eitaa logo
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
152 دنبال‌کننده
72 عکس
12 ویدیو
12 فایل
«به صفّ النعال فقیهان نشینم» 📚✒️یادداشت‌های سیدمحمد احمدی @SMohammad_Ahmadi
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 «التأویل الموضوعي للقرآن الکریم في ضوء الاحادیث: دراسة جدیدة في علم التأویل» 🖋حجةالإسلام شیخ قیس العطار(دام‌عزّه) 🖨نشر دار زین العابدین 💡ایده‌ی محوری کتاب آن است که با استفاده از روایات وارده در برخی کلمات/مقاطع/آیات مجید، می‌توان قواعدی کلی و یک «قاموس تأویلی» تأسیس کرد و در نتیجه تأویلات منصوصه را در چارچوب آن قواعد و فرهنگ تأویلی به سایر آیات مشابه تعمیم داد. مثلا اگر در مواردی خلیفه‌ی دوم، تأویلِ«الشیطان» دانسته‌شد، در سایر موارد نیز چنین است. اگر بخشی از آیه یا آیاتِ دارای سیاق واحد به نحو خاصی تأویل شدند، طبق همان الگو بقیه‌ی نیز قابل تأویل است. به‌طور کلی تأویل منصوص راجع به یک موضوع را می‌توان به سایر آیات پیرامون آن موضوع سرایت داد. نویسنده برای مدعای خویش به سیره‌ی تعدادی از اهل‌بیت‌ع و و طوائفی از روایات تمسک جسته‌است، که البته به‌اعتقاد من برای اثبات مدعا کافی نیستند، اما دست‌کم می‌توان از کاری که در راستای جمع‌آوری و دسته‌بندی روایات دالّ بر تأویل انجام داده‌است، بهره برد. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
📘 «نگاهی نوین به آیات مبین» ✍🏻 دکتر فاطمه شیخ‌الاسلامی 🖨 بوستان کتاب 💡نویسنده تعدادی «پیشنهاد» تازه و نو، برای توضیح/ برخی قرآن مجید ارائه نموده‌است که غالباً مربوط به معنای ظاهری آیه بوده و -به‌درستی- وارد قلم‌فرسایی پیرامون مطالب ورای آیات نمی‌گردد. مجموعه پیشنهادهای مؤلف در سه دسته‌ی «واژگانی، دستوری و بلاغی» تنظیم شده‌اند. 🔸کتاب، الحقّ و الانصاف با زحمات زیادی نگارش یافته، قلم روانی دارد، سراسر ابتکار است و نتایج درخور توجهی نیز به‌دست آورده. قطعاً مطالعه‌ی آن برای همه‌ی علاقمندان به کریم جذاب و سودمند خواهدبود. حتی اگر همه‌ی مطالب آن مقبول نیفتد، دست‌کم ابواب نویی را در ذهن خواننده می‌گشاید. 🔻اگر فرصت و توفیقی بود نمونه‌هایی از بدایع کتاب را به اشتراک خواهم‌گذاشت. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
مجمع الفائدة و البرهان | تأمّلات فقهی
📘 #معرفی_کتاب «نگاهی نوین به آیات مبین» ✍🏻 دکتر فاطمه شیخ‌الاسلامی 🖨 بوستان کتاب 💡نویسنده تعدادی «
💠 نمونه‌هایی از پیشنهادهای کتاب 🔻 در آیه‌ی ۱۱۲ نحل «فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف»: لباس احتمالا به‌معنای پوشش نیست زیرا با فعل «اذاق» تناسب ندارد، بلکه مصدر ثلاثی مزید از باب مفاعله به معنای «آمیزه» است. علاوه بر نص اهل لغت (حتی برخی اهل ادب، وجه تسمیه‌ی جامه به لباس را نزدیکی و آمیختگی آن با بدن دانسته‌اند)، موارد استعمال این ریشه در قرآن به معنای آمیختگی، شاهد مدعا است: • لِمَ تلبسون الحقّ بالباطل (۷۱ آل‌عمران) • أو یلبسکم شیعاً (۶۵ انعام) • لم‌یلبسوا ایمانهم بظلم (۸۲ انعام) جالب آن‌که (طبق نقل نویسنده) کلمه‌ی «آمیخته» در فارسی به نوعی پوشش اطلاق می‌شده است. 🔻در آیه‌ی۱۶ اسراء «إذا أردنا أن‌نهلک قریة أمرنا مترفیها ففسقوا فیها»: فعل «أمرنا» احتمالاً نه از ریشه‌ی أمر به معنای «دستور دادیم» بلکه از ریشه‌ی میر به معنای «تأمین معاش کردیم» است. همچنانکه در آیه‌ی۶۵ سوره یوسف(ع) فرموده: «و نمیر اهلنا». علاوه‌بر مساعدت لغت، تناسب بیشتر این معنا با «ففسقوا فیها»، تناسب با «مترفین»، وجود قرائات دیگری با معانی نزدیک به این وجه و دو روایت در تفسیرهای قمی و عیاشی (ذیل همین آیه) مؤیدات این احتمال هستند. 