⭕️دانشگاه هاروارد
• قسمت دوم: امنیت
علاوه بر هاروارد و اِم آی تی چندین دانشگاه و کالج معتبر در ناحیه بوستون قرار دارن از جمله دانشگاههای بوستون، تافتز، نورث ایسترن و دانشگاه ایالتی ماساچوست. اگرچه بوستون به نا امنی شهرهایی مانند شیکاگو و بالتیمور که مشهور به شهرهای جرم و جنایتند نیست و نسبت به بسیاری از شهرها، امن است، با این حال امنیت یکی از دغدغههای دانشجویان و ساکنین این ناحیه است.
ولی همیشه توصیه میکنن در شبها افراد حواسْ جمع باشند. از مکانهای کم رفت و آمد و کم نور تردد نداشته باشن، موقعی که تنها پیادهروی میکنن به موسیقی گوش ندن، از برخی مناطق شهر جز در موارد ضروری به خصوص در شب عبور نکنن و مواردی دیگر از این قبیل.
بیشتر موارد امنیتی شامل دزدی دوچرخه، مزاحمتهای جنسی و یا تهدید با اسلحه یا بدون اسلحه و سرقت اموال میشه. معمولا توصیه میکنن که مقداری اسکناس با خود همراه داشته باشید تا چنانچه مورد زورگیری قرار گرفتید پول را بدید و جونتون رو نجات بدید، ولی در مواردی ممکن است اتفاقهای خطرناکتری هم بیفتد.
چند سال پیش دختری در محوطهی اصلی هاروارد که جای پر رفت و آمدی هم هست، دورش دیوار دارد و خوابگاه دانشجویان دور تا دورش قرار دارد، ساعت ۳ صبح توسط رهگذری مورد تجاوز قرار گرفت. این حادثه سر و صدای زیادی کرد و باعث شد تا مدتی یک ماشین پلیس به طور تمام وقت در آن محوطه باشد.
به همین دلایل، دانشگاهها برای برقراری امنیت دانشجویان تلاشهای زیادی میکنن. هر دانشگاهی پلیس مخصوص به خودش داره که مانند پلیس شهرها مسلح هست ولی حوزه مسؤولیتش محدود به پردیس دانشگاهست. پلیس دانشگاهها مرتب ایمیل میزند، گزارش حوادث رخ داده و هشدارهای امنیتی میده.
کارگاههایی برای حفظ امنیت و یا جلسات دفاع شخصی مخصوصا برای دختران نیز برگزار میکنن. در نقاط مختلف پردیس تلفنهایی که معمولا با نور آبی از فاصله دور مشخصن تعبیه شده که با یک دکمه به پلیس دانشگاه وصل میشه.
علاوه بر اینها اتوبوسهایی به طور مداوم در طول روز و شب افراد رو بین قسمتهای مختلف پردیس و خوابگاهها جابهجا میکنه. در هاروارد از ۷ شب به بعد افراد میتونن تماس بگیرن و با یک وَن از هر نقطهای به هر نقطهی دیگهای در اطراف دانشگاه برن. اگر هیچ کدام از این امکانات به دلیلی در دسترس نبود مثلا ساعت ۴ صبح بود و یا دانشگاه تعطیل بود افراد میتونن با پلیس دانشگاه تماس بگیرن و از آنها بخوان که تا مقصد مشایعتش کنن. با تمام این امکانات هر چند وقت یکبار حادثهای رخ میده که شاید منشا مواردی از آن کم توجهی به هشدارهای امنیتی باشه.
" قسمت اول"
" قسمت سوم "
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️ترس زنان انگلیس از تجاوز و کشته شدن در تاریکی شب
براساس گزارش گاردین از اواسط ماه اکتبر که هوا زودتر تاریک میشود، بسیاری از زنان تلاش میکنند تا جایگزینهایی برای فعالیتهای بعد از کار مانند دویدن، پیادهروی و دوچرخهسواری پیدا کنند، زیرا بسیاری از زنان از انجام چنین فعالیتهایی در تاریکی احساس نا امنی میکنند.
