-1144971520_-949952094.mp3
2.79M
🌿ترتیل سوره ی مبارکه ی غاشیه🌿
⬆️باهم گوش کنیم ☺
#ترتیل_سوره_غاشیه
@FahmeGuran
.
🌱🌱به نام خدا🌱🌱
🌱دیروز بعد از ظهر، مادرم به همه اعلام کرد و گفت: دیگر از غذای پختنی خسته شدیم. امشب غذای حاضری میخوریم!
من و برادرانم به هم نگاه کردیم و با هم گفتیم: چه خوب!
پدرم گفت: از این بهتر نمیشود!
🌱وقت شام سفره را پهن کردیم. مادرم یک کاسه ماست آورد و چند تکه پنیر و یک کاسه بزرگ هندوانه سرخ با قاچ های بزرگ.
🌱همه با ذوق و شوق سر سفره نشستیم. مادرم گفت: بچهها خوردن شام امشب یک شرط دارد!
پرسیدم: مامان چه شرطی؟
🌱برادرم بزرگم گفت: چه شرطی؟ این هندوانه دارد به من چشمک میزند. ماست را هم که نگو، عاشقش هستم. الآن همه را با هم میخورم و خلاص!
🌱مادرم گفت: اتفاقاً شرطش مربوط به همین چیزی است که گفتی. خودتان انتخاب کنید و تصمیم بگیرید یا نان و ماست بخورید، یا نان و پنیر و هندوانه!
🌱خیلی تعجب کرده بودم. پرسیدم: چرا؟ من دوست دارم همه را با هم بخورم مامان!
🌱پدرم گفت: ساجده جان، اینها را باید جداگانه خورد، اگر با هم بخوریم، معده درد میگیریم.
🌱برادرم گفت: هر چه مامان و بابا میگویند باید گوش کنیم! من فقط ماست و نان میخورم.
🌱همه با گفتن بسم الله شروع کردیم ؛ ولی من یک چشمم به کاسه ماست بود و یک چشمم به کاسه هندوانه! با خودم گفتم : منکه پنیرش را نمیخورم، اشکال ندارد ماست با هندوانه بخورم، شاید اتفاقی نیفتد!
🌱کاسه ماست را کشیدم جلوی خودم و چند قاشق ریختم کنار ظرف غذایم و بعد خیلی آهسته خم شدم و دو تا قاچ بزرگ هندوانه را گذاشتم روی ماستهای ته ظرفم.
🌱حواسم به مادرم بود که نبیند میخواهم آن دو را با هم بخورم. خلاصه شام آن شبم شد، یک لقمه ماست و نان و یک لقمه هندوانه و نان. شام که تمام شد، بازی مفصلی با برادرانم کردم و بعد از یکی دو ساعت، خسته شدم و رفتم توی رختخواب.
🌱 نیمههای شب با دلدرد از خواب بیدار شدم. حال تهوع داشتم. رفتم دستشویی و همه شامی را که خورده بودم بالا آوردم. کمی حالم بهتر شد. مادرم برایم نبات داغ درست کرد و گفت: حرف بزرگترهایت را گوش نکردی ساجده جان! گفته بودیم ماست و هندوانه را نباید با هم خورد. برو بخواب اگر دوباره دلت درد گرفت، من بیدارم، صدایم کن!
🌱مادرم راست میگفت. چقدر خوب بود که به حرفش گوش میدادم و مریض نمیشدم.
🌱دولا دولا به رختخواب برگشتم. به خودم گفتم: اگر جلوی خودت را گرفته بودی، الآن با دل درد نمی خوابیدی و میگذاشتی مامان هم راحت بگیرد بخوابد. حرف گوش کن ساجده! حرف گوش کن!
نویسنده:پروین مبارک
#داستان
#توجه_به_عاقبت_کارها
@FahmeGuran
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
🔹️آخ جوووون کارتون🤩🤩🤩🤩
🍃آخر عاقبت گوشه گیری👆
🍃کارتون مهارتهای زندگی😊
🌀🌀🌀
.
⬇️چند نکته از سوره ی مبارکه ی غاشیه
🌿 سوره ی مبارکه ی غاشیه به ما یاد میدهد که به پدیده های اطرافمون با دقّت نگاه کنیم و تفکّر کنیم که هر کدام از اونها چه ویژگی هایی دارند و چه فوایدی در زندگیِ ما دارند.
🔖 بچه ها از این سوره یاد می گیریم که ما باید وقتی نگاه می کنیم، نگاه به درد بخوری باشد و بیخودی چیزی و جایی را نگاه نکنیم.
🔖 نگاهمان باید یک نگاه دقیق، عمیق و مفید باشد.
🔖 وقتی چیزی می گوییم، حرف بیخود و لغو و بدردنخور نزنیم.
🔖 یادبگیریم که حرف های مفید بزنیم.
🔖 چگونه باید حرف هایمان مفید و سودمند باشد؟
با توجه کردن به عاقبت/ اینکه نگاهمان تنها ظاهربین نباشد و فقط امروز و الانمان را نگاه نکنیم و به این که بعدا چه می شه توجه کنیم.
🔖 از سوره مبارکه غاشیه سودمند کردن نگاه و کلام با توجه به عاقبت را یاد می گیریم.
#زندگیباسورهغاشیه
@FahmeGuran