممنـــوعه؛
ببخشید شما سوالتو بپرس من میگم نه 😑
《 درآمد روزانه حداقل 1⃣ میلیون تومان 》
● تمام وقته 👈 نه!
● سرمایه اولیه 👈 نه!
● شرکت هرمی 👈 نه!
● مجوز میخواد 👈 نه!
● سایت میخواد 👈 نه!
● درآمدش موقته 👈 نه!
● کامپیوتر میخواد 👈 نه!
● کارش تایپکردن 👈 نه!
● بازاریابی میخواد 👈 نه!
● بازم باید پول بدی 👈 نه!
● از خونه بیرون بری 👈 نه!
● محدودیت سنی داره 👈 نه!
● موبایل گرون میخواد 👈 نه!
● دانش خاصی میخواد 👈 نه!
● برنامهنویسی میخواد 👈 نه!
● کارش حضور فیزیکی 👈 نه!
● محدودیت مکانی داره 👈 نه!
● خرید محصول میخواد 👈 نه!
● سـواد انگلیسی میخواد 👈 نه!
● سرعت اینترنت میخواد 👈 نه!
● همش باید تو گوشی باشی 👈 نه!
#حــــــــــلال 🟣
#قــــــــــانونی 🟢
#دائــــــــــــــمی 🟡
پس چی میخواد ⁉️⁉️⁉️
🆔 https://eitaa.com/joinchat/1469907068C5b505d5562
بفرست برای کسی که دنبال شغلمجازیه
نوبرگهای خورشید
بر پیچک کنار در باغ کهنه رُست
فانوسهای شوخ ستاره
آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب
من بازگشتم از راه
جانام همه امید
قلبام همه تپش ...
#احمد_شاملو
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
🔴قطع ریزش و رویش مجدد مو فقط با یک قطره 😳
➖تو هم با بالارفتن سنت، موهات #ریزش پیدا کرده و شادابیش رو از دست داده؟😢
➖آیا تا حالا هر محصولی که برای #رشد موهات استفاده کردی از اونم جوابی که خواستی رو نگرفتی؟😔
من یه جایی رو پیدا کردم که وقتی از این قطره معجزه گرش استفاده کردم هرکی منو میبینه میگه عجب موی صافی داری چی به موهات میزنی؟😍👇
https://eitaa.com/joinchat/1961427388C749ed6a6ad
بقیه معجزات این قطره شگفت انگیز رو میتونی اینجا ببینی🤩
#پارت163 بخش چهارم
#ارام_من
تو آغوشش حل شدم.عطر تنش رو با ولع تو ریه هام فرستادم.
گرمای آغوشش آرومم کرد.برام مهم نبود محرم نبودیم.هیچی مهم نبود.
صدای گریم سکوت جاده رو شکست.دقیقا نمی دونم اشک چی بود.
اشک شوق،دلتنگی،ناراحتی،خستگی.
ولی هرچی بود دوسش داشتم.
دستاش محکم دورم حلقه شده بود.
سرم رو بوسیدو گفت:
_نبینم گریه کنی.
_کیان هیچی نگو.
بذار خودمو خالی کنم.
بذار تو آغوش تو این دل بی صاحابو آروم کنم.نه.اتفاقا حرف بزن.بذار صدات آرومم کنه.
مهربون گفت:
_دیگه واقعا همه چی تموم شد.
ما مال همیم تا ابد..
نگاش کردم.
نگام کرد.خندید.خندیدم.
اشک ریخت.
اشک ریختم.گفت:
_بریم واسه شروع یه زندگی جدید؟
بارون گرفت.چه بارونی.
تخصص ما لباس خوابه❤️
ایرانی و خارجی 🌺🌺
تولید کننده ایم و به دعای خیرتون بیشتر دلخوشیم تا سود زیاد😍😍
تک به قیمت عمده⭕️⭕️
کلی هم لباس زیر داریم کیفیت عالی💞
بزن رو لینک 👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2569339118C5335dcca46
#پارت163 بخش پنجم
#ارام_من
کیان:
اونم تو یه روز بارونی و بهاری؟
_با کمال میل.
_بدو که خوشبختی منتظرمونه.
خیلی ناگهانی شروع کردم به دویدن.
کیانم از شوک که بیرون اومد دوید دنبالم و گفت:
_درسا جدی گرفتی؟
بیا بشین با ماشین بریم دنبال خوشبختی.
خندیدم و گفتم:
_نمی خوام.
_درسا الان سرما می خوری.
لباسم نداری.
_بذار به خدا زیر بارونش بگم چه قدر دوسش دارم.
_بگو
وایسادم.دستامو باز کردم و داد زدم:
_خدایا عاشقتم.
مرسی که کیان رو بهم برگردوندی.
یهو دیدم رو هوام.
جیغ نی زدم و می خندیدم.
کیان هم پا به پام می خندید.همونجور که می دوید گفت:
_می خوای با هم بگیم؟
_چی رو؟
منو گذاشت زمین و گفت:
_همین که الان گفتی رو.
