🌷«شُ جُمعَه»! سنتی که دیگر نیست🌷
☀️یادی از سنتی فراموش شده که سرشار خیر و برکت بود
🌹«دایه» صدایش می کردیم. مادربزرگمان بود. پیری و شکستگی اش از سن و سالش بیشتر بود. علتش چیزی جز شهادت علیرضای ۱۲ ساله اش، آن هم توی آغوش خودش روبروی درب خانه شان نبود. با توپ های رژیم بعث عراق. این را از عکس هایش قبل و بعد از شهادت دایی علیرضا می شد به راحتی تشخیص داد.
❇️ آخرین امتحان دوره پیش دانشگاهی را داده بودم. دقیقاً همان روز بود که حالش کمی بد شد و دایی رساندش تا بیمارستان، اما دیگر هیچ وقت برنگشت.
☀️از آن روز، ظهرهای پنجشنبه خاله تماس می گرفت و می گفت: «علی! بیو شُ جُمعَنَه بَیر سی بی بی! (علی! بیا شب جمعه را ببر و به بی بی بده)»
✅ اولین بار، با وفات دایه بود که با این اصطلاح «شُ جُمعَه (شب جمعه)» آشنا شدم. یک #رسم_قدیمی و #ارزشمند در #جنوب که این روزها شاید به طور کامل به فراموشی سپرده شده است.
🍲«شُ جُمعَه» (شَبِ جمعه) غذایی بود که بازماندگان افراد فوت شده، ظهرهای پنجشنبه، جهت خیرات و شادی روح عزیزشان، برای خانواده های مستمند محله می فرستاند.
🚲 با دوچرخه می رفتم «خانه ی دایه». دوچرخه را گوشه ی حیاط می گذاشتم و و خاله یک سینی پر از غذا دستم می داد و من می بردم در خانه ی بی بی.
⭕️ بی بی پیرزن فقیری بود که در محله با تک فرزند مریضش زندگی می کرد. در را می زدم. صدایش آرام و لرزان از پشت در می پرسید: «کیه؟!» خیلی آرام می گفتم:«سلام. شُ جُمعه اُوُردُمَه (سلام! شب جمعه آوردم)»
❎ هیچ گاه قیافه اش را ندیدم. چادر را روی دستش می انداخت و دستش را از پشت در دراز می کرد و سینی غذا را می گرفت و من همان لحظه، نام دایه ام را بهش می گفتم تا برایش قرآن بخواند. سینی را می گرفت. ظرف های غذا را خالی می کرد و می شست و پس می آورد و می گفت: «خدا رَحمَتِش کُنا! بِهشت بَهرِش بو! (خداوند رحمتش کند و ان شاالله که بهشت نصیبش شود)»
🔆گاهی همزمان یکی دو نفر دیگر از همسایگان همان محله هم که عزیزانی ازشان فوت شده بود، همین کار را انجام می دادند و برای بی بی به نیت شادی روح عزیزشان غذا می آوردند و همین چند وعده، غذای چند روز بی بی و دخترش را مهیا می کرد. بی بی هم در مقابل، برای آسایش و آرامش روح درگذشتگان آن خانواده ها، قرآن و نماز و دعا می خواند.
✅ خوب یادم هست که برای «دایه» بیش از یک سال، ظهرهای پنجشنبه، «شُ جُمعه» می بردم. خانواده ها تا هر مدت که دلشان می خواست، برای عزیز از دست رفته شان این مدل خیرات را انجام می دادند که در برخی خانواده ها گاهی تا چند سال هم تداوم داشت.
🎁سنتی زیبا که هم آبرومندانه نانی روی سفره ی خانواده های نیازمند می گذاشت و هم خیراتی به دست مرحومی می رساند که دستش از دنیا کوتاه بود. البته به این نکته هم باید اشاره کرد که این سنت باعث می شد یاد آن پدر، مادر یا عزیز از دست رفته در بین بازماندگان زنده باشد و حداقل هفته ای یکبار به بهانه ی این یک وعده غذا، نمازی، دعایی یا چند صفحه قرآن به نیت او توسط بازماندگان هم قرائت شود.