ترس زنان از مواردی مثل مشت خوردن نیست، بلکه ترس از مورد تجاوز قرار گرفتن و کُشتهشدن است. این ترس، غیرمنطقی یا ترس بزدلانه نیست. زنانی که میترسند در هنگام تاریکی بیرون از خانه تنها باشند، به دلیل مردانی است که به زنانی که در راه رفتن به خانه بودهاند، یا داشتند به ملاقات یک دوست میرفتند یا در شب بیرون از خانه بودهاند، حمله کردهاند.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️دسترسی آزاد به اطلاعات
هرچه در یک کشور دسترسی شهروندان به اطلاعات عمومی و دولتی بیشتر و آسانتر باشه، به همان میزان، مردمسالاری فراگیرتر و مشارکت مدنی بیشتر خواهد شد. در بسیاری از کشورها این حق از یک توصیه فراتر رفته و به صورت قانون درآمده تا ملزوماتِ قضایی و اجرایی آن نیز فراهم باشد.
در آمریکا در سال ۱۹۶۶ قانونی به امضای رئیسجمهور رسید که به شهروندان اجازهٔ دسترسی کامل به اطلاعات و اسناد دولتی و یا پارهای از آنها را میدهد. کنگره و دیوان عالی نیز این قانون رو جزء حیاتی از دموکراسیشان دونستن. بر طبق این قانون تمام سازمانهای دولتی موظفن که به درخواست شهروندان برای اسناد و اطلاعات فورا پاسخ بدن و در ازای مبلغی کم و در قالبی استاندارد اطلاعات خواسته شده رو در اختیار بذارن و در غیر این صورت توسط دادگاه توبیخ خواهند شد.
البته این قانون ۹ ردهی استثنا برای آزادی دسترسی به اطلاعات در نظر گرفته است از جمله مواردی که در تناقض با امنیت ملی کشور یا حریم خصوصی افراد هست و یا مثلا در مواردی که اطلاعات مالی و تجاری یک سازمان و حیات اون رو در معرض خطر قرار میده.
ایجاد دولتی شفاف و پاسخگو در مقابل افکار عمومی همیشه از دغدغههای کنگره آمریکا و نهادهای مدنی و دیوان عالی بوده است. در قانون مشابه دیگری که در سال ۲۰۰۶ تصویب شده، معاونت برنامه و بودجه ملزم شده تا در هر سالِ مالی به ازای هر ردیفِ بودجهٔ دولتی که به یک سازمان یا نهاد اختصاص داده شده، میزان بودجه و نام و اطلاعات کلیِ سازمانِ دریافتکننده بصورت شفاف مشخص شده باشد.
این اطلاعات به صورت رایگان در وبسایتی به عموم ارائه میشه و بدین وسیله شهروندان از حق طبیعی خود که آگاهی از نحوه هزینهشدن درآمدهای ملی و خزانهٔ دولت است، برخوردار میشن.
تلاش برای شفافیت به دولت فدرال محدود نبوده و ایالتهای آمریکا که در بسیاری از امور خودمختار هستن نیز تلاشهایی در این راستا داشتن. مثلا در ایالت جورجیا، بر طبق قانون ایالتی وبسایتی با عنوان «جورجیای باز، شفافیت در فرمانروایی»، دستمزدِ تمامی کسانی که از ایالت جورجیا حقوق دریافت میکنن و کارمند ایالتی محسوب میشن رو در دسترس عموم قرار میده
همانطور که در این سایت مشخصه، به لطف این قانون بنده تونستم از میزان حقوق استادم در دانشگاه جورجیاتِک که یک دانشگاه دولتیه به راحتی آگاه بشم. حقوق تمام سناتورها، نمایندههای مجلس و هرکس دیگری که برای دولت کار میکنه هم در دسترس عموم قرار داره.
البته لازم به ذکره که این قوانین مربوط به دریافتیها از دولتهای فدرال یا ایالتی هست که با بودجه عمومی اداره میشن و شامل شرکتهای غیردولتی و دریافتیهای شخصی نخواهد شد که در تعارض با حریم خصوصی افراد محسوب میشه.
