❣️#عاشقانه_های_شهداء
💢 کت و شلوار دامادیاش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود. به بچههای سپاه میگفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیهی من برای شماست.»
🔹کت و شلوار دامادی محمد حسن، وقف بچههای سپاه شده بود و دست به دست میچرخید.
❤️ هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند،
برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند. جالبتر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛ به شهادت میرسید!
🌷 به روایت: فاطمه فخار همسر شهید محمدحسن فایده
📚 منبع: 365 خاطره برای 365 روز، ص 73
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎 #دفاع_مقدس
📎 #سیره_شهدا
📎 #شهدا
♥️✨♥️♥️✨♥️
@Ezdevaje_Behesht
❣️#عاشقانه_های_شهداء
💢 بعد از ظهر نتایج آزمایش آماده می شد. به من گفت میایی باهم برویم؟ گفتم «با چی؟» گفت «موتور!» گفتم «ما هنوز نامحرمیم! چطور با موتور برویم؟» گفت «بله. من خودم میروم.»
👈 تماس گرفت و گفت «من عذرمیخوام که اذیتتون کردم. اما نتایج آزمایشمون به هم نخورد!» شیطنتش را فهمیدم. گفتم «اشکالی ندارد. ان شاالله خوشبخت شوید.»
❤️ فردای آن روز با یک جعبه شیرینی به خانه ما آمد و گفت «فکرکنم مبارک است.» خیلی خوشحال بود. سریع گفت «برای عصر نوبت محضر گرفتم!» گفتم «حالا چرا با این همه عجله؟» آنقدر سرعت کار بالا بود که حتی وقت عقد، تنها خواهرش هم نتوانست بیاید!
🌷 روای همسر شهید محمد کامران
📚 منبع: کتاب 365 خاطره برای 365 روز، ص 98
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎 #دفاع_مقدس
📎 #سیره_شهدا
📎 #شهدا
╔ 🦋🦋 ═══════╗
@Ezdevaje_Beheshti