🌴آدم هایی که دستشان از دنیا کوتاه می شود، گاه به شدت محتاج خیرات بازماندگانشان هستند و «شُ جُمعَه» سنتی ارزشمند، با برکت و حقیقتاً مفید در این خصوص بود که امروزه مگر در بین برخی از خانواده های سنتی، تقریباً به طور کامل از یاد رفته است.
🌹اگرچه ممکن است مشغله های امروز، اجرای این سنت را سخت نشان بدهد، اما خداییش با وجود این همه آشپزخانه بیرون بر و البته وجود آدم های زیادی که به نان شب محتاجند، این سنت می تواند خیر و برکات زیادی داشته باشد. هم برای اموات و هم برای آدم هایی که دستشان به دهنشان نمی رسد. بیایید این رسم قدیمی را احیا کنیم.
یاعلی
@Fahma_KanoonTaha
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅ووموچه
#گروه_هنری_نافع
ماه رمضان خود را چگونه سپری کردید؟😂
کافر و زعفر که اینگونه سپری کردن👆
حالا از این حرفا گذشته طاعات و عبادات
همتون قبول، عیدتونم پیشاپیش مبارک❤️
.
.
.
بازیگران:
عطاالله سهرابی
پوریا سهرابی
حسن بحرانی
نویسنده و کارگردان:
حسن بحرانی
تصویربرداران:
امیرمهدی صمصامی
علیرضا زارعی
#بوشهر #برازجان #دشتستان #جنوب
#آبپخش #سعدآباد #شبانکاره #گناوه
#دیلم #عسلویه #جم #دیر #کنگان
#خارک #تنگستان #طنز #طنز_اجتماعی
#رمضان #رمضان_كريم #ماهرمضان
#ماه_رمضان #روزه #روزه_داری #روزه_خواری
@Fahma_KanoonTaha
34.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ #ووموچه
🎬 #سریال_مناقصه
1️⃣ قسمت اول
💰پیل توشه😁
📑سلام خدمت بچیل خومون که با وجود
کلی بی نظمی تو تولیدات و انتشار بازم همیشه
پیگیر کلیپهای ووموچه هسن و دنبال میکنن🙏
دعا کنین ای شروع دوبارمون دیگه تعطیل نواوو😅
برنامهمون هم اینه که دیگه به صورت سریالی در
خدمت شما باشیم و هر موضوع رو تو چند قسمت
تقدیم شما کنیم❤️
موضوع فصل اولمون هم فساد هست! بله! فساد در
مسئولین که نه تنها محدود به خود اون فرد نمیشه،
بلکه یک شهر رو هم ممکنه به فساد بکشه! رانت و رشوه
و اختلاسهایی که اگر همین الان در حد توانمون علیهش
قیام نکنیم فردا روز ممکنه در ابعاد گستردهتری رخ بده!
بله! پس خواهش می کنیم که هیچوقت نگیم ووموچه!
که اگر گفتیم فضا برای جولان و فساد بیشتر باز میشه!
نکته فنی هم اینکه هر قسمت از این فصل ادامه داره!
یعنی پایان هر قسمت قرار نیست داستان تموم بشه؛
پس سه شنبه هر هفته منتظرمون باشین😍
نویسنده و کارگردان:
- حسن بحرانی
تصویربرداران:
- محمد شیردل
- ابوالفضل مهرآوران
با بازی:
- عطاالله سهرابی
- حسن بحرانی
- سعید حاجب
- علی هیجاب
- ابوالفضل مهرآوران
با تشکر ویژه از جناب آقای علی هیجاب
بابت همراهی صمیمانه شون🌹
#طنز #کلیپ_طنز #کلیپ #خنده
#خرما #کشاورز #باغ #کشاورزی
#آبپخش #آبپخش #بوشهر #برازجان #جنوب
#فساد #فساد_اقتصادی #فساد_مسئولین
#فسادمسئولین #فساد_مالی #رشوه #رانت
🌐 به کانون طه آبپخش بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/1294139426C495683d11e