🔻در آیه‌ی۴ منافقون «و إن یقولوا تسمع لقولهم کأنهم خٌشبٌ مسنَّدة»: بر خلاف بسیاری از ترجمه‌ها و تفاسیر، کلمه‌ی «مسنّدة» به معنای «تکیه داده شده» نیست بلکه احتمالا به معنای «چیزی که محل تکیه است» می‌باشد. اگرچه مصدر «تسنید» در هر دو معنا قابل استعمال است اما معنای دوم است که تشبیه متناسب و هماهنگی برای منافقان ارائه می‌دهد: «و اگر سخنی گویند به کلامشان گوش فرامی‌دهی گویا چوب‌ها و الوارهایی محل تکیه [=ستون] (برای تو یا برای دین) هستند». ✒️📚 @Faede_v_Borhan
💠 از فلسفه متنفرم! |بریده‌هایی از مصاحبه اخیر خبرگزاری ایکنا با استاد حشمت‌پور، مدرّس مشهور در حوزه و دانشگاه 🔻 من دروس حوزه را در مشهد خوانده‌ام و فلسفه هم جایگاهی در مشهد نداشت. در آن سال‌ها من از بقیه در ضدیّت با فلسفه متصعب‌تر بودم و هیچگاه فکر نمی‌کردم که در آینده چنین رابطه‌ای با فلسفه پیدا کنم. خدا مقدر کرد که به این رشته بیایم. در ابتدا فلسفه را بدون علاقه درس می‌دادم. نفرتی نداشتم ولی علاقه‌ای هم نداشتم. الآن علاقه‌ای در دلم ایجاد نشده که هیچ، نفرت به وجود آمده است. ◽️ اما درباره سؤال شما که چه رابطه‌ای با فلسفه داشته‌ام، باید بگویم نمی‌دانم! فقط بدبین نبودم. اما اکنون بدبین شده‌ام. نمی‌خواهم بگویم مطالب فلسفه باطل است. بسیاری از مطالب آن را حق می‌دانم. اما دلم نمی‌خواهد وقتم را صرف فلسفه کنم. ۲۸ ساله بودم که از مشهد به قم آمدم. تصمیم داشتم و را یک سال کنار بگذارم تا فلسفه بخوانم. ولی انگار خداوند می‌خواست که دیگر سراغ فقه و اصول نروم. تدریس فقه و اصول را شروع کردم ولی طلبه‌ها از درسم استقبال نکردند. فقط کتاب «زبدة البیان» را که «فقه قرآن» بود تا آخر درس گفتم. «نهایة الدرایة» را تا بحث مشتق گفتم ولی طلبه‌ها ادامه ندادند و تعطیل کردند. الان هم اگر موقعیتش پیش بیاید آن درس را دوباره شروع می‌کنم. بیش از شوق تدریس نهایه الدرایة، شوق به گفتن حاشیه شیخ محمدحسین بر دارم، ولی آن را هنوز شروع نکردم. ◽️ الان حس می‌کنم رها کردن فقه، کار اشتباهی بوده است. اگر الان کسی از من فلسفه بخواهد به او می‌گویم برو فقه بخوان. ◽️ از شما چه پنهان که فلسفه برای من تمام شده‌است. تصمیم گرفته‌ام به طور کلی کتاب شفا را کنار بگذارم. اگر صفحات باقی‌مانده خطابه و را تمام کنم، بعدش می‌خواهم «تفسیر مجمع‌البیان» را تدریس کنم. البته تا امروز یک جلد از آن را درس گفته‌ام؛ اگر عمری باشد، ۹ جلد دیگر را هم خواهم گفت و قصد دارم که دروس و را جایگزین فلسفه کنم. تمام این درس‌هایی که ما می‌خوانیم مقدمه‌ای هستند برای این ذی‌المقدمه؛ یعنی و حدیث. عمر من در مقدمه گذشته است و هنوز به ذی‌المقدمه نرسیده‌ام. همواره دعا کرده‌ام که: خدایا من را به این راه منتقل کن. الآن دیگر به شفای فکر نمی‌کنم. فکر می‎‌کنم خدا اول تنفر شفا را به من داد، بعد به این طرف علاقه‌مندم کرد. ✒️📚 @Faede_v_Borhan
@Faede_v_Borhan توضیح معنای اتخذوا هذا القرآن مهجورا - <unknown>.mp3
1.7M
📼 توضیحی بدیع از آیهٔ «اتّخذوا هذا القرآن مهجوراً» •برشی از نشست «تأثیر رشتهٔ معناشناسی شناختی در علوم اسلامی» 🎙 حجةالاسلام علیرضا قائمی نیا ✒️📚 @Faede_v_Borhan