پستهای مرتبط:
درآمد مسیح علینژاد از دولت آمریکا
شفافیت در آمریکا
شفافیت مالی در فنلاند
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️نظام قضایی در آمريكا
نظام قضایی آمريكا جايگاه ويژهای در اين كشور داره. دستگاه قضایی نه تنها حافظ حقوق اساسی و مدنی افراده، بلكه اين دستگاه و در راس آن دادگاه عالی با تفسير قانون اساسی، حقوق جديدی رو برای شهروندان اين كشور ايجاد میكنه. زمانی كه با تغيير جامعه، مسائل حقوقی جديدی اقتضا میکنه و ايجاد میشه، دادگاهها اين وظيفه رو به عهده دارن كه حقوق و قوانين از تغييرات اجتماعی عقب نمونن.
در این نوشتار، به طور مختصر به ساختار نظام قضایی و دادگاههای آمريكا میپردازم. سيستم دادگاهها در آمريكا سيستم پيچيدهای متشكل از دادگاههای ايالتی و دادگاههای فدرال هست.
دادگاههای ایالتی: اكثر دعاوی حقوقی شهروندان آمريكايی در دادگاههای ایالتی مطرح میشن. هر ايالت در آمريكا سيستم قضایی مخصوص به خودشو داره. در ميان دادگاههای ايالتی سلسله مراتب وجود داره. دادگاههای بدوی در پایینترین مرتبه، و دادگاههای تجدید نظر و عالیِ ایالتی در مراتب بعدی قرار دارن
دادگاههای فدرال: در هر ايالت، حداقل يک دادگاه بدوی فدرال وجود داره. از مهمترين وظايف دادگاههای فدرال بررسی پروندههايی هست كه با قانون اساسی ارتباط دارن و همچنین پروندههای ورشكستگی، موضوعات مربوط به اختلاف دو يا چند ايالت و يا دعاوی مربوط به قراردادهای بينالمللی و سفرا.
دادگاههای فدرال نیز سلسله مراتبی هستند: در راس اين هرم، دادگاه عالی قرار داره كه بالاترين دادگاه در آمريكا محسوب میشه. در درجه پايينتر دادگاههای تجديد نظر فدرال هستن که در تمام آمريكا سيزده دادگاه تجديد نظر فدرال وجود داره. در پايينترين بخش هرم هم دادگاههای بدوی فدرال قرار دارن كه تعدادشون ۹۴ تاست.
دادگاهِ عالی بالاترين دادگاه در آمریکاست و پيروی از آرای آن برای همه دادگاهها الزامی ست. دادگاه عالی از ۹ قاضی تشكيل شده كه توسط رئيسجمهور معرفی و توسط سنا تاييد میشن. برای حفظ استقلالِ دادگاهِ عالی، قضاتِ آن به صورت مادامالعمر خدمت میکنن و به اين ترتيب، با تغيير رئيسجمهور، قضات تغييری نمیکنن.
با اين وجود بسياری از افراد فعاليت دادگاه عالی را جدا از عالم سياست نمیدونن و اين انتقاد وجود داره كه قضات دادگاه عالی به منافع حزب رئيسجمهوری كه اونها رو انتخاب كرده همچنان پايبند هستن. هر سال دادگاه عالی تعداد محدودی پرونده رو میپذيره. دعاوی از يكی از سيزده دادگاه تجديد نظر فدرال، دعاوی بالاترين دادگاه ايالتی وقتی كه موضوع مربوط به قانون اساسی باشه و زمانی كه يكی از طرفين دعوا، ايالات متحده و يا آن که دعوای حقوقی بين چند ايالت باشه.
پست مرتبط:
ساختار پلیس در آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️تصوير مسجد نصير الملک شيراز (مسجد صورتی) روی جلد كتاب عجایب دستساز دنيا
فروشگاه کاسکو در ایالت اُرِگان آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️هزینههای بالای درمان در آمریکا
📝آزاده محبیان[پزشک اطفال فارغ التحصیل دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ ساکن آمریکا]
چند هفته پیش وقتی داشتم غذا درست میکردم دستم رو بدجوری بریدم و مجبور شدم بروم درمانگاه. پرستار متخصص ۵ بخیه به دستم زد که حدود نیم ساعت زمان برد. بعد از چند روز یک صورت حساب از درمانگاه به خانهام آمد. برای پنج بخیه باید ۷۰۰ دلار پرداخت میكردم!
