الهی به فاطمه🙏
🏴ابریست کوچه کوچه، دل من، خدا کند
نم نم، غزل ببارد و توفان به پا کند
🏴حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است
چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند
🏴مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید
شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند
🏴با واژه های از رمق افتاده آمدم
می خواست این غزل به شما اقتدا کند
🏴حالا اجازه هست شما را از این به بعد
این شعر سینه سوخته، مادر صدا کند؟
🏴مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات ...
تا اینکه لای لای تو با او چه ها کند
🏴یادش بخیر مادرم از کودکی مرا
می برد تکیه تکیه که نذر شما کند
🏴یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها
می برد با حسین شما آشنا کند
🏴در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم
تا داغ سینۀ تو مرا مبتلا کند
🏴مادر! دوباره زخم شما را سروده ام
باید غزل دوباره به عهدش وفا کند:
🏴یک شهر، خشم و کینه، در آن کوچه مانده بود
دست تو را چگونه ز مولا جدا کند
🏴باور نمی کنم که رمق داشت دست تو
مجبور شد که دست علی را رها کند...
🏴تو روی خاک بودی و درگیر خار بود
چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند
🏴نفرین نکن، اجازه بده اشک دیده ات
این خاک معصیت زده را کربلا کند
🏴زخمی که تو نشان علی هم نداده ای
چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند
🏴باید شبانه داغ علی را به خاک برد
نگذار روز، راز تو را برملا کند...
🏴گفتند فاطمیه کدام است؟ کوچه چیست؟
افسانه باشد این همه؛ گفتم خدا کند
🏴با بغض، مردی آمد از این کوچه ها گذشت
می رفت تا برای ظهورش دعا کند
🏴از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد
پایان شعر بود که توفان شروع شد
#حسن_بیاتانی 👌
https://eitaa.com/JAVALDUZ