_باشه.با شمارش من.یک.دو.سه..
همزمان با هم داد زدیم:
_خدایا عاشقتیم.....................
‼️‼️‼️‼️‼️‼️
اعتیاد جرم نیست ، بیماریست
برگرفته از به روزترین روش های طب سنتی
🍏دارای تاییدیه سیب سلامت
🔰باهمکاری پژوهشکده گیاهان دارویی
⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️⚠️
🔶ترک اعتیاد انواع مخدر👇🏻
⭕بدون درد و خماری
⭕بدون بستری و استراحت
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
برای دریافت مشاوره رایگان تماس بگیرین یا پیام بدین👇
@tabib_rahmati
09103644852
https://eitaa.com/joinchat/2794914191C0d450c200d
خب بچه ها
فصل اول رمان #ارام_من تموم شد😘
بلافاصله فصل دوم رو تقدیم نگاهاتون میکنم🌸😍❤️
#فصل_دوم_ارام_من
#پارت1
_چشمات رو باز کن خوشگل خانوم.
با مکث آروم پلک هام رو از رو هم برداشتم.
با غرور به خودم تو آینه نگاه کردم.درست همونی شد که می خواستم.
آرایشگرم با ذوق نگام کرد و گفت:
_وای چقدر خوشگلی تو.
بینیت عملیه؟
با لبخند گفتم:
_ممنون.نه.مال خودمه.
_جدا؟ماشالله چه خوش تراشه.خوش به حال داماد.
خندیدم و بلند شدم.
یه آرایش دخترونه و ملیح نشسته بود رو صورتم.
رژ براق قرمزم بدجور خودنمایی می کرد.موهای بلوندم رو کلا بالا جمع کرده بود.
یه تاج تقریبا بزرگ هم رو سرم بود.
لباس عروسم به درخواست و سلیقه خودم بدون پف بود.ساده و شیک.
به خودم زل زدم و تو دلم گفتم:
_درسا بالاخره تموم شد.
تو امشب رسما به شاهزاده رویاهات می رسی.
در اتاق کیمیا باز شد.وقتی دیدمش جیغ کشیدم و گفتم:
_وای چه خواهر شوهر خوشگلی دارم من.
مثل همیشه پشت چشمی نازک کرد و گفت:
_بله پس چی.یکم دیر فهمیدی عزیزم.
#قسمت_اول #شب👈صدای پارس سگها به وحشت تاریکی شب می افزود فکر کنم ده دقیقه میشد که زیر بارون دویده بودم ولی هنوز صدای آژیر پلیس توی گوشم بود..خدا خدا میکردم که خسرو خواب باشه ! خیلی اروم کلید انداختم و داخل واحد شدم برقها خاموش بود ! خسرو روی مبل لم داده بود درحال تماشای فوتبال بهم زل زد و گفت ! مهناز میدونی الان ساعت یازده شبه؟.....
⚖️💥 نکات حقوقی را در قالب داستان جذاب و هیجانی ، خانوادگی لغزش یاد بگیر !
💥 یک شنبه ها و چهارشنبه ها داخل کانال داستان داریم..
💥لینک فهرست قسمتهای داستان لغزش 👇
https://eitaa.com/vakiladib/10
💥لینک قسمت اول 👇
https://eitaa.com/vakiladib/27
💥کانال حقوقی وکیل خودت شو⚖️| ادیب 😎
عضو شوید 👇
https://eitaa.com/joinchat/39649838Cf4952cdb28
#فصل_دوم_ارام_من
#پارت1 بخش دوم
هرکسی که اونجا بود زد زیر خنده...
اومد پیشم .سرتاپامو حسابی برانداز کرد و گفت:
_فکر می کردم خوشگل تر از این حرفا شی.
قیافم آویزون شد.
نتونست جلوی خودشو بگیره.
با یه جیغ فرابنفش بغلم کرد و گفت:
_معرکه شدی.
حیف هیچ وقت نمی تونم به پات برسم.
کیمیا هم خیلی خیلی خوشگل شده بود.
دستمو دورش حلقه کردم و گفتم:
_اختیار داری.
بایدبه مهرداد بگم امشب حسابی هواتو داشته باشه که ندزدنت.
از هم جدا شدیم.
لباس اونم مثل من بود.
فقط موهاش رو فر کرده بود.
آرایشگرا کلی ازمون تعریف کردن.
اسفند هم دود کردن.
با کیمیا نشستیم منتظر دامادا.کیمیا گفت:
_تو هم استرس داری یا فقط من اینجوریم؟
_طبیعیه.منم یکم استرس دارم.
_خیلی واسه کیان خوشحالم که تو نصیبش شدی.
_مهرداد هم خیلی شانس آورد.
_اه بسه دیگه زیادی تعارف کردیم.
_تو هیچ وقت آدم نمی شی.
_خیر.