البته عدم هماهنگی بین درمانگاه و شرکت بیمه باعث ارسال اشتباه صورت حساب به آدرس من شده بود و بیمه تقریبا تمام ۷۰۰ دلار را پرداخت کرد. در آمریکا برای بستری کردن و یا پذیرش بیمار - مخصوصا اگر اورژانسی باشد - هیچ هزینهای دریافت نمیشه بلکه پس از مرخص شدن صورت حساب را برای شما میفرستند و شما ملزم به پرداخت آن هستید.
هزینههای درمان و پزشکی بسیار بالاست و بدون داشتن بیمهی مناسب به هیچ عنوان نمیتوان از عهدهی هزینهها برآمد. برای مثال یک بسته قرص و یا شربت سرماخوردگی حدود ۱۵-۳۰ دلار است، ویزیت اورژانسی حدود ۱۰ هزار دلار و هزینههای مربوط به زایمان حدود ۱۵-۲۰ هزار دلار میشود.
نكته بسیار جالب ديگر آنكه اکثر شرکتهای بیمه شما را ملزم میکنند که یک پزشک عمومی مخصوص به خود داشته باشید. نمیتوانيد هر بار که مشکلی بود پیش یک دکتر بروید. پزشک عمومی خود را باید با هماهنگی بیمه انتخاب کنید. اگر بخواهید دکتر متخصص شما را ببیند باید اول پزشک عمومیتان شما را معاینه کند و اگر تشخیص داد که شما به متخصص نیاز دارید، آنوقت شما را به پزشک متخصص ارجاع میدهد. در غیر این صورت حتی اگر پزشک متخصص بدون واسطه شما را بپذیرد بیمه هزینهی ویزیت را نمیدهد. معمولا ویزیت پزشک متخصص از صد دلار شروع میشود و تا چند صددلار هم میرسد.
پست مرتبط:
هزینه درمان در آمریکا
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️تبعیض قیمت در آمریکا
•بخش اول
تبعیض قیمت به معنی فروختن یک جنس یکسان با قیمتهای متفاوت به اشخاص مختلف هست، و در شکلهای مختلفی در آمریکا ظاهر میشه. هدف اصلی این سیاست سودرسانی بیشتر به فروشندهها و کاهش سود مشتریان است و در دید اول به هیچ عنوان عادلانه به نظر نمیاد ولی گاهی برای مشتریان هم سودهایی داره.
فرض کنید شما فروشنده خودکاری هستید که قیمت آن برای شما دونهای ۵۰۰ تومان تموم میشه و شما میخواید بدونید که خودکارتون رو چند بفروشید. شما قطعا خودکار رو کمتر از ۵۰۰ تومان نمیفروشید چون ضرر میکنید. حالا فرض کنید از نظر من این خودکار ۲ هزار تومان میارزه یعنی اگه شما این خودکار رو کمتر از ۲ هزار تومان به من بفروشید من اونو از شما میخرم.
اگه شما این خودکار رو به من ۱۰۰۰ تومان بفروشید شما ۵۰۰ تومان سود میکنید که به اون میگن مازاد تولید کننده [Producer Surplus] و من ۱۰۰۰ تومان سود میکنم چون از نظرم ارزش خودکار ۲ هزار تومان بوده ولی تنها ۱۰۰۰ تومان بابتش هزینه کردم. به اینم میگن مازاد مصرف کننده [Consumer Surplus].
ارزش این خودکار از نظر آدمهای مختلف بسته به نیازشان، درآمدشان و... متفاوته. مثلا ممکنه از نظر دوست من همان خودکار ۴ هزار تومان بیارزه. حالا اگه شما قیمت خودکار رو ۲ هزار تومان بذارید، ۱۵۰۰ تومان از من سود میکنید و ۱۵۰۰ تومان از دوستم که در مجموع میشه ۳ هزار تومان سود. اما اگه قیمت رو بذارید ۴ هزار تومان، من خودکار رو نمیخرم پس از طرف من هیچ سودی نمیکنید ولی دوست من خودکار رو میخره و شما در مجموع ۳۵۰۰ تومان سود میکنید که از حالت قبلی بیشتره.
