⚠️به روزگار این مجلس باید خون گریه کرد ...
🔺جلسه استیضاح ربیعی از یک جهت بسیار قابل تامل است !!!
👈آنهم سقوط ارزش ها و نزول سطح مطالبات نمایندگان !
▪️جلسه ای که قرار است در ان بصورت تخصصی از #علت استیضاح و نقص ها و ایرادات اساسی یک وزیر سخن به میان آید ... به #نحوه گرفتن #رشوه و #سکه و #شام معاویه ای ربیعی به نمایندگان و #تبانی و #رای فروشی و #فرار نمایندگان استیضاح کننده از سخنرانی بر علیه ربیعی ... برای پس گرفتن استیضاح تنزل یافته ...
🌐 به جوالدوز بپیوندید👇
✅ تلگرام
https://t.me/JAVALDUOZ
✅ایتا
https://eitaa.com/JAVALDUZ
✅سروش
https://sapp.ir/javalduz
🏴🏴🏴#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام_تسلیت_باد
💢هفت مصیبتِ #شام از زبان #امام_سجاد (ع)...
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
سخت ترین #مصائب شما در سفر #کربلا کجا بود؟
▪در پاسخ سه بار فرمودند: #الشّام، #الشّام، #الشّام.............امان از شام !
💠امام فرمودند: در شام #هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
▪1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و #ساز و #طبل میزدند.
▪2.سرهای شهداء را در میان کجابه های زنهای ما قرار دادند. سر #پدرم و سر #عمویم_عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم #زینب و #ام_کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم #علی_اکبر و پسر عمویم #قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم #سکینه و #فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم اسبان قرار میگرفت.
▪3.زنهای شامی از بالای بامها، #آب و #آتش بر سر ما می ریختند، آتش به #عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪4. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در #اسلام هیچ گونه #احترامی ندارند؟!»
▪5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه #یهود و #نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪6.ما را به بازار #برده_فروشان بردند و خواستند ما را به جای #غلام و #کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫#صلی_الله_علیک_یا_سیدالساجدین
📚 منبع: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
https://eitaa.com/JAVALDUZ