در دید کلی با بالا بردن قیمت، تعداد افراد کمتری این خودکار رو از شما میخرن ولی با قیمت بیشتر. پس این سوال پیش میاد که چه قیمتی باعث میشه شما به عنوان فروشنده بیشترین سود رو داشته باشین؟ جواب اینه که سعی کنین خودکار رو به من ۲۰۰۰ تومان و به دوستم ۴۰۰۰ تومان بفروشید. در این مابین فروشندگان، بسته به نوع بازاری که در آن فعالیت میکنن و بسته به قدرت انحصاریشون سعی در اعمال تبعیض قیمت فروش یک کالا به قیمتهای مختلف میکنن. در بخش بعدی، چند مثال از این سیاست در آمریکا رو ذکر میکنم که ملموستر باشه.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️جایگاه کودکان در مکانهای عمومی آمریکا
توجه و احترام به کودکان به عنوان آیندهسازان در بسیاری از کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار هست. در آمریکا در اکثر مکانهای عمومی برای سرگرم کردن کودکان برنامهریزی شده است. در کتابخانههای عمومی هر شهر بخشی به کودکان اختصاص داده میشه که علاوه بر فضای جذاب، تعداد قابل توجهی کتاب، و اسباب بازی و سرگرمیهای مختلف برای آنها وجود داره.
برنامههایی از قبیل شعرخوانی دستهجمعی و داستانخوانی با برنامه قبلی نیز هر روز برگزار میشه. حتی در بسیاری از کتابفروشیها قسمتی وجود دارد که کودکان با والدینشان بتونن به راحتی نشسته و کتاب بخونن. در یکی از فروشگاههای بزرگ و زنجیرهای ابزارفروشی هم آخرهفتهها کلاسهایی برای آشنایی کودکان با ابزارها و کاردستی برگزار میشه که اکثر این برنامهها هم رایگان هستن.
در اکثر شهرها موزههای کودکان وجود دارد که محلی برای بازیهای جالب و آموزنده است. یک بار در موزهای به مورد جالبی برخورد کردیم که به ازای هر کودک دو بزرگسال همراه او بصورت رایگان پذیرش میشدن. در اکثر سوپرمارکتها از همراهی کودک با والدین استقبال میشه و اغلب به کودکان هنگام پرداخت خرید، برچسبهایی به عنوان جایزه میدن.
اگه کودک در هنگام خرید خسارتی به کسب و کار وارد کنه با روی خوش با او برخورد میکنن و هیچ خسارتی از والدینش گرفته نمیشن. در سوپرمارکتهایی که از محصولات غذایی جدید به مشتریان نمونه داده میشه گاهی مقداری از بیسکوییتهای مورد علاقه کودکان قرار داره که اگر کودکی به هر دلیل نتونست از نمونه ارائه شده استفاده کنه، گزینه دیگری داشته باشه.
حضور در مکانها و موقعیتهای جدید و برخورد با احترام با کودکان، طوری که احساس ارزشمند بودن رو به آنها القا کنه، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس شده و اونها رو برای نقشآفرینی موثر در آینده آماده میکنه.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️دانشگاه هاروارد
• قسمت سوم: خوابگاهها
به خوابگاههای هاروارد خانه (house) میگن. مانند بسیاری از دانشگاهها، تمام دانشجویان سال اول کارشناسی، حتی اگر ساکن همین شهر هم باشن مجبورند در خوابگاه سکونت کنن. خوابگاههای دانشجویان سال اول در محوطه قدیمی و اصلی هاروارد و اطراف آن قرار داره. به طور سنتی حدود ۲۰ نفر از دانشجویان ساکتتر در طبقهی بالای دفتر رییس دانشگاه که قدیمیترین ساختمان دانشگاه است و قبلا خوابگاه بوده است اسکان داده میشن. سال ساخت برخی از این خوابگاهها به قرن ۱۸ میلادی بر میگرده.
بعد از سال اول، تقریبا تمام دانشجویان میان ۱۲ خوابگاه مختلط که دورتر از محوطه اصلی هستن تقسیم میشن و تا انتهای سال آخر در همان خوابگاهها میمونن و بعضا نسبت به خوابگاه خود تعصب پیدا میکنن. هر یک از این ۱۲ خوابگاه سلف سرویس خودشو داره و صبحانه و ناهار و شام و میان وعده سرو میشه. اگر چه دانشجویان این امکان رو دارن تا برای غذا یا مطالعه و معاشرت به خوابگاههای دیگه هم برن.
دانشجویان یا اتاق مستقل خودشونو دارن یا حداکثر با یک نفر دیگه هماتاق میشن. هر دو یا سه اتاق دارای یک اتاق نشیمن مشترک هستش. مراسم اعطای مدارک کارشناسی به دانشجویان کارشناسی به جای دانشکدهها در خوابگاهها برگزار میشه.
در هریک از این خوابگاهها تعدادی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای هدایت تحصیلی دانشجویان کارشناسی زندگی میکنند. رؤسای خانهها [house master] اساتیدی جا افتاده هستن که به همراه خانوادهی خود در خوابگاهها زندگی میکنن و بر فعالیتهای خوابگاه و پیشرفت تحصیلی تک تک دانشجویان نظارت دارن.
هر کسب و کاری نیاز به افراد با تخصصهای متفاوت داره. مصاحبت طولانی افراد درون یک خوابگاه سبب میشه که دانشجویان با دانشجویان دیگه غیر هم رشته نیز دوست بشن که میتونه زمینه ساز فعالیتهای مشترک آینده بشه.
" قسمت دوم "
" قسمت چهارم "
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️تلاش دختران مسلمان آمریکایی برای حفظ حجب و حیا در مدرسه
به گزارش نیویورکپست، یکی از دبیرستانهای آمریکا ویژۀ نخبگان به نام دبیرستان استایوسنت [یکی از معدود مدارس متوسطه در سراسر جهان که چندین برنده جایزه نوبل رو آموزش داده] با حذف کلاسهای شنای مخصوص دختران، باعث اعتراض دختران مسلمان در آنجا شده، چون آنها اگه میخان دیپلم معتبری بدست بیارن، باید حجب و حیایی که دین از آنها خواسته رو قربانی این موضوع کنن.
این دبیرستان که دارای استخری به اندازه استخر المپیک هست، یک ترم کلاس شنای مختلط رو تا پایان سال دوم به عنوان شرط فارغالتحصیلی الزامی کرده و برخی از دانش آموزان مسلمان دختر، به جای خیانت به ایمان خود از شرکت در این کلاس شنا با پسران خودداری کردن.
مسئولین وزارت آموزش و پرورش به نیویورکپست گفتند که این مدرسه مقررات A-630 رو نقض کرده، زیرا مطابق با این مقررات، مدارس ملزم هستند تا در صورت امکان، «آداب و رسوم و اعمال مذهبی رو رعایت کنند.»
در پاسخ به اعتراض دختران مسلمان، دستیار مدیر تربیت بدنی این دبیرستان گفت که این دختران میتونن یک مایو تمام اندام بپوشند که تمام بدن رو به جز صورت، دستها و پاها میپوشونه. اما با این حال، بسیاری از دختران با پوشیدن این نوع لباسها در کنار پسران احساس بیحیا بودن میکنن.
یکی از مدیران اداره آموزش و پرورش گفت: «استایوسنت مدرسهای که خیلی از دانشآموزان به دنبال پذیرش در آن هستند و این مدرسه دانشآموزانی رو میپذیره که بالاترین نمرات رو در آزمون ورودی در سطح شهر دارن، باید این برنامه رو به گونهای اجرا کنه که کلاسهای مخصوص دختران رو هم در بر بگیره، یا اینکه این اجبار را لغو کنه.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch
⭕️ در حال مطالعهی کتاب نظم جدید جهانی برای تدریس یک دوره آموزشی هستم. به نکتهی قابل تأملی برخورد کردم.
این کتاب در سال ۱۹۸۹ [۱۳۶۸] به چاپ رسیده، آنچه در کتاب نوشته شده برای نظم جدید خط و مشی تعیین کرده، امروز شاهد گسترش اون هستیم:
• ازدواج همجنسگرایان[به عبارت دقیقتر همجنسبازان] قانونی میشود.
•والدین قادر به آموزش و کنترل فرزندان خود نخواهند بود.
• زنان به کار خود ادامه میدهند و نمیتوانند خانه دار باشند.
•طلاق بسیار آسان، سبک ازدواج به کلی تغییر خواهد کرد.
•مذهب بکلی حذف و طرد خواهد شد.
⭕️روایتهای دست اول از تجربیات زیسته ایرانیان ساکن فرنگ
@Farang_Without_Retouch